فردایکرمان ـ اسما پورزنگیآبادی: آقای «فریدون فعالی» بهزودی از مدیریت میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری استان کرمان خداحافظی میکند.
با تایید خبر رفتن او، طبق روال مرسوم تغییر و تحولات مدیریتی، بازار گمانهزنیها در خصوص جایگزین فعالی گرم شده و اسامی افراد گوناگونی مطرح است. دربارۀ برخی از آن اما، کارشناسان و فعالان گردشگری، در تماسهایی که با فردایکرمان داشتهاند ابراز نگرانی کردهاند و این یعنی استاندار کرمان در آستانۀ انتخاب مدیرکل جدید، زیر ذرهبین متخصصان و در یک آزمون مهم قرار گرفته است.
با توجه به چالشها و فرصتهایی که استان کرمان در هر سه حوزۀ میراث و گردشگری و صنایعدستی دارد، معرفی رهبر جدید این اداره بسیار مهم و حساس است و یکی از واقعیاتی که نمیتوان نادیده گرفت این است که امروز، دربارۀ هرچه که در استان بتوان سعی و خطا کرد، مدیریت بر میراثفرهنگی استان ما جایی برای سعی و خطا ندارد.
با وجود تلاشهایی که در ادوار مختلف مدیریت میراثفرهنگی استان صورت گرفته، حتی خودِ مدیران میراث هم اذعان دارند که هنوز کارهای زیادی بر زمین مانده است. این یعنی شرایط به گونهای نیست که کسی بخواهد به قصد تجربهاندوزی و بختآزمایی بر روی صندلی مدیریت این نهاد بسیار مهم در استان کرمان بنشیند یا مقامات بخواهند مدیرکل جدید را در جریان بدهبستانهای سیاسی تعیین کنند.
گردشگری نحیف کرمان که از کرونا و رویدادهای سیاسی چند سال اخیر ضربههای مهلکی خورده، هنوز نتوانسته سرپا بایستد. بناهای تاریخی فراوانی در گوشه و کنار شهرها و روستاها و کوهها و دشتها و بیابانهای استان چشمانتظار رسیدگی، در حال فروریختن و نابودی هستند. بازار صنایعدستی کمرمق شده و هنرمندان یکی پس از دیگری در حال خروج از بازار هستند.
ضریب اشغال تختها در اکثر هتلهای کرمان کمتر از 50 درصد است و استمرار این شرایط، میرود تا این صنعت و سرمایهگذاریهای آن را به ورشکستگی بکشاند. استان کرمان یک باغ و یک روستا و یک ارگ و یک بیابان و سه قناتِ جهانی دارد. اما هریک از این اماکن با چالشها و کمبودهایی مواجهند و نیازمند اقداماتی اساسی هستند. مرمت ارگ بم بعد از حدود دو دهه باید تکمیل شود، محیط پیرامون باغ شازده و نحوۀ خدماتدهی این باغ به گردشگران نیاز به ساماندهی فوری و جدی دارد، میمند تنها و مهجور مانده، قناتها نیاز به بودجه دارند و لوت، این گنج بیپایان، با وجود گذشت هفت سال از ثبت جهانی، همچنان از نخستین امکانات برای میزبانی از گردشگران بیبهره است؛ چند سال است میخواهند گیت ورودی برایش بگذارند، هنوز به سرانجام نرسیده، چند سال است فریاد میزنند لوت به یک برنامۀ جامع گردشگری نیاز دارد، خبری از آن نیست. پایگاه لوت هنوز نیروی انسانی و تجهیزات و خودرو کافی برای پاسبانی از این بیابان ندارد. گردشگران اما مدام در این بیابان در رفتوآمد هستند و مشخص نیست تخریبهایی که بر جا میگذارند، چه آیندهای برای این پهنۀ منحصربهفرد در دنیا رقم بزند.
کسانی که این روزها در تکاپوی انتخاب مدیر جدید میراثفرهنگی هستند، باید به این مسائل که سیاهۀ بلندبالایی دارد بیاندیشند.
اگر کسی بخواهد مدیر میراث استان کرمان بشود اما تا حالا صدای فروریختن خشتهای بناهای تاریخی که سالهاست از همه جای استان به گوش میرسد پشتش را نلرزانده، اگر رنج صاحب آن بومگردی که کیلومترها دورتر از مرکز استان با قرض و قسط و وام و به امید شغل و درآمد در حوزۀ گردشگری سرمایهگذاری کرده و حالا خرجش به دخلش نمیخورد را درک نمیکند، اگر سرگردانی مسافران و گردشگرانی که بلیت هواپیما و قطار گیرشان نمیآید را تا حالا ندیده، اگر تا حالا با قطارهای کرمان سفر نکرده و نمیداند وضعیت حملونقل ریلی چگونه حیثیت گردشگری کرمان را به بازی گرفته، اگر نمیداند راهنمایان گردشگری کرمان در این روزهای بیگردشگر و رکود چطور دارند روزگار میگذرانند و اگر بلد نیست که برای فارغالتحصیلان حوزۀ گردشگری و صنایعدستی چطور میتوان شغل ایجاد کرد و اگر از جنس درد مالیات و بیمۀ هتلها و آژانسهای مسافرتی خبر ندارد و نمیتواند پاسخ دقیق و درستی به این پرسش همیشگی بدهد که چرا گردشگری کرمان از همتایانش در کشور عقبمانده است و نمیتواند اسم ده نفر از پیشکسوتان مرمت و صنایعدستی و گردشگری استان را بیاورد و نمیداند نیاز امروز موزههای استان چیست و اگر تا حالا برای افزایش بودجۀ یک سازمان قدمی برنداشته و تجربهای در خصوص فعال کردن پروژههای نیمهتمام ندارد؛ بیاید و مدیریت را بپذیرد، فاتحۀ خیلی چیزها را در استان کرمان باید خواند!
استاندار محترم کرمان لابد وقتی گزینههای مدیریت را بررسی میکنند، به این مسائل توجه دارند. ایشان حتما و بهخوبی از نقش مدیریت این نهاد بر رفع و کاهش این چالشها واقفند و حتما میدانند موضوع مهمی همچون ایجاد شغل در حوزۀ گردشگری و صنایعدستی و حفظ شغلهایی که تا حالا از گزند روزگار در امان مانده تا چه حد به عملکرد مدیریت این نهاد بستگی دارد.
ایشان حتما میدانند که مدیران ناکارآمد و کارنابلد چطور میتوانند با تصمیمات نسنجیده دامنۀ چالشها را گستردهتر کنند، چراغهای کسبوکارها را خاموش کنند، فعالان گردشگری را به بازارهای دیگر برانند و استانِ پرظرفیت ما را از شکوفاشدن در حوزۀ گردشگری محروم کنند.
ایشان مطلع هستند که مدیران ناکارآمد و نامناسب چقدر راحت و در چه زمان کوتاهی میتوانند انگیزهها و خلاقیت نیروی انسانی یک سازمان را از بین ببرند، بدنۀ سازمان را فرسوده و آن را به روزمرگی که سمی کُشنده برای هر سیستم و سازمانی است دچار کنند. ایشان حتما در رصدهایی که دارند به این نتیجه رسیدهاند چقدر حساسیت مردم نسبت به مسائل حوزۀ میراث بالا رفته و حتما میخواهند با انتخاب مدیری شایسته و کارآمد، برای انتظاراتی که ایجاد شده، پاسخهایی در خور بدهند. آقای دکتر فداکار بهخوبی ظرفیتهای نهان و آشکار استان در این سه حوزه را میشناسند و حتما مثل همۀ دیگر کرمانیها و دوستداران کرمان از آرزومندان شکوفاشدن ظرفیتها و توسعۀ گردشگری و رونق صنایعدستی و آبادانی بناهای تاریخی هستند.
حالا که ورود به این فصل جدید از تاریخ مدیریت میراثفرهنگی را امضای ایشان تعیین میکند، از ایشان میخواهم شتابزده عمل نکنند و دلهایی که به آیندۀ گردشگری این استان امید بسته را نومید نکنند. انتخاب مدیر میراثفرهنگی استان تنها یک مسئولیت اداری نیست بلکه نوعی احترام به ارزشهای گذشتگان و امانتداری برای آیندگان نیز هست. امیدوارانه و مشتاقانه به انتظار بهترین انتخاب نشستهایم. / الف
نظر خود را بنویسید