فردایکرمان – محمدجهانشاهی*: روز جهانی گردشگری فرصتی است برای یادآوری ارزش، امید و کارایی صنعت گردشگری در سطح جوامع انسانی. در حال حاضر و نزدیک به ۳۰ سال است که تحت تاثیر حساسیتها و دغدغههای جهانی، اثرات کارکردی این صنعت فراتر از جوامع انسانی، ملاحظه میگردد.
توجه به محیطهای طبیعی و فرهنگی در کنار مسائل اقتصادی، یک خط مشی جدی در گردشگری نوین قلمداد میگردد. همهگیری کرونا، عامل خوبی برای کاهش سرعت پیشرفت و توسعه در بسیاری فعالیتهای دنیای امروز بود. اتفاقی که اگرچه با درد و سختی همراه بود اما به نظر میرسد برای سرنوشت انسان و زمین لازم بود.
صنعت گردشگری هم در ۲۰۱۸ با قدرت به رشد خود ادامه میداد و پس از مواجه با کرونا این سرعت به شدت کاهش پیدا کرد. کاهش شدید سفر و در بسیاری مقاصد به صفر رسیدن سفر در مقطعی چند ماهه، از بین رفتن میلیونها شغل و صدها میلیارد دلار درآمد و کاهش شدید سرمایهگذاری در این صنعت که با خدمات وابسته، بیش از ۱۰ درصد اشتغال دنیا و نیز همین میزان از تولید داخلی جهانی را به خود اختصاص میداد.
اکنون سازمان جهانی جهانگردی رویکرد جدی بزرگترین صنعت خدماتی جهان را حول محور سبز تعریف کرده است. ۲۷ سپتامبر (۵ مهرماه) روز جهانی جهانگردی در سراسر دنیا گرامی داشته میشود. شعار امسال، گردشگری و سرمایهگذاریهای سبز است. مراسم امسال به میزبانی ریاض در عربستان با حضور صدها مقام رسمی مرتبط با گردشگری برگزار شد. عربستان در حال حاضر جزو کشورهای پیشرو دنیاست که تجربۀ تحولات جدید را دارد. کمیتۀ میراث جهانی یونسکو هم که چندی پیش ثبت جهانی کاروانسراهای ایران را رقم زد به میزبانی ریاض برگزار شد.
وضعیت در کشور ما نیز شرایط خاصی دارد. از ۱۳۱۴ که اولین بار در ساختار اداری و دیوانسالاری کشور، گردشگری دیده شد تا به امروز شاهد اتفاقات، تحولات و تجربیات فراوانی هستیم. توسعۀ زیرساخت خطوط حملونقل عمومی، ساخت هتلها و مراکز گردشگری در شهرهای بزرگ، گسترش فضاها زنجیرهای در سطح کشور که نماد این بخش همچنان، مهمانسراهای ایرانگردی و جهانگردی هستند، نمونهای از این اتفاقات به حساب میآیند.
از تجربۀ حضور برندهای هتلی جهان ازجمله اینترکنتیننتال، شرایتون، هیلتون در گذشته گرفته تا تجربۀ مهمی چون اقامتگاههای بومگردی، همه تصویری از شرایط حاکم بر فضای گردشگری کشور طی دههها فعالیت پر فراز و نشیب این صنعت میباشد.
در دهۀ اخیر شاهد رشد چشمگیر حجم سرمایهگذاریها در این صنعت هستیم و از سوی دیگر، شاهد آن هستیم که سهم گردشگری در توسعۀ کسب و کارهای کوچک به شدت افزایش داشته است و دامنۀ آن روزبهروز گستردهتر میشود. اما به دلایل زیادی، همچنان حرکت گردشگری کشور نسبت به رقیبان منطقهای خود کند است و به لحاظ توجه به ابعاد توسعۀ پایدار گردشگری راه پر چالشی پیش رو دارد.
افزایش سفرهای داخلی در دهۀ ۸۰ به واسطۀ بالا رفتن حجم نقدینگی و افزایش درآمد سرانۀ ایرانیان تحت تاثیر افزایش و فروش نفت عاملی بود برای رفتارهای اجتماعی جدید. جهش ایجاد خانههای دوم در مناطق روستایی، گسترش آفرود و طبیعتگردی و سرمایهگذاریهای بیشتر در این صنعت. شرایطی که بخشهای کنترلکننده و ناظر در کشور، آمادگی آن را نداشتند و اکنون کاهش پیامدهای منفی برخی از این رخدادها، دغدغۀ اصلی سیاستگزاران و مجریان برنامههای گردشگری کشور است.
کرمان هم بهعنوان پهناورترین استان و با توجه به پیشینۀ تاریخی و تنوع آب و هوایی که دارد، به لحاظ ظرفیت و منابع گردشگری (تاریخی، فرهنگی، طبیعی، معنوی، انسانساخت و... ) جزو عالیترین استانها محسوب میگردد. اما این همه منابع در بخش تولید و عرضۀ محصولات گردشگری، به جز مقطعی در اواخر دهۀ ۷۰ و پیش از زلزله بم، در دیگر دوران خود، روند پایداری را تجربه نکرده است. دور بودن استان از کانونهای جمعیتی، ضعف در زیرساخت و برنامههای بازاریابی، برخی اخبار منفی و ... همواره بهعنوان مهمترین عوامل این شرایط مطرح بوده و همچنان به نظر میرسد باشند.
در حال حاضر استان کرمان تجربههای مهمی ازجمله ثبتهای جهانی تاریخی و طبیعی، گستردگی و تنوع اقامتگاههای بومگردی، فعالیت گستردۀ فرودگاهی، ورود بنگاههای بزرگ اقتصادی به عرصۀ گردشگری و نیز افزایش کمّی مراکز آموزش تربیت دانشآموختگان گردشگری را پیدا کرده است و از این حیث نسبت به گذشتۀ خود شرایط بهتری دارد. اما در مقایسه با برنامههایی که در گذشته تجربه کرده و نسبت به جایگاه گذشتۀ خود، متاسفانه موفق عمل نکرده و امروز ضریب اشغال پایین هتلهای استان، به امری تکراری تبدیل شده است.
روزگاری در دهۀ ۷۰ کرمان میزبان رویدادهای پیدرپی بود، بعد از شیراز و اصفهان رتبۀ سوم گردشگران خارجی را داشت و مهمتر از آن در کنار توسعۀ فعالیتهای صنعتی و معدنی، نگاه به گردشگری هم جدیتر بود.
ساخت هتل پارس، کمپ کویری شهداد، منطقۀ گردشگری ارگ جدید، برنامۀ کرمان ۸۵ که دهها رویداد گردشگری در حوزههای فرهنگی، طبیعی، محصولات کشاورزی، فرش، صنایعدستی و ... در استان، توسعۀ فرودگاهی، محورهای گردشگری، مرمت بناهای مهم و ... نمونهای از تجربههای بعد از انقلاب است که متاسفانه آن روند قطع شد.
روندی که اگر ادامه پیدا میکرد بدونشک با توجه به شرایط فعلی و امکانات و گسترگی که به واسطۀ افزایش مشارکت مردم شکل گرفته، استان کرمان را قطب مهمی در میان مقاصد گردشگری کشور قلمداد میکرد و طبیعتا دامنۀ اثرگذاری گردشگری کرمان تا صدها کیلومتر شعاع پیرامون مراکز گردشگری استان را تقویت میکرد.
باور به گردشگری باید در میان سیاستگذاران و صاحبان کرسیهای تصمیمساز ایجاد شود. بخش خصوصی گردشگری استان باید منسجمتر و یکصداتر عمل کند. نهادهای مدنی مرتبط و ذینفعان گردشگری استان، نقش مهمی در این مسیر دارند. نقشی که رسانههای استان نیز بهصورت فراگیر روی دوش خود احساس نمیکنند.
توزیع و گسترش زیرساختهای گردشگری متناسب با ارزشهای موجود در پهنههای استان نیست. سند آمایش استان باید مبنای جدی تصمیمگیری باشد. دانش گردشگری، امروز معیشت مکمل جوامع روستایی را رقم میزند، عامل حفظ و نگهداری پایدار میراث فرهنگی ملموس و ناملموس است و بزرگترین محرک برای ایجاد کسب و کارهای خرد در بخش خدمات و نیز تولیدات صنایعدستی.
لازم است استان کرمان از ظرفیت بازار ۱۲ میلیون نفری استانهای همسایه بهره ببرد. تنوع آب و هوایی و فرهنگی و جمعیت ۳ و نیم میلیونی خود را مد نظر قرار دهد.
یک برنامۀ کوتاهمدت و حداکثر ۲ ساله را پیش پای مدیران خود بگذارد و مسیر مشارکت مردم را فراهم کند. عدم باور به ضرورت گردشگری و عدم درک صحیح و عمیق نسبت به این مهم، امروز بزرگترین مانع و مهمترین عامل توسعهنیافتگی گردشگری استان مهم کرمان است.
استانی که درآمدی بالای ۱۴۰ هزار میلیارد تومان !! برای کشور دارد و هر ساله بیش از ۱۰۰۰ میلیارد تومان در قالب مسئولیتهای اجتماعی از طرف بخشهای بزرگ معدنی و صنعتی در گوشه و کنار استان هزینه میشود.
باید باور کنیم مجبور به توجه جدیتر به گردشگری هستیم. آیندۀ استان کرمان با توجه به اهمیت بحث مدیریت منابع آبی و درک جغرافیای اقتصادی استان، ملزم به برنامهریزی آیندهپژوهانه است. روزها و ماهها و سالهای پیدرپی میآیند و میگذرند و تا روزی که این باور شکل نگیرد و فضای مدیریتی و تصمیمگیری استان همچنان زیر سایۀ اقتصاد معدنی که تاریخ مصرف دارد مانده باشد، ظرفیتها و منابع عظیم گردشگری استان، همچنان بلااستفاده و رها خواهند ماند و این غریب بودن باعث میشود در طول زمان از کیفیت آنها کاسته شود و سرنوشتی پیدا کند مثل فرش کرمان که صدها سال است بهواسطۀ ارزش والای آن به فرهنگ عامه و ضربالمثل فارسی راه پیدا کرده اما خودش رمقی ندارد چراکه در خانه، غریب و تنها ماند.
*کارشناس گردشگری
نظر خود را بنویسید