فردایکرمان ـ محمد لطیفکار: کرمان این روزها شاهد اجرای نمایش آنتیگونه است که به گمانم هر علاقهمند به تئاتر دوست دارد دستکم یکبار در عمرش این اثر تاریخی سوفوکل یونانی را ببیند. البته با اجرای صد درصد این اثر کلاسیک مواجه نیستیم. آنتیگونهای که این روزها در تالار شهر کرمان تا یازدهم اسفندماه به روی صحنه میرود برداشتی از این اثر مطرح تاریخ تئاتر جهان است که علی نفیسی از چهرههای شناختۀ تئاتر و سینما آن را نوشته و کارگردانی کرده است.
چهارشنبۀ گذشته که دومین روز اجرای نمایش بود به دعوت ایشان به اتفاق تعدادی از خبرنگاران این اثر خوب و جذاب را دیدم و در پایان هم در یک نشست خبری با حضور علی نفیسی و جلیل امیری و البته با حضور افراد گروه به گفتوگو نشستیم.
در ابتدای این نشست، جلیل امیری نویسنده، کارگردان و منتقد تئاتر در کرمان در پاسخ به خبرنگار فردای کرمان که از او خواست تا ارزیابی خود را از این نمایش بگوید، بیان کرد: «این نمایش جزو معدود کارهایی است که در کرمان اجرا میشود که اندیشه و محتوای آن رها شده نیست».
وی افزود: «کار با یک ایدة اندیشگانی شروع شده که این ایده به فرم کار تسری پیدا کرده است و اگرچه در انتخاب متن، بازنویسی آن و طراحیهایی که انجام شده مثل هر کار دیگر کم و کاستیهایی دارد ولی کلیت کار جزو معدود کارهایی است که ایدۀ آن حرکت کرده، تبدیل به فرم شده، بعد آمده در تمرینها، به کار تزریق شده است و بعد ما این را در فرم کار میبینیم». وی ادامه داد: «یعنی ما یک «آنتیگونی» میبینیم که مختص دورۀ ما و معاصر ما است و متعلق به علی نفیسی است».
امیری با اشاره به بازنویسی اثری که هماکنون در کرمان در حال اجرا است توضیح داد: «اینطور نیست که ما فقط یک آنتیگونة کلاسیک زمان سوفوکل یونانی ببینیم؛ ما آنتیگونهای را میبینیم که مربوط به امروز است، یعنی ما آدمها را میشناسیم، روابط را میشناسیم و اتفاقات هم برایمان آشناست و حتی نتایج هم چیزی هست که دارد با ما دیالوگ میکند».
وی خاطر نشان کرد: «انگار این کار واسطهای شده است برای دیالوگ ما با سوفوکل در دوران معاصر؛ یعنی ما در آن اندیشهای میبینیم که افزون بر اندیشۀ سوفوکل است و بر بستری که سوفوکل ایجاد کرده است، یک بنای نو ایجاد شده است».
امیری در پاسخ به این سوال فردای کرمان که سوال کرد با توجه به اینکه آنتیگونه یک اثر شناخته شده در تاریخ تئاتر است شما چقدر فرم کار را پسند کردید، گفت: «من فرم کار را دوست داشتم».
وی ادامه داد: «دست یازیدن به اینکه ما در بخشهایی فرم آرکاییک کار را گرفتیم، انگار لحظاتی صحنههای واگرا و رئالیستی پیرامون خودمان را میبینیم، حتی دیالوگها را ... من شخصا این فرم را پسندیدم و دوست دارم».
این نویسنده و کارگردان تئاتر با بیان اینکه من هم به این نکته واقفم که امکانات ما از حیث سختافزاری و نرمافزاری در شهرستان محدود است و از طرفی بازیگران ما حرفهای نیستند و همه به جز بازیگری شغل دیگری هم دارند، خاطرنشان کرد: «قطعا اگر ما هم تمرینات بلندمدتی داشته باشیم که مثلا به مدت شش ماه هر روز هشت ساعت تمرین داشته باشیم، توانشی را که در کار نهفته است میتوانیم به تمام و کمال ببینیم. اما الان با توجه به توانایی که در کرمان موجود است ما داریم یک کار قابل قبول میبینیم و لذت میبریم».
امیری در پاسخ به این پرسش من که دست بردن در کارهایی از این نوع چقدر پذیرفتنی است؟ بیان کرد: «من معتقدم آثار بزرگ دنیا چه باستان و چه معاصر را که اینجا اجرا میکنیم نیاز به یک آدابتیشن داریم؛ به طور مثال من وقتی در همینجا بخواهم نمایش پدر استریندبرگ را اجرا کنم، نمایش «دو به دل» را اجرا میکنم. یا اگر مثلا بخواهم هملت را اجرا کنم، اینجا «داراب» را اجرا میکنم! البته این نگاه من است، ولی میبینیم آقای نفیسی این آدابتیشن را به آن فرم اقتباس فرهنگی یا مدیایی نمیکند، ولی ما رگههای اقتباس فرهنگی در آن میبینیم. رگهها و تاویلهای روز ما و همخوان کردن آن با عناصر تراژدی را میبینیم که این کاری است که اتفاقا کارگردان باید انجام بدهد».
وی افزود: «کارگردانی که بخواهد کاری را از سوفوکل یا شکسپیر خالص اجرا کند، به خصوص کارهای کلاسیک را، قطعا آن چیزی که به جامعه باید بدهد، نمیتواند بدهد». وی ادامه داد: «هرچند که حرف آنتیگون تا همیشه و همة دورانها همان خواهد بود، ولی بالاخره هر دورانی باید یک دیالوگی با این اثر و این حرف داشته باشد».
امیری با اشاره به همکاریاش با کارگردان و تهیه کنندة این نمایش این را هم اضافه کرد: «آدم یک کارهایی را دوست دارد اسماش کنار آن باشد و این کار از آن جمله است که دوست داشتم اسم من کنار علی نفیسی و گروهش باشد».
در ادامۀ این نشست، علی نفیسی نویسنده و کارگردان آنتیگونه با اشاره به اهمیت ارتباط تئاتر با تماشاچی بیان کرد: «برای من در وهلة اول، انتخاب متن یا لزوم اجرایی یک اثر نمایشی، مهمترین کار است». وی افزود: «این البته در مورد همۀ هنرها صادق است، گاهی میبینیم کارها به لحاظ تماتیک خیلی با اکنون جامعه ارتباطی برقرار نمیکنند، در مورد تئاتر اما فکر میکنم این انتخاب از اوجب واجبات است. برای این که تئاتر نوعی از هنر است که در لحظه، مرگ خودش را میپذیرد. یعنی در لحظۀ بعد مرده است. به همین دلیل خیلی مهم است که با جامعه به لحاظ تماتیک ارتباط برقرار کند».
نفیسی ادامه داد: «از این حیث بین متنهایی که خواندم حس کردم این متن باید کار بشود. پس از آن، از دوستان به مرور دعوت کردم و تک تک به گروه ما اضافه شدند و کار کم کم شکل گرفت».
وی با بیان اینکه از آذرماه کار را جدی شروع کردیم و مرتب بر این سرعت و حجم حضور افراد گروه اضافه شد، افزود: «البته همانطور که آقای امیری هم اشاره کردند بازیگرهای ما همه به گونهای گرفتار شغل دیگری هم هستند و این یکی از دشواریهای کار من بود که برای اجرای یک اثر که پرسوناژهای زیادی دارد و باید از نظر وقت همۀ این هماهنگیها را انجام میدادم».
کارگردان اثر مشهور آنتیگونه با تاکید بر اهمیت محتوا در کار تئاتر گفت: «برای من مهم بود تماشاچی که میآید این کار را ببیند، با این اثر ارتباط لحظه به لحظه برقرار کند و بتواند بازتاب گذشته و زندگی خودش را در این کار ببیند». وی ادامه داد: «به همینخاطر به حوزههای اندیشگانی و اجتماعی توجه کردیم. وقتی با بچهها اتود را شروع کردیم، در خلال آن متوجه شدم یکی از کارهای ضروری طراحی زبان است. در واقع از یک ایدة اولیة دریدا و سوسور شروع کردیم که یک جملة معروف دارند که خارج از زبان چیزی وجود ندارد».
نفیسی گفت: «در واقع چون ابزار اندیشیدن زبان است، گفتیم زبان را مهندسی کنیم». وی افزود: «در تئاتر ما با دو اتمسفر دیداری و شنیداری و ترکیب این دو باهم سر و کار داریم، از این رو هم در مورد زبان مکانی و بصری و هم زبان گفتاری شروع به کار کردیم. میخواهم بگویم تمام کارهایی که شما دیدید از حوزۀ اندیشه شروع کردیم، یعنی اول راجع به ایده فکر کردیم، بعد ایده را در اتودهایمان پرورش دادیم و بعد به این فکر کردیم که این ایدۀ اندیشگانی را چطور میتوانیم در مدیوم تئاتر به اجرا در بیاریم».
نفیسی با تاکید بر اینکه این اثر حاصل یک همکاری خوب جمعی بوده است، بیان کرد: «محصولی که دیدید کار من به تنهایی نیست؛ در واقع ما با هم، یعنی با همۀ بچهها یک کار تیمی انجام دادیم. ما مطلقا اسپانسر نداشتیم، همۀ هزینهها شخصی بوده است. البته کمک داشتیم مثلا آقای امیری به ما در دکور کمک کردند، یا همۀ اعضای گروه از درآمدهای معمول خود زدهاند تا به این کار برسند».
وی در پایان این را هم اضافه کرد که باید از بازیگرها و از طراحها، و همة عوامل دیگر تشکر بکنم. همچنین از عبدالرضا قراری و جلیل امیری، داریوش مودبیان، میلاد حسینینسب، مجتبی محسنی و مهدی بذرافشان که هر کدام به نوعی به من و تیم ما کمک کردند تا ما به اینجا برسیم، سپاسگزارم. / الف
*عکسها: محمد لطیفکار
نظر خود را بنویسید