فردایکرمان ـ اسما پورزنگیآبادی: در استان کرمان، مسئولان وقتی میخواهند گزارشی از حوزۀ گردشگری بدهند آمار بالای اقامتگاههای بومگردی را بهعنوان یک ظرفیت و مزیت ارائه میکنند اما آیا میدانند صاحبان این اقامتگاهها این روزها با چه مشقتی دارند کسبوکار خود را پیش میبرند؟
فرحناز اسماعیلیان ـ رئیس جامعه حرفهای اقامتگاههای بومگردی استان کرمان و مدیر بومگردی نبکا در شهر شهداد در گفتوگو با فردایکرمان از این مشقتها و چالشها گفت.
او در جایی از اظهاراتش، وقتی که فهرست بلندبالای این مشکلات را برمیشمرد نکتۀ نگرانکنندهای را مطرح کرد؛ اینکه صاحبان بسیاری از این اقامتگاهها دلسرد شدهاند. شرایط طوری شده که اسماعیلیان پیشبینی میکند احتمالا بدون اینکه نیاز باشد صدور مجوزهای جدید متوقف یا تعداد اقامتگاهها کم شود، به مرور این اتفاق بیفتد چون بسیاری از فعالان این حوزه خسته شدهاند و دارند به تعطیلی فکر میکنند.
خروج سرمایه و نیروی انسانی از بخش گردشگری کرمان میتواند گرهای بر گرههای کور دیگر بیافزاید.
برای اینکه از اوضاع و احوال بومگردیها بیشتر بدانید، این گفتوگو را بخوانید.
*لطفا در ابتدا بفرمایید که در حال حاضر چند اقامتگاه بومگردی در استان کرمان داریم و بیشترین تعداد واحدها در کدام منطقه از استان است؟
در مجموع 350 مجوز اقامتگاه بومگردی صادر شده است اما خیلی از این واحدها فعال نیستند و برخی هم به دلیل شرایط آبوهوایی منطقهای که در آن قرار دارند بهصورت فصلی فعال هستند. در حال حاضر، بیشترین تعداد اقامتگاههای استان در شهداد وجود دارد که 35 واحد است؛ البته این آمار در حال افزایش به 42 واحد است چون تعدادی در حال طی مراحل نهایی اخذ مجوز هستند. همۀ این اقامتگاههای شهداد فعال نیستند و تنها حدود 20 واحد داریم که در تمام طول سال فعالیت دارند.
*از کل واحدهای بومگردی استان چه تعداد فعالند؟
حدود 100 اقامتگاه از مجموع واحدهایی که مجوز دارند فعال هستند. البته تا قبل از نوروز امسال مجوز 60 واحد بومگردی تمدید شد. تمدید مجوزها از طریق سامانهای ویژه باید انجام شود و چون به مناسبت نوروز رسیدیم، حدود 40 اقامتگاه نتوانستند در آن ایام مجوزشان را تمدید کنند و در حال انجام مراحل قانونی بودند. با احتساب این واحدها، میتوانم بگویم حدود 100 اقامتگاه در استان فعالند.
* 250 اقامتگاه هستند که نه مجوزشان باطل شده و نه فعالیت میکنند.
بله؛ البته براساس قانون جدید، تمدید مجوز باید از طریق سامانه انجام شود و اگر صاحبان بومگردیها اقدامی نکنند خودبهخود مجوزهایی که تمدید نشده باشد، لغو میشود.
*خانم اسماعیلیان، تعطیلات نوروز امسال برای بومگردیهای استان رضایتبخش بود؟
بعضی اقامتگاهها که در مسیر مسافرت به سمت چابهار یا هرمزگان بودند وضعیت خوبی داشتند؛ مثلا اقامتگاههایی که در ماهان داریم چون در مسیر کرمان به چابهار قرار دارند شرایط نسبتا خوبی داشتند. وضعیت اقامتگاههای شهداد و میمند هم خوب بود. در شهداد بیشتر از دیگر مناطق مسافر داشتیم اما چون تعداد اقامتگاهها در این منطقه بیشتر از سایر مناطق استان است، اگر بخواهیم براساس تعداد، وضعیت اقامت در این واحدها بسنجیم، نسبت به سالهای قبل آمار اقامت در بومگردیهای شهداد 50 درصد بود. در برخی روزها هیچ پذیرشی در هیچ اقامتگاهی نداشتیم و برخی روزها همه با هم اشغال شده بودند! نوروز امسال نوع سفرها هم نسبت به گذشته فرق کرده بود و میهمانانی که به اقامتگاههای بومگردی میآمدند از خدماتی مثل غذا استفاده نمیکردند چون مردم از لحاظ اقتصادی ضعیفتر شدهاند و در جریان سفر به گونهای عمل میکردند که کمترین هزینه را داشته باشند. بنابراین، از لحاظ ریالی، وضعیت اقامتگاهها مثل سالهای قبل نبود و از خدمات جنبی کمتر استفاده شد.
*ضریب اشغال 50 درصد میانگین اقامت بومگردیها در کل استان است یا فقط در شهداد؟
در کل استان. در شهداد هم ضریب اشغال 50 درصد بود. امسال میزان اقامت مسافران نوروزی در استان کم بود و بیشتر عبوری بودند و مسافرانی که مثلا به بندرعباس که میرفتند در بین راه، از برخی خدمات کرمان هم استفاده میکردند. در نوروز، گردشگران زیادی به سیرجان رفته بودند چون راهی هرمزگان بودند. البته این موضوع را هم باید در نظر داشت که در سیرجان اقامتگاههای زیادی نداریم و میهمانانی هم که آمدند یک شب یا چند ساعت از این اقامتگاهها استفاده کردند و رفتند.
*در حال حاضر اقامتگاههای بومگردی استان با چه چالشهایی مواجهند؟
عمدۀ مشکلات مربوط به هزینههایی است که به صاحبان این واحدهای اقامتی تحمیل میشود و قوانین سختگیرانهای که اجرای آن الزامی است. در حالی که انتظار میرود دولت از بومگردیها حمایت داشته باشد اما بیش از حمایت، قانون و دستورالعمل و بازرسی دارد؛ با اینکه هیچ تخلف و اتفاق بدی در اقامتگاهها گزارش نشده است. خانههای خالی بدون مجوز بهراحتی فعالیت دارند اما اقامتگاهها بیشتر کنترل و بازرسی میشوند. در روزهای نزدیک به نوروز امسال، به خانههایی که پیش از این غیرمجاز بودند مجوز داده شد تا به عنوان «خانه مسافر» فعالیت کنند و با این تصمیم، فرصت نوروز از اقامتگاههایی که سرمایهگذاری کردهاند و در طول سال فعالند یا درآمدزایی فصلی دارند گرفته شد. در حال حاضر، یکی از نیازهای جدی اقامتگاههای بومگردی دریافت تسهیلات با شرایط مناسب است. همۀ این واحدها باید استانداردسازی شوند و اقداماتی را انجام بدهند که نیازمند هزینه است. مثلا تا حالا نیاز نبود در هر اتاقی سرویس بهداشتی وجود داشته باشد اما سلیقۀ مسافران به گونهای است که باید در اتاقها سرویس بهداشتی باشد. برای همین، ساختمان بسیاری از اقامتگاهها باید تغییر کند؛ در حالی که هیچ حمایت مالی از این واحدها نمیشود هزینههایی هم اضافه شده است. ما با اصل استانداردسازی موافقیم، با این موضوع که مجوزها از طریق سامانه ارائه و تمدید شود هم موافقیم؛ قوانین خیلی محکم و خوب هستند ولی حمایتها ناچیز است. بومگردیها باید حتما بیمه مسئولیت و آتشسوزی داشته باشند اما وقتی یک اقامتگاه ساختمان قدیمی و سنتی دارد (بیمه، در زمانی که لازم باشد خسارات وارده را پرداخت نمیکند). مثلا در شهداد بخشهای زیادی از اقامتگاهها ممکن است با چوب ایجاد شده باشد، اگر آتشسوزی رخ بدهد مشمول بیمه نمیشوند ولی وقتی بخواهند مجوز را تمدید کنند باید بیمه آتشسوزی شوند! قانون یا راهکارهایی باید ارائه شود تا اقامتگاهها در حوزۀ بیمه حمایت شوند وگرنه این که فقط پولی بدهیم و اسمش باشد که بیمه هستیم چه فایدهای دارد؟ موضوع دیگر اینکه در حال حاضر، اصل مجوزها باید الکترونیکی ارائه یا تمدید شوند و الزامی است که روزانه، آمار اقامت در بومگردیها در سایتی مخصوص ثبت شود ولی مثلا در برخی روستاهای شهداد اینترنت نیست و حتی تلفن هم به خوبی آنتن نمیدهد! وقتی اینترنت نیست چطور باید این کار را انجام دهند؟ این شرایط باعث شده که بسیاری از اقامتگاهها دلسرد شوند چون توان انجام آنچه که از لحاظ علمی و عملی و قانونی از آنها خواسته میشود را ندارند. یک مورد دیگر اینکه صاحبان اقامتگاهها باید در کلاسهای آموزشی در حوزۀ مدیریت شرکت کنند؛ اگرچه این آموزشها لازم است ولی وقتی درآمدی ندارند چطور هزینۀ این کلاسها و شرکت در آن را که حضوری هم هستند بپردازند؟ تعداد اقامتگاهها و خانههای مسافر بهطور بیرویهای در حال ازدیاد است. سختگیریها هم در حال افزایش است اما مردم بهخاطر این سختگیریها حاضر نیستند به بومگردیها بیایند و ترجیح میدهند به خانههایی که بدون مجوز کار میکنند بروند چون در این خانهها نظارتهای سختگیرانۀ اقامتگاهها وجود ندارد.
*اشارهای به افزایش بیرویۀ اقامتگاهها داشتید. در سالهای گذشته مدام این موضوع گفته میشد که استان نیاز به این تعداد اقامتگاه ندارد و باید صدور مجوزهای جدید متوقف شود. شما پیشنهادتان برای اینکه تعادلی در تعداد اقامتگاهها براساس تقاضای موجود برقرار شود چیست؟
اینکه تعداد اقامتگاهها را براساس وسعت هر منطقه تعریف کنند نه براساس آمارهایی که همیشگی هم نیست. مثلا مسافرانی در روزهای پنجشنبه و جمعه یا در پیک مسافرت در ایام نوروز به شهداد آمدهاند اما مکانی برای اقامت نیافتهاند؛ وقتی چنین وضعیتی پیش میآید میگویند نیاز به اقامتگاه جدید در شهداد داریم و مجوز صادر میکنند. در کل استان معیار (صدور مجوز جدید) چنین شرایطی است. نتیجه میشود این که سرمایهگذاران به این حوزه سوق داده میشوند اما تنها در فصل و روزهای خاصی میتوانند خدمات بدهند. در حالی که برای روزهای خاصی که شرایط بحرانی میشود میتوان از مراکز میراثفرهنگی یا مهمانسراهای ادارات برای اقامت گردشگران استفاده کرد. در حال حاضر، هم مجوز به اقامتگاههای جدید داده میشود و هم مهمانسراهای ادارات در حال افزایش است. در چنین وضعیتی، هرکسی که سرمایهگذاری میکند متضرر میشود. دولت به جای اینکه مهمانسرا میسازد حالا که تعداد اقامتگاهها در حال افزایش است از خدمات این مراکز استفاده کند؛ قرارداد ببندند و کارمندان را به این واحدها بفرستند. این، هم به نفع اقامتگاههاست و هم مسافران. اما این کار را نمیکنند و ترجیح میدهند هزینه کنند و مهمانسرا راهاندازی کنند یا اقدامات دیگری برای اسکان کارکنان خود انجام دهند ولی از اقامتگاهها و در واقع خدمات بخش خصوصی استفاده نکنند. این نکته را باید در نظر گرفت ما در استان رشد جمعیت آنچنانی که نداریم و وقتی تعداد اقامتگاهها زیاد از حد نیاز بشود همه بیکار میشوند. یک راهحل دیگر میتواند این باشد که اقامتگاهها را تخصصی کنند مثلا اقامتگاههایی برای کودکان و مدارس یا برای سالمندان یا برای بخش سلامت یا کارمندان در نظر گرفته شود. الان اما همۀ اقامتگاهها شبیه هم شدهاند و همه با هم دارند خسته میشوند. با شرایطی که پیش آمده، من فکر میکنم بدون اینکه بخواهند صدور مجوزهای جدید را متوقف یا تعداد اقامتگاهها را کم کنند به مرور این اتفاق میافتد که تعداد اقامتگاهها کم شود. خیلی از همکاران دارند به این نتیجه میرسند درِ اقامتگاه را ببندند و خانه و ساختمان خود را به اجاره بدهند تا اینکه اقامتگاه باشد. یکی از مشکلات دیگری که وجود دارد این است که آمارهای اقامت در بومگردیها تحلیل نمیشود. اگر چنین اقدامی صورت بگیرد مشخص میشود در کدام هفته یا روز و ماه از سال در منطقهای مشکل کمبود جای اقامت پیش میآید و برای همان ایام برنامهریزی میشود؛ مشابه کاری که در ایام نوروز صورت میگیرد که از مدارس برای اسکان گروهی از مسافران نوروزی استفاده میشود. متاسفانه چون آمارها تحلیل نمیشود میگویند مثلا هر هفته ورودی به شهر شهداد چهار هزار نفر بوده و توان اقامتگاهها به اندازۀ یکهزار و 200 نفر است پس نیاز به اقامتگاه جدید داریم در حالی که این برداشت درست نیست؛ ممکن است مسافرانی وارد شهر بشوند اما اصلا اقامت نداشتهاند یا فقط در ایامی خاص چنین حجمی از مسافر به منطقه بیاید. ضمن اینکه وقتی این تعداد بالای مسافر به شهداد میآید امکانات و زیرساختهای دیگری هم نیاز است. کلوتها دارد از بین میرود بس که جمعیت زیادی ناگهان در ایام خاصی وارد این محدوده از بیابان لوت میشود. نیاز است در مسیر کرمان به سمت شهداد، در سیرچ، اندوهجرد، چهارفرسخ و خود شهر شهداد تا کلوتها جایگاههایی برای توقف مسافران در نظر گرفته شود؛ مثلا پارک مناسبی در شهر شهداد احداث شود مشابه گهرپارک در سیرجان تا کسانی که به این منطقه میآیند از آن استفاده کنند. یا برنامهریزی شود تا مردم در سیرچ هم توقف کنند و یا به دیگر روستاهای حاشیۀ کویر هدایت شوند. در این صورت، هم تعداد روزهای اقامت گردشگران در منطقه افزایش مییابد و هم مشکلات فعلی برطرف میشود. الان مثلا در یک کوچه در شهر شهداد 10 اقامتگاه در کنار هم دایر شده است. مشخص است که با چنین وضعیتی هیچکدام نمیتوانند درآمدزایی خوبی داشته باشند و سرمایهای که انجام شده هم از بین میرود ضمن اینکه مشکلی از اقتصاد و مردم نیز حل نمیشود. ارائۀ مجوز بر اساس وسعت و نیاز هر منطقه و تحلیل آمار گردشگران هر منطقه در طول سال موضوعاتی است که باید برای صدور مجوز جدید مورد توجه قرار گیرد و فقط روزهای شلوغ و پرمسافر معیار نباشد.
*اگر صحبت دیگری دارید بفرمایید.
درست است که اقامتگاههای بومگردی بخش خصوصی محسوب میشوند اما چون با سرمایهگذاری کم و کوچکی در حال فعالیت هستند نیاز به حمایت دارند. چندین سال است که تسهیلات به هیچیک از اقامتگاهها داده نشده در حالی که بسیاری از همکاران ما را بازرسان مربوطه تایید کردهاند که میتوانند از تسهیلات استفاده کنند ولی بانکها توجهی نمیکنند. هزینۀ حاملهای انرژی به خصوص آب و برق هم طی سالهای اخیر بسیار افزایش پیدا کرده است. هر میهمانی که به یک بومگردی میآید حتما از حمام استفاده میکند، علاوه بر این، مصارف دیگری نیز وجود دارد و همین، میزان مصرف آب اقامتگاهها را افزایش میدهد و جریمه میشوند. باید هزینهای بپردازند تا بتوانند (سقف مصرف آب) را افزایش دهند و این هزینهها رقم زیادی است. شاید بتوان گفت که در بین تاسیسات گردشگری اقامتگاههای بومگردی به نوعی حد واسط هستند؛ نه کسانی که سرمایهگذاری کردهاند آنقدر سرمایۀ بالایی دارند که بتوانند بهتنهایی از پس هزینهها بربیایند، نه آنقدر ضعیف و ناتوان هستند که تعطیل کنند؛ بماند که سرمایهای صرف و اشتغالی هم ایجاد کردهاند. علاوه بر تسهیلات بانکی، نیاز دیگری که وجود دارد چارهاندیشی برای کاهش هزینههای آموزش است. در سالهای اخیر، دورههای آموزشی رایگان بسیار اندک بوده است در حالی که انتظار میرود اداره میراثفرهنگی یا بودجهای برای این حوزه در نظر بگیرد یا در تعامل با مراکز آموزشی و دانشگاهها به گونهای برنامهریزی کند که خدماتی بگیرد و به جای آن خدماتی ارائه بدهد. اقامتگاهها این آمادگی را دارند به جای اینکه هزینهای بابت آموزش بپردازند، خدماتی به ارائهدهندگان آموزشها بدهند؛ مثلا دانشجویان این مراکز یک شب اقامت یا کارآموزی در بومگردیها داشته باشند. راهحل دیگر میتواند این باشد که آموزشهای معمول و مقدماتی رایگان باشد و هزینۀ آموزشهای تخصصی در تعامل اقامتگاهها با مراکز آموزشی تامین شود. / الف
نظر خود را بنویسید