فردایکرمان - محمد لطیفکار: کرمان در هفتههای گذشته شاهد اجرای نمایش «محاکمه گرگ بدجنس مهربان»، نوشتۀ علی خاکبازان و به کارگردانی محسن میرزایی بود. این نمایش در تالار کانون پرورش فکری کودکان و نوجونان استان به صحنه آمد و بازیگران آن نوجوانانی بودند که با هدایت میرزایی خودشان را به این اجرا رساندند.
این کار اما از نظر درآمد اقتصادی نتوانست موفقیت لازم را کسب کند. برای بررسی این موضوع و مرور چالشهایی که تئاتر کودک با آن مواجه است، گفتوگویی با محسن میرزایی کارگردان این نمایش که سابقۀ زیادی هم در این حوزه دارد، انجام دادم که در ادامه میخوانید.
به گزارش خبرنگار فردایکرمان، میرزایی با اشاره به اینکه در زمینۀ تئاتر کودک پیشتر تجربههای زیادی را آزموده است گفت: «نمایش محاکمۀ گرگ بدجنس مهربان، اما اولین تجربۀ شخصی من بود که با کمک نوجونان برای کودکان و نوجوانان به روی صحنه بردم».
وی افزود: «من از سال ۸۸ تئاتر کودک کار میکنم. با این نوع تئاتر به جشنواره بینالمللی فجر هم رفتهام. اجرای عموم نیز در تهران، شهرستانها و کرمان هم داشتهام».
کارگردان گرگ بدجنس مهربان دربارۀ تجربۀ این نمایش توضیح داد: «تمرینات این کار یکسال و نیم طول کشید و تجربۀ جالبی بود. خود نوجوانانی که با من کار میکردند هم باور نمیکردند که بتوانند از عهدۀ این کار برآیند».
میرزایی در پاسخ به این پرسش که «چگونه به انتخاب این اثر رسیدید در حالیکه این افسانه در میان مردم شناختهشده و تکراری هم بود»، اظهار کرد: «من وقتی متن نمایش را خواندم متوجه شدم نویسنده زاویۀ دید جدید و جذابی دارد».
وی گفت: «البته پیشتر دربارۀ شنگول و منگول هم زیاد خواندهام، که هرکدام از دید خاصی به موضوع نگاه کردهاند. اما معتقدم علی خاکبازان نویسندۀ این اثر، خیلی خوب به این سوژه پرداخته است».
وی ادامه داد: «مخصوصا که او از دل این افسانه یک روایت کارآگاهی بیرون کشیده و کار را به دادگاه هم کشانده است».
میرزایی تصریح کرد: «به تجربه میدانستم این ماجراها و اتفاق جالبی که در آن رخ میدهد تماشاگر را به دنبال خود میکشاند و همین جذابیت باعث شد که در پی این نمایش بروم و با بچهها تمرینات را شروع بکنم».
وی با بیان اینکه استقبال بچهها و خانوادهها برای همکاری در اجرای این اثر خوب بوده است گفت: «کار با کودکان و برای کودکان جنبههای مثبت و منفی مختلفی دارد، از یک طرف این ایراد را دارد که استقبال نمیشود. چون همیشه این تصور وجود دارد که چند نوجوان دارند بازی میکنند، بنابراین برای دیدن نمایش زیاد بها نمیدهند».
وی در عینحال خاطرنشان کرد: «البته بستگی به نمایش هم دارد، مثلا در همین کار کسانی که میآمدند و آن را میدیدند میگفتند ما باورمان نمیشد که این کار کشش داشته باشد و فکر میکردیم بچهها نتوانند خوب اجرا کنند».
میرزایی ادامه داد: «این تصور از آنجا ناشی میشود که فکر میکردند بچههای نوجوان، نابازیگر و خام هستند».
به جای دکور بازیگران را در کار دخیل کردم
وی در پاسخ به این انتقاد که چرا در این نمایش به دکور و موسیقی اهمیت لازم نداده نشده است، گفت: «من سعی کردم به جای دکور بیشتر بازیگران را در کار دخیل بکنم. اگرچه دکور مخصوصا برای کودکان جذابیت دارد اما ما قراردادهایی هم در تئاتر کودک داریم که این نیاز را برطرف میکند مثلا ما توافقهایی داریم که اگر در جایی از نمایش یک قوطی کبریت نشان داده شد، میتوانیم آن را یک تانک تلقی کنیم، و در واقع با تماشاگر قرارداد میکنیم».
میرزایی افزود: «در متن گرگ بدجنس و همینطور در متن «مهمان جامانده» که از چهارشنبۀ همین هفته اجرای آن را آغاز کردهایم، سعی کردم تحت تاثیر جذابیت دکور که بعد از پنج دقیقه برای تماشاگر تکراری میشود قرار نگیرم؛ مخصوصا در چنین متنی که به نظر من دیالوگمحور است. یعنی کمتر به کارگردان اجازۀ اکت میدهد».
این کارگردان با سابقۀ تئاتر کرمان در این همین زمینه ادامه داد: «در جاهایی خودم اکت وارد کردم. مثلا تکتک شخصیتها را بلند میکردم و به این ور و اون ور میکشاندم که آن اکت لازم را به وجود آورم تا برای نمایش و تماشاگر جذابیت ایجاد شود».
میرزایی در پاسخ به این پرسش که به چه میزان موافق دخالت و تغییر در متنهای قدیمی و کلاسیک هستید؟ گفت: «در این نوع متنها، نویسنده یک کهن الگویی در اختیار دارد که بر این اساس با یک نگاه جدید در متن قدیمی میتواند تغییراتی بدهد؛ در این مورد نمونههای زیادی سراغ دارم، مثلا همین تئاتری که برداشتی از هملت بود و اخیرا در کرمان اجرا شد، هملت یک کهن الگوست که شکسپیر آن را نوشته، اما در طول قرنها مرتبا دیگران آمدهاند و با انجام تغییراتی آن را اجرا کردهاند».
بیزینس تئاتر کودک در کرمان ضعیف است
وی با اشاره به فقدان بسترهای لازم برای رشد تئاتر کودک گفت: «کانون پرورش فکری با داشتههایش که زیاد و کافی هم نبود از ما استقبال کرد و سالنی را در اختیار ما گذاشت که البته جای پرتی است و نتوانستیم فروشی که انتظارش را داشتیم به دست آوریم، هر چند هنوز با کانون پای حساب و کتاب نرفتهایم، اما تا حدودی با ما راه آمدهاند».
میرزایی دربارۀ چرایی این شکست اقتصادی توضیح داد: «به نظر من ۵۰ درصد کار مربوط به تولید نمایش است که ما سعی کردیم کارمان را خوب عرضه کنیم، اما ۵۰ درصد دیگر مربوط به بیزینس این کار در کرمان است که ضعیف هم هست».
وی ادامه داد: «اداره ارشاد و انجمن نمایش اگرچه هر دو هر مجوز ما را صادر کردهاند، اما هیچکدام نتوانستند برای ما کاری بکنند. در واقع اگر ما آرم ارشاد و یا آرم انجمن را روی پوسترمان میزنیم یکی بهخاطر مجوزی است که به ما میدهند و دیگری هم بهخاطر این است که بگوییم جایگاهمان کجاست و از نظر صنفی به کجا تعلق داریم».
وی تصریح کرد: «به هرحال ما جزو این خانودهایم؛ اما صادقانه بگویم از این خانواده کاری برنمیآید».
میرزایی ادامه داد: «شهرداری هم براساس روش معمول خود، یک بیلبورد در اختیار ما گذاشت. اعضای شورای شهر وقتی آمدند و کار ما را دیدند آن را خیلی پسندیدند و گفتند برای کار جدیدتان ما جای بهتری برای تبلیغات به شما میدهیم. بنابراین قرار است اینبار از ما حمایت بیشتری بکنند و قول دادهاند که علاوه بر جای بیلبورد، خودشان هم هزینۀ چاپ را بر عهده بگیرند».
این کارگردان تئاتر کودک با بیان اینکه متاسفانه عدهای تئاتر کودک کار میکنند اما هیچ دانش و تخصصی در این زمینه ندارند، افزود: «تئاتر کودک روانشناسی و دانش و آگاهی لازم را در مورد کودک میخواهد، در نتیجه این عده بعضا با اجراهایی که در سطح شهر برگزار میکنند، به کودکان آسیب میزنند و متاسفانه این موضوع دیده نمیشود».
بستری برای معرفی تئاتر کودک نداریم
وی ادامه داد: «غالب مهدهای کودک معمولا سراغ این گروهها و اجراها میروند و هیچ نظارتی هم بر کارشان نمیشود. این گروهها با یک ارگ روی صحنه میروند و با دست زدن و پخش چند آهنگ بچهها و خانوادهها را سرگرم میکنند، بعد اسماش را میگذارند تئاتر کودک!»
میرزایی با اظهار تاسف از اینکه بستری مناسب برای معرفی تئاتر کودک و جذب مخاطب این اجراها نداریم گفت: «این بستر را ما به تنهایی نمیتوانیم ایجاد کنیم، نهادهایی مثل انجمن نمایش یا ارشاد و یا کانون پرورش فکری باید در این راه حمایت کنند».
وی تاکید کرد: «تا وقتی این بستر و بیزینس مناسب در دسترس نباشد، ما خواهناخواه لطمه میخوریم، مثل اتفاقی که در جریان اجرای محاکمۀ گرگ بدجنس برای من پیش آمد، و همین امروز ۱۳ میلیون و ۷۰۰ هزار تومان هزینۀ چاپ بلیت و بنر و پوستر را ناچارا پرداختم».
وی با بیان اینکه ممکن است این اتفاق برای کار بعدیام هم بیفتد افزود: «در واقع ما داریم با کار هنر قمار میکنیم و چارهای هم نداریم. من روی کار قبلی بازنده بودم؛ برای کار جدیدم هم در حال تلاشم، در حالی که از نتیجۀ کار دقیقا اطلاعی ندارم».
برای جذب خانوادهها تلاش نکردیم
میرزایی با اذعان به اینکه در مورد کار قبلی خیلیها گفتند به خاطر مکان بوده است، گفت: «برای کار جدیدم مهمان جامانده به پلاتوی صنعتی آمدهام تا دیگر مشکل مکان نداشته باشم».
وی با اشاره به اینکه ما کار خوب کودک تولید نکردیم تا خانوادهها را جذب کنیم، خاطرنشان کرد: «برای همین است که جذب خانوادهها و کودکان به داخل سالنهای تئاتر، اکنون دشوار شده است».
میرزایی تاکید کرد: «واضح بگویم در کرمان هنوز یک جای مناسب که در تمام سال تئاترهای خوب و جذاب برای کودکان داشته باشد، نداریم و این یکی از نقصهای جدی تئاتر کودک در کرمان است». /پ
نظر خود را بنویسید