فردایکرمان - خلیل همایی: صرفنظر از بدبینیهای دائیجان ناپلئونی که پیرامون علل پشت پرده و پنهان تایید صلاحیت دکتر پزشکیان رایج است، ابتدا باید از شورای نگهبان و شاید هم ارادۀ برتری که این فرصت را برای مردم ایران فراهم نمود تا بار دیگر به دلیل تنوع فکری کاندیداها، امکان انتخاب اصلح میسّر شود، قدردانی نمود.
نکتۀ دیگر این است که صیانت از رای مردم به عنوان حقالناس و پرهیز از مهندسی انتخابات و آمارسازی، سند سلامت سیاسی نظام است. علاوه بر آن، تامین نظم و امنیت انتخابات که حتی با بذل جان چند مامور فراجا در سیستان و بلوچستان به دست آمد، سند افتخاری برای متولیان امنیت و سرپرست موقت ریاست جمهوری (آقای مخبر) بود که شایستۀ تقدیر است.
گرچه فرصت نابرابر تبلیغاتی و مغالطۀ آشکار کاندیداهای پوششی که صدها میلیارد تومان به رسانۀ ملی و مردم ضرر زدند و بر خلاف وعدهها و ادعاهای مکرر خود، پس از تخریب وجهۀ آقای پزشکیان و تاختن به وی انصراف دادند، نقطه ضعف بزرگی بود، اما نتایج آن اعجابآور است، زیرا با تمام تدابیر و ترفندهای آشکار و پنهان، مردم شگفتیآفرین شدند که به چند فراز از آن اشاره میکنم:
۱ - علیرغم اغلب پیشبینیها؛ مشارکت در مجموع ۱۰ درصد کمتر بود و روی عدد ۴۰ متوقف شد، با اینحال و علیرغم هجمههای حریف، رای دکتر پزشکیان ۱۰ درصد بیشتر از پیشبینیهای قبلی شد (۴۲ درصد)؛ این یعنی مردم تحت تاثیر فضاهای ساختگی قرار نمیگیرند و خرد جمعی مردم، بیش از کسانی بوده که فکر میکردند میتوانند در همان مرحلۀ نخست، کار را تمام کنند و دکتر پزشکیان را از دور خارج کنند. در این ماجرا، از قضا سرکهانگبین صفرا فزود...
۲ - جناح مقابل که انتظار ۲۲ و نیم میلیون رای داشت، با عدم اقبال مردم و حتی طرفداران سنتی و ثابت خود روبهرو شد و در مجموع، تنها ۱۲ و نیم میلیون رای به دست آورد!
۳ - گرچه مجموع آراء در اولین مرحله از انتخابات چهاردهم ۸ درصد کمتر از سال ۱۴۰۰ بود، اما آراء باطلۀ ۱۳درصدی در انتخابات سیزدهم، اینبار به یک میلیون رسید و شگفتیساز شد. این بدان معنی است که بخش قابل توجهی از مردم، اگر کاندیدای مورد نظر خود را در صحنه ببینند، رای باطله نمیدهند.
۴ - رای مردم تهران بهعنوان اثرگذارترین مولفۀ انتخابات در کشور، از ۳۳ درصد گذشت، در حالیکه نسبت به دورۀ قبل ریاستجمهوری هم ۱۰ درصد افزایش داشت و این، نویدبخش است.
۵ - ماراتن انتخابات چهاردهم در روز جمعه ۱۵ تیر۱۴۰۳ به پایان میرسد و یکی از دو کاندیدا (دکتر مسعود پزشکیان ـ دکتر سعید جلیلی)، برگزیده میشوند و پس از تنفیذ حکم توسط مقام معظم رهبری، کار خود را آغاز مینمایند.
از محاسن این انتخابات، امکان تفکیک بین دو کاندیدا، به عنوان نمایندۀ دو جریان جدی سیاسی در کشور و عدم حضور وسطبازان است.
۶ - یکی از این دو جریان، کشور را به کوچۀ بنبست تحریم میبرد، چنانکه در گذشته بردند و دیگری بر مبنای عزّت، حکمت و مصلحت، قائل به نرمش قهرمانه است و سیاست را نه صحنۀ جنگ، بلکه شبیه بازی شطرنج میداند که علیرغم انعطافپذیری و جابهجایی مهرهها و تغییر راهکنشها، در جستجوی تامین منافع ملی است و تعامل سازنده و موثر در روابط بینالملل را طبق سند چشمانداز دنبال میکند.
۷ - علیرغم تاکید مکرر مقام معظم رهبری، در اردوگاه کسانی که شعار ولایتپذیری میدهند، نشانۀ جدی و رفتار عملی از تشویق مردم به مشارکت نیست و این هم برغم ادعای آنان اعجابانگیز است و مشارکت پائین مردم را به نفع جناح خود میبینند!
۸ - واقعیت این است که ۶۰ درصد مردم قهر کردهاند و قهر عدهای هم کهنه شده است و بنا به دلائلی که صحیح یا اشتباه است، در دور اول انتخابات، مشارکت نکردهاند. از این جمعیت انبوه، درصد قابل توجهی وارد طلاق عاطفی شده و تنها زیر سقف جمهوری اسلامی زندگی میکنند، ولی برداشت من این است که در این مدت کوتاهِ باقیمانده میتوان حدود ۱۲ تا ۱۵ میلیون نفر را علیرغم قهر و دلخوری از گذشته، به آشتی رساند. این رویکرد را میتوان به نجابت ذاتی با سریعالرضا بودن آنان نسبت داد، یا در یک قضاوت عقلانی، به ارزیابی هزینه - فایده مرتبط دانست. براساس این تحلیل، جمهوری اسلامی ایران ماندنی است و روز به روز دوام و قوام و قدرت ملی و منطقهای و بینالمللی آن افزوده میشود و نظام سلطه را نیز وادار به پذیرش خواستههای خود میکند و کمهزینهترین راه تغییر؛ برای حفظ رفاه و آسایش و امنیت مردم، از مسیر انتخابات میگذرد و لاغیر. خصوصاً حالا که کسی نمیتواند ادعا کند در انتخابات کاندیدا نداشتیم!
۹ – همچنانکه گفته شد پایگاه رای محافظهکاران جناح راست ثابت است، (البته با شیب نزولی نگرانکننده) و چون بسیاری از مردم آنان را بانی وضع موجود میدانند، تنها کسی که میتواند جمعیت ۱۲ تا ۱۵ میلیونی قهرکنندگان را امیدوار کند و به صحنه بیاورد، کسی است که وعدۀ تغییر میدهد. تغییر در چارچوب برنامه و سیاستهای کلی و سند چشمانداز؛ تغییر در اجراء برای زدودن موانع داخلی و خارجی در مسیر پیشرفت، تغییر برای کاهش بیکاری و فقر و فساد و تبعیض؛ تغییر در شیوههایی که کرامت مردم خصوصاً زنان و دختران این سرزمین کهن و ارزشهای بنیادین نظام را برگرداند و به جای تهدید و ارعاب و بگیر و ببند، روشهای فرهنگی و شیوههای اقناعی را برگزیند و به روند عصبیسازی مردم خاتمه دهد.
۱۰ - شرایط مشابه این دوره از ریاستجمهوری برای تغییر رویههای نادرست، کمنظیر است. این فرصت را دریابیم و یک قدم به پیش بگذاریم و سرنوشت خویش را بدست گیریم و نگذاریم اقلیت برای ما تصمیم بگیرد.
۱۱- یادمان باشد که «حفظ جمهوری اسلامی از حفظ یک نفر ولو امام عصر(عج) باشد، اهمیتش بیشتر است»، شاید بسیاری از شما یادتان نیست، اما این جملۀ امامخمینی است و حفظ نظام هم به حفظ مردم است. نگذارید این قهر، بیش از این ادامه یابد...
العاقل یکفیه الاشاره
نظر خود را بنویسید