فردایکرمان ـ گروه جامعه: حدود یک ماه پیش بود که از سوی معاونت معماری و شهرسازی شهرداری کرمان فراخوانی منتشر شد با موضوع برگزاری مسابقۀ «برترین نماهای اجراشدۀ مجتمعهای مسکونی و خانههای ویلایی شهر کرمان». قرار بود ششم تیرماه برگزیدگان این مسابقه معرفی و تجلیل شوند اما با تاخیر، روز شنبه 9 تیرماه برگزیدگان مسابقه که برای اولینبار برگزار شده معرفی شدند. آنچه که شهر کرمان در دهههای اخیر تجربه کرده شدت یافتن هرجومرج و آشفتگی در فضای معماری و شهرسازی بوده است. حالا اینکه چرا شهرداری از میان انبوه مسائل این حوزه، نمای ساختمانها را برگزیده و مسابقهای را برای آن برگزار کرده است، جای تامل و بررسی دارد.
پیش از اعلام برگزیدگان این مسابقه، از دکتر رضا ناصری ـ معمار، مدرس دانشگاه و پژوهشگر خواستم تا دربارۀ این اقدام شهرداری اظهارنظر کند. او پذیرفت اما تاکید کرد که در زمان فراخوان، این یادداشت منتشر نشود. اکنون که کار تمام شده و شهرداری برگزیدگان را هم معرفی کرده، یادداشت دکتر ناصری از نظرتان میگذرد:
«خبرنگار محترم رسانۀ فردایکرمان آگهی یک جایزۀ معماری را برای من ارسال کردند و دو سوال پرسیدند: در این رویداد شرکت میکنید؟ اگر بله یا خیر؛ دلیلتان چیست؟ و دوم اینکه آیا در کل با برگزاری این رویداد موافق هستید و آن را مفید ارزیابی میکنید؟
جایزۀ مورد نظر ایشان رویدادی به نام مسابقۀ نماهای اجرا شدۀ شهر کرمان بود که شهرداری آن را برگزار میکند. ضمن قبول درخواست ایشان درخواست کردم پاسخهایم را زمانی منتشر کنند که مهلت شرکت در این رویداد سپری شده باشد تا تاثیری بر مشارکت یا عدم مشارکت معماران نگذارد. یادداشت در تاریخی نوشته و تحویل رسانه شده است که نام داورها و برگزیدههای جایزه مشخص نشده است.
پاسخم روشن بود: قصد شرکت نداشتم. چون بنا بر شرکت نکردن در این جور رویدادهاست مگر اینکه برگزارکننده با ترکیبی از سابقهاش، فرایندی که برای این رویداد طراحی کرده و اشخاصی که در رویداد دخالت داده است، مرا اقناع کند.
در سابقهاش باید نشان داده باشد که معماری را در ترازی ممتاز میفهمد، شایستگی راهبری و جریانسازی دارد، با معماری و معماران مواجهای حرفهای و همواره همراه با احترام داشته است. پاکدست و صادق است و در سابقهاش سواستفاده و مداخلۀ ناروا به نفع یا زیان صاحب حقی وجود ندارد.
رویدادی این چنین بهمانند پروژههای معماری نیازمند دیزاین (طراحی) است و کاری بسیار تخصصی است. جایزۀ معماری باید استیتمنت (بیانیۀ) روشن داشته باشد و هدف اختصاصی و منفعت عام آن مشخص باشد. ملاکهای داوری روشن باشند و به اطلاع مخاطبان برسد. همچنین روند برگزاری جایزه و به خصوص داوری دارای فرایندی روشن و حرفهای باشد و به اطلاع جامعۀ هدف برسد.
برگزاری مسابقات و جایزههای معماری یک عمل تخصصی است و موضوع پژوهشهای دانشگاهی در سطح جهان بوده است. پرسش کلی این پژوهشها یک سوال است و آن اینکه کدام دسته از مسابقات موفق هستند و کدام دسته ناموفق و در نهایت راهکارهای برپایی یک مسابقهی موفق معماری کدام است. از ماحصل این پژوهشها در دفترچههای راهنمایی برای برگزارکنندگانش منتشر شده است.
برای اینکه یک جامعه از آثار هنری و معماری ممتاز برخوردار شود و هنر و معماری شایسته بر صدر نشیند و قدر ببیند و رشد کند و در جامعه مؤثر بیفتد، در کنار هنرمندان و معماران برجسته، نیازمند مصداقشناسان و منتقدان زبردستی هستیم که بسیار بدانند و در تشخیص سره از ناسره شامهای تیز داشته باشند. ساخته شدن اپرای سیدنی همانقدر که مرهون طراحی نبوغآمیز «یرن اوتزن»، معمار جوان دانمارکی بود، مدیون قدرت تشخیص «ارو سارنین» داور مرحلۀ دوم مسابقۀ معماری اپرا بود. سارنین که خود معماری شناخته شده و دارای چندین اثر معماری ارزشمند بود، طرح اوتزن را از میان مردودین دور اول بیرون کشید و با دفاع جانانه به برندۀ مسابقه تبدیل کرد.
باخ موزیسین نامدار، صد سال پس از مرگش و زمانی که شومان و مندلسون به ارزشهای برجستۀ کارش پی بردند و از طریق تاسیس «انجمن سلطنتی باخ» به چهرهای جهانی تبدیل کردند.
بوف کورِ صادق هدایت تنها زمانی که منتقد ادبی رضا براهنی آن را کشف و بر ارزشهایش پافشاری کرد از یک کتاب دستنویسِ که کسی حتی حاضر به چاپ آن نبود تبدیل به شاخصترین رمان فارسی شد.
امین امینی، از فیلمسازان قبل از انقلاب اسلامی، بهروز وثوقی را از روی تک سکانس دویدنش در یک فیلم که از پشت سر هم فیلمبرداری شده بود کشف کرد و در جا قرارداد بازی در ۹ فیلم را با او امضا کرد.
اینها را گفتم تا بر اهمیت جایگاه مصداقشناسی و داوری آثار معماری و هنری تأکید کنم و بر جایگاه رویدادها، نهادها و فرایندهایی که در این امر دخالت دارند یا دخالت میکنند.
نکتۀ مهمی که در این مسیر رهزن میشود این است که بین فارغالتحصیل رشتۀ معماری (کارشناس معماری)، معلم معماری، صاحب دانش و فهم معماری، مصداقشناس و منتقد معماری و معمار تفاوت وجود دارد و نباید با سهلانگاری اینها را یکی فرض کنیم و در جایگاههای یکدیگر به کار بگیریم. ممکن است شخصی معلم شایستهای باشد یا در حوزۀ معماری انسانی فاضل باشد و حتی ممکن است تعالیم او بر معمار شدن عدهای مؤثر بوده باشد، اما این شخص معمار نباشد یعنی چه در سابقهاش و چه در تواناییهایش مهارت طراحی یا ساخت اثر معماری وجود نداشته باشد. ممکن است شخصی معمار قابلی باشد اما در نقش معلمی توفیقی نداشته باشد. ممکن است معلمی موفق و با دانشی گسترده در تشخیص ارزشهای معماریانه در اثر عینی معماری ناموفق باشد. خلط این جایگاهها خسارتهای زیادی را به بار آورده است و همچنان به بار میآورد. چه اساتید بزرگی که در مقام طراحی یادگارهای نامناسبی برای شهر به جا گذاشتند و چه معلمهای لایقی که در جایگاه ارزیاب و داور مانع ساخته شدن آثاری ارزشمند شدهاند و چه استعدادهایی که به خاطر عدم توانایی آنها در مصداقشناسی به هدر رفته است.
طبق تحقیقات، هرگاه در مسابقات معماری اکثریت هیئت داوران معماران حرفهای و دارای آثار ممتاز معماری بودند، مسابقه شانس بالاتری در موفقیت داشته است. به خصوص رئیس هیئت داوران باید معماری تثبیت شده و دارای جایگاه حرفهای ممتاز باشد. طبق راهنماهای معتبر منتشر شده در هیئت داوران ۵ نفره تنها یک نفر میتواند معمارِ طراحِ حرفهای نباشد و بنا به ضرورت و شرایط خاص برخی از پروژهها یا منویات خاص برگزار کنندگان جایزه، مثل تشخیص ارزشهای خاص فرهنگی یا هنری در آثار معماری، در هیئت داوران شرکت کند. با این حال توصیه شده این شخص بدون حق رأی باشد و تنها نظراتش را با داورـ معمارها در میان بگذارند.
نکتۀ دیگر دربارۀ تفاوت مسابقۀ معماری با جایزۀ معماری است. مسابقه یا کنکور معماری برای یافتن طرح و معمار مناسب برای یک پروژه خاص برگزار میشود. جایزه اما برای ترویج دستهای از ارزشها و به خصوص ارج نهادن بر خلاقیت در بین آثار ساخته شده یا طراحی شده برگزار میشود.
اما آیا برپایی مسابقات و جایزههای معماری تنها موفق یا ناموفق هستند؟ متاسفانه خیر. این رویدادها علاوه بر این سازنده یا مخرب هستند. مسابقاتی که به درستی سامان نیافتهاند و برگزار کننده شایستگی کافی ندارد باعث هدر رفتن انرژی، زمان، انگیزه و سرمایههای گروهی از حرفهمندان معماری میشود که درگیر این رویدادها میشوند. هر زمان داورها از مهارت، وجاهت و تجربهی کافی برخوردار نیستند، به جای آثار معماری، ساختمانهای قشنگ (Nice building) انتخاب میشود. در این مواقع بیش از پیش سره و ناسره در هم مخلوط میشوند و حریرباف و بوریباف بر یک تخت مینشینند. اعتبار کاذبی که برای داوران و برگزیدگان این رویدادها ایجاد میشود، بسته به برد تبلیغاتی و رسانهای برگزار کننده، تا مدتها باعث انحراف و اتلاف منابع بخش خصوصی و دولتی متقاضی دریافت خدمات طراحی معماری میشود و بر کدورت بازار میافزاید.
بنا بر همین استدلالها در رویداد مذکور شرکت نمیکنم. شهرداری کرمان چند دهه است علیرغم اجرای پروژههای متعدد ساختمانی و شهری حتی یک مورد
نسبتا موفق در طراحی معماری ثبت نکرده است و همواره از ساخت یک اثر معماری واقعی و شاخص بازمانده است. برخی از ساختمانها و فضاهایی که ساخته جزو بدترین پروژههای معماری عمومی شهر کرمان هستند. در تاریخ فعالیتش موردی از همکاری حرفهای و مؤثر با یک معمار ثبت نشده است. معمارها را از بخش مهمی از بروکراسی اجرای پروژههای ساختمانی و مداخلات شهریاش حذف کرده است. شهرداری کرمان تاریخی از برخوردهای غیرحرفهای با معمارانی است که طرف قرارداد شهرداری بودهاند.
شهرداری کرمان در برگزاری مسابقات معماری و هنری هم سابقۀ نامطلوبی دارد. در چندین رویداد هنرهای شهری، از جمله مسابقهای غیر حرفهای برای طراحی میدان آزادی، به هیچ یک از تعهداتش در قبال شرکتکنندگان عمل نکرد و حتی هنوز تکلیف مبلغی که به عنوان ورودی از شرکتکنندگان دریافت کرده بود نامعلوم است. البته این استثنا نبود و در موارد دیگر هم به تعهداتش به داوران و یا شرکتکنندگان فراخوانها و مسابقات عمل نکرده است.
خود این رویداد هم فرایندی نامناسب دارد و غیرحرفهای بودن از سر تا پایش مشهود است. دلایل همان است که در بخش قبل ذکر کردم. اما اشتباه دیگری که میخواهم در اینجا اضافه کنم این است که به جای برگزاری جایزهای برای معماری، مسابقهای برای «نما» در اعلان درج شده است.
به اشتباه به جای اصطلاح «جایزه» از اصطلاح «مسابقه» استفاده شده است. نمای ساختمان کجای ساختمان است و چطور آن را از کلیتش جدا میکنند و مورد داوری قرار میدهند؟ در ثانی چطور در حالی که تأثیر و نقش ساختمانهای اداری و تجاری و عمومی در ساخت مناظر عمدهی شهری برجستهتر است، چرا باید رقابت را بین ساختمانهای مسکونی برگزار کنیم؟ در هم ریختگی میان اهداف و فرایند را از اینجاها میتوان متوجه شد.
نکتهی دیگر در این رویداد، مبلغ جوایز در نظر گرفته شده است. مبالغْ توهینآمیز و نشانی از سطح پایین احترام و اهمیتی است که برگزار کننده برای حرفۀ معماری قائل است و من آن را در امتداد همان رفتاری میدانم که شهرداری کرمان در تمام سابقهاش با معماران و معماری کرده است. اشخاص برگزیده با مبالغ جایزه هزینههای عکاسی و آمادهسازی اسناد و مدارک پروژۀ ارسالی به جایزه را هم نمیتوانند بپردازند و البته اگر در نهایت شهرداری همین مبالغ را هم نپردازد یا بسیار دیرهنگام و نامحترمانه پرداخت کند هیچ تعجب نمیکنم.
برگزاری جایزه نیازمند اعتبار و سرمایۀ اجتماعی و حرفهای است. نبود این سرمایه باعث میشود بخش مهمی از جامعۀ حرفهای که از قضا منظور و هدف این رویدادها هستند، از مشارکت سر باز بزنند.
در سطحی بالاتر از بحث این رویداد، مداخلۀ دولت و شهرداری در حوزههایی فرهنگی مانند معماری باید حداقلی و بیشتر معطوف به مسائل حقوقی و ایمنی باشد و به خصوص در موضوعات فرهنگی مانند مداخله در ارزشهای زیباییشناسی، یا شاخصتراشی برای تمیز آثار فاخر و امثالهم مداخله نکند. به همین دلیل به طور کلی با مداخلۀ شهرداری در آن بخش از معماریِ عمومی که در صلاحیت معماران و به طور کلی فرهنگ عمومی است به شدت مخالفت میشود». / الف
نظر خود را بنویسید