فردایکرمان - سیدمحمدعلی گلابزاده: این روزها وقتی میبینیم افراد گوناگون از رقبا و رفقای دیروز تا صاحبان اندیشههای چپگرایانه و راستمنشانه و مشاهیر نظام، یکی پس از دیگری، بر اساس یک سنت حسنه و پسندیده، به دیدار رئیسجمهور منتخب میروند و عکسهای این ملاقاتها از چپ و راست در شبکههای مجازی و رسانههای گروهی منتشر میشود، با خود میگوییم ایکاش این تصویرها با تدبیرها همراه شود و طرحی نو دراندازد که برای ملت بزرگ ایران، گرهگشا گردد و عاقبتبخیری را رقم بزند، زیرا در غیر اینصورت، آخرین بارقههای امید جامعه بر باد میرود و فردایی را ترسیم میکنند که امید است هرگز شاهد آن نباشیم.
امروز دیگر این واقعیت را میتوانیم بیان کنیم که مردم ما از حرفها و شعارها و رفتارهای تعصبگرایانه و وعدههای بیسرانجام به ستوه آمده و سایۀ تردید بر سر همۀ باورهایشان سنگینی میکند، دلیل آن، پایینترین حد مشارکت در طول چهلوپنج سال گذشته در انتخابات است و این رقم در برخی استانها به قریب ده درصد رسید.
یعنی نظامی که با نودوهشت درصد مشارکت مردمی تثبیت شد از باشکوهترین و کمسابقهترین حد مشارکت به این مرحله تنزل کرده است، آیا بهراستی نباید این مهم را مورد توجه ویژه قرار داد و برای آینده فکری کرد؟ به قول مولانا
«عاقلی جز پیشبینی بیش نیست / وای آنکو عاقبتاندیش نیست»
آیا بهراستی زمان آن فرا نرسیده که صحیفۀ گذشته را مرور کنیم، روشنیها را برگزینیم و بر آنچه گره بر کارمان زده است خط بطلان بکشیم، فرصتها را دریابیم و از تعصبات کورکورانهای که به قول ابوریحان بیرونی: «چشمها را کور و گوشها را کر میکند» بپرهیزیم و از یاد نبریم که تاریخ، داور بیترحمی است و به قول معروف: «مو را از ماست میکشد».
آنان که تصور میکنند با کارشکنی و تضعیف رئیسجمهور منتخب و دولت او، زمینه را برای پیروزی آیندۀ خود بهعنوان رقیب فراهم میسازند و دوباره شاهد مقصود را در آغوش میگیرند، سخت در اشتباه هستند، چراکه این وضعیت، یا آخرین تجربۀ جامعۀ ما خواهد بود و یا آغازی بر یک پایان، به عبارت دیگر آنها که به عنوان «رأی خاکستریها» با پیدایش زمینۀ رقابتی سخت و نفسگیر، به میدان آمدند و آنان که دل به وعدۀ تغییرات خوش کردند و از لاک بیتفاوتی بیرون آمدند و با رنگ انگشت سبابۀ خود بنفشهزاری از پیروزی را رقم زدند و به نظام اسلامی اقتدار افزون بخشیدند، و اینک منتظر نتیجه هستند، اگر وعدهها را در چرخۀ عمل و کشور را در خروج از تنگناهای کمرشکن و ویرانکنندۀ موجود ببینند، دل از مهر خود برنخواهند گرفت و نه تنها بعد از این پیوندشان را با صندوقهای رأی نخواهند گشود، بلکه با هرچه در توان دارند به میدان همراهی خواهند آمد و دیگران را با خود همراه خواهند کرد، اما
اگر دیدند اینبار نیز، در بر همان پاشنه میچرخد و باز هم وعدههای بدون عمل و حضور ناخواندۀ کسانی که پیش از این پاسخ خود را دریافت کرده و نمرۀ قبولی نگرفتهاند، آن وقت برای همیشه این عرصه را ترک کرده و هرگز رغبتی به ادامۀ این راه نشان نخواهند داد.
از یاد نبریم که مسئلۀ اخیر آنقدر مهم و دارای اهمیت است که مقام معظم رهبری، از آن بهعنوان آبروی نظام یاد میکنند: «حتی یک رأی مهم است ـ مشارکت یکی از اساسیترین مسائل است ـ حضور مردم برای پیشرفت و صیانت کشور لازم است».
این نکته را هم عرض کنم که یکی از بزرگترین اشتباهات صورت گرفته، در انتخابات اخیر ـ البته حتماً توسط دوستان ناآگاه ـ سوءاستفاده از ژرفترین اعتقادات مذهبی جامعه اسلامی برای جمعآوری رأی بیشتر بود، گفتهها و نوشتههایی چون «رأی شما به ... همچون مرهمی است بر زخمهای پهلوی شکستۀ حضرت زهرا ـ امام زمان مقدمۀ ظهور خودش را پیروزی ... در انتخابات قرار داده است و ... » بیگمان این رفتار و گفتار و اینگونه فراخوانی، نه به نفع کاندیدای مورد علاقه است، نه به نفع دین و باورهای اسلامی، تردید نیست صدیقه بتول و امام زمان نیز هرگز راضی نیستند، جمعی آنان را به نفع خود مصادره کنند و مقام والایشان را ـ که نه زمینی، بلکه آسمانی است ـ دست کم بگیرند.
بیایید با هر اندیشه و تفکری، برای پیروزی دکتر پزشکیان دعا کنیم و آنچه را در عکسها و پیامهای تبریک دیدیم و خواندیم، محقق سازیم. تقابلها و رویاروییها و مجادلهها به پایان رسید، اکنون زمان تعامل و همدلی برای مقابله با بیدادگریها از سوی ناستودههای جهان امروز و هجمۀ همهجانبه به ایران عزیز است، آب به آسیای دشمن نریزیم و اجازه دهیم برگزیدۀ مردم، راه خود را با پشتوانهای محکم و استوار، بپیماید و امید را در جامعۀ ایرانی افزون سازد.
نظر خود را بنویسید