فردایکرمان ـ محمد لطیفکار: نمایش کمدی «روزی روزگاری» به نویسندگی، کارگردانی و تهیهکنندگی «جلیل امیری» از ۱۳ مهرماه روی صحنه رفته است.
قرار است این تئاتر تا 9 آّبانماه هر شب ساعت 19 در محل تالار علی معلم، خانه هنر کرمان واقع در کوچۀ سه خیابان هزارویکشب اجرا شود.
امیری از چهرههای مطرح تئاتر استان کرمان است که پیشتر هم آثارش با استقبال مخاطب مواجه بودهاند. او پنجشنبهشب گذشته با برگزاری یک مراسم افتتاحیۀ ساده و محترم، و با حضور برخی هنرمندان و علاقهمندان و اهل رسانه اولین اجرای این کار را رقم زد. با امیری در بارۀ این اثر تازهاش گفتوگویی انجام دادهام که میخوانید.
*آقای امیری، ابتدا بگویید چه شد که به سمت تئاتر کمدی آمدید؟
یکی، دو کار با هنرجویان داشتم که بهنوعی تراژیک بودند البته نه تراژیک به مفهوم کلاسیک آن، بلکه کارهای تاریکی بودند. الان اما در جامعه اندوه و غم همهجوره غالب است و سوگهایی برای مردم رخ میدهد. احساس کردم در این شرایط جامعه نیاز به نشاط دارد و باید به سمت تئاترهای کمدی برویم. متن آمادهای هم نداشتم. تصمیم گرفتیم کاری که سال 94 با گروهم اجرا کردیم بازتولید کنیم. ولی به اتفاقات سال 1401 خوردیم که امکان اجرای آن نبود. فکر کردم در آن شرایط، اجرای کار کمدی نوعی دهنکجی به جامعۀ پیرامون است. بنابراین تمرینها را تعطیل کردیم و از نیمۀ دوم سال 1402 با تغییراتی در گروه بازیگران و گروه اجرایی تمرینها را از سر گرفتیم تا کار آمادۀ اجرا شد.
*یعنی حدود یک سال تمرین کردید؟
بله؛ حداقل یک سال.
*پس شما بهخاطر مسئولیت اجتماعی که برای خود قائل هستید به سراغ این ژانر از تئاتر آمدهاید و بهخاطر گیشه نبوده است؟
فقط بهخاطر مسئولیت اجتماعی بوده است. دربارۀ قیمت بلیت بحثهایی مطرح بود. اجراهای 45 دقیقهای در کرمان داریم که بلیت 150 هزار تومان و 180 هزار تومان دارند که با اضافه شدن ارزشافزوده، نرخ آنها بیشتر از این هم میشود. روی قیمت بلیت خیلی فکر کردم. گفتم اگر بخواهیم چنین قیمتگذاری داشته باشیم، با توجه به شرایط اقتصادی کنونی جامعه، تئاتر تبدیل به یک هنر (ویژۀ) قشری میشود. به نظرم رسید نرخ بلیت 120،130 هزار تومان مناسب باشد. دوستان اما گفتند سطح کار و زمان آن را هم باید در قیمتگذاری لحاظ کنیم؛ این اجرا نزدیک به دو ساعت و نیم طول میکشد و کار سنگینی است. بنابراین بلیت را 150 هزار تومان تعیین کردیم ولی تخفیف گروهی هم در نظر گرفته شده تا خانوادهها راحتتر باشند. اگر سه نفر با هم بلیت بخرند نرخ آن 10 درصد و اگر پنج نفر با هم بخرند بلیت 15 درصد تخفیف میخورد و در نهایت نرخ بلیت همان 120 هزار تومان میشود.
*تا چه تاریخی قرار است اجرا داشته باشید؟
برنامۀ ما این است که حداقل یک ماه اجرا داشته باشیم ولی باید ببینیم رویکرد تماشاچی به کار چگونه است.
* و شما به دنبال چه تعریفی از این ژانر، یعنی تئاتر کمدی هستید؟
به نظرم تئاتر کمدی باید بتواند بهسرعت با بدنۀ جامعه ارتباط بگیرد و با این نوع از مخاطب با زبان سادهای صحبت کند. شخصا خیلی تمایل به تئاترهای کمدی سیاه و گروتسک ندارم. حتی در کارهای جدی و تراژیک من شاید لحظاتی کمدی هم باشد ولی وقتی کار کمدی انجام میدهم فکر میکنم باید بتواند با تماشاچی ارتباط بگیرد و او را بخنداند و همچنین، قصهگو باشد. قصهای که مخاطب، آن را درک و لمس کند و با آن همراه شود.
* قصد دارید تئاتر کمدی را دنبال کنید یا فقط در شرایط فعلی، ضررت اجرای چنین تئاتری را احساس کردید؟
احساس کردم در شرایط فعلی به چنین ژانری نیاز داریم. البته کمدی دیگری با عنوان «دختر یانکی» را هم در سال 94 اجرا کردیم. این کار هم بازتولید شده و آن را اجرا میکنیم. در این ژانر، همین دو کار را دارم و مسیر اصلی خودم همان چیزی است که در گذشته هم طی کردم. کاری با عنوان «مُغاک» دارم که حدود هفت ماه است در حال تمرین آن هستیم. ما کارها را آهسته و پیوسته تمرین میکنیم تا زمان اجرا برسد. مسیری که از لحاظ هنری مطلوب خودم هست را در مغاک دارم دنبال میکنم. در این برهۀ زمانی اما فکر کردم تئاتر کمدی ضرورت بیشتری دارد و به آن پرداختم تا در حدی که میتوانم بر جامعۀ پیرامونم تاثیر بگذارم و به آن نشاط تزریق کنم.
*پس شما به جز روزی روزگاری که در حال اجرا است دو کار هم در دست دارید، یکی کمدی دختر یانکی و یکی هم اجرای مغاک را دارید.
البته در مجموعۀ ما، مدرسه هنرهای نمایشی شهرایران، چند کار دیگر هم در حال تمرین است. یکی کار کودک است با عنوان «شاهپرک خانم» که خانم شاهمرادی کارگردان آن است. کار دیگری هست که خودم نوشتم با عنوان «زهدان» و آقای سجاد عطارپور آن را کارگردانی میکند. اجرای دیگری هم هست با عنوان «مستبدلیشاه» که ما فقط تهیهکنندۀ آن هستیم. این کار نوشتۀ منصور کامکار است و کارگردانی آن را وحید هجینی برعهده دارد. امیدوارم بتوانیم همۀ این کارها را امسال اجرا کنیم.
*طبقهای که دستمایۀ محتوای روزی روزگاری است از پایینترین لایههای جامعه است. در حالی که مخاطبان شما بیشتر طبقۀ متوسط و گروههای هنریاند. در واقع، آن طبقهای که شما از آن میگویید کمتر گذرشان به اینجا و این اجراها میافتد. نظر خودتان در اینباره چیست؟
نکتۀ بسیار درستی را گفتید. دارم روی این مسئله کار میکنم. کارگران کارگاهی که خودم در آن مشغولم را دعوت کردم تا با خانوادههایشان بهصورت رایگان از این اجرا دیدن کنند. در حال رایزنی هستیم تا گروههای مشابه دیگر را هم به این اجرا بیاوریم. نمیخواهم تئاتر (برای) قشری (خاص) بشود و فقط طبقۀ به اصطلاح بالاشهر آن را دنبال کنند. تخفیف بلیت هم برای این منظور در نظر گرفتیم. بهدنبال رایزنی هستیم تا تخفیف بیش از این هم ممکن باشد.
*به نظر من کارگردانی و بازیگری این اثر بسیار خوب بود، اما چیزی که ذهنم را درگیر کرد این بود که به نظرم کار مقداری طولانی شده است و میشد کوتاهتر باشد. شما اینطور فکر نمیکنید؟
یک دلیل آن شاید تعلقخاطرم به قصهگویی باشد. اگر بخواهم کارم را نقد کنم باید بگویم که خودم در چند اجرای اخیر به این دقت کردم که کمدی مقداری بر قصه سوار شده و ذهن مخاطب از قصه فاصله گرفته است. در چنین وضعیتی کشش دراماتیک ضعیف میشود و کار به نظر مقداری طولانی میآید. نکتۀ درستی میگویید. باید روی این بخش از کار بیشتر کار کنم؛ یا مقداری کار را کوتاه کنیم یا آن را بهگونهای تعدیل کنیم که مخاطب روایت را دنبال کند. گروهی که با هم کار میکنیم میدانند من تقریبا هر روز و حتی گاهی حین اجرا تغییراتی را اعمال میکنم و امیدوارم با این اصلاحاتی که در مسیر رخ میدهد به نقطۀ مطلوب برسیم.
*برای ارائۀ این تئاتر با چه چالشها و دشواریهایی مواجه بودید؟
خوشبختانه در اخذ مجوز مشکلی نداشتیم. ولی به هر حال ما هم با مسائل و مشکلات رایج در تئاتر کشور دست به گریبانیم. کار ما کمدی است، با این موافقم که وقتی در کشور، فضای عزای عمومی است کار کمدی اجرا نشود ولی اینکه هر اتفاقی در کشور رخ میدهد تئاتر را تعطیل میکنند مشکلاتی برای هنرمندان ایجاد میکند. مشکلات مالی و تبلیغاتی هم که همیشه بوده و چیزی متاسفانه بهبود پیدا نکرده است.
*برای ارائۀ این کار در جشنواره هم فکر کردید؟
به جشنوارۀ استانی خیر. اگر گروه موافقت کند ممکن است به جشنوارۀ فجر ارائهاش کنیم. هنوز تصمیم قطعی در اینباره نگرفتیم.
*آقای امیری دربارۀ گروه خودتان و رویکردی که در آن دنبال میکنید هم توضیح بدهید؟
گروه نمایش شهرایران از سال 1388 با کمک آقای مسعود سلطانیزاده بنیانگذاری شد. اولین کاری که اجرا کردیم نمایش «دو به دل» بود. از ابتدا فکر کردم که ما باید مسیر را برای ورود نسل جدیدی در تئاتر کرمان هموار کنیم و نسل جدیدی در تئاتر جایگزین شود. در «دو به دل» بهجز آقای نادر فلاح و آقای رادمنش، بقیۀ بازیگران همه جوان و تازهکار بودند. بسیاری از این بازیگران هنرجویان آقای فلاح بودند و از کلاس بازیگری ایشان انتخابشان کردیم. بعد از یک دهه، میبینم خوشبختانه این رویکرد جواب داده و در تئاتر کرمان نسل جدیدی از بازیگران، طراحان و حتی کارگردانان فعال شدهاند. از طرفی، مخاطب جدیدی هم شکل گرفته است. در تئاترهای خودم میبینم چهرۀ بیش از 80 درصد مخاطبان، جدید است و پیش از این کمتر در اجرای تئاترها دیدهام. ما در این گروه، همزمان با آموزش، تولید را انجام میدادیم و سپس کار را به صحنه میبردیم. البته این را هم یادآور بشوم که به این صورت هم نبود که ارتباط را با نسل قبلی قطع کنیم. بیش از 70،80 درصد از بدنۀ کار را از نسل نو و جوان میگرفتیم و همزمان بازیگران و عوامل قدیمی را هم در کار شرکت میدادیم تا تجربهای که دارند به نسل جدید منتقل شود. خودم از این مسیر و رویکرد راضی هستم. کار «روزی روزگاری» بازتولید است. اول سعی کردم با بازیگران قبلی بازتولید شود ولی دیدم انگار همان کار دارد تکرار میشود و خیلی به مذاقم خوش نیامد. بنابراین، در ساختار و طراحی و حتی بازیگران تغییراتی دادیم تا هم برای تماشاچیان و هم خودمان تجربهای نو و تازه داشته باشد. / الف
نظر خود را بنویسید