اسما پورزنگیآبادی ـ دانشآموختهی دکتری معماری و شهرسازی از دانشگاه پلیتکنیک تورینو و دانشگاه پاریس 8 و یکی از معماران نامور ایران است. او در عینحال، یک فعال اجتماعی پرکار هم هست. کسی که برای زادگاهش تهران، بیوقفه دل میسوزاند. به شهرهایی در ایران فکر میکند که «شخصیتی انسانی» داشته باشند. تعقیب تکاپو و فعالیتهایش بهراحتی میتواند هرکسی را سر وجد بیاورد. ادیبانه، صمیمانه و اندیشهورزانه از شهر میگوید. با او تماس گرفتم و خواستم از کرمان هم بگوید. خبر داشتم مدتی پیش به این شهر سر زده و از دیدن آنچه بر بافت تاریخی کرمان آمده غمگین شده؛ گفت که علاقهمند است باز هم به کرمان بیاید. شاید شهرداری کرمان به این نتیجه برسد که او را به کرمان دعوت کند. دکتر یلدا حتما خیلی حرفها و ایدهها دارد که بتواند به این شهری که دوستش هم دارد کمک کند.
خانم دکتر! شما مدتی پیش به کرمان سفر کردید. دیدید در بافت تاریخی و بهویژه محدودهی بازار اتفاقاتی افتاده است. نظرتان دربارهی این اتفاقات چیست؟
خیلی غمانگیز بود. من کرمان و بهویژه بازار و میدان گنجعلیخان آن را خیلی دوست دارم. میدان گنجعلیخان کرمان بینظیر است. نظیر آن در کل دنیا نیست. معماری خود کرمان هم بهطور کلی دارای ارزشهایی است؛ مثل معماری همه جای ایران که ارزشهای محلی و یگانهی خود را دارد. هر اقلیمی از ایران ارزشهای ویژهی معماری و تاریخی خود را دارد. کرمان هم همینطور. وقتی در همهی ایران دارد این اتفاقات بد میافتد، ما جز اینکه ناراحت شویم چارهی دیگری داریم؟ واقعیت اما این است که باید این شهرها را حفاظت کرد. در بازار کرمان کاروانسرای وکیل را داریم؛ من زمستان گذشته آمدم و دیدم آقای فرامرز پارسی، مرمت آن را شروع کردند و قرار است به هتل تبدیل شود. باید این نوع نگاه در کرمان تقویت شود و همهی آثار میراثی و بافت تاریخی این شهر مرمت و حفاظت شود و اگر مردم هم اقبال پیدا کنند و در حفاظت از این شهر مشارکت کنند که دیگر همه چیز خوب خواهد شد! اگر نه و بخواهند همچنان همهچیز را بزنند خراب کنند و بساز بفروشی با شهر برخورد کنند شهر همین روند نابودی خود را ادامه خواهد داد. متاسفانه در حال حاضر، بافت کهن کرمان که ما یک زمانی روی آن کار کردیم، خیلی آسیب دیده و از بین رفته و کسانی که خانهای در آن محدوده داشتند این خانهها را ترک کرده و فروختهاند و بافت کهن کرمان حسابی بولدوزر خورده است. در این شهر، زمین خالی هم زیاد است. ضمن اینکه به نظر من، بافت کهن شهر کرمان، محدودهاش زیادی بزرگ است. کنار بازار هم مدام مجوز تجاریسازی در حجمهای بزرگ دادهاند. اینها اشتباه است. وقتی تجاریهای رقیب که دسترسی آسانتری دارد درست شود مردمی که عاشق حرکت با ماشین هستند به آنها مراجعه میکنند بهجای اینکه به بازار بیایند. اما اینها چیزی نیست که با حکم دادن ما حل شود. رویکرد شهرداری و مردم باید درست شود.
منظورتان از اینکه گفتید محدودهی بافت تاریخی زیادی بزرگ است چیست؟
منظورم محدودهای است که شهرداری برای احیا مشخص و برای آن ضوابط ویژه تعیین کرده و برای ساکنان آن امتیازاتی در نظر گرفته است. باید مکانیزمهایی تعریف شود که نه در 500 هکتار، بلکه در محدودهی کوچکتر اطراف بازار که هنوز بافت آن بههم پیوسته است خانهها حفظ شود و برای این محدوده باید طرحی تهیه کنند. طرح بافت کهن (شارستان) از قرار معلوم در کرمان کار نکرد. باید کار کند و در ارتباط با مردم باشد. این طرحها اما در حد نقشه بود و پیوند درستی با مردم شهر نداشت. در کرمان، باید معتمدین محلات خودشان سردمدار این کار شوند و شهرداری هم کمک کند و امتیازاتی به آنها بدهد تا شهر از این وضعیت خارج شود.
همانطور اشاره کردید اطراف بازار کرمان سیتیسنترهای بزرگ در حال احداث است.
این خیلی بد است. این پروژهها را برای چه میسازند؟
از همان ابتدا که این پروژهها شروع شد؛ کسانی در دولت و شهرداری موافق و کسانی در دانشگاه و در بین دوستداران میراث فرهنگی مخالف بودند. زور دولت بیشتر بود و پروژهها شروع شد اما مخالفان همچنان نگران و پیگیر هستند و این مطالبه مطرح است که این پروژهها تعطیل شود.
خوب تعطیل کنند.
شهرداری بهعنوان کارفرما میگوید که تعطیلی این پروژهها خسارت مادی و معنوی زیادی بهدنبال دارد.
خوب کاربری آن را تغییر دهند؛ کاربری فرهنگی یا مدرسه و هر کاربری عمومی دیگری که نیاز شهر است و به درد شهر بخورد؛ روی آن بگذارند. شما اگر در کرمان میخواهید بازار را حفظ کنید باید برای این وضعیت فکری اساسی کنید. ضمن اینکه در بازار کرمان الان اصنافی مثل پلاستیکفروشی و اسبابفروشی مستقر شدند. این بازار حیف است که به این روزش انداختید. مگر کرمانیها یک ذره عِرق به این شهر ندارند؟! نمیشود به زور تحمیل کرد که مثلا به بازار بیایید و کیفیت آن را بالا ببرید. باید خودشان بیایند. کسانی که در بازار نفوذ دارند باید بیایند و عملکرد گذشتهی بازار را برگردانند. احتمالا خیلیها مغازهها را اجاره داده و رفتند. باید کاری کنید که برگردند. در بازار کرمان باید قالی و جواهرات بفروشند. فرش کرمان را هیچ جای دنیا ندارد. حیف نیست در این بازار تاریخی فروخته نشود؟
شما در سفر به کرمان فلکهی مشتاق را هم دیدید؟
بله.
نظرتان دربارهی طاق و رواقهای اطراف فلکه چیست؟
نمیدانم. چه بگویم!؟ چیزی که میتوانم بگویم این است که بهتر است بهجای بزک کردن این شهر، به موضوعات اساسی آن بپردازند. مثلا مسجد جامع شهر کرمان واقعا یگانه است. بهترین جای شهر است. زیباییهای این مسجد بسیار زیاد است. شهرداری به این نقاط باید بپردازد و مرتب و منظمش کند. چرا بافت کهن را ول دادند که دست اقشار فرودست بیفتد؟ مردم کرمان باید به خود بیایند. شما باید در روزنامههایتان این مسائل را بنویسید. با یک نفر صحبت کردم که رفسنجانی بود. میگفت که چهطور میتوان تمام بازیهای قدیمی کرمان را به مرکز بافت کهن کرمان آورد. میشود با چنین رویدادهایی از جمله این بازی و مسابقات در زمینهای خالی بافت تاریخی شهر، مردم را به این فضاها کشاند و به بافت تاریخی علاقهمند کرد. ما همهی اینها را در جریان طرح شارستان، نوشتیم و پیشنهاد دادیم این زمینهای خالی را که شهرداری آسفالت کرده، به زمین ورزشی موقت تبدیل کند. اما شهرداری اصلا برایش مهم نیست که باید روحیهی احیا به مرکز قدیم کرمان برگردد. وقتی این روحیه برنگردد همین میشود که دارید میبینید.
نظر خود را بنویسید