فردایکرمان ـ اسما پورزنگیآبادی: مرمت و احیای بناهای تاریخی در کرمان داستانی پرآب چشم دارد و اینبار کاروانسرای تاریخی گورچوئیه شخصیت اصلی این ماجراهای تلخ پرتکرار است.
این کاروانسرا که آن را قلعه گورچو هم میگویند، در روستایی به همین نام و در حد فاصل بین زرند و چترود واقع شده و اکنون سرمایهگذاری برای احیای آن، در پیچ و خم بروکراسی اداری قفل شده است.
حسین عربزاده از مهندسان کارخانۀ فولاد زرند وقتی وقار و زیبایی این بنای قاجاری را دیده، تصمیم گرفته تا در آن سرمایهگذاری و احیایش کند. او نخستینبار است که به این حوزه یعنی سرمایهگذاری در بناهای تاریخی ورود کرده و در این مسیر سختیهایی را تجربه کرده که حتی کفشهای آهنین را هم از رفتن وامیدارد!
او دربارۀ ماجرای ورودش به موضوع مرمت و احیای کاروانسرای گورچوئیه توضیح داد که مسیر کاریاش از کنار این کاروانسراست و هر روز آن را میبیند. حدود سه سال پیش وارد این بنا میشود و از نزدیک آن را میبیند. او گفت: وقتی درِ کاروانسرا را باز کردم از زیبایی معماری آن به وجد آمدم اما همزمان هم دیدم که بهخاطر باران و اینکه متروکه مانده چقدر آسیب دیده است.
او همان دم تصمیم میگیرد که با هزینۀ شخصی این بنای تاریخی را مرمت و احیا و به یک سفرهخانۀ بینراهی تبدیل کند. بیش از سه سال از آن روز گذشته است. او وقتی قدم در این مسیر گذاشته، تا مدتها بین اتاقهای کارشناسان میراثفرهنگی کرمان پاسکاری میشده و در نهایت به او میگویند باید از طریق صندوق احیا و بهرهبرداری از بناهای تاریخی در تهران اقدام به سرمایهگذاری کند بدون اینکه حتی نامهای به او بدهند. عربزاده توضیح داد که به صندوق احیا در تهران مراجعه کرده، مدارک و ضمانتنامههایی را به صندوق ارائه و 258 میلیون تومان هم برای شرکت در مزایده پرداخت کرده است. وقتی موعد برگزاری مزایده میرسد، نتیجه را از صندوق پیگیری میکند که به او میگویند بخشنامۀ جدیدی آمده و مزایده منتفی است و واگذاری این بنا باید از سوی میراثفرهنگی کرمان انجام شود! کارشناسان میراث کرمان هم به او گفتهاند چنین بخشنامهای هنوز به ما ابلاغ نشده و این یعنی سرمایهگذاری در این بنای تاریخی تا اطلاع ثانوی میان زمین و هوا معلق است.
عربزاده جزئیات مسیری که در این سه سال پیموده را با فردایکرمان در میان گذاشت.
او دربارۀ اینکه چرا تصمیم به سرمایهگذاری در این بنا گرفته است؟ گفت: «از چترود حدود 10 کیلومتر به طرف زرند بروید، این کاروانسرا که برِ اتوبان اصلی است را میبینید. من در مسیر محل کارم که فولاد زرند است هر روز از کنار این بنا رد میشوم. حدود سه و نیم سال پیش بود که از نزدیک کاروانسرا را بازدید کردم. درِ آن باز بود. وارد شدم و دیدم که چقدر زیباست اما به دلیل باران و تحت تاثیر عوامل طبیعی دیوارهای آن مقداری آسیب دیده بود».
او با اشاره به علاقۀ زیادی که به بناهای تاریخی دارد، ادامه داد: «تصمیم گرفتم کاری انجام دهم تا کاروانسرای گورچو از این شرایط خارج شود. این بنا در حاشیۀ مسیری قرار گرفته که بسیار پررفتوآمد است اما در طول این مسیر حتی یک دکه نیست که مسافران و رهگذران یک بطری آب از آنجا تهیه کنند. تصمیم گرفتم این کاروانسرا را به یک سفرهخانه تبدیل کنم».
عربزاده ادامۀ ماجرا را اینطور شرح داد: «ابتدا به اداره میراثفرهنگی کرمان مراجعه کردم. به من گفتندکه این بنا مربوط به ما نیست و به دهیاری روستا یا میراث فرهنگی زرند مراجعه کن. پیگیری کردم اما هیچکس این کاروانسرا را بر عهده نگرفت. مجدد به میراثفرهنگی کرمان مراجعه کردم؛ اینبار به من گفته شد که کارهای سند آن را انجام دادیم و بهزودی به نام میراثفرهنگی استان سند میخورد. در پاسخ به درخواستم برای سرمایهگذاری در این بنای تاریخی گفتند مانعی ندارد و مشتاقیم که بنا احیا شود».
وی افزود: «اوایل، تقریبا هفتهای یکی، دو بار به میراثفرهنگی میرفتم تا ببینم چطور باید کار سرمایهگذاری را شروع کنم اما هربار میرفتم جواب درستی به من نمیدادند و مدام از این اتاق به اتاق دیگر پاسکاری میشدم. هیچکس در اداره میراثفرهنگی کرمان نمیدانست برای واگذاری این بنا به سرمایهگذار چه باید کرد؟».
او با بیان اینکه در این مدت که پیگیر این سرمایهگذاری بودم سه وزیر میراثفرهنگی و دو مدیرکل میراثفرهنگی در استان تغییر کرده است، ادامه داد: «سال گذشته آقای ضرغامی وزیر وقت میراثفرهنگی استان سفری به بم داشت. با ماشین شخصی از زرند به بم رفتم تا درخواستم را به ایشان برسانم. توانستم با وزیر سابق میراثفرهنگی صحبت کنم. به ایشان گفتم که مدتی است بهدنبال سرمایهگذاری در این بنای تاریخی هستم، مسیر را برایم هموار کنید. مدتی بعد از سوی وزارتخانه نامهای به میراثفرهنگی استان نوشته شد مبنی بر اینکه دربارۀ هزینههایی که در این بنا شده گزارشی ارائه شود تا اقدامات بعدی صورت گیرد. نمیدانم از طرف اداره میراث کرمان به این نامه پاسخی داده شد یا نه، به من که جوابی داده نشد».
شرکت در مزایده
عربزاده اظهار کرد: «تا اینکه یک روز به دفتر آقای شاهرخی مدیرکل میراثفرهنگی مراجعه کردم. میراثفرهنگی دربارۀ نحوۀ انجام این سرمایهگذاری سردرگم بود. در آخر به من اعلام شد که باید از طریق صندوق احیای بناهای تاریخی در تهران و با شرکت در مزایده، این سرمایهگذاری را انجام دهم».
وی ادامه داد: «به جز این، کارشناسان میراثفرهنگی کرمان راهنمایی دیگری به من ندادند و از این اتاق به آن اتاق میرفتم تا به من بگویند در تهران به کجا باید مراجعه کنم؟ تا اینکه فردی، شماره تلفن یکی از کارشناسان صندوق را به من داد. تماس گرفتم و درخواستم را مطرح کردم. به من گفتند تمام مدارکت را بفرست تا در مزایده شرکت کنی، اگر برنده شدی بقیۀ فرایند در کرمان باید طی شود».
وی با بیان اینکه در تمام این مدتی که پیگیر سرمایهگذاری در این کاروانسرا بودم، مدام به این بنا سر میزدم، افزود: «یکبار که رفتم دیدم درِ کاروانسرا را از جا کنده و بردهاند، عدهای که به نظر میرسید معتاد باشند در بنا بهدنبال چیزی میگشتند، یکبار هم دیدم که یک گله گوسفند در کاروانسراست. اخیرا هم به یک سرویسبهداشتی بینراهی تبدیل شده است!».
عربزاده ادامه داد: «بعد از اینکه با صندوق احیا ارتباط گرفتم امیدوار شدم که مسیر سرمایهگذاریام از این به بعد هموار شود. شرایط بسیار سختی برای مزایده تعریف کرده بودند، همۀ آنها را پذیرفتم. 46 برگه اسناد مزایده به من دادند. گفتند براساس نظر چهار کارشناس دادگستری باید 17 میلیارد تومان برای مرمت و احیای این بنا هزینه کنید. اگرچه عدد بسیار بزرگی است اما این شرط را قبول کردم. گفتند دو ضمانتنامۀ یک میلیارد و 400 میلیون تومانی بانکی هم باید بگذاری. پذیرفتم. گفتند 258 میلیون تومان هم باید به عنوان ضمانت شرکت در مزایده به حساب صندوق احیا واریز کنید. این را هم قبول کردم. بخشی از سرمایهای که داشتم را فروختم تا بتوانم این 258 میلیون تومان را تامین کنم».
او با اشاره به اینکه اسکن و بارگذاری مدارک و رزومهام که سه مدرک مهندسی دارم هم هزینههایی داشت، بیان کرد: «گفتند باید فردی را هم بهعنوان مشاور معرفی کنی. برای این کار هم هزینه و همۀ مدارکم را بهصورت الکترونیک برای صندوق ارسال کردم».
عربزاده گفت: «تنهاکسی که در مزایدۀ این بنا شرکت کرده بود من بودم. بهندرت پیش میآید کسی سرمایهاش را خرج یک بنای دولتی کند. من اما واقعا دوست دارم این کاروانسرا را احیا و تعدادی شغل ایجاد کنم».
بخشنامۀ جدید
وی دربارۀ نتیجۀ مزایدۀ واگذاری کاروانسرای گورچوئیه توضیح داد: «زمان برگزاری مزایده سوم آذرماه بود و پنجم آذرماه باید پاکتها باز میشد. در این تاریخ به صندوق احیا تلفن کردم که نتیجه را جویا شوم اما به من گفتند وزیر عوض شده و کلا برنامه تغییر کرده و بخشنامه آمده که از این پس واگذاری این بناها از طریق استانها انجام میشود. گفتم تکلیف من که این همه هزینه کردم چیست؟ پاسخ درستی ندادند».
وی اظهار کرد: «همان ابتدا که برای شرکت در مزایدۀ صندوق اقدام کرده بودم از کارشناس آنجا پرسیدم که من ضمانتنامه میدهم اما ضمانتنامۀ شما برای من چیست؟ دلم را قرص کرده بودند که از سرمایهگذاران حمایت میکنند حالا اما آب پاکی روی دست ما ریختند وگفتند طبق بخشنامه نمیتوانی در این مزایده شرکت کنی و باید به میراثفرهنگی کرمان مراجعه کنی».
وی افزود: «به میراثفرهنگی کرمان آمدم و دوباره بین همان اتاقهایی که از آن کلی خاطرۀ بد از پیگیریهای قبلیام داشتم سرگردان شدم. باز هم کسی نمیدانست چه باید بکنم تا اینکه گفتند برای ما چنین بخشنامهای نیامده است! برو تا بخشنامه ابلاغ شود. گفتم یک نفرتان دستم را بگیرید و کاری برایم انجام بدهید. به هر اتاقی سر میزنم میگویند در حیطۀ کاری ما نیست. پس این کارها در حیطۀ مسئولیت کیست؟ کاروانسرایی با این معماری زیبا در حال نابودی است. خود میراثفرهنگی هم در گذشته برای آن هزینه و مرمتاش کرده است. ثبت ملی هم شده و سند آن به نام میراثفرهنگی خورده است».
سنگ و مانع روی فرش قرمز
عربزاده در پاسخ به این سوال که آیا هزینهای که برای شرکت در مزایده پرداخت کرده بودید به شما برگردانده شد؟ اظهار کرد: «گفتم ضمانتنامۀ مرا برگردانید تا بیش از این متضرر نشوند. گفتند یا خودت بیا ضمانتنامه بگیر یا وکالت به کسی بده که آن را بگیرد. گفتم من ضمانتنامۀ بانکیام را با پست برای شما فرستادم، شما هم با پست برگردانید. شما ابتدا فرش قرمز برایم پهن کردید و دلگرم شدم و کلی هزینه کردم اما حالا که فرش قرمز را از زیر پایم کشیدید ضمانت نامه را برگردانید تا بیش از این متضرر نشوم اما پاسخی نگرفتم».
وی ادامه داد: «تا اینکه با دفتر مدیر صندوق احیا تماس گرفتم، به من گفت که تو مگر برنده شدی؟ اگر برنده نشده بودی هم باید همین میزان هزینه میکردی. گفتم میدانم تنها کسی که در این مزایده شرکت کرده من هستم، پس در صورت برگزاری مزایده، برندۀ قطعی من هستم. شاید دیگر مزایدهها این شرط را داشته که اگر بیش از دو نفر شرکت نکنند لغو میشود ولی برای واگذاری این بنا شرکت یک نفر هم مزایده را ممکن میکرد».
وی افزود: «در پاسخ به این توضیحاتم گفتند نمیتوانیم خلاف بخشنامه عمل کنیم. گفتم بخشنامه زمانی آمده که شما من را در مزایده شرکت دادید و حالا چون فقط پاکت باز نشده میگویید بخشنامه اجازه نمیدهد. هرچه تلاش کردم دیدم فایدهای ندارد. در کرمان هم میگویند بخشنامه هنوز برای ما نیامده است. حالا اگر تا یک سال دیگر این بخشنامه نیاید من چه باید بکنم؟».
همچنان امیدوار
وی با گلایه از برخورد سرد میراثفرهنگی کرمان از این سرمایهگذاری گفت: «من برای اینکه به کسی در تهران این بنا را معرفی کنم چند بار باید نامش را تکرار میکردم. اصلا نمیدانند این بنا چیست و کجاست؟ از کارشناسان میراث کرمان خواستم حداقل یک مکاتبه با تهران در این خصوص داشته باشند و یک لوکیشن برای آنها بفرستند. ولی طوری رفتار کردند که انگار به آنها هیچ ربطی ندارد. فقط گفتند برو تهران. حتی یک نامه به من ندادند که وقتی تهران رفتم بفهمند از کرمان آمدم تا مجبور نباشم بلیتم را نشان بدهم که بگویم از کرمان آمدم».
عربزاده در پاسخ به این سوال که آیا از این سرمایهگذاری دلسرد نشدید؟ اظهار کرد: «اصلا دلسرد نشدم. چند روز پیش مجدد به دفتر مدیرکل میراثفرهنگی مراجعه و تقاضا کردم برای دیدار حضوری به من وقت بدهند. آقای دکتر شاهرخی مدیرکل میراثفرهنگی کرمان برایم کم نگذاشتند و هربار تماس گرفتم پاسخم را دادند ولی تا بخشنامه از تهران ابلاغ نشود نمیتوانند کاری کنند».
وی تاکید کرد: «با همۀ سختیهایی که کشیدم نهتنها سر سوزنی دلسرد نشدم بلکه پافشاری میکنم تا به نتیجه برسم».
وی با بیان اینکه کلی هزینۀ بیتالمال صرف مرمت این کاروانسرا شده ولی الان به توالت عمومی و پناهگاه معتادان تبدیل شده و در حال تخریب است، اظهار کرد: «از میراثفرهنگی تقاضا میکنم بگذارند این بنا مرمت و احیا شود. مسیر این سرمایهگذاری را هموار کنند تا هم این بنای تاریخی نجات پیدا کند و هم تعدادی شغل ایجاد شود و هم برای خدماترسانی به مسافران و گردشگران امکانی ایجاد شود».
وی با تاکید بر اینکه این بنا بسیار زیباست و حیف که در حال تخریب است، از استاندار کرمان خواست تا از سرمایهگذاران بناهای تاریخی در استان بهطور ویژه حمایت کند. عربزاده خطاب به استاندار گفت: «آقای دکتر پشت ما را خالی نکنید. ما هم همۀ توانمان را میگذاریم».
به گزارش فردایکرمان، این علاقهمند به سرمایهگذاری در بناهای تاریخی در حالی گرفتار چنین مسیر دشواری شده که قوانینی وجود دارد که دستگاههای دولتی از جمله میراثفرهنگی میتوانند با طی فرایندهایی در استان، واگذاری و سرمایهگذاری بناهای در تملک خود را انجام دهند بدون اینکه نیاز به مراجعی مثل صندوق احیا باشد. فردایکرمان برای انتشار نظرات میراثفرهنگی در خصوص این سرمایهگذاری اعلام آمادگی میکند./ الف
نظر خود را بنویسید