فردای‌کرمان – محمد لطیف‌کار: آقای ابوالفضل کارآمد ازجمله افرادی است که در هر شرایطی دغدغۀ نوشتن دارد. ربع قرن با انتشار روزنامه نسل آفتاب دل‌مشغول نوشتن بود و حالا که به دلیل بیماری تا حدودی خانه‌نشینی را برگزیده است با نوشتن در فضای مجازی و انتشار کتاب، به این میل نوشتن پاسخ مثبت می‌دهد.
انتشار عکس‌ها و خاطرات دوران جبهه و روزنامه‌نگاری‌اش نشانه‌هایی بر این مدعا است.
ایشان چند روز پیش یک نسخه از کتاب «سفرنامه حج»اش را که به تازگی منتشر کرده به من هدیه دادند. برایم جالب بود که با گذشت چهل‌وسه سال از آن رویداد او همچنان مترصد این فرصت بوده تا حس و حال آن روزها را با دیگران به اشتراک بگذارد..
بیان خاطرات سفر حج امر رایجی است که حج‌گذاران کم و بیش به‌صورت شفاهی یا کتبی به آن عادت دارند. اهل قلم اما بعضا به انتشار وسیع‌تر آن در قالب کتاب رغبت بیشتری نشان می‌دهند. مشهورترین همه شاید خسی در میقات جلال‌آل‌احمد باشد. میقات با ابراهیم دکتر شریعتی هم اگرچه سفرنامه نبود اما به مناسک این سفر معنوی توجه زیادی دارد.
از این دو که بگذریم محقق ارجمند رسول جعفریان یک مجموعۀ 10 جلدی از هشتاد سفرنامۀ حج منتشر کرده است که خود گواه بر اهمیت این گرایش به بیان خاطرات حج در میان طواف‌کنندگان خانۀ خدا است.
آقای کارآمد در مقدمۀ این کتاب توضیح می‌دهد که او در سال شصت که تنها بیست‌وسه سال داشته است به این سفر رفته و متن اولیه را هم در همان زمان نوشته است. البته در سال‌های هزار و چهارصد و یک و دو فرصتی پیش آمد تا با کمترین تغییر آن را بازنویسی کنم... به گمان من، حق هم همین است که این سفرنامه مربوط به همان دوران است...
سفرنامۀ حج بیشتر یک گزارش توصیفی از گرایشات فرهنگی و سیاسی ایرانی‌ها مقارن آغازین سال دهۀ شصت است... او از مکان‌ها و رویدادهای مکه و مدینه که در آن مقطع تاریخی فضای بسیار ملتهبی داشتند به نکاتی اشاره می‌کند، و از حال و هوای حج در آن برهۀ تاریخی که خواه‌ناخواه تحت تاثیر جنگ ایران و عراق بود و روابط ایران و عربستان هم با تنش‌های زیادی همراه بوده است خرده روایت‌هایی را مطرح می‌کند.
به‌طور نمونه او در جایی از این سفرنامه به دستگیری‌اش در صحرای عرفات، در زمانی که مشغول تبلیغ و پخش تراکت و اعلامیه بوده هم اشاره می‌کند(ص۵۹). بنابراین بخش‌هایی از این سفرنامه به مثابه گزارش یک شاهد عینی از دوره‌ای است که اگرچه حالا سپری شده است اما هنوز هم به کار اهل تحقیقات تاریخی می‌آید.
کارآمد در جای‌جای این سفرنامه به حرکت‌های اعتراضی آن روزهای زائران ایرانی در مکه و مدینه اشاره‌های کوتاهی دارد. در مدینه‌النبی: «در سالن غذاخوری خبری شایع شد که امشب ساعت نه، به مناسبت هفتۀ جنگ همه باید بر بالای بام‌های شهر مدینه تکبیر بگویند و ... سالن غذاخوری مملو از همهمه شد و همگان مشغول بحث کردن پیرامون این تکبیر تاریخی بودند...» (ص۲۳)
سفرنامه حج در هفتادوچهار صفحه توسط نشر بیست‌وسه منتشر شده است. برای اقای کارآمد سلامتی کامل آرزومندم تا همچنان با آسودگی بدون درد و رنج به خواندن و نوشتن ایام را سپری کنند.
نظر خود را بنویسید