فردایکرمان – دکتر مسعود دهش: آنچه که از مطالعه و تحقیق در آثار، اشعار، تذکرهها و دستنوشتهها به دست آمده، ظاهرا نخستین انجمن ادبی کرمان را میرزا مهدی قلیخان متخلص به افسر کرمانی بنیاد نهاده است.
اغلب اشعار افسرکرمانی در ارتباط با وقایع اجتماعی و حوادث سیاسی روزگار خود بوده و از شعرای طراز اول و مرثیهسرایان زبدۀ عصر خود محسوب میشده است. این شاعر عارف به دربار ناصری راه یافت و توسط ناصرالدینشاه به «افسرالشعرا» ملقب گردید و علیرغم اینکه در پایتخت از امکانات و احترامات ویژهای برخوردار بود لیکن، زندگی در کرمان را به زندگی درباری ترجیح داد و اقامت در دیار کریمان را به مدح پادشاه و ثنای درباریان برگزید
افسرکرمانی دارای دیوان اشعاری متجاوز از پانزده هزار بیت از انواع قصاید، مثنویات، رباعیات و غزلیات بوده که به همت یکی از نتایج خلفش عبدالرّضا افسریکرمانی فرزند مرحوم عباس افسریکرمانی از وکلای خوشنام دادگستری کرمان، چاپ و منتشر شده است.
از شعرای دوران افسرکرمانی که مقارن با حاکمیت محمداسماعیلخان وکیلالملک بوده است میتوان به میرزا توسی، میرزا ایمن و خواجه زینل اشاره کرد. در آن دوران میرزا مهدی قلی در میان اعضاء به (شمع انجمن افسر) مشهور بود و ادبا و شعرای کرمان بر گرد افسر، شمع انجمن جمع میشدند و به قرائت و استماع و انتقاد و تصحیح اشعار یکدیگر میپرداختند.
افسر کرمانی متوفی به سال 1300 هجری قمری برابر 1261 هجری شمسی است، که اگر از امروز محاسبه کنیم میتوان در پژوهشها و تحقیقات قدمت انجمن ادبی کرمان را به همین نام انجمن در حدود 150 سال پیش ثبت کرد که توسط افسرالشعرا در کرمان پایهگذاری شد و بیشک انجمن شعر و ادب کرمان از قدیمیترین و شاید قدیمیترین انجمن ادبی در ایران باشد.
افول انجمن ادبی کرمان
انجمن ادبی ایران که به نام پایتخت شناخته میشود در سال 1287 خورشیدی و دو سال پس از مشروطیت در ایران تأسیس شد که جلسات آن ابتدا در تالار آیینه و سپس در مکان مدرسۀ دارالفنون برگزار شد و هم اکنون نیز انجمن ادبی ایران سرنوشتی مشابه انجمن ادبی خواجو دارد.
پس از وفات افسرکرمانی در سال 1261 هجری شمسی انجمن ادبی کرمان نیز برای سالها از رونق افتاد. با ترور ناصرالدینشاه در یازده اردیبهشت 1275 شمسی و پیامد آن به دار آویختن میرزا رضایکرمانی در 21 مردادماه سال 1275 و پس از آن به قتل رساندن میرزا آقاخانکرمانی و شیخ احمد روحی در همین سال که از آنان به عنوان پیشگامان جنبش مشروطیت ایران و مدافعان جریان روشنفکری و شهدای راه حریّت و آزادی در تاریخ اجتماعی و سیاسی اواخر دورۀ قاجار در ایران نام برده میشود، باعث شد تا کرمان مورد غضب درباریان و قاجاریان قرار بگیرد و با اوضاع سخت سیاسی و اجتماعی که در آن دوران بر کرمان و کرمانیان حاکم بود، چراغ انجمن ادب در کرمان نیز بهطور کامل رو به خاموشی گرائید.
با صدور فرمان مشروطیت و امضاء قانون اساسی مشروطه با 51 اصل توسط مظفرالدینشاه در سال 1285 هجری شمسی و با فداکاری، تلاشها و زحمات روشنفکران ایراندوست و ملیّون عاشق سربلندی و سرافرازی وطن و بهویژه کرمانیان مبارز و آزادیخواه که نقش مهمی در پایهگذاری جنبش مشروطیت و هدایت آن در ایران داشتند، اولین مجلس شورای ملی در ایران تشکیل شد. با فوت مظفرالدینشاه و روی کار آمدن محمدعلیشاه قاجار، مجتهد آزاداندیش و شاعر مشروطهخواه بنام و برجستۀ کرمان یعنی مجدالاسلامکرمانی پس از یک سری اقدامات و مبارزات در انقلاب مشروطیت ایران و شرکت در انجمن سرّی باغ میکده در راستای مخالفت با سیاستهای استبدادی حکومت قاجار و برقراری مجلس و حاکمیت قانون و نوشتن مقالات و سخنرانیهایی در دفاع از چهرههای وطندوست و ملی و حق ملت بر سرنوشت خویش، به ایذاء و تبعید محکوم و پس از به توپ بسته شدن مجلس به دستور محمدعلیشاه و بنا به گفتۀ خود مجدالاسلام پس از انحطاط مجلس دستگیر شد و با سوابق سیاسی و فعالیتهای مطبوعاتی که از سابق داشت، مدتی در باغشاه محبوس بود.
محمدعلیشاه قاجار در ابتدای سلطنت 3 سالۀ خویش متمم قانون اساسی مشروطه را در سال 1286 هجری شمسی در 107 اصل با مقاومت مشروطهخواهان به اکراه امضاء کرد و همانطور که ذکر شد خوی استبدادی و عادت خودکامگی وی و اطرافیانش مسبب به توپ بستن اولین مجلس شورایملی در سال 1287 و آغاز دورۀ یکسالۀ استبداد صغیر شد.
بازگشت رونق به انجمن ادبی کرمان
مجدالاسلام کرمانی این مبارز آزادیخواه و روشنفکر دینی، سرانجام پس از فتح تهران توسط آزادیخواهان و مشروطهطلبان و سقوط محمدعلیشاه در سال 1288 به زادگاه خویش بازگشت و در زمان روی کار آمدن احمدشاه قاجار، با باز شدن فضای سیاسی، انجمن ادب کرمان را پس از یک دوره فترت احیاء کرد و از شعرای نسل خود جهت تشکیل اولین جلسۀ انجمن ادب دعوت کرد و اولین جلسۀ رسمی انجمن ادبی کرمان را پس از حدود 30 سال تعطیلی درسال 1294 هجری شمسی که در این سال به ریاست فرهنگ کرمان (آموزش و پرورش و ارشاد) منصوب شد، تشکیل داد و از آن پس با تجربیاتی که اندوخته بود بیشتر وقت خویش را در زادگاهش سپری کرد و به تکمیل آثار و سرودن اشعار پرداخت.
جلسات انجمن ادبی کرمان پس از حدود یک نسل تعطیلی توسط مجدالاسلامکرمانی و در عصرهای جمعه در جوار باغ بیرمآباد و در محل آرامگاه جدش که از حاکمان کرمان در اواخر دوران صفویه و موسوم به تخت درگاه قلیبیگ میباشد در ساختمان زیبایی در دل کوه که بعدها به مجدیه معروف شد، تشکیل میشد.
جلسات انجمن ادب به ریاست مرحوم مجدالاسلامکرمانی، با حضور افرادی چون محمدحسین آصفالممالککرمانی، صاحب گلشن، متوفی به سال 1307 شمسی و حکیم قاسمبنزینالعابدینکرمانی مشهور به قاسم ادیبکرمانی، متوفی به سال 1308 شمسی و صاحب کتاب خارستان که مرحوم مجدالاسلام بر آن تقریظی نگاشته است و درویش زینالعابدین ملقب به عابد و متخلص به اغبری، متوفی به سال 1315 شمسی و آقا فتحالله قدسی متخلص به فواد و صاحب شمع جمع، متوفی به سال 1317 شمسی و درویش حاجی معروف به شمسالعرفا تاجور، متوفی به سال 1327 که از دراویش طریقت نعمتاللهیه سلطانعلیشاهی بوده است و شیخ محمود دبستانی (درگاهی) ملقب به امینالاسلام و متخلص به امین، اخوی مجدالاسلامکرمانی، متوفی به سال 1344 شمسی و سید محمد هاشمیکرمانی، متخلص به هاشمی، متوفی به سال 1349 شمسی برگزار میشد.
افتوخیز انجمن در ادوار مختلف
پس از وفات مجدالاسلامکرمانی در سال 1302 هجری شمسی جلسات انجمن ادبی به ریاست مرحوم محمد هاشمیکرمانی ادامه یافت. این جلسات تا سال 1307 در دفتر مدرسه شهاب که خود ریاست آن را بر عهده داشت تشکیل میشد و سپس از سال 1307 تا سال 1318 در دفتر نشریۀ بیداری که در سال 1302 تاسیس گردید، تشکیل میشد.
از شخصیتهایی که در دوران مجدالاسلام حضور داشتند بیشتر فوادکرمانی و اغبریکرمانی در جلسات انجمن ادب شرکت میکردند و حضوری فعال داشتند.
از شعرا و ادبای برجستهای که در زمان ریاست مرحوم محمد هاشمیکرمانی در انجمن ادب کرمان حضور داشتند میتوان به چهرههای برجستهای چون، سید محمدرضا هاشمیکرمانی برادر کهتر سید محمد هاشمیکرمانی، حسن بقاییکرمانی، دبیر و ناظم دبیرستان شهاب، احمد شکوهیکرمانی از کارمندان شرکت ملی نفت و رئیس شرکت فرش، عباس افسری از تجار و بازرگانان کرمان و نوۀ مرحوم افسرالشعرا، بنیانگذار انجمن ادب در کرمان، علیاصغر مشّاقکرمانی، از اساتید خط و خوشنویسی در کرمان، احمد اوحدی کرمانی از آموزگاران و فرهنگیان کرمان و سرپرست کانون تربیتی نونهالان صنعتی، محمد تجربهکارکرمانی، متخلص به همایون، دکتر احمد ناظرزادهکرمانی که جوانترین عضو انجمن ادبی خواجو بود که اشعار وی تحت عنوان ناظرزاده محصل دبیرستان در نشریۀ بیداری چاپ میشد و نیز موید احمدیکرمانی، احمد بهمنیارکرمانی (دهقان)، افصحکرمانی، صادقخان زند جوپاری، عباسخان یاور راوری و دکتر سیدکاظم زندرضویکرمانی، اشاره کرد.
انجمن ادب کرمان در زمان مرحوم محمد هاشمی که خود از چهرههای فرهنگی و ادبی و سیاسی مطرح در آن روزگار بود و نیز با حضور شخصیتهایی چون یدالله مایل تویسرکانی ریاست فرهنگ کرمان که در زمان وی نام وزارت فرهنگ جایگزین نام وزارت معارف و اوقاف و صنایع مستظرفه شد، سرتیپ سیاهپوش فرمانده لشکر کرمان، تقی بینش پیشکار دارایی کرمان، به موقعیت ویژه و ممتازی رسید.
از پائیز سال 1318 با انتخاب سید محمد هاشمی به نمایندگی مردم کرمان در دوازدهمین دورۀ انتخابات مجلس شورایملی، جلسات انجمن بدون حضور ریاست انجمن ادب و برای مدتی در همان مکان نشریۀ بیداری تشکیل شد که انتشار آن و چاپ اشعار اعضاء انجمن ادب کرمان توسط مرحوم سید محمدرضا هاشمیکرمانی برادر سیدمحمد هاشمی، ادامه یافت و برخی اعضاء نیز همچون مشّاقکرمانی، افسریکرمانی، همایونکرمانی، سیّدشاهرخادهمی(جهاد کرمانی)، حسین اطهریکرمانی و سیّدحسین مدنیپور از اساتید زبان عربی در کرمان، که بهصورت نامنظم و با صفای باطن خویش جلساتی را در محل دامنۀ کوه سیدحسین و در جوار آرامگاه فواد کرمانی، همچون مرحوم سیدمحمود توحیدی (ارفع کرمانی) در روزگار ما برگزار میکردند.
از سال 1322 با انتخاب دکتر ناظرزادهکرمانی به سمت شهردار کرمان انجمن ادب کرمان مجددا به صورت منظم احیاء شد و تا سال 1324 جلسات انجمن به ریاست دکتر ناظرزاده که خود از شعرای جوان انجمن ادب کرمان بود در محل کانون تربیتی نونهالان صنعتی، تشکیل میشد. وی جلسات انجمن را در زمان حضور خود در کرمان رونق تازهای بخشید.
پس از وقفهای کوتاه از سال 1325 به همت آقای احمد نیکو همت متخلص به «همت» و سرایندۀ قصیدۀ «کرمان مهد کریمان» که در این زمان ریاست بیمه کرمان را بر عهده داشت، انجمن ادبی مجددا تشکیل شد و جلسات آن در همان محل کانون تربیتی نونهالان صنعتی که ریاست آن با مرحوم احمد اوحدیکرمانی که خود از اعضاء انجمن ادب کرمان بوده است تشکیل میشد و گاهی نیز به صورت سیّار در منازل اعضاء با حضور شعرایی چون سیدمحمدرضا هاشمیکرمانی و حسن میرزاییکرمانی و همایونکرمانی و دکتر عیسیخان ضیاء ابراهیمی، پایهگذار مدرسۀ عالی امور اداری و بازرگانی، تشکیل میگردید.
یاران انجمن در قصیدۀ احمد نیکوهمت
احمد نیکو همت در قصیدۀ «کرمان مهد کریمان» به تجلیل از بزرگان ادب و عرفان کرمان همچون خواجویکرمانی، خواجهعمادکرمانی، مشتاقعلیشاه نعمتاللهی و سیّدنورالدینشاهنعمتاللهولیکرمانی بنیانگذار مکتب کرمان در تاریخ تفکر و تصوف اسلامی میپردازد و از شعرای آن دورۀ انجمن ادب کرمان از اسامی ذیل نام میبرد. عبدالله دهشکرمانی، محمد ابراهیم دانشی کرمانی، علیاصغر مشّاقکرمانی، اطهریکرمانی، سیّدمحمدرضا هاشمیکرمانی، عباس افسریکرمانی، سرهنگ علی خوروش، محمدهمایونکرمانی و دکترسیّدابوالقاسم پورحسینیکرمانی. مرحوم دکتر پورحسینی، متخلص به واصل و استاد فلسفه اسلامی دانشگاه تهران بود که بر دفتر اول دیوان عبدالله دهش کرمانی که توسط انتشارات خانقاه نعمتاللهی در سال 1338 چاپ و منتشر شد، تقریظی نگاشتهاند. نیکو همت در هفت بیت پایانی قصیدۀ خویش چنین میسراید:
«شعر «فواد» و چامۀ عرفانی «دهش» / جان را به سوی جنت جاوید رهگشاست
ای «دانشی» رفیق گرامی، دریغ و وای / رفتی ولیک از تو بسی چامهها بهجاست
لطف بیان دلکش «مشّاق» و «اطهری» / مشهور در میان سخنگستران ماست
از نامۀ صبا و ز «کوهی» سخن خوش است / وز «هاشمی» و نامۀ او گفتگو رواست
از «افسری» و «خوروش» و «واصل» نشان نماند / تا جانشان به ذروه اعلی در ارتقاست
بادآفرین به شعر «همایون» که گفته است: / کرمان یگانه خطۀ خوش آب و خوش هواست
یادش به خیر باد درین بزم اهل دل / «همت»، ستایش هنری مردمان سزاست»
ذکر احوال انجمن در خاطرات عبدالله دهش
مرحوم عبدالله دهش کرمانی از روسای انجمن ادب کرمان، در دفتر یادداشتهای شخصی و متفرقههای خود مینویسد: «از سال 1335 رسما سرودن شعر را بنا به نظر پیر و اشارۀ مراد خود آغاز کردم. در همین سال به عضویت انجمن ادب کرمان در آمدم و بنا به اذن قطب طریقت وقت، دکتر جواد نوربخشکرمانی به دستگیری از سالکان طریقت در آن زمان که جلسات فقر و محافل ذکر در تکیۀ مدیرالملک برگزار میشد، مشغول بودم. آقای احمد علی بنیآدم، دو دوره و هر دوره به مدت یک سال استاندار کرمان شد و با همت و پشتکار ایشان جلسه اعضاء انجمن ادب کرمان در سالن باغ ملی تشکیل میگردید. پس از بازنشستگی از دادگستری کرمان در سال 1345 بنا به دعوت استاندار وقت آقای سیدجواد سعیدی فیروزآبادی به سرپرستی کانون تربیتی نونهالان دیلمقانی منصوب شدم و در سال 1356 در زمان آقای طباطبایی استاندار وقت کرمان از این سمت استعفا دادم. در این زمان متصدی خانقاه کرمان و رئیس انجمن شعر خواجو بودم. از سال 1347 شمسی و در زمان استانداری آقای هوشنگ عامری، انجمنهای ادبی و فرهنگی، وابسته به اداره فرهنگ و هنر شدند و انجمن ادب کرمان نیز به نام انجمن ادبی خواجو همچون سایر انجمنهای فرهنگی، وابسته به اداره فرهنگ و هنر گردید. انجمن ادب خواجو در زمان ریاست آقای ارسطو اقتصادی بر اداره فرهنگ و هنر استان مورد حمایت ویژه قرارگرفت. در اواخر سال 1354 و در یکی از جلسات انجمن ادب که ارسطو اقتصادی حضور داشت، گردآوری آثار گذشتگان و تذکرهای در باب شعرای کرمان به اینجانب پیشنهاد شد و در نهایت تذکرۀ شعرای کرمان در سال 1357 و در زمان ریاست آقای احمدعلی بشارت بر ادارۀ فرهنگ و هنر استان کرمان چاپ و منتشر شد.»
از سال 1347 تا سال 1357 به مدت یک دهه ریاست انجمن ادب خواجو با مرحوم شیخ عبدالله دهش کرمانی بود و جلسات این انجمن به طور مرتب شبهای سهشنبه هر هفته با مساعدت اداره فرهنگ و هنر و تحت نظارت آن اداره تشکیل میشد. جلسات انجمن در زمان مرحوم عبدالله دهش ابتدا در محل اداره کل فرهنگ و هنر در خیابان فردوسی تشکیل میشد و از سال 1354 به پیشنهاد مرحوم عبدالله دهش و با موافقت آقای ارسطو اقتصادی که ریاست اداره کل فرهنگ و هنر کرمان را بر عهده داشت، جلسات انجمن شعر خواجو به منظور دسترسی به کتابها و منابع مورد نظر در محل کتابخانه شماره 2 خانه فرهنگ در محل استیجاری واقع در خیابان سپه، تشکیل میشد.
دورۀ ریاست فخرمهدوی بر انجمن خواجو
پس از انقلاب و در دهۀ60 ریاست انجمن ادبی خواجو بر عهدۀ مرحوم حجتالاسلام سیداحمد مهدوی ملقب به فخر و مشهور به فخرمهدوی بود. بنده همواره از طرف این بزرگوار هم به علت رفاقت و مراودات مرحوم فخرمهدوی با مرحوم پدر بزرگم عبدالله دهش از پیش از انقلاب، و هم به علت قوم و خویشی سببی که از طرف خانوادۀ عیالم با ایشان پیدا کرده بودم، تا آخرین لحظات حیاتشان که به علت بیماری قلبی در بیمارستان آیتالله کاشانی کرمان بستری شده بودند، همواره مورد محبت معظم له بودم. ایشان در فروردین سال 1385 شمسی به رحمت حق پیوستند.
در مجلس یادبودی که برای ایشان در تهران و در مسجد العذرا (طالقانی) واقع در خیابان مقدس اردبیلی برگزار شد جمعیت فراوانی از کرمانیان مقیم تهران و نیز صاحبمنصبان کرمانی حضور داشتند و بنده نیز به اتفاق پدر عیالم مرحوم جلیل رشیدفرخی در مراسم ایشان شرکت کردم. در آن روز، آقای محمدجواد حجتیکرمانی سخنران مراسم مرحوم فخرمهدوی بودند.
بنده از سال ١٣٧٠ وارد دوران دبيرستان شدم و البته نه به طور منظم، در دهۀ هفتاد در جلسات انجمن شعر خواجو در كانون تربيتي نونهالان صنعتي كه در برخي سالها از دهۀ بيست شمسي تا دهۀ هشتاد به مدت حدود ٦ دهه كانون تجمع اعضاء انجمن ادبي خواجو بوده است و نيز تجليل از بزرگان ادب كرمان كه بعضا در محل تالار اداره كل ارشاد استان در چهارراه طهماسبآباد تشكيل ميشد، شركت میكردم.
در آن دوران بزرگانی چون مرحوم سیدمحمود توحیدی (ارفع کرمانی) که همواره از کودکی مورد لطف و محبت ایشان بودم و مرحوم جواد رشیدفرخی (فرخ کرمانی) که الحق به شهادت ادبای ایران زمین، یکی از قویترین غزلسرایان معاصر ایران است و مرحوم مهدی بهرامی (رازکرمانی) و مرحومه فاطمه جهانگرد (جهانکرمانی) و مرحوم محمدعلی بابایی (پیمان کرمانی) و مرحوم حمید مظهری (اشککرمانی) شرکت میکردند و آقای احمد اسداللهی (شعلهکرمانی) که بقای سلامت و دوام عزت ایشان را از حضرت حق مسئلت دارم، تنها بازماندۀ آن دوران انجمن ادبی خواجو است.
در سال 1370 کنگره جهانی بزرگداشت خواجوی کرمانی با همکاری دانشگاه شهید باهنر کرمان از 23 لغایت 26 مهرماه در کرمان برگزار شد و نمایشگاهی نیز از بزرگان فرهنگ و ادب کرمان در محل فعلی کتابخانه ملیکرمان واقع در خیابان خورشید که در همین سال تأسیس شد، بر پا گردید. دیوان غزلیات مرحوم عبدالله دهش کرمانی نیز در همین سال و با مقدمۀ مرحوم پدرم محمد دهش چاپ و منتشر شد.
مدیریت اشک کرمانی بر انجمن خواجو
مرحوم فخرمهدویکرمانی در اواخر دهۀ شصت اختیارات خود را با حفظ سمت به دبیر انجمن مرحوم حمید مظهریکرمانی متخلص به اشک تفویض نمود و پس از وفات مرحوم فخرکرمانی در سال 1385 از این سال تا سال 1392 ریاست انجمن شعر خواجو با مرحوم حمید مظهریکرمانی بود و سالهای آخر، جلسات انجمن زیرنظر ایشان در مکان اسبق اداره ارشاد شهرستان و مجتمع فرهنگی و هنری فعلی کرمان واقع در چهارراه طهماسبآباد، اول بلوار فردوسی اداره میشد که هنوز تابلوی انجمن شعر خواجو در طبقه اول این مجتمع بر دیوار نصب میباشد.
جشنواره شعر رضوی که امروزه در سطح ملی و بینالمللی برگزار میشود نخستینبار پایۀ آن در سال 1374 در انجمن ادب خواجو گذاشته شد و یکی از پایهگذاران این جشنواره مرحوم حمید مظهریکرمانی بود.
همانطور که در سطور قبل ذکر گردید، بنا به سفارش و تشویق مرحوم پدرم محمد دهش، از سال 1370 وارد انجمن شعر خواجو شدم و از سال 1378 تا سال 1381 به قرائت غزلیات و به مناسبت به خواندن مدایح و مراثی مرحوم پدر بزرگم عبدالله دهشکرمانی در خانقاه نعمتاللهی کرمان میپرداختم که در این زمان جلسات فقر و محافل ذکر زیرنظر مرحوم شیخحسین نیکطبع (واله کرمانی) که خود از اعضاء انجمن شعر خواجو محسوب میشد، اداره میگردید.
از سال 1381 جهت تحصیلات تکمیلی در رشتۀ تصوف و عرفان اسلامی عازم تهران شدم و به دلیل ادامۀ تحصیلات و مشغلۀ کاری و اقامت در خارج از کشور، اگرچه ارتباطم با انجمن شعرخواجو و خانقاه کرمان قطع شد، اما با بزرگان شعر و ادب و عرفان استان کرمان هیچگاه ارتباطم قطع نگردید، و همواره از نصایح این بزرگان که نامشان در این مقاله ذکر گردید، بهرهمند میشدم.
غبار مهجوریت بر دامان انجمن خواجو
پس از درگذشت مرحوم مظهری در سال 1392 تا به امروز که این مقاله را مینویسم قریب یازده سال میگذرد و درب انجمن ادبی خواجو، روزهای سهشنبه همچنان تعطیل است، و نصیحتی که مرحوم حمید مظهری قبل از شعرخوانی به جوانان توصیه میکرد که چراغ این محفل را خاموش نکنند، از یاد رفته است. متأسفانه به دلیل اختلافات به وجود آمده و تغییر ذائقه از شعر کلاسیک به شعر سپید، دیگر انجمن ادبی به این نام در کرمان فعالیت نمیکند.
امید است به همت جوانان احیاگر غزل، شعر کلاسیک در کنار شعر نیمایی دوباره جایگاه خود را بیابد و با تعامل و به دور از هرگونه تعصبی درب بستۀ انجمن ادبی خواجو باز شود و غبار مهجوریّت از سالن و میزها و صندلیهای انجمن ادب خواجو زدوده شود. انشاءالله دیری نخواهد گذشت که به انفاس حقۀ عرفا و بزرگان شعر و ادب و همت مسئولین فرهنگی و شعرا و ادبای با ذوق کرمان، سهشنبههای انجمن شعر و ادب خواجو مجددا برپا خواهد شد.
*عکس را آقای علی ملازاده در اختیارمان گذاشت. از ایشان سپاسگزاریم
نظر خود را بنویسید