فردایکرمان ـ گروه جامعه: معاون صنایعدستی کشور در پاسخ به این پرسش که دلیل بیتوجهی به صنایعدستی در کشور ما چیست؟ گفت: «من اسمش را بیتوجهی نمیگذارم. صنایعدستی کمفروغ است».
مریم جلالی دهکردی افزود: «شاید شما تقصیر را به گردن عوامل دیگر بیاندازید و بگویید مثلا فلانی بیتوجهی کرده است ولی من میگویم صنایع دستی ایران کم فروغ شده و تا زمانی که شبیه به کورسوی یک چراغ باشد کسی به آن توجه نخواهد کرد».
به گزارش فردایکرمان به نقل از ایلنا، وی در بخشی از اظهاراتش بیان کرد: «باید در حوزۀ صنایعدستی به مفاهمه برسیم تا وقتی نام هنرهای سنتی به میان میآید، همۀ ارکان حاکمیت، همه ذی نفعان و ذی سهمان به عنوان یک منظومه در اذهان تداعی شود و معنای مشترک داشته باشند».
وی ادامه داد: «وقتی میگوییم صنایعدستی حاکمیتی است، ذهن مخاطب به سمت کالای فاخر و لاکچری گرانقیمت و البته ویترینی میرود. اما صنایع دستی و هنرهای سنتی، ذی نفعانی دارد که به اقتصاد و معیشتش فکر میکنند و افرادی در این حیطه هستند که صنایعدستی را صرفا در حوزه فرهنگ میبینند و تنها به زیباییشناسی آثار و موتیفها و تمهای صنایع دستی فکر میکنند؛ به همین دلیل ما در موضوع صنایع دستی با یک اعوجاج معنایی مواجه شدهایم».
جلالی در بخش دیگری از سخنانش با بیان اینکه در حال حاضر صنایع دستی صدای بلندتری پیدا کرده است و تریبون دارد، اظهار کرد: «نمایشگاه صنایعدستی بازار مکاره نیست. اینکه من یک میز بگذارم و به هنرمند وام و آفر بدهم و پولپاشی کنم اسمش مدیریت کلان نیست».
وی توضیح داد: «اینکه معاونت به هنرمند ۵۰ میلیون تومان وام بدهد و او هم خوشحال باشد که این مبلغ را گرفته اما تغییری در کسب و کارش اتفاق نیفتد هنر نیست. برای همین یک طبقهبندی در سه رسته هنرمند، صنعتگر و بازرگان ایجاد کردیم. هنرمند فقط خلق اثر میکند و دیگر کاری به تولید محصول ندارد. برای دلش کار میکند و ممکن است خلق یک اثر ده سال طول بکشد. اما آن صنعتگری که میآید و میگوید ما فروش نداریم، بازار نداریم، دیگر نمیتواند با مولفه هنری وارد عرصه صنایعدستی شود. دارد تولید محصول میکند و باید قیمت و استاندارد محصول را رعایت کند. باید بستهبندی و مشترییابی درست کند و نمیتوان یک بام و دو هوا بود. چون زمانی که میخواهید بازرگان باشید و تجارت صنایعدستی کنید نمیتوانید بگویید کار من تولید اثر است و کاری به مشتری ندارم».
وی با تاکید بر اینکه بازرگان باید دانش بازرگانی داشته باشد، افزود: «اینکه میگویید چقدر از اهداف صنایع دستی محقق شده باید بگویم که در انسانشناسی و زبانشناسی یک مفهوم به نام هیوجیستیک یا گزارههای ذهنی داریم. یعنی مثلا کسی که با این گزاره بزرگ میشود که «سیلی نقد به از حلوای نسیه است» هیچ وقت آدم آیندهپژوهی نمیشود».
معاون صنایعدستی ادامه داد: «چون در ذهناش این است که برای پنج سال آینده سرمایهگذاری نمیکند. متاسفانه در صنایعدستی گزارههایی داریم از جنس توصیف که صنایعدستی را بدبخت و نابود شده میبیند و از معاون صنایعدستی انتظار دارد که چرا هنرمندان صنایع دستی را بیمه نمیکند؟ بدون در نظر گرفتن جمیع جهات و اینکه وظیفه وزارتخانه تسهیلگری است. من با این گزارههای ذهنی مواجه بودم که باید تغییرشان میدادم. مثلا در یک شهر کوچک میگویند باید برای ما بازارچه صنایع دستی احداث کنید، خب چه چیزی در این بازارچه میخواهید بفروشید؟ گلیم و جاجیم همان شهر؟ کسی که خودش گلیم و جاجیم تولید میکند باید آن جا از خودش گلیم و جاجیم بخرد؟ باید بازارچه را جایی احداث کنیم که خریدار محصول وجود داشته باشد. باید ببینیم صنایعدستی شهرها و روستاهای کوچک را چه کسی و کجا خریداری میکند. باید این گلیم مثلا در منطقه آزاد اروند که عراقیها خریدار آن هستند یا در کلان شهرها گذاشته و عرضه شود». / الف
نظر خود را بنویسید