فردای کرمان ـ سیدمحمدعلی گلابزاده: نامگذاری سالن بزرگ تئائر در «تالار فرهنگ و هنر کرمان» به نام دکتر فرهاد ناظرزاده کرمانی، استاد مسلّم تئاتر و دلبستهی وطن، از جمله شایستهترین اقداماتی است که خوشبختانه شامگاه جمعه گذشته شاهد آن بودیم. ستودگی این اقدام، از آن جهت مورد توجه نگارنده است که اگر از من بپرسند کدام چهرهی برجستهی فرهنگ و هنر معاصر استان است که متأسفانه قدرش شناخته نشده و حق او ادا نگردیده، بیگمان و بدون هرگونه تأمل، نامی جز دکتر فرهاد ناظرزاده را بر زبان نخواهم آورد.
تأسف بیشتر از آنجا پا میگیرد که تهران و برخی استانهای دیگر کشور، قدر او را افزون بر دیار آباء و اجدادش یعنی کرمان، شناختند؛ به همین دلیل، در شورای نامگذاری پیشین که اینجانب عضویت داشتم، پیشنهاد کردم که خیابانی به نام ایشان نامگذاری شود، اما متأسفانه با تغییراتی که در ساختار شورا صورت گرفت، این مهم به فراموشی سپرده شد.
باری استاد فرهاد ناظرزاده را از دو منظر کوتاه و بلند مدت میشناسم و با او انس و الفتی بسیار دارم. بخش نخستِ این آشنائی به بیش از هفتاد سال پیش بر میگردد که مرحوم پدرم به دلیل دوستی با پدربزرگ استاد، گه گاه از «آقا محمد ناظر» پدر شادروان دکتر احمد ناظرزاده و پدربزرگ استاد فرهاد ناظرزاده سخن میگفت و هر گاه که میخواست مرا به تبعیت از توصیههای پدرانه و ایجاد رضایت والدین فرا بخواند، از «آقا محمد» یاد میکرد و میگفت، بخش عمدهای از موفقیتهای دکتر احمد ناظرزاده، ناشی از رضایت و دعای پدرانه است، زیرا همیشه آقا محمد کرمانی به من میگفت: احمد، فرزند صالحی است، همواره برایش دعا میکنم و چنین بود که دکتر احمد ناظرزاده، پلههای ترقی را یکی پس از دیگری پیمود و بر کرسی تدریس دانشگاه تهران تکیه زد، شاگردانی را پرورش داد که در حال حاضر، هر کدام از اساتید و ناموران عرصهی دانش و فرهنگ به شمار میروند.
دکتر احمد ناظرزاده، به جز این، شاعری توانا بود که مجموعهی آثار ایشان توسط دکتر فرهاد ناظرزاده ساماندهی شده و به چاپ رسیده، اشعاری که برخی آنها به عنوان زبانزد، مورد استفاده قرار میگیرد، از جمله این بیت گلایهآمیز از برخی همشهریان که: «گرت هواست که هرگز به عافیت نرسی / غریبپرور و خودکش چو اهل کرمان باش»
دکتر احمد ناظرزاده در زمینهی مسائل اجتماعی و سیاسی نیز صاحب نظر و دارای مسئولیتهائی چون: شهردار کرمان، استاندار تهران و... بود.
در خصوص شخصیت هنری و علمی استاد فرهاد ناظرزاده همین بس که به نظر میرسد دعای خیر پدربزرگ نه تنها در حق فرزند به اجابت رسیده، بلکه شعاع انوار آن، نوهی ایشان را نیز در برگرفته و درهای موفقیت را به روی او گشوده است، آن گونه که امروز به عنوان یکی از چهرههای برجستهی نمایشنامهنویسی و تئأتر ایران و جهان مطرح است و تاکنون چندین مراسم بزرگداشت برای ایشان برگزار شده؛ از آن جمله میتوان به مراسم دانشگاه تهران اشاره کرد که به عنوان استاد نمونه و برجستهی این داشگاه معرفی گردید.

همچنین چهرهی ماندگار عرصههای نمایشی در سال 1381 است. او دکترای هنرهای نمایشی از آمریکا و چهرهی شناخته شدهی این رشته در آن کشور به شمار میرود. دکتر فرهاد ناظرزاده به جز تدریس در دانشگاه تهران، اوقاتی از ایام سال را نیز در پاریس و کار پژوهش و تدریس در دانشگاههای فرانسه سپری میکند.
دکتر فرهاد ناظرزاده، به قول خودش عاشق ایران است و میگوید اگر برخی، شور مهاجرت در سر دارند، مرا شوق بودن در وطن است. او به کرمان و خاستگاه اجدادیش بردسیر نیز دلبسته است و در سفری که به این شهرستان داشتیم، این علاقه کاملاً مشهود بود.
و اما نخستین دیدار با استاد فرهاد ناظرزاده به دومین سمینار کرمانشناسی، به سال 1369 بر میگردد که ایشان مهمان ویژهی این همایش بود و در رونق و ساماندهی کمیسیون هنر ـ به عنوان یکی از چهار کمیسیون همایش یاد شده ـ نقش عمدهای داشت. هنوز عکس عضویت هیئت رئیسهی همایش که نشانی از روزگار جوانی ایشان است، در جمع عکسهای تاریخی آن روز در آستانهی مرکز کرمانشناسی و بنیاد ایرانشناسی خودنمائی میکند. حضور در برخی همایشهای دیگر نیز بر توفیق دیدار با ایشان افزود و همواره با خاطراتی همراه گردید که همچنان کام مرا شیرین میدارد.
نکتهی دیگری که در مورد زندگی استاد ناظرزاده قابل ذکر است اینکه او به رغم برخورداری از جایگاه بالا و رفیع علمی و هنری ایران و جهان، منش کرمانی بودن را از یاد نبرده و دارای تواضع و فروتنی خاصی است، تا آنجا که هرگز به یاد ندارم، از بی توجهی و بی مهری برخی به او گلایه داشته و شکایتی مطرح کند.
اینک خدا را سپاسگزارم که اگر نه در حد شایستگی این فرزانهی کرمانی، بلکه دستکم در اندازهی نامگذاری یک سالن هنری در مهمترین و شناختهترین مجموعهی فرهنگی استان، یعنی تالار فرهنگ و هنر کرمان، از ایشان قدرشناسی شد. برای آن استاد ارجمند توفیق روز افزون آرزو دارم.
نظر خود را بنویسید