گروه جامعه ـ شهین ابراهیمزاده پزشکی که به همراه فاطمه سیدی اخیرا نمایشگاهی از پتهدوزی کرمان در سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری برپا کرده بودند و از پژوهشگران این حوزه هستند، در گفتوگو با ایرنا سراسری دربارهی این هنرسنتی اصیل کرمانی سخن گفتهاند.
به گزارش فردایکرمان، ابراهیمزاده اظهار کرد: «پته بخشی از زندگی و فرهنگ مردم کرمان است که هنری صرفا تزیینی نبوده و نماد فرهنگی این شهر به شمار میرود».
وی با بیان اینکه در گذشته هر کدام از شهرهای ایران به یک نوع هنر دوخت و رو دوزی شهره بوده است، اظهار کرد: «سوزندوزی ممقان تبریز، قلابدوزی اصفهان، گلابتوندوزی خوزستان، بلوچدوزی سیستان و بلوچستان و قلابدوزی مشهد از جمله این رودوزیهاست که در کرمان پتهدوزی مرسوم بوده است».
این پژوهشگر پتهدوزی اضافه کرد: «در گذشته وقتی فردی از شهری به شهر دیگر مهاجرت میکرد، میشد از پردههای خانهاش، تشخیص داد این فرد کُرد، تُرک، بلوچ، کرمانی، خراسانی یا اهل هر شهر دیگری است، در واقع پردهها نمایشگر هویت افرادی بود که در آن خانه زندگی میکردند و پردههای پتهدوزی یکی از دستآفریدههای زنان هنرمند کرمانی بود در مسیر ورود به خانه میآویختند. هنوز هم خانوادههای اصیل که دوست دارند هویت و اصالت خود را حفظ کنند از پردههای خارجی استفاده نمیکنند بلکه پنلهای پتهدوزی شده را به عنوان پرده در منزل خود میآویزند». ابراهیمزاده که هنرمند پتهدوزی نیز هست، گفت: «در کرمان رسم است هر چهقدر تعداد قطعات پته در جهیزیهی عروس بیشتر باشد نشاندهندهی اصالت و ثروت آن خانواده است چرا که پته جایگاه ویژهای بین مردم کرمان داشته و این دیدگاه امروز هم وجود دارد».
به گفتهی وی، امروزه هم بسیاری از مردم کرمان، هنگام ازدواج دخترشان، حتما مقید هستند قطعاتی پته را به عنوان جهاز به او بدهند؛ مانند رولحافی، رومیزی، کوسن، رومبلی. در گذشته پته نشاندهنده جایگاه اجتماعی رفیع یک خانواده بود و پتهها برای دختر سرمایه محسوب میشد و به عنوان مثال میتوانست با گرو گذاشتن یک شال پته، پولی قرض بگیرد و پس از رفع مشکل، پته را از رهن درآورد.
وی با بیان اینکه به همراه فاطمه سیدی به دنبال احیای دوختهای گذشته کرمان است، اظهار کرد: «ما میخواهیم به گذشته رجوع کنیم و بگوییم که آنچه اکنون در بازار و دست زنان میبینیم، کار اشتباهی است و پته نیست. اکنون نقوش و تکنیکهای دوخت به شدت به بیراهه رفته است و ما قصد داریم به افرادی که آموزش میدهند و تولید میکنند، این دید را بدهیم که اگر میخواهند این هنر را ترویج و به نسل آینده منتقل کنند، آن را به شیوهی صحیحتر ارائه کنند».
پژوهشگر پتهدوزی افزود: «ما با دوخت و بازآفرینی برخی از نمونههای دوران زندیه، بر آن شدیم تا او (سیدی) را در این مسیر تنها نگذاریم».
ابراهیمزاده اظهار کرد: «پتهدوزی به دوران پیش از صفویه بازمیگردد ولی چون نمونهای از دوران قبل نداریم، نمیتوانیم به طور مشخص بگوییم پته از کدام دوره در کرمان رواج یافته است. اما آنچه در سفرنامهها میخوانیم این است که در دوران صفویه، منطقهی کرمان که آن زمان ایالت بزرگی بود و دامنهی آن حتی به خوزستان نیز میرسید، زنان هنرمندی بودند که سوزندوزیهای بسیار ظریف، چشمگیر و خیرهکننده ارائه میدادند که پته نام داشت».
استادکار پتهدوزی گفت: «بر همین اساس، وقتی پژوهشهای خانم سیدی را دیدم در کار پژوهشی به او کمک کردم، ما سعی کردیم نمونهها و نقوش گذشته را بازآفرینی کنیم و آنها را از رفتن به قهقهرا نجات دهیم».
ابراهیمزاده با بیان اینکه امروزه هنر پته، دارای نقوش کاملا متفاوت شده است، اظهار کرد: «تکنیکهای دوخت به سمتی سوق یافته که چندان به هنر پته مرتبط نیست و بیشتر از رنگهای مرده استفاده کرده و علاقهمندان را ترغیب میکنند که فقط از هشت رنگ استفاده کنند و دیگر هیچ رنگی نباشد در حالی که با بررسی پتههای قدیمی، میبینیم که آنها دارای طیف گستردهای از رنگ هستند».
وی ادامه داد: «باید این روند بتواند بهینهسازی شود با توجه به انرژی موجود و همتی که در حال انجام است و بسیاری که معتقدند استادند و این هنر را از نسلی به نسل دیگر منتقل میکنند، به همین سبب ما نیز اقداماتی برای برگزاری نمایشگاه پته در سازمان میراث فرهنگی انجام دادیم».
پژوهشگر پته ادامه داد: «وقتی پتههای قدیمی دوران صفویه، زندیه و افشاریه، پهلوی اول و دوم و دوره معاصر را بررسی میکنیم، میبینیم که در دوره معاصر هم نقوش تغییر کرده و هم دوختها متفاوت شده است».
وی افزود: «در دورهی معاصر نقوش بیش از حد درشت شده است، در حالی که نقوش پته در گذشته ظرافت و معنا داشت و فلسفی بود اما امروزه با درهم کردن نقوش و ترکیب غیرواقعی و غیراصولی نقوش به یکدیگر، چیزی به وجود آمده که دیگر پته نیست، انگار هویت دیگری دارد و نمیتوان استدلال کرد که ریشه این دوختها قدیمی است».
استاد پتهدوزی بیان کرد: «ما میخواهیم در این مقطع حرکتی انجام دهیم که منجر به بهینهسازی پته و نجات هنر پتهدوزی کرمان از ورطه سقوط شود».
پژوهشگر و هنرمند دوختهای سنتی ایران با اشاره به صادرات وسیع پته به همراه فرش ایرانی گفت: «تمام فروشگاههای خارج از کشور که فرش ایرانی را میخرند، پته را به مثابه یک قالیچه یا فرش قیمتگذاری و عرضه میکنند. در واقع وقتی تمام زمینه از دوخت پته پُر میشود، سطحی را به وجود میآورد که از نظر قیمتی کمتر از یک قالیچه نیست».
به گفتهی وی، پته همچون قالیچه که قیمتهای مختلفی دارد، دارای ردهبندی است، به عنوان مثال پتهی دوخت درجه یک و دو داریم و مواد هم شامل درجه یک، دو و سه است بنابراین قیمت محصول تولید شده از این ویژگیها به دست میآید.
ابراهیمزاده ادامه داد: «حرف ما این است که وقتی این توان و ظرفیت در کشور وجود دارد، تولیدکنندههای خود را باید به سمتی سوق دهیم که بتوانند شال کشمیری که وارد کشور میشود و ارز بسیاری خارج میکند، خودمان تولید کنیم، نخ آن را تولید کرده و رنگآمیزی گیاهی آن را خودمان انجام دهیم، مگر ما رنگرز سنتی نداشتیم؟».
وی گفت: «یک بار خانمی میگفت ماهها وقت گذاشته و پته بزرگی دوخته است اما پس از شستن رنگها به عم ریخته است. نخ آن را نیز از جایی خریداری کرده که مارک معروفی بوده و تبلیغات خوبی هم داشته است. موضوع این است وقتی نخ از دیگ رنگرزی بیرون میآید باید به آن تثبیتکننده بزنند اما به خاطر سودجویی و به دلیل اینکه مواد تثبیتکننده گران است، از آن استفاده نمیکنند و اینگونه میشود که هنرمند شش ماه و یک سال برای تولید پته چشم خود را به پارچه میدوزد اما پس از شستن، رنگ نخها به هم میریزد».اظهارات و هشدارهای فاطمه سیدی دربارهی پته کرمان خبری جداگانه در سایت در دسترس است.
نظر خود را بنویسید