محمد لطیفکار - دومین دورهی جایزه ادبی احمد محمود، هفتهی گذشته در حالی برگزیدگان خود را معرفی کرد که در خبرهای منتشره خیلی کم به اسامی داوران توجه شده بود. این در حالی است که اعتبار هر جایزه بدون تردید به تیم داوری آن وابسته است.
در مراسم معرفی برگزیدهها در تهران، هیات داوران جایزه اول بخش رمان را به رمان «بند محکومین» اثر کیهان خانجانی داد و رمان «آلوت» اثر امیر خداوردی نیز شایسته تقدیر معرفی شد. در بخش مجموعه داستان نیز مجموعه داستان «زخم شیر» نوشتهی صمد طاهری برگزیده شد.
رضا زنگیآبادی داستاننویس کرمانی یکی از سه داور بخش مجموعه داستان بود. حضور او در بخش داوری، فرصتی است که باید قدر آن را بدانیم، و تجربهی آن را به اشتراک بگذاریم.
کرمانیها اگرچه از جایزهی احمد محمود شانسی نداشتند، و نامشان حتی به ده نفر اول هم نرسید اما بنا به قول رضا زنگیآبادی: «ادبیات داستانی کرمان در سطح کشور مطرح است و از ابتدای دههی نود میتوان گفت آثار نویسندگان کرمان تقریبا پای ثابت جوایز ادبی بودهاند». برای آگاهی بیشتر از این رخداد فرهنگی و ارزیابی جایگاه کرمان با رضا زنگیآبادی داور این جایزه گفتوگویی به صورت چت انجام دادم که در ادامه میخوانید.
آقای زنگیآبادی هفتهی گذشته مراسم اهداء جایزهی ادبیات داستانی احمد محمود برگزار شد و چند اثر خوب داستانی به جامعهی کتابخوان ما معرفی شد چون شما در تیم داوری حضور داشتهاید مایلم ارزیابی شما را از نحوهی انتخاب اثر برتر بدانم؛ و داستان کرمان در این بررسی چه جایگاهی داشت؟
فرآیند انتخاب آثار به این صورت بود که با نظرخواهی از حدود پنجاه نفر از داستاننویسان و منتقدان ده اثر برگزیده انتخاب شد؛ پس از آن، داوران از میان این آثار، اثر برگزیده را انتخاب کردند. جایزه در دو بخش رمان و داستان کوتاه برگزار شد. من به همراه خانم بهناز علیپور گسکری و آقای محمد طلوعی داوران بخش داستان کوتاه بودیم. از میان ده اثر، مجموعه داستان زخم شیر نوشتهی داستاننویس خوب آبادانی (ساکن شیراز) را به عنوان بهترین مجموعه داستان سال 96 انتخاب کردیم. داوری در واقع، در مورد آثار چاپ شده در سال 96 بود. از کرمان در میان ده اثر نهایی اثری مطرح نشده بود.
هر جایزهای بالاخره موسسان و حامیانی دارد. در مورد موسس این جایزه و اسپانسرهای آن، و نیز جایگاهی که امروز پیدا کرده میتوانید آگاهی بیشتری به ما بدهید؟
موسسان این جایزه آقایان محمدحسن شهسواری، کامران محمدی و مهدی یزدانیخرم هستند. جایزهای مستقل است و به جایی وابسته نیست. از این نظر جای خالی چنین جایزهای بهشدت احساس میشد. به نظر من جایزهی مهم و تاثیرگذاری شده است که در سال دوم برگزاری روند خیلی خوبی پیدا کرده و عدهی زیادی از اهالی داستان را با خود همراه کرده است.
دبیر این دوره از جایزه آقای مهدی یزدانیخرم بود. من در جریان مسائل اجرایی جایزه نیستم و نمیدانم اسپانسرهای جایزه چه کسان و یا موسساتی هستند، اما حلقهی داستان کرمان به مدیریت آقای مهدی بهرامی در حد توان خودش به این جایزه کمک کرد و میتوان گفت یکی از اسپانسرهای دومین دورهی جایزهی مستقل احمد محمود بود.
با توجه به آگاهی که شما از وضعیت آثار منتشر شده در کرمان دارید؛ حالا که داوری جایزهی احمد محمود به اتمام رسیده و داستانهای برتر هم معرفی شدهاند، بفرمایید آثار نویسندگان کرمانی را در قیاس کلی با کشور چطور ارزیابی میکنید؟
به نظرم ادبیات داستانی کرمان در سطح کشور مطرح است و از ابتدای دههی نود میتوان گفت آثار نویسندگان کرمان تقریبا پای ثابت جوایز ادبی بودهاند. امیدوارم این روند ادامه پیدا کند. ادبیات داستانی کرمان یکی از قطبهای مهم داستاننویسی امروز ایران است. من امیدوارم این روند ادامه پیدا کند و نویسندگان جوانتر و با استعداد کرمان هم بتوانند خودشان را به فضای ادبی کشور معرفی و تحمیل کنند.
و نهایتا روند داستاننویسی کرمان و آیندهی آن را چطور میبینید؟
نگاه من خوشبینانه است و با توجه به اینکه در یکی دو سال گذشته به عنوان داور در جوایز ادبی بودهام و بیشتر کارهای اخیر را خواندهام، کاملا به ادبیات داستانی ایران امیدوارم. بخش اندکی از مشکلات ادبیات امروز ما به نویسندگان مربوط است؛ و مشکلات موجود در واقع خارج از حیطهی اختیارات نویسندگان است. ما در امر زیباییشناسی مشکلی نداریم. در زمینههای دیگر اما مشکل داریم.
ادبیات کرمان هم جدا از ادبیات امروز ایران نیست و همان قدرت را دارد. ضمن اینکه توانسته است فضا، زبان و اتمسفر جدیدی را به ادبیات ایران معرفی کند.
گفتید در برخی زمینهها مشکل داریم؛ میتوانید به نمونههایی از مشکلات اشاره کنید؟
مهمترین مشکل پخش کتاب است. قانون کپی رایت که ما عضو آن نیستیم و همین باعث نوعی کاسبکاری در ناشران شده است که کارهای پرفروش را بدون هیچ مانعی و پرداخت وجهی به نویسنده چاپ و پخش میکنند و گاها حتی پول مترجم را هم نمیدهند. این آثار هم از پرفروشها در سطح جهان هستند، و این خود مانعی برای ادبیات فارسی است. ناشران اندکی به طور اختصاصی به ادبیات داستانی ایران میپردازند و مواردی از این قبیل.
شما معتقدید ادبیات داستانی کرمان پیش از این، به موفقیتهایی دست یافته است. منظور شما کدام موفقیتهاست؟
خوب رمانهای شکار کبک اثر رضا زنگیآبادی، تاریک ماه اثر منصور علیمرادی، گهواره مردگان اثر مهدی بهرامی، و افغانی کشی اثر محمدرضا ذوالعلی به ترتیب در جوایز گلشیری، هفت اقلیم، واو و مهرگان ادب مطرح بودهاند و صاحب جایگاه در ادبیات ایران هستند.
اگرچه اینگونه جوایز مخالفانی هم دارد؛ اما شما که به دیدهی مثبت نگاه میکنید بفرمایید این جوایز بر روی داستاننویسی کشور و مناطق مختلف ایران چه تاثیری دارند؟
به هر حال کمک اینها باعث میشود که آثار خوب دیده شوند و تا حدی فروش آثار برگزیده را تضمین میکنند. همچنین این جوایز موجب ایجاد شور و شوق در میان اهالی داستان میشوند و نوعی همدلی را در غیاب یک صنف فراگیر در میان نویسندگان ایجاد میکنند. هر اثر برگزیده معمولا خودش حاوی پیشنهادهای جدید به نویسندگان است و یادآور این نکته که آثار موفق به نوعی وامدار جغرافیا و فضای زیست نویسندگان سراسر کشور است که از این نظر برای مناطق مختلف کشور هم مهم است.
خود این موضوع باعث شکلگیری جوایز ادبی مستقل و منطقهای هم میشود که به رشد داستاننویسی کمک میکند. کما اینکه پنج شنبه همین هفته مراسم اختتامیهی جشنواره آهن در سیرجان برگزار میشود. کیفیت و کمیت داستانهای این جشنواره حیرتانگیز است.
نظر خود را بنویسید