گروه جامعه ـ آذرماه امسال، در جریان برگزاری کمیتهی فرش دستباف استان کرمان، عطاالله شفیعیپور از فعالان پیشکسوت فرش استان نسبت به نقشههای قدیمی فرش که برای مرمت در اختیار دانشگاه شهید باهنر قرار گرفته ابراز نگرانی و انتقاد کرد و متن کامل صحبتهای او در پایگاه خبری «فردایکرمان» منتشر شد. (با لمس واژهی شفیعیپور در پایین این صفحه، میتوانید متن را ببینید). حالا علیرضا هاشمینژاد، هنرمند، پژوهشگر و مدرس دانشگاه با ارسال یادداشتی به پایگاه خبری فردایکرمان، نسبت به این اظهارات واکنش نشان داده است که در ادامه میخوانید:
ادعای آقای شفیعیپور مدیرعامل اتحادیه تعاونیهای شهری فرش دستباف کرمان در مورد نقشههای فرش حقیقت ندارد. ایشان در جلسهی کمیتهی فرش استان در مورد نقشههای فرش که برای مرمت به دانشگاه سپرده شدهاند میگوید: «دانشگاه دو سال طرحهای ما را برده و حتی نمیگذارد ما آنها را ببینیم. این طرحها سرمایههای ما هستند. متاسفانه دانشگاه آنها را به ما نمیدهد» در خصوص این ادعا عرض کنم؛ در سال 95 از طریق آقای دکتر کارآمد مطلع شدیم تعداد زیادی نقشهی فرش در سازمان صنعت، معدن و تجارت وجود دارد که در وضعیت نامناسبی قرار دارند. با توجه به اینکه در دانشگاه با حمایت دکتر فدایی کارگاه مرمت نسخهی خطی و سند ایجاد شده بود، اعلام آمادگی کردیم که این نقشهها را احیاء کنیم.
با موافقت دکتر فدایی رئیس محترم وقت دانشگاه، من به عنوان نمایندهی دانشگاه برای انتقال نقشهها به سازمان صنعت، معدن و تجارت استان معرفی شدم. در اولین برخورد با کوهی از نقشه در گونیهای پاره و پر از خاک و دیگر آلودگیها روبهرو شدم. این وضعیت حتی برای کارگرانی که در انتقال نقشهها به ما کمک میکردند باعث شگفتی شد. زیرا آنها نیز فرش را بخشی از هویت خود میدانستند. تقریبا سه وانت نقشه در بدترین وضعیت از سازمان به دانشگاه منتقل شد. دانشگاه محلی برای نقشهها در نظر گرفت و گروهی هم در دانشکده نقشهها را تمیز کرده و برای مرمت به کارگاه میفرستادند.
در اواخر سال 95 من بیمار شدم و تا شهریور 96 دانشگاه نرفتم. در این مدت نقشهها به محل دیگری منتقل شده بود. بعد از برگشت من، روند مرمت ادامه یافت. البته هرچند کند شده، اما هنوز هم ادامه دارد. توضیح اینکه، مرمت کاری است زمانبر، تخصصی و با هزینهی بالا؛ اما دانشگاه هرگز این طرح را متوقف نکرده است. و کسی هم مانع دیدن نقشهها نیست، ایشان هرگز چنین تقاضایی نکردهاند که مخالفت شود. زیرا مسئولیت کارگاه مرمت با بنده است.
در مورد تحویل نقشهها هم قراری نبوده که نقشهها به اتحادیه تعاونیهای شهری تحویل شود. ایشان بیتردید عمری است که در کار فرش هستند؛ چرا پیش از آن دلسوز نقشهها نبودند که این همه سند مهم فرهنگی به آن حال در نیاید؟ این نقشهها سالها در انبارهای نامناسب جمع شده بودند و ایشان یا مطلع نبوده و یا اطلاع داشته و منفعل بوده، که در هر دو صورت از یک فعال حوزهی فرش پذیرفته نیست. در هرحال در حد وظیفهی خود از ایشان دعوت میکنم به کارگاه مرمت دانشگاه تشریف بیاورند و فرایند مرمت و احیاء را از نزدیک مشاهده کنند. یادآوری میکنم این پاسخ به منزلهی پاسخ رسمی دانشگاه قلمداد نگردد.
اما این فرصتی است که چند نکته را در مورد فرش کرمان طرح کنم. مشکلات فرش کرمان و ایران از اواخر دورهی قاجار شروع شده و مورد توجه هم بوده است. در سال 1304 قمری (1265 شمسی)، حسن خداداد از وین در نامهای به امینالسلطان در مورد موانع تجارت فرش و کم رونقی فرش ایران مینویسد که این موانع به شکلهای مختلف در این 130 سال مطرح شده است و ظاهرا نتیجه نداده است که آقای شفیعیپور در همین جلسه دربارهی مشکلات فرش، داد سخن میگوید. حسن خداداد در همان نامه از مرغوبیت پارچههای کرمان و خراسان و رقابت آنها با پارچههای اروپایی میگوید؛ اما ما هم پارچه را نابود کردیم و هم فرش را؛ چون در همهی این سالها تصور کردیم بعد اصلی احیای فرش ارزش اقتصادی آن است. در صورتی که ابعاد واقعی حیات فرش چنانکه آقای شفیعیپور تصور میکند در کلیت سه ضلع مواد اولیه، طراح و بافنده نیست، بلکه فرش را باید از ابعاد جامعه شناختی، زیبایی شناختی، فنشناسی و اقتصادی شناخت - که البته اعم از ابعاد مورد نظر آقای شفیعیپور است - و بر اساس آن شناخت، آسیبشناسی کرد که در توان سازمانهای اقتصادی نیست. اما یک نکته را در مورد نقش دانشگاه در ارتباط با فرش باید بیان کنم و آن کوتاهی دانشگاه در شکلگیری درست رشتهی فرش است. این رشته که متاسفانه با وضعیتی نامطلوب چند سال در راور فعال بود، هیچ نقشی در احیای فرش نخواهد داشت بلکه مضر هم هست، و واقعا باید هرچه سریعتر در خصوص محتوا و ساختار آن تجدید نظر کنند. این رشته در کرمان بالقوه قابلیت آن را دارد که به عنوان تنها رشتهی پذیرای دانشجوی خارجی مطرح شود، اما در حال حاضر از ضعیفترین رشتههای دانشکده هنر است. مشکل عمدهی فرش احیای هویت فرش و ابعاد آن در فرهنگ و جامعهی کرمان است که در این فرصت امکان پرداختن به آن نیست.
پیشنهاد عملی من به عنوان یک پژوهشگر حوزهی هنرهای سنتی ایران، برگزاری یک نشست تخصصی است که در آن فرش در ابعاد گوناگون با نگاههای نو، در بستر فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و زیبایی شناختی بررسی گردد، و همهی دستاندرکاران نه با انگیزهی دفاع از عملکرد ضعیف خود، بلکه با انگیزهی درمان درد در آن شرکت کنند و مسئولین هم فقط شنونده باشند و پیگیر دستآوردهای علمی چنین جلساتی؛ که اگر با باورمندی به نقش علم همراه باشد، بیتردید مؤثر خواهد بود.
5594
پاسخ به مدیر عامل اتحادیه تعاونیهای شهری فرش دستباف کرمان:
نظر خود را بنویسید