اسما پورزنگیآبادی ـ از زمانی که گلیم شیریکیپیچ نگاه و توجه دنیا را به سمت سیرجان و کرمان جلب کرد تاکنون بیش از یک سال میگذرد. سیرجان و روستای دارستان با نام بزرگ این هنر سنتی، جهانی شدند ولی جهانی شدن، تنها عنوانی است که کنار اسم این مناطق آمده است. ابوذر خواجویینسب؛ رئیس مرکز سیرجانشناسی از آنچه پس از جهانی شدن بر سیرجان، دارستان و گلیم شیریکیپیچ رفته است میگوید:
*آقای خواجویینسب! شما مدتی پیش در گفتوگو با نشریه پاسارگاد از وضعیت دارستان پس از جهانی شدن گلیم ابراز نگرانی کردید و گفتید که بعد از جهانی شدن، نهادهای متولی دچار انفعال شدهاند. ممکن است در اینباره بیشتر توضیح دهید که در این مدت، در دارستان چه رخ داده است؟
مسئله فقط مربوط به دارستان نیست بلکه سیرجان که بهطور رسمی شهر جهانی گلیم معرفی شده و دارستان هم که عنوان دهکدهی جهانی را گرفته با مشکلاتی مواجه هستند. این هم چند دلیل دارد. یکی اینکه برنامهی مشخصی به شهرهای جهانی صنایعدستی ارایه نشده که معلوم کند پس از جهانی شدن براساس چه نقشهی راهی باید پیش بروند و به مسئولان این شهرها نگفتهاند که چه باید بکنند؟ از طرفی، عنوان شهر جهانی انتظاراتی و مطالباتی در جامعه ایجاد کرده بهویژه در فعالان صنایعدستی بهویژه گلیم توقعاتی به وجود آورده است اما همه هم سردرگم شدهاند که چه کنیم این عنوان برازندهی سیرجان و دارستان باشد. واقعیت دیگری که نباید فراموش کرد اینکه گلیم سیرجان پیش از ثبت جهانی شدن، حال و روز خوبی نداشت. در گذشته، دارستان چنان رونقی در گلیمبافی داشت که تقریبا در هر خانه یک دار گلیم میدیدیم و حتی یک ساختمان صنایعدستی داشت که از سال 54 تا حدود 10 سال پیش فعال بود و زنان دارستانی، هر روز، از صبح آنجا میرفتند و گلیم میبافتند. کمکم اما اوضاع به سمتی پیش رفت که اگر قبلا 200 خانوار گلیم میبافتند، این تعداد در خوشبینانهترین حالت، به 60 خانوار رسید. یک دلیل این کمرونقی بود که دلالان بازار گلیم را احاطه کردند و بافنده دیگر به نسبت زحمتی که میکشید، نفع نمیبرد. از طرفی به هنر گلیم هم بها داده نشد و این هنر معرفی نشد. خیلی از فرزندان روستا هم به سمت کسب تحصیلات رفتند و شاید گلیمبافی را عار هم میدانستند؛ در نتیجه کمکم دارهای گلیم رو به کاهش رفت. صادرات گلیم هم مدرن و پیشرفته نبود و نهایتا بهصورت چمدانی گلیمهای سیرجان را در کشورهای دیگر میفروختند و اغلب هم، گلیم سیرجان با برند قشقایی شیراز یا دیگر برندها در بازارهای جهانی فروخته میشد. بماند که قیمت مواد اولیه هم فوقالعاده بالا رفت. همهی این عوامل، دست به دست هم داد تا گلیم سیرجان حال و روز خوبی نداشته باشد و همان روزهایی که احساس میشد گلیم دارد جهانی میشود مرگ تدریجی گلیم را هم میشد مشاهده کرد. حالا در چنین وضعیتی، گلیم جهانی هم شد و همه مانده بودند که چه باید بکنند؟ همان زمان، در جلسات گلیم من پیشنهاد دادم کمیتهی پژوهش و آسیبشناسی گلیم را تشکیل دهیم چون معتقد بودم تا آسیبشناسی نشود و ندانیم گلیم چرا درجا زده؛ نمیتوانیم کار را جلو ببریم. متاسفانه این آسیبشناسی هنوز هم انجام نشده و تولیدکننده و بافنده و مسئولان هیچکدام نمیدانند راه درست دربارهی گلیم از کدام طرف است.
انفعال را که من به آن اشاره کرده بودم در مورد یک شهر جهانی است که از آن انتظارات خاصی میرود وگرنه در مقایسه با گذشته قدمهایی برداشته شد که بیشتر هم در روستای دارستان بوده و مثلا کارگاهها و مغازههایی ایجاد شده ولی کافی و در حد یک دهکدهی جهانی نیست.
*پس، یک سال بعد از جهانی شدن، همچنان همان سردرگمیای که موقع جهانی شدن با آن روبهرو بودید ادامه دارد.
صد در صد. سردرگمی وجود دارد و تلاشی که برای ثبتجهانی بود و همهی دستگاههای متولی از میراث استان تا فرمانداری سیرجان که پای کار آمدند تا این اتفاق بیفتد، بعد از اینکه جهانی شدیم، در همان ابعاد ادامه پیدا نکرد.
*در واقع هدف فقط کسب عنوان جهانی بود و کار را بعد از آن، رها کردند.
به هر حال خیلی اقدامات باید انجام میشد که نشد. ما هنوز دبیرخانه گلیم را نداریم. از همان ابتدا قرار بود از طرف میراث فرهنگی استان این دبیرخانه شکل بگیرد که هنوز این اتفاق نیفتاده است. من فکر میکنم اگر این دبیرخانه فعال شود اتفاقات بهتری بیفتد. در این شرایط، خیلی از افراد، دولت را مقصر میدانند یا میگویند فلان اداره مقصر است. من در این قضیه فعالان گلیم را بیشتر مقصر میدانم.
*چهطور؟
ببینید گلیم که ثبت جهانی باشد، به نفع فعالان گلیم است. دولت میتواند تسهیلگر باشد و مثلا مشکل بیمهی بافندگان را حل کند تا کارگاههای متمرکز هم راهاندازی شود ولی تا وقتی که خود تولیدکنندگان و فعالان گلیم نخواهند، اتفاقی نمیافتد. آنها باید بیشتر، از این موقعیت جهانی شدن استفاده کنند. آنها نباید فقط در موضع طلبکارانه قرار بگیرند که بیایید برای ما فلان کار را بکنید. به هر حال آنها تاجر و تولیدکننده هستند و باید بیایند قدمهایی بردارند و دولت هم موانع را از جلوی آنها بردارد تا اتفاقات خوبی بیفتد.
*همینکه اشاره کردید آنها تاجر و تولیدکننده هستند بهنظر میرسد کافی است برای اینکه فرصتی برای پیگیری مسائل کلان گلیم نداشته باشند و این، وظیفهی دولت است که بیاید مسئولیتهای خود را در برابر این شهر جهانی انجام دهد.
نه. نه. منظور من این نبود که بافندگان و تولیدکنندگان مقصر هستند. من میگویم تولیدکنندگان گلیم باید در کنار دولت قرار گیرند و فقط موضع انتقادی به هم نداشته باشند و توپ را در زمین هم نیاندازند. بیایند ایده بدهند چون آنها فضای گلیم را بهتر میشناسند. بیایند مطالبهگری کنند ولی اینکه مدام در موضع طلبکارانه باشند که دولت باید فلان کار را بکند، نمیشود. بیایند عیب و ایرادها را بگویند و در کنار دولت به حل آن بپردازند.
*ایدههای خود را به کجا ارایه کنند وقتی پس از گذشت یک سال، هنوز حتی دبیرخانهی گلیم راهاندازی نشده است؟
این ضعف وجود دارد که هنوز دبیرخانه راهاندازی نشده ولی همین الان، یکسری ادارات، مثل سازمان صمت و میراث فرهنگی و فرمانداری هستند که مسئولیتهایی دارند. ما همین الان، یکی از فعالترین کارگروههای میراثفرهنگی استان را در فرمانداری سیرجان داریم که هر ماه تشکیل میشود و شخص فرماندار به حوزهی گلیم و میراث فرهنگی توجهی ویژه دارد. فعالان گلیم میتوانند به این کارگروه مراجعه کنند و مشکلات را بگویند و ایدههای خود را ارایه کنند. مثلا یک مشکل در سیرجان این است که تولیدکننده میگوید نمیتوانم کارگاه متمرکز داشته باشم چون در اینصورت، بافندگان باید حتما بیمه باشند ولی در توان تولیدکننده نیست که 20،30 نفر بافنده را بیمه کند و این، کار را سخت میکند. یا در سیرجان یک بازارچهی گلیم داشتیم که کاملا تعطیل شد. قرار بود همهی گلیمبافان آنجا متمرکز شوند ولی ترجیح دادند که بهصورت پراکنده در سطح شهر فعالیت کنند و همین وضعیت باعث شده که اگر امروز یک توریست به شهر سیرجان بیاید و بخواهد گلیم تهیه کند، نمیداند دقیقا به کجا باید مراجعه کند.
*این بازارچه فعال بوده و اخیرا تعطیل شده است؟
نه. وقتی ثبت جهانی مطرح بود، قرار شد این بازارچه فعال شود و مغازههای آن، با نرخ اجارهای مناسب، در اختیار تولیدکنندگان قرار گیرد ولی این اتفاق نیفتاد. در این زمینه، به نظر من، تقصیری هم متوجهی تولیدکنندگان نیست؛ چون سیرجان هنوز یک شهر گردشگری نشده و گلیم هم یک کالای ارزان نیست که خریداران داخلی زیادی داشته باشند. حالا در چنین شرایطی، برای اینکه تولیدکنندگان بخواهند صبح تا شب در بازارچه باشند به این امید که مشتریای بیاید؛ آن هم در بازارچهای که قرار باشد فقط گلیم را عرضه کند چندان انگیزهای وجود ندارد. در مجموع باید بگویم که مشکلات در حوزهی گلیم زیاد است و هنوز هم اعتقاد دارم تا نقشهی راه از سوی سازمان میراث فرهنگی کشور ارایه نشود شهرهای جهانی صنایعدستی در همین سردرگمی خواهند ماند.
*برای راهاندازی دبیرخانه از سوی سیرجانشناسی یا دیگر نهادها پیگیریای انجام دادهاید؟ اگر بله، چه پاسخی به شما داده شده است؟
من خودم عضو کارگروه میراث فرمانداری هم هستم و اطلاع دارم که دبیرخانه گلیم ابتدا در فرمانداری سیرجان شکل گرفت ولی یکسری ناهماهنگیها بین میراث فرهنگی استان و فرمانداری سیرجان به وجود آمد و میراث فرهنگی استان این دبیرخانه را چندان مورد تایید قرار نداد. به همین دلیل، پس از مدتی، در این دبیرخانه تلاشهایی انجام شد، کارگروههایی شکل گرفت و حتی در یکی از اتاقهای فرمانداری هم مستقر شده بود اما تعطیل شد. پیگیریای که اخیرا داشتیم مدیرکل محترم میراث فرهنگی استان گفتند که قرار است دبیر شهر جهانی گلیم معرفی شود. امیدواریم این اتفاق هرچه زودتر بیفتد.
*در صحبتهایتان اشاره کردید فعالان گلیم بیایند و مشکلات را بگویند؛ دبیر خانه که نداریم، آیا از سوی کارگروه میراث فرهنگی فرمانداری تا حالا دعوتی از آنها شده که نیامده باشند؟
دعوت که شدهاند. واقعیت را بگویم پیش از ثبت جهانی، جلسات گلیم در سیرجان بیشتر تشکیل میشود ولی بعد از ثبت جهانی، تلاش برای حفظ این عنوان کمتر شد و این، واقعیتی است که نمیتوان آن را انکار کرد. اگر آن زمان 100 درصد تلاش میشد الان 10 درصد آنموقع برای حفظ این عنوان تلاش نمیشود و این وضعیت وقتی نگرانکننده میشود که بدانیم ناظران سازمان جهانی صنایعدستی هرچند سال یکبار، شهرها را رصد و بررسی میکنند و اگر به این نتیجه برسند که آن شهر تلاشی برای رونق صنایعدستی خود نکرده، آن عنوان را پس میگیرند. در سیرجان، تلاشهای گذشته را دیگر شاهد نیستیم ولی گاهی تولیدکنندگان و بافندگان به فرمانداری دعوت شدهاند و مسائل و مشکلات خود را هم گفتهاند ولی مشکل اساسیتر این است که واقعا مشخص نیست متولی این حوزه کیست و چه نهادی باید آن را حل کند؟ خود تولیدکننده و بافنده هم نمیدانند برای پیگیری مسائل خود، به کجا رجوع کنند. متولی دقیق و نقشهی راه مشخصی وجود ندارد وگرنه دعوت که شدهاند و صدای آنها شنیده شده ولی نتیجهی مشخصی نگرفتهایم.
*در بخش تولید بهطور مشخص چه مشکلاتی پیش روی گلیم سیرجان وجود دارد؟
ما در زمینهی زیرساختها و امکانات تولیدی با یک ضعف عمده روبهرو هستیم. فقدان کارگاههای دایمی تولید گلیم و کمبود کارگاههای تولید نخ و یا رنگرزی بخشی از نداشتههای ماست. همچنین سنتی بودن روشهای تولید نخ و رنگآمیزی که متکی بر نیروی انسانی است و موجب شده هزینهی تولید افزایش یابد. وضعیت به گونهای است که اگر برای ایجاد کارگاههای بزرگ تولید نخ و رنگآمیزی آن فکری نشود، اوضاع گلیم روز به روز بدتر خواهد شد.
*اتاق بازرگانی کرمان یک کمیسیون صنایعدستی و قالی را دارد. آیا در سیرجان فعالیتی در حوزهی گلیم جهانی داشتهاند؟
در مورد اتاق بازرگانی اطلاعی ندارم و به نظر نمیرسد فعالیت چشمگیری داشته باشند ولی اتاق اصناف سیرجان حتی قبل از اینکه گلیم ثبت جهانی شود فعالیتهایی داشته و همچنان هم فعالیت میکند.
*فکر نمیکنید نیاز است برای گلیم سیرجان انجمنی مجزا شکل بگیرد تا بهصورت متمرکز همهی مسائل را دنبال کند؟
من معتقدم گلیم میتواند به کمک گردشگری سیرجان بیاید. ما شهر جهانی شدیم و جاذبههای گردشگری مثل باغ سنگی، کفه نمک و بادگیر چپقی و ... را داریم؛ اگر انجمن گلیم داشته باشیم تا بتواند از جنبهی گردشگری در این شهر جهانی فعالیتهایی انجام دهد میتواند مفید باشد. در سیرجانشناسی قصد داریم این انجمن را با تمرکز بر گردشگری راهاندازی کنیم چون کارهایی مثل رفع موانع تولید و یا بیمهی بافندگان از توان ما خارج است ولی در حوزهی گردشگری میتوانیم گلیم و ظرفیتهای آن را معرفی کنیم تا توریست جذب شود. در حال حاضر، خانههای بومگردی هم در سیرجان دارد فعال میشود؛ اگر توریست بیاید و بدون واسطه گلیم را از بافنده بخرد، گلیمبافی ما رونق بیشتری میگیرد. الان وقتی بافنده یک گلیم میبافد، یکی، دو ماه دار را تعطیل میکند چون قیمت گلیم آنقدر پایین است که برایش نمیصرفد. حالا اگر بومگردی در دارستان داشته باشیم و گردشگران خارجی بیایند و مستقیم از خود بافنده گلیم را بخرد مطمئنا رونق بیشتری را شاهد خواهیم بود.
*یک درخواست شما این است که دبیرخانه گلیم هرچه سریعتر تشکیل شود، بعد از دبیرخانه، چه مطالبهی مشخصی از مسئولان استان و استاندار دارید؟
البته این دبیرخانه باید اعتبار مالی و قدرت اجرایی هم داشته باشد تا بتواند سند جامعی برای بهبود وضعیت گلیم تهیه کند. شغل اول من روزنامهنگاری بوده و قبلا هم این گلایه را نوشتهام که روزی گلیم ثبت جهانی شد؛ آقای رزمحسینی؛ استاندار وقت حتی در مراسم ثبت جهانی گلیم حضور نیافت. اگر قرار باشد در سیرجان بهعنوان شهر جهانی گلیم اتفاقی بیفتد، من فکر میکنم آقای دکتر فدایی؛ استاندار محترم به سیرجان بیایند و از نزدیک اوضاع شهر را رصد کنند، درد دلهای فعالان گلیم را بشنوند و تا جایی که میتوانند برای رفع موانع تولید اقدام کند.
در زمان استانداری آقای رزمحسینی برای گلیم سیرجان اتفاقی نیفتاد؛ امیدوارم در این دوره استانداری نظر ویژهای به این شهر جهانی داشته باشد. یک زمانی، همه دست به دست هم دادند تا سیرجان جهانی شد و حالا این، یک فرصت نه فقط برای شهرستان که برای همهی استان است و میتواند به گردشگری استان خیلی کمک کند. حیف است این عنوان که نصیبمان شده بهسادگی از دست برود. البته خود مردم سیرجان هم باید در حفظ جایگاه جهانی سیرجان تلاش کنند. گلیم بخرند و گلیم را هدیه دهند، بافندگان بهفکر تولید با کیفیت بالا باشند و تولیدکنندگان، احقاق حقوق بافندگان و رونق صادرات گلیم را هم همیشه در نظر داشته باشند.
عکاس: امین ارجمند/ پاسارگاد
نظر خود را بنویسید