حدود سه ماه پیش، در پایگاه خبری فردای کرمان نوشتیم: «در نشست کمیته فرهنگی میراث ناملموس کشور که به ریاست فرهاد نظری؛ مدیرکل دفتر ثبت، حفظ و احیای آثار تاریخی، طبیعی و معنوی، برگزار شد، نام استاد محمدحسین اسلامپناه در رشته صحافی سنتی از استان کرمان در فهرست حاملان میراث فرهنگی ناملموس بهعنوان گنجینه زنده بشری، به ثبت رسید». در این نشست البته چهل و هفت پروندهی دیگر از استانهای مختلف ثبت میشود، که ظاهرا تنها همین یک مورد متعلق به کرمان بوده است.
با انتشار این خبر انتظار میرفت نهادهای دولتی و فعالان مدنی در حوزهی فرهنگ و هنر از استاد اسلامپناه که اتفاقا در حوزهی پژوهشهای فرهنگی نیز در کشور شهرت دارد، با برگزاری آیین ویژهای تجلیل نمایند. بعد از انتشار این خبر، اما همه بهکار خویش مشغول شدند. تا اینکه دو روز پیش، پنجشنبه نهم اسفندماه ایشان به دعوت مدیر کتابفروشی اردیبهشت در نشستی با عنوان: «عصر صحافی سنتی» شرکت کرد. اینکه فعالان حوزه فرهنگوهنر اعم از دولتی و غیردولتی استقبالی از این نشست نکردند هم بماند؛ اما وقتی مهندس اسلامپناه با بزرگواری، و خیلی نرم در موضوع ثبت ملی نامش گلایه کرد و به اشاره گفت که شاهد هیچ اقدام رسمی از سوی متولیان نبوده خیلی حیفم آمد این انتقاد ایشان را با صدای رساتری بازتاب ندهم.
مسئولانی که در تهران این گنجینهها را به ثبت میدهند، ایکاش برای تقدیم یک لوح به باعث و بانی چنین افتخاری برای کشورمان قدم رنجهای هم میفرمودند؛ تا این چهرههای ماندگار خبر مربوط به خودشان را صرفا از طریق رسانهها نمیشنیدند.
مینا قاسمی خبرنگار هفتهنامه استقامت که در نشست عصر صحافی سنتی حضور داشته در گزارش برای نشریهی استقامت از قول استاد اسلامپناه مینویسد: « حالا میراث فرهنگی لطف کردند اسم من را در فهرست گنجینهی زندهی بشری در حوزه صحافی سنتی ثبت کردهاند. این امر مسئولیت مرا سنگینتر میکند؛ تا کنون برای خودم کار میکردم، اما از حالا شاید مجبورم در مقابل عدهای که از این کار من سوال میکنند، جوابشان را بهتر بدهم. عدهای از من میپرسند مسألهی ثبت من در این فهرست چیست؟ من در جواب آنان میگویم سوال شما را نمیتوانم پاسخ بدهم، چون از اول اصلا در این خط نبودم؛ تا کنون هم هنوز میراث فرهنگی رسماً به من اطلاعی نداده است»!
7204
یادداشت محمد لطیفکار
نظر خود را بنویسید