گروه جامعه ـ اشتباه سایت «اسنپ تریپ» در معرفی مجموعهی شاه در تفت یزد با نام و عکس مجموعهی شاه نعمتالله ولی ماهان، با واکنشهایی از سوی فعالان گردشگران کرمان در فضای مجازی همراه شد. نه فقط در اعتراض به این اشتباه که احتمالا سهوا رخ داده بلکه در یادآوری فرصتسوزیهای فراوان و رنجی که کرمان از عقبماندگی گردشگری خود میبرد.
به گزارش خبرنگار فردایکرمان، روز گذشته، یکی از کاربران در گروهی تلگرامی، یک عکس از صفحهی سایت اسنپتریپ را بازنشر داد و نوشت: «دستاوردی دیگر از یزدیهای محترم. شاه نعمتالله رو هم زدن به نام خودشون».
یکی دیگر از اعضای این گروه اما نوشت: «تا دو روز دیگه باغ شازده رو هم میزنن به نامشون...».
کاربر دیگری اما یادآوری کرد: «نوشتن مسجد شاه ولی نه شاه نعمتالله ولی! شاه نعمتالله مگه مسجده؟ آدرس هم نوشته تفت یزد. بیمارستان شاه ولی هم داره. شاید این سایت فقط عکس رو اشتباه گذاشته باشن. ماشاا... همهجا شده کپیبرداری عکس و مطلب».
در ادامهی این بحث، امیرعباس نجفیپور؛ عضو هیات علمی گروه گردشگری دانشگاه بم و نائب رئیس انجمن موسسات آموزش گردشگری کشور اما با نوشتن متنی، ضمن اینکه نسبت به این مسئله واکنش داد، زخمهای کهنهای که بر پیکر گردشگری کرمان نشسته را یادآوری کرد.
وی در این متن نوشت: «... ببینید دوستان، ما چه بپذیریم و چه نپذیریم، چه دوست داشته باشیم و چه نداشته باشیم، چه به رگ تعصبمان بربخورد چه نخورد؛ استان یزد در 10 سال گذشته با اقداماتی که انجام داده است دهها سال در صنعت گردشگری از ما پیشی گرفته است. زمانی که مدیران و مسئولان دولتی و سیاسی استان ما درگیر حساب و کتابهای شخصی و جناحی خود بودهاند، یزدیها به یزدِ جهانی امروز فکر میکردند! در سالهایی که ما فکر منافع شخصی خود و برجسازی در بافت تاریخی و کوهفروشی و.... بودهایم یزدیها سعی در حفظ بافت تاریخی خود داشتهاند».
نجفی ادامه داد: «وقتی ما به فکر ثبت ملی میراث ملموس و ناملموس فرهنگی خود نبودهایم نباید دلخور از این باشیم که چرا مِس ما را کار کردند و فالوده کرمانیمان را تغییر دادهاند و پته و کلمپه و .... ما را ]به نام خودشان[ عرضه میکنند! حقیقتا ما چه تلاش تاثیرگذاری در این راستا انجام دادهایم؟!».
او با یادآوری این نکته که قصد بزرگ جلوه دادن یزدیها را ندارم، افزود: «ولی آنها هرجا که تاریخ داشتهاند به بهترین نحو ممکن آن را تجاریسازی و ارائه کردند و هرجا نداشتند به بهترین شکل تاریخسازی کرده و میکنند و این کالا در بازار بس خریدار دارد! حالا ما صدبار نقد دیگران را بکنیم، آیا برای ما گردشگر میشود؟ آیا بافت تاریخی ما احیا میشود؟ و دهها آیای بیپاسخ دیگر».
او نوشت: «در خصوص آخرین کپیبرداری که عنوان شد (تشابه اسمی مجموعه شاه ولی تفت و شاه نعمتالله ولی ماهان) خیلی از این موارد اصلا ربطی به کرمان و یزد و شیراز و .... ندارد. سایت اسنپ تریپ یک عکس اشتباه کار کرده است و بهجای اینکه بهعنوان یک دوستدار کرمانی به پشتیبانی سایت پیام بدهیم و اشتباهشان را متذکر شویم یاد این میافتیم که آآآی ایهاالناس یک کپیبرداری دیگر از یزدیها و برخی هم تایید کنند! در صورتیکه اسنپ تریپ نه سایت یزدیهاست و نه کرمانیها».
نجفی ادامه داد: «خود بنده عید پارسال، گشت کوتاهی در بافت تاریخی یزد داشتم که با یک هتل سنتی با نام «شهداد» مواجه شدم. دیدن این نام برایم جالب بود، رفتم داخل مجموعه. چندین توریست خارجی هم درحال استراحت در حیاط هتل بودند. سراغ مدیر هتل را گرفتم تا ببینم دلیل نامگذاری مجموعه با این نام واقعا چه بوده است که متاسفانه ایشان حضور نداشت. ولی از یکی از پرسنل آنجا پرسیدم؛ گفت که دقیق اطلاع ندارم ولی میدانم چون شهداد یک اسم جهانی شده است احتمالا در این نامگذاری بیتاثیر نبوده است!».
او ادامهی نگرانی خود را از وضعیتی که کرمان دارد با این جملات شرح داد: «بله همکاران ارجمند، همه جای دنیا به همین منوال بوده و است و خواهد بود. وقتی ما قدر داشتههایمان را ندانیم دیگران حداکثر بهره را از آن خواهند برد. مگر زعفرانمان را اسپانیا نبرد و تارمان را آذربایجان؟!».
این مدرس دانشگاه ادامه داد: «همین الان هم در حالی که خیلی از فرصتهایی که از وجود آثار ثبت جهانی در استانمان را داریم از دست میدهیم، شهرها و استانهای دیگر به فکر ارتقای جایگاه ملی و بینالمللی خود هستند! همین یزد که دو سال پیش جهانی شد امسال بهعنوان پایتخت شهرهای پایدار جهان معرفی شد و به یاد بیاوریم تبریز 2018 شهر نمونه گردشگری جهان اسلام و همدان 2018 که پارسال میزبان چهلمین اجلاس جهانی اعضای وابسته سازمان جهانی گردشگری unwto بود».
نجفی سپس یادآور شد: «تمامِ شهر بم و منظر فرهنگی آن به وسعت 20 هکتار در سال 2004 به عنوان اولین شهر ایرانی در فهرست میراث ثبت جهانی یونسکو به ثبت رسید ولی آیا چقدر از این فرصت بهره بردیم؟ در سالهای بعد از این انتخاب، چه میزان از این انتخابِ جهانی برای قرارگیری مجدد استان کرمان در مسیر تورهای کلاسیک ایران استفاده کردیم؟ چهقدر در رسانههای ملی و بینالمللی به بازتاب خبری آن پرداختیم؟ چهقدر در مدارس شهر و استانمان به دانش آموزانمان این موهبت را گوشزد کردیم؟ تا اینکه یزد که سال 2017 تنها بخشی از آن (شامل بافت تاریخی آن) به این افتخار نائل شد به بهترین وجه ممکن از این فرصت بهره برد و با اعلامِ «یزد: اولین شهر جهانی ایران» تا سالها صنعت و اقتصاد گردشگری خود را تضمین کرد!».
او در ادامه، این سوال را مطرح کرد: حالا آیا باز هم باید به یزدیها خرده بگیریم یا نگاهی به عملکرد ضعیف خود و فرصتهایی که سوختیم بکنیم؟
نجفی نوشت: «آیا از فرصت ثبت جهانی بیابان لوت به عنوان اولین اثر طبیعی ثبت شده ایران در فهرست میراث جهانی یونسکو چه میزان بهره بردیم؟ آیا حتی توانستیم ادبیات حفاظت از آن را وارد مدارس شهرمان کنیم تا حداقل دانشآموزان به عنوان میراثداران فردای این سرزمین با اهمیت پاسداشت و نگهداشت این عرصه طبیعی بیهمتا آشنا شوند؟ از فرصت ثبت جهانی میمند، باغ شاهزاده ماهان، گلیم سیرجان و قنوات سهگانه ثبتجهانی استانمان چه بهرهای بردیم؟ چه میزان زیرساختهای ذهنی و فیزیکی را در استان برای جذب گردشگر مهیا کردیم؟ در عوض سعی کردیم با آمارسازی تعداد گردشگران ورودی به استانمان را سال به سال با افزایش چشمگیری نشان دهیم تا در رقابت با استانهای گردشگرپذیر حداقل در تعداد گردشگری ورودی گوی سبقت را نبازیم غافل از اینکه دادن این آمار برای ما باعث رونق چرخه اقتصاد استان نخواهد شد!! و ای کاش حداقل یکبار، متولیان امر عنوان میکردند مبنای محاسبه این آمار چیست و بر اساس چه شاخصی سنجیده شده است؟».
او ادامه داد: «به یاد آوریم در سالهایی که مدیران شهری ما با صدور مجوزهای ساختوساز برجهای آهنی و جادهکشی در حریم بافت تاریخی شهرمان کمر به قطع آخرین نفسهای این بافت رنجور بسته بودند در یزد و شیراز و اصفهان با بهکار گماردن شهرداران بافت تاریخی در صدد نوسازی و بهسازی بافتهای تاریخی و فرسوده خود بودند و باز به خاطر آوریم در سالهایی که استانهای همجوار اصفهان، فارس و یزد در اندیشهی طراحی مثلث طلایی گردشگری بودند تا با همکاری یکدیگر باعث انتقال گردشگران در استانهای سهگانه خود شوند و موجبات رشد و توسعهی اقتصادی امروز را برایشان فراهم سازد ما به جای قرارگیری در این هرم و تبدیل آن به چهارضلعی، در اندیشه چه بودیم؟ و دهها مثال دیگر میتوان زد که در این مجال نمیگنجد!».
این فعال گردشگری در پایان نوشت: «لذا عاجزانه از همکاران گرامی تقاضا دارم به جای طرح چنین مسائلی؛ ببینیم در حد توان خود چه اقدامات عملیاتی برای برونرفت از این وضعیت فعلی گردشگری استان کرمان میتوان انجام داد و چگونه با طرح این پیشنهادات میتوان به کرمانی آبادتر اندیشید؟ البته اطلاع دارم همین الان هم جنبشهایی توسط دوستداران میراث فرهنگی و گردشگری برای معرفی و احیای فرهنگ، آداب رسوم و محلات قدیمی کرمان آغاز شده است. و البته نباید فراموش کنیم در همین روزهای نوروز، راهنمایان ارجمند کرمانی سفیر فرهنگ و تمدن کرمانیان هستند و در تورهای خود به شایستهترین نحو ممکن به معرفی تاریخ و هویت و طبیعت کرمان میپردازند».
پس از نجفی، یکی دیگر از کاربران نوشت: «این مطالبی که ارسال شد صرفا به این خاطر بود که تلنگر دیگری باشه برای دوستان عزیز کرمانی. شهر ما اینقدر در حوزهی میراث دارای عملکرد ضعیفی هست که هر تیکهی اونو یکی از شهرهای اطراف داره به اسم خودش ثبت میکنه. از پته و قطاب و فالوده و کلمپه بگیرید تا همون فقط یه عکس اشتباهی از شاه نعمتالله. همینجوری بریم جلو معلوم نیست دفعهی بعدی نوبت چیه».
کاربر دیگری این بحث را اینطور ادامه داد: «جناب نجفیپور عزیز. عالی گفتید... هرسال نزدیک نوروز میشه و وضعیت کرمان رو میبینم ناراحت میشم. من هنوز امسال مجموعه گنجعلیخان نرفتم، شاید اقدامات خوبی امسال برای جذب توریست انجام شده باشه. اما اینکه میبینم همین زیباسازی شهر از هفتهی قبل ازعید تازه شروع میشه و بعد ازعید افتتاح میشه یعنی عدم برنامهریزی. بسیاری از مسافران نوروزی، فقط از کرمان گذر میکنند و به سمت جنوب میروند و بهجای دیدن شهر زیبا فقط خرابی و سرعتگیرهای نابهجای ما را میبینند و این صحنه در ذهنشان میماند. یا وقتی برای گرفتن یک مجوز ساده تور باید یک ساعت در سازمان میراث وقت بگذاریم ... همهی اینها یعنی کرمان دلسوز ندارد و مسئولین برنامهریزی ندارند که الان من و کلی از دوستان دیگر راهنمای گردشگر که با سختی دورهها را گذراندیم باید بشینیم تو خونه! یزد اما از گردشگری کودک گرفته تا فرهنگسازی مردم خودش برای استقبال از توریست و زیباسازی شهرش را کار میکند و مسلمه که هیچکدام از راهنمایان تورش بیکار نباشن!».
یکی دیگر از اعضای گروه نیز در اینباره نوشت: «نکته اصلی به نظرم کماکان مسئولین گردشگری استان هستند ولاغیر. به نظرم تمام مسائلی که در خصوص یزد بیان شد از جانب مسئولین یزد استارت خورده؛ آن هم در شرایطی که میراث فرهنگی کرمان دو سال است که پست معاونت خود را به چهار نفر سپرده است و هنوز هم معلوم نیست چهکسی مسئول است؟! برنامهریزی اساس پیشرفت است ولی متاسفانه هیچ برنامهریزی خاصی در حوزهی گردشگری کرمان وجود ندارد... من فکر میکنم آیندهی ]گردشگری[ استان روشن خواهد بود ولی با تلاش همه دوستان به جز مسئولینی که نهایتا برای عکس یادگاری آنها را میبینیم!».
نظر خود را بنویسید