محمد لطیفکار: عالمزاده شهردار کرمان که اخيرا به ياري سيلزدگان خوزستان شتافتهاند، پس از سفر به اهواز، حميديه و سوسنگرد، در يادداشتي همدلانه با مردم اين خطهي بلا ديده نوشتهاند: «خوزستان سرافراز، اين روزها، يک بار ديگر در معرض آزموني سخت و دشوار قرار گرفته است... اين بار اين «بيمهري طبيعت» است که ميخواهد با اراده پولادين مردمان «کرخه و کارون» زورآزمايي کند ... بيخبر از آنکه اين مردمان نجيب سالهاست که کج خلقيها و بيمهريهاي طبيعت را تاب آوردهاند ... سالهاست که ريزگردها و گرماي طاقتفرساي جنوب نتوانستهاند خم به ابروي اين ديار سرافراز بياورند ... اين بار نيز خوزستان سرافراز خواهد ايستاد ...».
در مورد محبت کريمانهي شهردار محترم ترديدي ندارم؛ اما چون در ماجراي سيل به نکاتي اشاره کردهاند که از منظر حرفهاي ايشان اهميت دارد، مايلم به يکي دو نکتهي پوشيده در اين متن نگاهي بياندازم. اگر هر فرد ديگري تقصير فاجعهاي مثل سيل يا ريزگردها را به گردن بيمهري طبيعت ميانداخت، شايد ايرادي نميگرفتم، اما از آنجا که ايشان شهردار شهر بزرگي چون کرمان هستند، شخصيت علمي دارند و در زمينهي معماري و عمران شهري هم از تجربيات ارزندهاي برخوردارند، انتظار نداشتم با سادهسازي مسئله، ولو به قصد مرهمگذاري بر زخمهاي مردم خوزستان، چنين تحليلي از وضعيت موجود ارائه دهند.
از ديد کارشناسي در مورد سيلها و ريزگردها دلايلي زيادي عنوان ميشود؛ اما بعيد است بتوان بيمهري طبيعت را در شمار اين دلايل ذکر کرد. با يک بررسي بسيار ساده بهقول محمد درويش کارشناس خبره محيط زيست، بايد: «قبول کنيم که راه مواجهه با سيل، مقابله با آن نيست، بلکه کنار آمدن با اوست. براي کنار آمدن با سيل بايد به حريم سيلابي رودخانهها تجاوز نکرد؛ آنها را پيوسته لايروبي کرد؛ سيلهاي بالادست را پيش از رسيدن به کرخه و دز و گتوند، با بهبود پوشش گياهي، ممانعت از کشاورزي در زيراشکوب جنگل، ممانعت از فشار بيش از حد دام، ممانعت از معدنکاوي غيراستاندارد، هدايت سيلابها به سوي تالابها، درياچهها، چالابها، آبرفتهاي درشتدانه، اعمال شگردهاي آبخيزداري غيرسازهاي، آبخوانداري، الگوگرفتن از باغستانهاي قزوين و سرانجام تکميل نقشهي پهنهبندي سيل در ايران مديريت کرد».
قصد ندارم آقاي عالمزاده را به مطالبي که اين روزها در کانالهاي متعدد فضاي مجازي در مورد سيل منتشر شده ارجاع بدهم، چون ميدانم ايشان به همهي اين موارد اشراف دارند و پيش از وقايع اخير نيز از اين مباحث، اطلاع دقيق دارند. اين را هم باور دارم، اگر در شهر کرمان خداي ناکرده اتفاق مشابهي رخ دهد، ايشان تقصير را به گردن بيمهري طبيعت نمياندازد، بهخصوص که وقوف کامل دارند، مديريت شهري بايد علاج واقعه را قبل از وقوع آن مد نظر قرار دهد.
بنابراين از شهردار توقع ندارم در مورد علت سيل يا ريزگرد به مخاطب خود نشاني نادرست بدهند. اما چنانچه واقعا چنين عقايدي دارند، ما را براي مواجهه با اين بلايا راهنمايي کنند تا از اين پس، به اين واقعيتهاي نامريي بيشتر توجه کنيم.
به گمان من، طبيعت بيمهر نيست؛ طبيعت خشمگين است؛ بيمهر ماييم، و بيمهري از آن مديريتي است که در طول ساليان گذشته بر طبيعت جفا کرده و او را به چنين خشمي رسانده است./پ
*نشریه استقامت – شماره 650
نظر خود را بنویسید