اسما پورزنگیآبادی ـ «شب بود. در انتهای بلوار پزشک با خودرو در حرکت بودیم که ناگهان با یک گلهسگ روبهرو شدیم. حدود 20 سگ با هم حرکت میکردند، با هم پارس میکردند و با هم زوزه میکشیدند و وقتی خودرویی نزدیکشان میشد بهسمت آن میدویدند. در تمام خیابانها و شهرکهای این سمت شهر سگها حضور دارند. هیچ عابر پیادهای در ساعات شب جرات نمیکند در این محدوده با خیالراحت حرکت کند». این را یکی از شهروندان کرمانی میگوید که حتی گاهی اوقات برای باز کردن در خانهاش مجبور است اول سگی که جلوی آن خوابیده را دک کند.
«شبها صدای سگها را از بیرون میشنویم و اگر ساعت هشت به بعد به خیابان برویم، حتما دو، سه سگ را میبینیم و دیروقت شب هم، صدای جنگ و دعوایشان را معمولا از داخل کوچه میشنویم». این، روایت یکی دیگر از شهروندان کرمان است.
ساعت نزدیک یک بعدازظهر است. فروشگاههای راستهی خیابان امام یکی پس از دیگری در حال پایین کشیدن کرکرهشان هستند. پنج پسربچه کیف مدرسه بر پشت در پیادهرو در حال ورجهوورجه هستند که چشمشان به چهار تا سگهای لاغر میافتد که با هراس از کنار رهگذران میگذرند و به این سو و آن سو میدوند. حالا شیطنت بچهها گل کرده و بهسمت سگها میدوند. یکی از آنها باعجله میدود که سنگی از داخل جوی حاشیهی خیابان بردارد تا به این حیوانات پرتاب کند؛ به عادت مالوف آدمیزاد! تا از داخل جوی بالا بیاید، سگها خود را از دست این پسربچهها رهانده و به خیابان رسانده و در مخمصهی تازهای گیر میافتند؛ این بار با هراس و سراسیمه، در بین ماشینها از این سو به آن سو میدوند تا که راه گریزی به سمت یکی از کوچهها پیدا میکنند. صدای بوق خودروها خیابان را پر میکند. سگها جلوی کوچه رسیدهاند ناگهان اما، ماشینی بهسرعت بهسمت خروجی کوچه میآید. فاجعه نزدیک است اما راننده، سگها را که میبیند، روی ترمز میکوبد. همهی کسانی که اینسو و آنسو به تماشا ایستادهاند نفس راحتی میکشند و چهار حیوان ترسخورده، که دقایقی، با سر و صدای نالهمانند خود خیابان را پر کرده بودند از این کارزار بهسلامت گذر کرده و تن نحیف خود را، از خیابان به داخل کوچه میکشند. کوچهای که راهی به ناکجا دارد. «به خیر گذشت». اولی میگوید. «خدا به رانندهی پراید رحم کرد». دیگری میگوید. «بیزبانها». پیرمرد سربرمیگرداند و به مرد جوان کنار دستش میگوید: «شهرداری دست از کشتن سگها برداشته و گشنه و تشنه آوارهی خیابانشان کرده». خیابان خلوت میشود.
زنی زنبیل بهدست بهسمت پارک شورا در حرکت است. یک گله سگ جلوی یکی از کوچههای مسیر او ایستاده. تا چشمش به آنها میافتد، در یک رفتار غیرارادی و با هراس، به میان خیابان میدود. مرد جوانی که اینسو به تماشا ایستاده با فریاد میگوید: «نترس خانم. نترس خانم. کاری با آدم ندارن». و زن بهسلامت و با بدرقهی بوق بلند ماشینها به آنسوی خیابان میرسد. زیر لب غرولندی میکند و قدمهایش را تندتر به پیش میراند.
شب است. کوچه تاریک شده؛ مادر، کودک وحشتزدهاش را در آغوش گرفته و برایش قصه میخواند تا صدای پارس و زوزهی گلهی سگ پشت دیوار خانه، بیش از این کودک را نهراساند تا پدرش برسد و سگها را از خانه و کوچه دور کند.
بعدازظهر است. مادر دیگری، کودکش را راهی پارک روبهروی خانه میکند. کودک جلوی در رسیده که صدای غرش گلهای سگ، مادر را بهسرعت از داخل خانه به بیرون میکشاند. دست کودک را میگیرد و بهداخل خانه میبرد. سگها تنها کمی بعد از این، به جلوی خانهشان میرسند. مادر، پشت در میایستد؛ در حالیکه تپشهای تند قلب خودش، جنین داخل شکمش و کودک دیگرش را میشنود.
«ساعات اول روز و شبها از حدود ساعت 11 شب بهبعد، در اطراف بازار گلههای بزرگ سگ را میبینیم. اطراف محلهشهر و خیابان چمران و سهراه شمالجنوبی گلههای بزرگی از سگها حضور دارند. مدتی پیش، یک گله سگ در خیابان چمران دیدم که تعدادشان اغراق نیست اگر بگویم به 70، 80 تا میرسید. در بازار میدانقلعه و کوچهی حمام زنانه گنجعلیخان هم گلههای بزرگی از سگ را همیشه میبینیم». این را یکی از بازاریان کرمان میگوید.
یکی دیگر از شهروندان کرمانی میگوید: «من ساکن شهرک ولایت هستم. اینجا جمعیت سگها آنقدر زیاد است که گاهی فکر میکنیم از جمعیت خود شهرک هم بیشتر شده!».
حیوان گزیدگی 2 برابر افزایش یافته است
این، تنها بخشی از تجربیات برخی از شهروندان کرمانی است که سگهای بلاصاحب و گرسنه و سرگردان، در خیابانها و کوچههای شهرشان پراکنده شده و روز و شب اینجا و آنجا دیده میشوند.
«حیوانگزیدگی از سال ۸۸ در استان افزایش یافته و تا سال ۹۷ تقریبا دو برابر بیشتر شده است». این را، سید وحید احمدیطباطبایی، معاون بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی کرمان، سیام مردادماه 98 در کارگروه اجتماعی استانداری میگوید و گزارش میدهد: «افراد محصل و کودک و شاغلان آزاد بیشترین گزیدگی را داشتهاند و این نگرانی که احتمال هاری در کودکان بیشتر است وجود دارد». به گفتهی او، طی سالهای ۹۰ تا ۹۶ بیش از ۴۰ درصد حیوانگزیدگی در بین هشت شهرستان تحت پوشش علومپزشکی کرمان، مربوط به شهرستان کرمان بوده است.
ساماندهی روی کاغذ
از سال 94 بود که شهرداری کرمان دست از کشتار و معدومسازی سگهای بلاصاحب کشید و تصمیم به آن گرفت تا در یک فرایند مشخص، این حیوانات را ساماندهی کند. روند کار ساماندهی سگها اما در تمام این سالیان، افتوخیز فراوانی داشته و با تعلل در اجرای کامل پروسه، اکنون، سگها از ساماندهی جلو زدهاند! جمعیتشان رو به افزایش گذاشته و روند افزایش جمعیت هم ادامهدار است. پایان سگکشی در شهر کرمان، در زمان شهرداری علی بابایی آغاز شد. از زمان حضور سیدمهران عالمزاده در راس شهرداری کرمان نیز، تاکنون جلسات بسیار زیادی با حضور مسئولان و حامیان حیوانات برگزار شده تا این اقدام به شکل بهتری اجرا بشود.
شهروندان نگران، حامیان دلسرد
در آخرین مورد، تیرماه امسال بود که شهردار کرمان راسا جلسهای سه ساعته را در دفترش با حضور جمع زیادی از ذیربطان این موضوع برگزار کرد. نتیجهی گفتوگوها، پیشنویس قراردادی هفت صفحهای شد که با اجرای آن، تصمیم به برونسپاری کار ساماندهی سگها به واقعیت نزدیک و قرار شد انجمن حمایت از حیوانات از زندهگیری تا غذارسانی حیوانات را انجام دهد و شهرداری نیز بهازای هر سگ، ۸۰ هزار تومان به انجمن پرداخت میکند.
در آن جلسه اما دربارهی برخی مسائل از جمله وضعیت سگهایی که در حال حاضر در پناهگاه حضور دارند تصمیمی گرفته نشد و اکنون، حدود شش ماه گذشته و آن تفاهم از روی کاغذ آنسوتر نرفته است. شهروندان نگران، سگها گرسنه و بیپناه، حامیان حیوانات دلسرد و شهرداری بیتوجه به نتایج فاجعهبار زاد و ولد و افزایش جمعیت سگهایی که توان عقیمسازی همهشان وجود ندارد، به انجمن حامیان نامه مینویسد: پرسنل غذارسان انجمن هنگام غذارسانی و نظافت، اقدام به باز گذاشتن درِ پناهگاه میکنند که این، باعث خروج حیوانات از پناهگاه و ایجاد تصادف در جادهی حاشیهی پناهگاه میشود. اقدام لازم را انجام دهید!
آنچه شهرداری کرمان اکنون در پوشش ساماندهی سگهای بلاصاحب انجام میدهد کار زندهگیری سگهاست. «شهرداری سگها را زندهگیری میکند، به پناهگاه منتقل میکند و میرود. حامیان با کمکهای شخصی و داوطلبانه، به این سگها غذا میرسانند، دانشکده دامپزشکی دانشگاه شهید باهنر و استادان آن، داوطلبانه و رایگان و در حد توان و نه بهتناسب نیاز، برخی حیوانات را عقیمسازی میکنند بدون اینکه پلاکگذاری حیوانات عقیم بهطور کامل انجام شود. سگها در پناهگاه و اطراف آن بهحال خود رها شدهاند. به این وضعیت، موقعیت نامناسب پناهگاه سگهای بلاصاحب را هم اضافه کنید. پناهگاه در نزدیکی جادهی کرمان ـ کوهپایه است. سایت رهاسازی وجود ندارد و سگها، نر و ماده، بیمار و سالم، توله و باردار، هار و انگلدار، در هم، آنجا رها شدهاند!».
این، روایتی است که تاکنون، علیرضا شهیدی، نایب رئیس انجمن حمایت از حیوانات کرمان بارها و بارها در گفتوگو با «فردایکرمان» نقل کرده است.
هرچه فریاد میزنیم نتیجه نمیدهد!
او همواره آمادگی حامیان و میل و انگیزهشان برای رسیدگی اساسی و اصولی به وضعیت سگهای بلاصاحب در کرمان را یادآور شده و تاکید کرده که شهرداری اگر طبق دستورالعمل وزارت کشور به مسئلهی ساماندهی سگها ورود کند، حامیان هم پای کار هستند و در این صورت، مشکل حل میشود و وضعیت بهبود مییابد. روز شنبه، نهم آذرماه، در پی انتقادات زیادی که شهروندان از حضور سگها در سطح شهر دارند؛ از او دربارهی آخرین وضعیت پناهگاه پرسیدم.
آقای شهیدی! چرا ساماندهی سگهای بلاصاحب در کرمان به سرانجام نمیرسد؟
از دوستان شهرداری بپرسید! در این چند سال تنها سازمانی پای کار بوده، دانشکده دامپزشکی دانشگاه شهید باهنر و استادان این دانشکده بوده و این اواخر دکتر موسوی معاون عمرانی استاندار حمایتهایی کردهاند. برخی سازمانها هم اگر کاری نکردهاند مانعی هم ایجاد نکردهاند. ساماندهی سگهای بلاصاحب اما، وظیفهی شهرداری است و اگر طبق دستورالعمل وزارت کشور عمل میکرد، حامیان هم همراهی میکردند و مشکل حل میشد. ولی متاسفانه شهرداری، نمیدانم به چه علت این کار را انجام نمیدهد. تنها حیوانات را با روشهایی که خودشان باید بگویند آیا اخلاقی و استاندارد هست یا نه؟ زندهگیری کرده و به داخل پناهگاه منتقل میکند. دو، سه برابر جمعیت سگهایی که داخل پناهگاه هستند، بیرون رهایند. سگهای زیادی در محل دفن زبالههای بیمارستانی کرمان رهایند. شهرداری به این وضعیت رسیدگی نمیکند ولی به ما نامه میزند و مثلا میگوید چرا درِ پناهگاه را باز گذاشتید؛ سگها وارد جاده میشوند و تصادف رخ میدهد! یا زنگ میزنند و حامیان را تهدید میکنند که دیگر به داخل پناهگاه راهتان نمیدهیم. چرا؟ چون داریم کاری را انجام میدهیم که اصلا وظیفهی ما هم نیست؟ اگر حامیان نباشند شهرداری غذارسانی به حیوانات و نظافت پناهگاه را میتواند انجام دهد؟ در زمان شهرداری آقای بابایی، دو نیرو بودند که این کار را انجام میدادند ولی اکنون این نیروها هم رفتهاند. با این وضعیت بهجایی نمیرسیم. فرآیند دست شهرداری است. ما حامیان موظف به انجام کار نیستیم حالا که پای کار آمدهایم باید تهدیدمان کنند؟ ما پیمانکار شهرداری نیستیم که برایمان خط و نشان میکشند. ما بارها اعلام کردهایم اگر زمینی که دسترسی آسان و آب و برق داشته باشد در اختیار انجمن بگذارند، سایتی را میسازیم و خودمان کار را انجام میدهیم. ولی با وجود پیگیریهای دکتر موسوی، هنوز این اتفاق رخ نداده و وضعیت سگهای بلاصاحب اصلا خوب نیست. سگها، در سرمای این روزها، در یک فضای محصور، روی یک سطح بتنی، در دامنهی کوههای کوهپایه دارند زندگی میکنند. ما کف این پناهگاه را بتن کردیم چون قرار نبود سگها در این محل بیش از چهار، پنج روز بمانند و قرار بود معاینه و قرنطینه و بعد عقیمسازی و سپس، به سایت رها سازی منتقل شوند الان اما هیچیک از این اتفاقات بهطور کامل نیفتاده و جمعیتی شاید حدود 800 تا هزار سگ، در این محل بلاتکلیف رها شدهاند. شهرداری انگار فقط میخواهد سگها جلوی چشم مردم و در خیابان نباشند که مردم انتقاد نکنند ولی اینکه سگها را بدون معاینه و قرنطینه شدن و بدون اینکه زخمی و بیمار و توله و باردار از هم جدا بشوند در یک محوطهی محصور نگهداری کردن با کشتار چه فرقی دارد؟
قراردادی که پیشنویس آن را شهردار نوشت و قرار بود در جریان آن کار به انجمن واگذار شود امضا شد؟
نه. قرارداد امضا نشد و همهچیز طبق روال گذشته پیش میرود و جمعیت سگها هم در حال ازدیاد است. ما حامیان، از حمایتهای شخص آقای عالمزاده سپاسگزاریم ولی واقعیت این است که با همهی پیگیریهایی که شده؛ درجا زدهایم و هرچه هم فریاد میزنیم، خواهش و تمنا میکنیم، جلسه میگذاریم نتیجهای حاصل نمیشود. همیشه هم حرفمان این بوده که شهرداری تمام بندهای دستورالعمل وزارت کشور را در مورد سگهای بلاصاحب اجرا کند. انجمن هم هرجا نیاز است کمک میکند. ما حامیان با وجود همهی مشکلاتی که بوده، کار غذارسانی را انجام میدهیم و الان هم اگر زمینی در اختیارمان بگذارند، خودمان سایتی را احداث و همهی حیوانات را میتوانیم آنجا ببریم یا اگر خود شهرداری فضایی را احداث میکند ما کنارشان هستیم.
دولت هم میداند کشتار سگها راهحل نیست
شهیدی از آیندهی شهر با ادامهی روند فعلی در حوزهی ساماندهی سگهای بلاصاحب سخت نگران است و میگوید که معلوم نیست کار به کجا برسد و معلوم نیست شهرداری واقعا میخواهد چه بکند؟ «همهی افراد علمی بهصراحت میگویند که کشتار سگها راهحل نیست و وقتی وزارت کشور دستورالعمل ساماندهی تدوین و ابلاغ میکند یعنی دولت هم میداند کشتار راهحل نیست. فرایند زندهگیری و عقیمسازی سگها ناقص است و با این افزایش جمعیت، واقعا نمیدانیم میخواهند چه بکنند؟». او میگوید که مردم هم حق دارند شاکی و معترض باشند. هیچکس نمیتواند وقتی برای تفریح وارد پارک شد و فضولات سگها را آنجا دید تحمل کند. ضمن اینکه سگها گرسنه هستند و وقتی وارد شهر میشوند احتمال حملهشان به انسان وجود دارد».
به نظر میرسد حالا دیگر بیسامانی سگهای بلاصاحب در کرمان را هم باید در فهرست بلند بالای چالشهای شهر کرمان جا داد؛ بهراستی، در سر شهرداری کرمان چه میگذرد که برای حل این مشکل ارادهای جدی بهکار نمیبندد؟ / الف
نظر خود را بنویسید