مینا قاسمی - در آیین ویژهی نکوداشت «حبیبه برومند» بانوی هنرمند خودآموختهی کرمانی، وقتی حمید نیکنفس مجری این مراسم با اصرار از او درخواست کرد تا برای حاضرین سخنرانی کند؛ او پشت تریبون قرار گرفت و گفت: «من نقاش هستم. کارم سخنگویی نیست. فقط میگویم که از همهی شما متشکرم». دیگران اما در بارهی او سخن گفتند که در این گزارش میخوانیم.
در یازدهمین شب از شبهای فرهنگوهنر موسسهی مفرغ، که یکشنبه 17 آذرماه در محل سالن اجتماعات موسسه صندوق بازنشستگی شرکت ملی صنایع مس ایران برگزار شد، از حبیبه برومند، هنرمند نقاش، مجسمهساز و خالق آثار متنوعی از هنرهای دستی تقدیر شد.
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری فردایکرمان، در این مراسم، ابتدا روحالله ابوالهادی رئیس روابط عمومی مجتمع مس سرچشمه گفت: «من صحبت زیادی ندارم، فقط این را بگویم اگر ما حمایتی از اینگونه برنامهها داریم، و شما هم استقبال خوبی از آنها دارید، این باعث دلگرمی ما است. امیدوارم این استقبال همچنان پرشور باشد که ما بیشتر قوت قلب بگیریم؛ و بتوانیم این برنامه را با بزرگانی همچون آقای محبی و آقای نیکنفس پیش ببریم».
در ادامهی مراسم، عفت تکلو نقاش و مدرس هنر، در بارهی جایگاه آثار «برومند» در مقام خودآموختگی که به سرحدّ بلوغ و آگاهی رسیده است گفت: «صحبت کردن در مورد شخصیت خانم برومند برایم بسیار سخت است؛ چراکه وقتی میخواهید مطلبی را راجع به موضوعی بیان کنید، باید دنبال کلماتی بگردید که بهخوبی حق مطلب را ادا کند. اما وقتی عظمت کار از حدّی بالاتر برود، دیگر صحبت کردن و دنبال کلمات گشتن دشوار میشود».
وی افزود: «آنچه میخواهم بگویم، برداشتهای شخصی خودم از هنر خانم برومند است».
تکلو توضیح داد: «خانم برومند به درجهای از آگاهی و عظمت در بیان هنر رسیده که فکر میکنم آثار ایشان ریشه در کائنات و آفرینش دارد. بگذارید مثالی بزنم؛ شما اگر طلوع آفتاب را در نظر بگیرید، اگر اهل علم باشید، در مورد آن یک مقالهی علمی مینویسید، اگر شاعر باشید در مورد آن شعر میسرایید، اگر نقاش باشید، از آن طرح میکشید، اگر مجسمهساز باشید احتمالا با الهام از آن تندیسی میسازید و... میخواهم بگویم هرکس با هر دیدگاهی میتواند با این اتفاق مواجه شود. این ماجرا، در مورد آثار خانم برومند هم به درستی صدق میکند؛ چراکه شما میتوانید با هر دیدگاه و با هر زاویهی دیدی، با کارهای ایشان مواجه شوید و بعد از آن میتوانید ساعتها با کارهایشان بنشینید و سرانجام دریابید که در اثر این تجربه، خودتان هم با خودتان مواجه شدهاید».
او در ادامه گفت: «من با احساسم این را میگویم؛ زمانی که با کارهای خانم برومند روبهرو شدم، فقط سرم را پایین گرفته بودم و جرأت بالا آوردن نداشتم؛ و نمیدانستم باید چه بگویم، نمیدانستم باید روبهروی او که مرا نگاه میکرد، بخندم، بگریم، یا حرف بزنم؛ نمیدانستم باید چه واکنشی نشان بدهم. اما بالاخره سرم را بالا گرفتم و در آن لحظه تنها چیزی که میتوانستم بگویم این جمله بود: خانم برومند، شما بسیار بینظیر و شجاع هستید!».
تکلو ادامه داد: «او هنرمندی است که همواره با شجاعت و بدون ترس گام برمیدارد. او در آثارش با ترسهایش مواجه میشود، آنها را بیان میکند، و از آنها رد میشود. بدون ترس از سانسور و مقایسه شدن با دیگران قلم میزند و این گذرِ شجاعانه از ترسهایش، آثارش را به یک بلوغ کامل رسانده است. او هنرمندی است که با خودش مواجه شده است».
این هنرمند در ادامه با اشاره به تجربهی خودآموزی برومند خاطرنشان کرد: «با وجود تصمیم خودخواستهی خانم برومند برای درگیر نشدن با تحصیلات آکادمیک، ایشان به بسیاری از تکنیکهای زیباییشناسی در نقاشی مسلط است. او هارمونی را میشناسد، ترکیب رنگ را بلد است، و میداند که چهطور با عبور کردن از مرزهای استفاده از این تکنیکها، آنها را به خدمت خود بگیرد. و این نکته در آثار متأخر ایشان بیشتر دیده میشود».
تکلو تصریح کرد: «ساختارشکنی و جسارتی که در آثار ایشان دیده میشود بسیار قابل تحسین است».
او با بیان اینکه در مورد زندگی خانم برومند مطالبی نوشته شده و فیلم نیز ساخته شده، اضافه کرد: «ایشان سختی زیادی در زندگی متحمل شده اما این، وجه تمایز او با هنرمندان و همدورههای دیگری که در اطراف او هستند نیست؛ بلکه وجه تمایز او در نحوهی مواجه شدن با این سختیها و عکسالعمل ایشان در برابر مرارتها است. آثار او، پاسخگویی به این مشکلات است و این، بسیار قابل احترام است».
وی در پایان سخنان خود با اشاره به مراسم بزرگداشت برومند یادآور شد: «برگزاری مراسمهای اینچنینی باعث میشود که خانم برومند به عنوان یک هنرمند، بهتر دیده و شناخته شود، و از این پس، آگاهانهتر با آثار ایشان برخورد کنیم».
برومند یک هنرمند تکثیرشده نیست
در ادامه، محمدرضا هاشمینژاد هنرمند گرافیست و مدرس هنر، با بیان اینکه این مراسم بهانهای است برای بهتر شنیدنِ ترانههای خانم برومند، گفت:«من آثار ایشان را بارها دیدهام و چیزی که در آنها وجود دارد، غوغا و شور درونی است، که باعث شده این آثار بیهیچ واهمهای با گذر از ترسها خلق شوند. اما صحبت اصلی من درمورد «خودانگیختگی» خانم برومند در هنر است که برایم یادآور فلسفهی کانت است که میگوید خودانگیختگی، مبدأ اصلی آزادی است. خودانگیختگی با فراغت از محیط و تمایلات و شرایط بیرونی، ما را به اندیشیدن و تولید اثر وادار میکند که این اتفاق برای خانم برومند رخ داده است».
وی افزود: «اتفاق خودانگیختگی در آثار خانم برومند مسألهی مهمی است که باعث شده برای ایشان یک تجربهی شخصی رقم بخورد و این نکته، ارزش کار ایشان را ده برابر میکند. در واقع، ما اکنون با هنرمندی روبهرو هستیم که منحصربهفرد و مستقل است، نه یک کپیکار و یک هنرمند تکثیرشده».
هاشمینژاد افزود: « او هنرمندی است که برای خود یک سازمان فکری دارد و برای هرچیزی که خلق میکند، قادر است برای همان خلق خود نیز، یک سازمان تعیین کند. ابداعهای او در طراحی پته و سوزندوزی، ابداع در طراحی زیراندازهای مخصوص، و استفادهی خلاقانهی او از ابزارهای هنری، نمونههایی از این سازمان فکری او هستند. او حتی یکبار از شیشههای خردشدهی ماشین توانست یک مجسمه بسازد و این برای ذهن و نگاه یک هنرمند بسیار مهم است».
او در ادامه با تأکید بر ضرورت ایجاد فضایی مخصوص برای ارائه و نگهداری آثار برومند گفت: «به نظر من ساخت یک موزه برای آثار خانم برومند و همینطور دیگر هنرمندانی که آثارشان به حال خود رها شده، ضرورت دارد».
هاشمینژاد با اشاره به عالمزاده شهردار کرمان که در جلسه حضور داشت خاطرنشان کرد: «آثار استاد امام، آثار استاد یزدانپناه و دیگر هنرمندان اکنون حالت بالقوه دارند، که اگر به نمایش در بیایند به حالت بالفعل درمیآیند و به ارزش تبدیل میشوند».
وی افزود: «این اتفاق میتواند ارزش افزودهی شهر را افزایش دهد و توسعهی شهری را ارتقاء بدهد. باید بگویم ما در فضایی که بتواند مخزنی برای آثار هنرمندانمان باشد و در کنار آن گالریهایی که برای عرضهی آثارشان وجود داشته باشد، کمبود جدی داریم».
شهرداری برای کمک به اعتلای هنر آماده است
در ادامهی مراسم، شهردار کرمان بر با تاکید بر جایگاه هنرمندان در شهر برای کمک به توسعهی متوازن گفت: «قطعا شهر هم مثل هر موجود زندهی دیگری در حال رشد و نمو است و فرهنگ و هنر نیز روح شهر است. صاحبان فرهنگوهنر به توسعهی متوازن شهر کمک میکنند و موجب رشد زیرساختهای هنری و فرهنگی شهر میشوند. بنابراین توجه به نخبگان فرهنگی و هنری، برای ما یک وظیفه است». مهران عالمزاده افزود: «آثاری که هنرمندان کرمانی در حوزههای مختلف تولید میکنند باید نگهداری شود. آنها گنجینه و سرمایهی فرهنگی یک شهر به حساب میآیند. شهرداریها که وظیفهی مدیریت فعالیتهای مربوط به حوزهی شهروندی را برعهده دارند، در حوزهی فرهنگی و اجتماعی چنین وظیفهای دارند».
عالمزاده گفت: «میتوانم بگویم ما این آمادگی را داریم که توجه خاصی به جایگاه هنرمندان داشته باشیم و زمینهایی را در اختیار هنرمندان بگذاریم، ولی قطعا در حال حاضر امکان سرمایهگذاری در این حوزه برایمان فراهم نیست. شاید در پروژههای سال 1400 شهرداری که بحث جشن 100 سالگی شهرداری کرمان مطرح است دنبال این فکر و ایده برویم که البته نیاز به همافزایی تمام دستگاههای استانی است. ولی تا آن موقع کسانی که تمایل دارند در کارهای عامالمنفعه حمایت مالی بکنند زمین و پروانه در اختیارشان قرار میگیرد».
وی همچنین خاطرنشان کرد:«حیفم میآید وقتی که میبینم آثار خانم برومند و دیگر هنرمندانمان در چه شرایطی نگهداری میشوند. اما در حد امکانات شهرداری کرمان، «در» حوزهی معاونت فرهنگی باز است و از هر ظرفیتی که بتوانیم برای اعتلای فرهنگ و هنر شهرمان استفاده میکنیم».
کار من سخنگویی نیست
پس از شهردار، حبیبه برومند که با اصرار مجری برنامه به جایگاه سخنرانی دعوت شد، گفت: «من نقاش هستم. کارم سخنگویی نیست. فقط میگویم که از همهی شما متشکرم».
مس کماکان به تعهد اجتماعیاش ادامه دهد
در ادامهی مراسم، مهدی محبیکرمانی مدیر موسسه فرهنگی مفرغ اظهار کرد: «خوشحالم که این جمع فرهیخته، 11 شب است که ما را همراهی میکند و شرمندهام که فضایی که برای برگزاری این مراسم داریم، کم است».
وی افزود: «خوشحالم که در این شهر طی سالهای گذشته نهادهای مدنی در حوزهی فرهنگ فعال شدند و شکل گرفتند که اتفاق خوب و بسیار مبارکی است و تنها استقبال و حمایت از چنین فعالیتها و مراسمهایی است که میتواند شرکتهای بزرگ و مجموعههایی که دارند از منابع این سرزمین بهرهبرداری میکنند را به سمت انجام تعهد مسئولیت اجتماعیشان نسبت به شهر کرمان و رشد متوازن در کل استان بکشاند».
محبیکرمانی تصریح کرد: «خوشبختانه این مسئولیت اجتماعی در مجموعهی مس به دلیل وجود مدیران فرهنگدوست در چند سال گذشته در این زمینه، بسیار قوی عمل کرد، و در این برنامهها خیلی همراهی کرده است؛ ولی ناچارم این را هم بگویم که اخیرا شرکت مس یک مقدار حمایتهایش را معطوف به یک محدودهی کوچکتر پیرامونی کرده است. امیدوارم که این یک استراتژی نباشد و در واقع شرایط خاصی ایجاد شده که چنین اتفاقی بیافتد و یا شاید مس متوجه شده که آنچنان که باید و شاید به مجموعهی پیرامونی خودش نرسیده است. اما جای این بحث و این توصیه وجود دارد، و امیدواریم مس کماکان مسئولیتهای اجتماعیاش را به صورت گستردهتری(استانی) که پیشتر انجام میداده، دنبال کند».
در این مراسم همچنین، مهندس بدایت همسر خانم برومند طی سخنان کوتاهی خاطرنشان کرد: «آقای لطیفکار در یادداشتی که برای بزرگداشت خانم برومند منتشر کرده بودند، در آخر گفته بودند که: « تقدیر از این هنرمند، قطعا تقدیر از یک فرد نیست؛ نوعی برانگیختن حس احترام به همهی هنرمندانی است که جامعه از وجود آنها بهره میبرد، و به سمت و سوی تعالی میرود». و این نکتة بسیار مهمی بود که ایشان گوشزد کردند. من هم میخواهم بگویم این شهر تعلق دارد به همهی قهرمانانی که بلکه با داشتن قلبی بزرگ قهرمان شدند، در هر گوشه و کنار این مملکت».
در این مراسم مجید رفعتی، اکبر خدادادی، حمید نیکنفس، مهدی محبیکرمانی و حسین سبزهصادقی به شعرخوانی پرداختند، و در انتهای مراسم با اهداء هدایایی از خانم برومند تقدیر به عمل آمد. /پ
نظر خود را بنویسید