محمد لطیفکار ـ دو سال پیش که موضوع تعیین یک روز به نام کرمان از سوی شورای شهر به صورت فراخوان مطرح شده بود، من در یادداشتی نوشتم دو نفر در ترقی و توسعهی کرمان نقش بیبدیلی داشتهاند؛ اولی گنجعلیخان حاکم کرمان بوده است که آثار باقی مانده از او هنوز در صدر میراث فرهنگی کرمان قرار دارند و دومی روانشاد مهندس علیرضا افضلیپور است که با تاسیس دانشگاه در کرمان توانست این شهر را در مدار جدیدی از پیشرفت علمی و فنی قرار دهد.
در یادداشت امروزم قصد ندارم این بحث را پی بگیرم، به ویژه آنکه سکهی این روز نهایتا به نام خواجو رقم خورد، و این ادامهی این بحث دیگر موضوعیت ندارد. اما از این بابت که امروز ششم فروردینماه زاد روز مهندس افضلیپور است میخواهم با اشاره به یک برجستگی و تواناییاش از او یادی بکنم، چون این مطلب نشان میدهد مهندس افضلیپور در چه فضا و اتمسفر دشواری دست به این اقدام زده است.
اوایلی که موضوع تاسیس دانشگاه در کرمان توسط او مطرح میشود، وزیر علوم وقت با ناباوری از انجام این کار، این پیشنهاد را یک شوخی خطرناک عنوان میکند! اما محمد صنعتی در کتاب خاطرات خود با عنوان «رهگذارعمر» از قول معتمدی استاندار وقت کرمان نقل میکند؛ در دیداری که به مناسبتی با هویدا نخست وزیر داشته است، هویدا که از موضوع پیشنهاد افضلیپور کم و بیش چیزهایی شنیده بوده از او (معتمدی) سوال میکند حالا موضوع دانشگاه کرمان چی است، و چطور است که من از این موضوع خبر ندارم؟ معتمدی میگوید: مرد آزاده و وطنپرستی در صدد است، فعلا تا شصت میلیون تومان صرف فراهم ساختن وسایل تحصیل فرزندان ساکن مناطق دور افتاده و عقب مانده کشورش نماید. چندی پیش او به من مراجعه کرد و منظور خود را اعلام نمود. من هم مراتب را گزارش دادم. ظاهرا موضوع به وزارت علوم ارجاع شده است، چون دکتر کاظمزاده (وزیرعلوم) دو روز پیش به من تلفن کرد، و معتقد بود پیشنهاد دهنده « شوخی خطرناکی» را عنوان کرده است!!
اما بعدها همه شاهد بودیم که ارادهی افضلیپور و همسرش فاخره صبا چگونه بر چنین فضایی غلبه کرد و دانشگاه ساخته شد. روحش شاد و یادش همواره گرامی باد. / الف
عکس: رحیم بنیاسد آزاد
نظر خود را بنویسید