گروه فرهنگوهنر ـ بلقیس سلیمانی نویسندهی نامور اهل کرمان در قالب یادداشتی برای «ایرانآنلاین» از کتابهایی گفته که خوانده و خودش از آن تاثیر گرفته و حالا پیشنهاد داده این روزها مطالعهی آن را جدی بگیریم. به گزارشفردایکرمان متن این یادداشت را در ادامه میخوانید:
«رمان چند جلدی «کلیدر» را وقتی هجده سالم بود خواندم، آنقدر تحت تأثیر آن قرار گرفتم که خودم هم قلم به دست گرفتم تا بنویسم.انگار کلیدر سرنوشت قوم خود من، در یکی از روستاهای کرمان را به تصویر کشیده بود.
ما هم در اقواممان فردی یاغی داشتیم که زندگیاش مشابه این رمان بود و کنجکاو شدم دربارهاش اطلاعات بیشتری کسب کنم. این کار را هم کردم و نتیجهاش داستانی 200صفحهای شد که گم شد و هیچگاه فرصتی برای انتشار نیافت. هر چند که در نهایت خلاصهای از آن در مجموعه داستان «پسری که مرا دوست داشت» با عنوان «خان و وزیر» روانهی بازار کتاب شد.
این رمان بلند دولت آبادی را میتوان به افرادی پیشنهاد داد که در زمره علاقهمندان جدی ادبیات هستند، کتابی که برای همنسلان من که به دنبال هویت ملی و قومیمان بودیم اهمیت بسیاری داشت. اما دو پیشنهاد دیگر از نویسندگان نسل اول ادبیات معاصرمان هم دارم که مناسب جوانانی است که خواهان قدم نهادن به عرصهی کتابخوانی هستند.
«سووشون» سیمین دانشور و «شازده احتجاب» هوشنگ گلشیری این دو کتاب هستند که در آنها هم با بحث هویت ملی روبهرو میشوید. هر چند که خواندن «سووشون» از جنبهی دیگری هم اهمیت دارد و آن این است که برای نخستین مرتبه با کتاب دانشور، نگاهی زنانه در ادبیات داستانی فارسی مطرح شد. با وجود آن که نسل امروز چندان به دنبال مباحثی چون هویت قومی و ملی نیستند اما شرایط خاصی که کشورمان در آن قرار گرفته ایجاب میکند که به آثاری از این دست توجه بیشتری شود. ایران در موقعیتی قرار گرفته که در طول تاریخ همواره مورد تاخت و تاز قدرتهای مختلف بوده است. از همین رو معتقدم برای ادامهی بقایمان نیاز داریم بدانیم که بوده و که هستیم و بیشک مطالعه میراث ادبیمان میتواند در این زمینه موثر باشد.
آثار ابوتراب خسروی هم از جمله آثاری است که خواندن آنها را به جوانان و بهویژه در ایام تعطیل توصیه میکنم، البته خودم از میان آثار او بیش از همه رمان «رود راوی» را توصیه میکنم.
داستان این رمان در بستری روایت میشود که طی این چهل سال به نوعی تجربه کردهایم و خسروی به ما کمک میکند تا درک بهتری از تجربیاتی که در این سالها به دست آوردهایم پیدا کنیم. این کتاب هم قادر است به نوعی ما را نسبت به هویتمان آگاه سازد.
داستان دربارهی فردی است که فرزند یکی از رهبران فرق مذهبی است، برای تحصیل عازم محلی غیر از زادگاهش میشود تا به اعضای فرقه مذهبی خود خدمت کند و ماجراهایی رخ میدهد که آن را میخوانید.
جالب است که این رمان به نوعی به افسانهها پهلو میزند. آخرین کتابی که بد نیست آن را بخوانید رمان «یاشماق» نوشته نادرساعی ور است، هر چند که نخستین رمان او به شمار میآید و اغلب فعالیتهای وی در حوزههای سینما و تئاتر است اما زبان و داستان خیلی خوبی دارد. شما در این رمان با ماجرای خانوادهای روبهرو میشوید که از جنگ برگشتهاند.
2237
چند پیشنهاد از بلقیس سلیمانی:
نظر خود را بنویسید