محمد لطیفکارـ کاروانسرای «حاج مهدی» در ضلع شرقی میدان ارگ، در داخل کوچهای که به بازار کرمان راه دارد، قرار گرفته است. امروز پنجشنبه ۲۲ شهریورماه بهلطف و با همراهی آقای حسین ودیعتی که باید او را از علاقهمندان دلسوز و فعال میراث فرهنگی کرمان دانست، توانستم این کاروانسرا را از نزدیک ببینم.
گوشهی اندکی از زیبایی خیره کنندهی این مکان را در تصویر میتوانید ملاحظه کنید. اما در کنار این زیبایی، حجم زشتی و تخریب این بنای تاریخی بهحدی است که اگر بگویم امیدی به حفظ این اثر باقی نمانده است، سخنی بهگزاف نگفتهام.
کرمان یک شهر تاریخی با اهمیت در جنوبشرق ایران است. یکی از نشانههای اهمیت این منطقه وجود بازار بزرگ و چهارده کاروانسرا در حاشیهی این مرکز مهم تجاری است. برای اینکه معلوم شود حجم داد و ستدها و رفتوآمدهای روزانه در گذشته بهچه میزان بوده است، باید این کاروانسراها را از نزدیک دید، و بهگذشتهی پرعظمت این ناحیه پی برد.
آنطور که استاد علی زنگیآبادی پژوهشگر فضای کالبدی شهر کرمان میگوید این کاروانسرا از نظر اهمیت بعد از کاروانسرای وکیل و کاروانسرای گلشن قرار دارد.
از اهمیت این بنا و روح فرهنگی آن همین بس که محسن جلالپور فعال و کارشناس اقتصادی که بهصورت خانوادگی از چهرههای خوشنام بازار کرمان بهشمار میآیند، چند ماه پیش، در روزنامه سازندگی، ستونی باعنوان «مکتب حاج مهدی» راهاندازی کرد، که گمان میکنم هنوز هم ادامه دارد. او در این سلسله یادداشتها که در مورد فرهنگ، روابط کسبوکار و اخلاق بازاریهای کرمان است، اشارهی زیبایی هم به روح و فضای این کاروانسرا دارد که حیفم میآید به این چند را ذکر نکنم.
رئیس سابق اتاق بازرگانی ایران از خاطرات آن روزهایش اینطور مینویسد:
« مرحوم پدرم که از اوایل دههی بیست هجری شمسی کار تجارت را شروع کرده بود، ابتدا در کاروانسرای هندوها حجره داشت، و بعد از چند سالی به کاروانسرای «حاج مهدی» نقل مکان کرد. حدود پنجاه سال هم در این کاروانسرا مشغول تجارت بود. نام کاروانسرای حاج مهدی به حاج مهدی نظریان برمیگردد که حدود هشتاد سال پیش این کاروانسرا را خریداری و بازسازی کرد و مدتی خود نیزدر آن به تجارت مشغول بود» .
جلالپور در ادامه قول میدهد که در آینده در بارهی کاروانسرای حاج مهدی مفصل بنویسد. نمیدانم او در سالهای اخیر، سری به این بنای پر رونق قدیمی بازار کرمان هم زده است یا نه؟ و چقدر از وضعیت آن با خبر است؟ اما کدهایی که جلالپور در مورد این بنا میدهد نشانگر آن است که روح بازار در حقیقت در همین بناها جاری و ساری بوده است. از این رو امیدوارم او به وعدهاش عمل کند و در بارهی این بنا شرح مفصل خود را بنویسد.
در این مجال، قصدم شرح و توضیح بیشتر در این باره نیست؛ صرفا دنبال این هستم که تلنگری به وجدان علاقهمندان به تاریخ و فرهنگ این دیار نواخته شود. آنطور که شنیدم این بنا ملک خصوصی است. بنابراین شایسته است اداره میراث فرهنگی و شهرداری، با همراهی فعالان و دوستداران آثار تاریخی و فرهنگی کرمان، دست بهکاری بزنند، با مالک محترم آن وارد گفتوگو بشوند و راهی برای حفظ بنا پیدا بکنند. آنقدر سکوت نکنند تا سقف و ستونهای این بنای ارزشمند فرو بریزد.
مجموعهی بازار کرمان، بهنظر من از نظر میراثی و فرهنگی، به یک «بازار موزه»ی بینظیر میماند، که حفظ آن از واجبات، و بلکه در چارچوب توجه به صنعت گردشگری، از اهم واجبات است.
ایکاش «شهرداری» و «میراث فرهنگی» با حمایت شورای شهر و هرسه با حمایت استانداری کرمان، برای حفظ، مرمت و مدیریت این محوطهی وسیع و معتبر فرهنگی و اقتصادی طرحی نو در اندازند. این بخش از بافت تاریخی کرمان، را باید چشم کرمان بدانیم، و به کاروانسراهایش باید به مثابه گنجهای پنهان بازار بنگریم.
وقتی وارد محوطه شدم از رنگ و رخسارهی محیط و حجم تخریب واقعا خجالت کشیدم؛ با خودم فکر کردم اگر یک گردشگر تصادفا و از روی کنجکاوی سری به اینجا بزند، در مورد ما چه قضاوت خواهد کرد؟
جان کلام اینکه، این بناها گنجهای پنهان سرزمین مادری ما هستند؛ اگر به این باور رسیدهایم که گذشته چراغ راه آینده است، پس قبول کنیم که اینها هم سرمایههای اجتماعی ما هستند و بکوشیم تا با گذشتهی فرهنگی شهرمان مهربانتر باشیم.
*به گزارش فردایکرمان این مطلب در شمارهی اخیر نشریه استقامت منتشر شده است.
2310
با گذشتهی کاروانسرای حاج مهدی مهربانتر باشیم؛
نظر خود را بنویسید