فردای کرمان – محمد لطیفکار: هرچند که خودم را مقید به رعایت پروتکلهای بهداشتی میدانم و در شش ماه گذشته هم سعی کردهام در مواجهه با معضل کرونا، رفتار جسورانه و خطرناکی از من سرنزند، اما دروغ چرا، گاهی که خیلی دلتنگ میشوم به برخی اماکن فرهنگی و گردشگری هم سر زدهام!
پیشتر که هنوز کرونا شیوع پیدا نکرده بود، تقریبا ماهی یکبار به باغ فتحآباد سر میزدم. در مواردی که فرصتی هم دست داده عکسهایی گرفته و به قدر وسعم چیزهایی نوشته و منتشر کردهام.
امروز شنبه هیجدهم مردادماه بعد از حدود شش ماه رفتم ببینم این باغ زیبا زیرسایهی کرونا چه حال و روزی یافته است؟ فعلا اما از حال و روز مجموعه چیزی نمینویسم. مجالی و حوصلهای دیگر میطلبد. از آن گذشته، بارها هم گفتهام و هیچ فایده نکرده است!
هرچند هوا بسیار دلانگیز بود، وقتی به ورودی باغ رسیدم و خودروهای پارک شده را دیدم، دلم گرفت. شمردم شش دستگاه بودند! این پارکینگ دستکم جای صد خودرو دارد. از اینکه مردم در این روز گرم و تعطیل تابستان به هواخوری نیامده بودند نه تعجب کردم و نه آرزو کردم که ایکاش آمده بودند. چون میدانم باعث و بانی شرایط فعلی کرونایی است که آرامآرام دارد هستی ما را به تاراج میبرد.
فکر کردم با این حساب چه امیدی هست که گردشگری بتواند زیر این ضربهی سهمگین کرونا دوام بیاورد؟ وقتی باغ فتحآباد که از جذابترین مکانهای گردشگری کرمان است، و با مرکز استان تنها چند کیلومتر فاصلهی دارد، این چنین تحت کرونا قرار میگیرد، لابد تکلیف جاهای دیگر معلوم است؟ در حالیکه هیچ کس نمیداند کرونا تا چند ماه یا حتی چند سال دیگر قرار است مهمان مردم دنیا باشد، واقعا مشاغل مرتبط با گردشگری زیرسایهی کرونا تا کی میتوانند دوام بیاورند؟ وضعیت قرمز گردشگری چیزی نیست که بشود سهل و ساده از کنار آن گذشت؛ اگر کرونا نرود!
*در بدو ورود به باغ، مجسمههایی که ماسک زده بودند، توجهم را جلب کردند. چه کار جالبی! چند عکس گرفتم برای نشان دادن حوصلهی باغ در این روزهای کرونایی!
نظر خود را بنویسید