فردای کرمان – پروین میرزاحسینی: کرونا همه چیز را در دنیا تحت تاثیر قرار داده و به همهی اقشار آسیبهایی وارد کرده اما تردیدی نیست که در تمام دنیا، فشار و آسیبی که بر کادر درمان و خانوادههای آنان وارد شده، بیشتر از سایر اقشار است.
«هر شغلی سختیهای خودش را دارد مخصوصاً پرستاری که به دلیل شببیداری و سختی کار نسبت به سایر شغلهای دیگر یکی از مشاغل سخت محسوب میشود اما هیچوقت فکر نمیکردم شرایط کار اینقدر سخت شود. کرونا خیلی شرایط کاری را سخت کرده، مخصوصاً در چند ماه اخیر که تعداد بیماران بیشتر، و شرایط هم سختتر شده است».
اینها را حدیث زرندی پرستار بخش عفونی بیمارستان افضلیپور میگوید. او حدود سه سال و سه ماه سابقهی کار دارد. دو سال ابتدایی کارش را در آیسییو جراحی گذرانده و بعد از آن به بخش عفونی منتقل شده و از روزهای ابتدایی شیوع کرونا در این بخش فعالیت داشته است.
خانم زرندی میگوید در هر شیفت کاری باید به 16 بیمار رسیدگی کند و آنقدر خسته میشود که حتی بعد از استراحت بین دو شیفت هم با خستگی به بیمارستان برمیگردد.
زندگی این روزهای پرستاران به کار، بیمارستان، خانه و خستگی زیاد محدود شده و از تفریح و استراحت خبری نیست.
مصاحبهی فردای کرمان با این پرستار بخش عفونی بیمارستان افضلیپور را در ادامه بخوانید.
خانم زرندی، چرا پرستاری را انتخاب کردید؟ به این رشته علاقه داشتید؟
خیر. خودم علاقه نداشتم و به خواست والدینم این رشته را در دانشگاه انتخاب کردم اما الان علاقهی خاصی به شغلم دارم و واقعاً پرستاری را دوست دارم.
هیچ وقت فکر میکردید در دورهی کاریتان با چنین شرایط سختی مواجه شوید؟
هر شغلی سختیهای خودش را دارد مخصوصاً پرستاری که به دلیل شببیداری و سختی کار نسبت به سایر شغلهای دیگر یکی از مشاغل سخت محسوب میشود اما هیچوقت فکر نمیکردم شرایط کار اینقدر سخت شود. کرونا خیلی شرایط کاری را سخت کرده، مخصوصاً در چند ماه اخیر که تعداد بیماران بیشتر شده و شرایط هم سختتر شده است.
وضعیت بخش عفونی در حال حاضر چگونه است و نسبت به روزهای اول چه تغییری کرده است؟
روزهای نخست شیوع بیماری کرونا تعداد بیماران بسیار کمتر بود اما ترس، دلهره و استرس ما بیشتر بود، الان نسبت به قبل استرسمان کمتر شده ولی تعداد بیماران بیشتر شده، فشار کاری بیشتر است و ساعات کار اضافه شده است. از نظر روحی پرستاران ابتدای شیوع بیماری انرژی زیادی داشتند ولی الان همه خستهاند، گاهی مجبوریم شیفتهای طولانی کار کنیم و اضافه بمانیم. در شیفت کاری هم آنقدر خسته میشویم که استراحت بین دو شیفت، خستگی را از تنمان بیرون نمیکند و وقتی به بیمارستان برمیگردیم هنوز خستگی را احساس میکنیم.
در طول ساعاتی که شیفت هستید به چند بیمار باید رسیدگی کنید؟
بخش عفونی 32 تخت دارد اما به دلیل کمبود نیرو فقط دو پرستار در بخش حضور دارند و هر پرستار باید به 16 بیمار رسیدگی کند و اگر بیماری بدحال باشد بیشتر وقتمان صرف آن بیمار میشود و از رسیدگی کامل به سایر بیماران درمیمانیم، در حالی که بیماران هم هر کدام خواستهای دارند و باید به آنها رسیدگی شود.
شرایط کاری چه تاثیری روی زندگی شما گذاشته است؟
زندگی ما این روزها فقط به کار، بیمارستان، خانه و خستگی زیاد محدود شده. نه استراحتی داریم و نه تفریحی.
خودتان هم به کرونا مبتلا شدید؟
بله. مرداد ماه مبتلا شدم. علائم بیماری در من سر درد و ضعف و بیحالی بود، طوری که نمیتوانستم روی پاهایم بایستم. این حالت تا چند ماه بعد از اینکه مرخصی استعلاجیام تمام شد در من وجود داشت و هنگام کار در بیمارستان گاهی آنقدر دچار ضعف و بیحالی میشدم که مجبور بودم روی صندلی بنشینم.
بعد از بیماری شما در خانه کسی به کرونا مبتلا شد؟
نه خوشبختانه کسی به بیماری دچار نشد.
تلخترین خاطرهای که در این مدت داشتید چه بوده؟
ما هر روز باید ساعت ۷:۱۵ سر کار حاضر شویم اما این روزها به دلیل حجم بالای کار سعی میکنم صبح، ساعت ششونیم بیمارستان باشم. یک روز که مثل همیشه صبح زود به بیمارستان رفته بودم و داروها را آماده کرده بودم تا به بیماران رسیدگی کنم، یک بیمار جوان که فکر میکنم حدود ۳۰ سال سن داشت و حالش هم بسیار مساعد بود ناگهان بدحال شد و ما از لحظهی شروع کار تا ظهر که شیفتمان تمام شد درگیر رسیدگی به او بودیم اما حال بد بیمار ادامه پیدا کرد و مجبور شدیم او را به آیسییو منتقل کنیم و متاسفانه جان خود را از دست داد.
هیچ وقت در این ماهها به این فکر کردید که کارتان را رها کنید.
خیر. اوایل که کرونا شیوع پیدا کرده بود، مادرم بسیار اصرار داشت به بیمارستان نروم و کارم را کنار بگذارم اما هرگز راضی به این کار نشدم. تعداد زیادی از پرستاران کارشان را رها کردند اما من با وجود اینکه مادرم خیلی نگران بود و فکر میکرد برای من اتفاقی میافتد حاضر نشدم این کار را انجام دهم. شاید پرستاری را دوست نداشتم و انتخاب خودم نبود اما الان که به این کار مشغول شدم، کارم را خیلی دوست دارم. همیشه دوست داشتم شغلی داشته باشم که به مردم خدمت کنم و کاری برای آنها انجام دهم و الان این کار را با عشق انجام میدهم و برای همین دوست ندارم آن را رها کنم.
چه چیز این روزها بیشتر شما را آزار میدهد؟
خستگی و ساعات کار زیاد، پرستاران و کادر درمان را آزار میدهد اما وقتی میبینیم مردم به توصیهها توجهی ندارند و در مراسمات شرکت میکنند یا مهمانی و دورهمی برگزار میکنند باعث میشود این خستگی را بیشتر احساس کنیم. الان شرایط به گونهای است که افراد، خانوادگی مبتلا میشوند و خانوادگی در بیمارستان بستری هستند. با وجود اینکه شش بخش عفونی در بیمارستان افضلیپور راهاندازی شده اما گاهی یک تخت خالی هم نداریم تا بیمار را بستر کنیم و مجبوریم بیماران را به خانه بفرستیم و یا تخت اکسترا (فوقالعاده) در گوشهای از بخش برپا کنیم.
با بیماران که صحبت میکنید اکثرا کجا دچار شدهاند؟
اکثرا در مهمانیها و یا مسافرت به کرونا مبتلا شدهاند.
وقتی کرونا تمام شود اولین کاری که میکنید چیست؟
دوست دارم به مسافرت بروم./پ
نظر خود را بنویسید