فردایکرمان ـ اسما پورزنگیآبادی: سرمای چند هفته پیش، موجب شد پروندهی ساماندهی کارتنخوابها و معتادان رها شده، این بار روی میز استاندار کرمان گشوده شود.
دکتر زینیوند فرمان داد که شهرداری کرمان سریعا برای اسکان این افراد، گرمخانه راهاندازی کند و چند روز پس از این فرمان هم، خبر رسید که سه گرمخانهی جدید راهاندازی میشود.
مصطفی محمدی، فعال اجتماعی و یکی از کارشناسان باتجربه که حدود 10 سال در کمپ ترک اعتیاد ماده 16 حضور داشته؛ اگرچه ورود مسئولی در مقام استاندار به مسئلهی کارتنخوابی را یک اتفاق بسیار خوب میداند اما نگران است که در همچنان بر پاشنهی سابق بچرخد و همه چیز خلاصه شود در تدارک یک فضای فیزیکی و اجرای ناقص یک فرایند و عنوان «ساماندهی» دادن به آن.
او در این گفتوگو، ضمن هشدار نسبت به اینکه هیچ نشانهای از کاهش کارتنخوابی در کرمان نیست و روند افزایشی است؛ از دستاندرکاران میخواهد تا بهصورت حرفهای و تخصصی، به این موضوع ورود کنند پیش از آنکه بیش از این دیر شود.
محمدی دارای مدرک فوقلیسانس در رشتهی روانشناسی و در حال حاضر، مسئول فنی مرکز مثبت زندگی است. گفتوگو با او را در ادامه میخوانید.
بهتازگی و در پی ورود استاندار به مسئلهی کارتنخوابی در کرمان، شهرداری موظف به راهاندازی چند گرمخانهی جدید شده است. با توجه به اینکه پیش از این هم، چنین تجربهای در کرمان داشتیم، لطفا بفرمایید این شیوه چهقدر میتواند در ساماندهی موثر باشد؟ گرمخانههای شهرداری چه مزایا و چه معایبی دارند؟
از مهمترین مزایای وجود گرمخانهها، این است که کارتنخوابها و معتادان متجاهر محلی برای اسکان موقت پیدا میکنند بهویژه در روزهای سرد سال و یکسری خدمات بهداشتی نیز دریافت میکنند از جمله اینکه میتوانند حمام بروند. وقتی گرمخانه نبود، این افراد در مناطق مختلف مثلا در پارک مطهری یا دیگر پارکها پراکنده بودند. اینکه مکانی باشد تا اسکان دائم یا موقت داده شوند خیلی خوب است اما موضوع مهم این است که ساماندهی اصولی صورت نمیگیرد. پیش از این، در گرمخانههای شهرداری، نیروهای متخصص که خدمات بهداشتی و درمانی به این افراد بدهند حضور نداشتند و فقط یک نگهبان بود که ورود و خروجشان را کنترل میکرد؛ البته اغلب این افراد، روزها در سطح شهر و پاتوقها بودند و فقط برای خواب به گرمخانه میآمدند و خیلیها هم نمیآمدند چون اغلبشان به زندگی کارتنخوابی بیشتر علاقهمند هستند. اگر هم فضای گرمخانه برایشان سخت باشد، تن نمیدهند. نوع برخورد با این افراد خیلی مهم است. کارتنخوابها کسانی هستند که از طرف خانوادهها و جامعه طرد شدهاند، عدهای به چشم مجرم نگاهشان میکنند و عدهای آنها را آسیبزای اجتماعی میدانند و عدهای هم از سر ترحم و دلسوزی، به آنها صدقه میدهند. در صورتی که این افراد دچار بیماریها و اختلالاتی هستند که نیاز به درمانهای تخصصی دارند ولی شهرداری فقط آنها را جمعآوری و به گرمخانه منتقل میکرد و حتی غربالگری هم نمیشدند و دیدیم که در گرمخانهی واقع در محلهی سرآسیاب، وضعیت طوری شد که مردم محله، با آن کنار نیامدند و آنجا را تعطیل کردند و اینها، نتیجهی کمکاری شهرداری بود. برای اینکه این افراد آسیبدیده ساماندهی شوند، باید از عمق وجود شرایطی که دارند درک شود، کرامت انسانی آنها باید حفظ شود و نباید سرزنش و سرکوب بشوند. متاسفانه اما، جامعه نگاه خوبی به این افراد ندارد و مسئولان هم وقتی قصد دارند به وضعشان رسیدگی کنند نگاهشان از بالا به پایین است. انگشتزنی، اتهامزنی و تحقیر این افراد بهوفور اتفاق میافتد در حالیکه این افراد را باید اینطور دید که بنا به شرایط فرهنگی و اجتماعی و خانوادگی و... به این وضعیت دچار شدهاند و جای سرزنش و سرکوب ندارد.
نهادی مثل شهرداری که هزینه میکند و گرمخانه راهاندازی میکند هم نگاه بالا به پایین و نادرستی به این افراد دارد؟
شهرداری تا حدودی نگاهش را تغییر داده ولی مهم این است کسانی که باید با این افراد کار کنند و به آنها خدمات بدهند چه تخصصی دارند و آیا با مقولاتی چون آسیب اجتماعی و اعتیاد آشنایی کافی دارند؟ چهقدر شناخت از زندگی این افراد دارند و چهطور با آنها رفتار میکنند؟ آیا ترور شخصیتی در محیط گرمخانه صورت میگیرد؟ به هر حال این افراد بیمار هستند. هم اعتیاد دارند و هم بیماری رفتاری دارند. یکی از مهمترین و موثرترین اقدامات در امر ساماندهی و پیشگیری از آسیب این افراد نوع رفتاری است که با آنها داریم.
باید مددکار و مسئول و روانشناس در مراکز حضور داشته و رفتاری متناسب با وضعیت این آسیبدیدگان اجتماعی داشته باشند که متاسفانه تاکنون، چنین شرایطی فراهم نبوده است.
پس شما منتقد این هستید گرمخانههایی که شهرداری تاکنون راهاندازی کرده ساختاری مناسب نداشته و صرفا یک فضای فیزیکی برای اسکان این افراد بوده است. درست میگویم؟
ساختاری تخصصی که بتواند به فرایند ساماندهی کارتنخوابها کمک کند نداشتهاند.
حالا لطفا بفرمایید گرمخانهی استاندارد که هم کرامت انسانی این افراد در آن حفظ شود، هم از آسیب بیشتر جلوگیری و آنها را به سمت بهبود نیز هدایت کند چه ویژگیهایی دارد؟
اجازه دهید از تجربهی هفت، هشت سالهی خودم که در کمپ اجباری ترک اعتیاد بودم بگویم؛ شهرداری یا دیگر ارگانها برای نوروز یا ایام خاص سال، طرح جمعآوری کارتنخوابها و معتادان متجاهر را اجرا و این افراد را از سطح شهر جمعآوری کرده و به کمپ میآورند. در کمپ یکسری غربالگریها صورت میگیرد و کسانی که شرایط لازم را دارند پذیرش و بقیه عودت داده میشوند و به سطح شهر برمیگردند.
حالا اگر شهرداری که این همه هزینه و گرمخانه راهاندازی میکند، یک تیم متخصص تعیین کند و از بدو ورود به گرمخانه، افراد را از نظر بیماریهای جسمی و روانی و وضعیت بهداشت و خانوادگی غربال کند؛ بسیار میتواند موثرتر باشد. برخی از کارتنخوابها واقعا مصرفکننده نیستند، بلکه متکدیاند و جایی برای اسکان ندارند. وقتی وضعیت این افراد بهطور دقیق مشخص و متناسب با وضعیت هر فرد خدمات ارائه شود، اگر طرحی برای درمان باشد نیز، بهراحتی از بین همین افراد، میتوانند کسانی را به سمت درمان ببرند. یا در بحث بیماریهایی مثل اچآیوی و هپاتیت، وقتی افراد در بدو ورود به مرکز غربالگری شوند، کسانی که مبتلا به این بیماریها باشند شناسایی شده و تحت درمان قرار میگیرند. زمانی که مرکز بهداشت بخواهد وضعیت مبتلایان را پیگیری کند، تیم تسهیلگر مجبور نمیشود مدام در پاتوقها و کمپها دنبال آنها بگردد. این شیوهی ساماندهی، از لحاظ کاهش آسیبها و بیماریها و حتی مسائلی مثل جلوگیری از بزهکاریهای خرد هم بسیار میتواند موثر باشد.
وقتی گرمخانهها راهاندازی میشود، حتما یکسری مقررات و دستورالعملهای قانونی وجود دارد که طبق آن باید غربالگری و خدماترسانی انجام شود ولی در عمل میبینیم که این اتفاق نمیافتد و ساماندهی، شکل صوری مییابد. فکر میکنید دلیل این، چیست؟
هنوز همبستگیای که لازم است در بین متولیان مختلف مشاهده نمیشود و تا زمانی همه همدل نشوند و پای کار نیایند هیچ اتفاقی نمیافتد. در جلسات، همه خوب حرف میزنند ولی وقت عمل که میرسد، هرکدام دیگری را مسئول و مقصر میداند. تا وقتی این مشکلات حل نشود، مشکلی هم از جامعه حل نخواهد شد. گاهی اوقات از کمبود بودجه و عدم تعریف بودجه نیز صحبت میشود.
استاندار کرمان مدتی پیش به موضوع کارتنخوابی ورود کرد و دستور داد که اقداماتی از جمله راهاندازی گرمخانه صورت گیرد. چهقدر خوشبین هستید که ورود استاندار بتواند ساماندهی اصولی و اساسی در این حوزه را رقم بزند؟
ورود استاندار محترم به این حوزه اتفاق بسیار خوبی است. در چند سال اخیر، چندین استاندار آمده و رفتهاند اما ایشان اولین کسی است که ورود جدی به مسئلهی کارتنخوابی کرده است. برخی استانداران دیگر هم اقداماتی انجام میدادند ولی نه به این شکل که آقای دکتر زینیوند آن را اولویت گذاشته است. اگر واقعا و تا زمان حل کامل مشکل، همین حمایت را داشته باشند، خیلی کمک بزرگی به کرمان کردهاند.
اما تا جایی که اطلاعرسانی شده، ایشان تنها فرمانی برای راهاندازی گرمخانه صادر کردهاند در حالی که شما اشاره کردید عدم همبستگی بین نهادهای مسئول یک مانع جدی برای حل مشکل است. فکر نمیکنید نیاز است استاندار نقش خود را فراتر از فرمان راهاندازی گرمخانه در این خصوص ایفا کند؟
بله. تقاضای ما از ایشان این است که ساماندهی کارتنخوابها در حد حرف نباشد و عملگرایانه اقدام کنند. اگر قرار باشد در حد طرح و صحبت باشد و جلسه برگزار و امروز و فردا کنند و یا چند فضای فیزیکی در نظر بگیرند که کارتنخوابها در آن مستقر شوند، دردی از جامعه دوا نمیکند؛ نتیجه میشود اینکه فرد یکی، دو روز در گرمخانه میماند و به این نتیجه میرسد که پاتوق مصرفی خودش خیلی لذتبخشتر از حضور در این مکان است پس برمیگردد. وقتی در گرمخانه، افراد متخصص در رشتههای مختلف مرتبط نباشند، هزینهای بیفایده شده و کار ناقص میماند و مجدد به نقطهی اول برمیگردیم. از استاندار محترم میخواهیم کارگروهی تخصصی با ریاست خودشان و حضور همهی دستگاههای متولی و خیریهها و کسانی که در این زمینه فعالیت دارند تشکیل دهند و کاری اساسی را در این زمینه شروع کنند. متاسفانه باید بگویم که پدیدهی کارتنخوابی اصلا کاهشی نیست و ما وقتی به پاتوقها میرویم میبینیم الان افرادی از سن نوجوانی نیز به این مکانها میآیند.
مثلا چند سالگی؟
چیزی که من خودم مشاهده میکنم نوجوانان ده، دوازده ساله است. این را هم که میگویم مستند است و عکس و فیلم از آن دارم و ادعایی واهی نیست.
دختر نوجوان هم در پاتوقها حضور دارد؟
بله. هم دختر و هم پسر. در پاتوقها زنانی باردار هم مشاهده میشوند و یا نوزادانی که معتاد هستند که مادرشان میخواهند از طریق آنها، تکدیگری و درآمدزایی کند. آسیبها و خطرات زیادی در این پاتوقها وجود دارد.
پاتوقها بیشتر کجا هستند؟
بیشتر در مکانهایی مثل میدان بیرمآباد، بین شهرک صنعتی و خیابان شهیدان محمدی، بین مسجد صاحبالزمان و خیابان سرباز، اللهآباد، و شیشهگر هستند.
در بافت تاریخی بیشتر کجا حضور دارند؟
یک زمانی در بازار قلعهمحمود بودند که بسته شد. در میدان ارگ هم قبلا میرفتند که الان نمیتوانند آنجا پاتوق کنند. در کوچههای بازار مظفری شنیدم پاتوقی وجود دارد ولی خودم تا حالا آنجا نرفتم. حتی در منطقههای یک و دو هم کارتنخوابی وجود دارد. مثلا انتهای بلوار شیراز یک باغ پسته وجود دارد که پاتوق شده است. هر منطقهی شهری کرمان الان پاتوق کارتنخوابی مخصوص به خود را دارد. در مکانهایی مثل سرآسیاب و اللهآباد اما بهدلیل موقعیتی که دارند بهوفور بیشتر است.
کارتنخوابهای کرمان بیشتر چه افرادی هستند؟
اغلب آنها تحصیلکردهی دانشگاه هستند یا مهارتهایی در حد استادی دارند. مثلا یک استاد معرقکار اهل یکی از شهرستانهای کرمان را در پاتوقها شناسایی کردهایم یا کسی که رتبهی تکرقمی کنکور دانشگاه را داشته است. کارتنخوابها دو گروه هستند: یا افرادی مهاجرند که از استانهای دیگر مثل کردستان، کرمانشاه یا تبریز برای کار آمدهاند و جایی برای اقامت ندارند و کارتنخواب شدهاند یا کسانی که بهخاطر ابتلا به اعتیاد، از خانه و خانواده، طرد شدهاند.
آماری وجود دارد که در حال حاضر، چند کارتنخواب در کرمان داریم؟
آمارهایی که دستگاههای مختلف میدهند یا خیریهها میدهند متفاوت است چون حضور کارتنخوابها متغیر است. برخیشان با خانواده زندگی میکنند و فقط برای مصرف به پاتوق میآیند. بنابراین گاهی محاسبه میشوند و گاهی نه. اینکه بدانیم چه تعداد کارتنخواب داریم هم میتواند بخشی از آن فعالیت تخصصی در حوزهی ساماندهی باشد.
خود شما چه آماری از کارتنخوابها دارید؟
براساس تجربهای که ما داریم تا سال 98 در شهر کرمان 250 متجاهر واقعی داشتیم. باید بین متجاهر واقعی، فرد طردشده یا پاتوقنشین تفاوت بگذاریم. برخی اما آمار 500 نفری ارائه میکنند. تعداد دقیق هنوز مشخص نیست. / الف
نظر خود را بنویسید