گروه فرهنگوهنر – دکتر یدالله آقاعباسی، عصر روز یکشنبه 29 مهرماه، در جمع دانشجویان دانشکده فنی دانشگاه شهید باهنر کرمان، پیرامون موضوع «تعزیه و نمایش ایرانی» با تاکید بر اینکه امروز دیگر تعزیه به شکل اولیهی خودش وجود ندارد، اظهار کرد: «تعزیه امروز دیگر به شکل اولیهی آن وجود ندارد، مگر در دهات و مناطق دورافتاده که مردم هنوز صداقت و صمیمیت دارند وگرنه الان دیگر تعزیه شده صنعت پولدربیار! این تعزیهای که برایش جشنواره میگیرند دیگر آن تعزیهای که مردم با اخلاص و با اعتقاد در آن شرکت میکردند، نیست».
به گزارش خبرنگار فردایکرمان، وی در اینباره توضیح داد: «تعزیه از همان زمانی که به اوج خود رسید، از اوج سقوط کرد، که این اتفاق در زمان قاجار شروع شد و در دوران پهلوی هم ادامه پیدا کرد. در واقع تعزیه قبل از اینکه رضا شاه جلویش را بگیرد از بین رفته بود! خودش، خودش را از بین برد. من معتقدم وقتی شما برای یک هنری پول خرج کردید، رانت هم پیدا میشود. الان هم وضعیت همین است، وقتی شما میبینید نمایشی کار میشود آن هم با مبلغهای میلیاردی، معلوم است که پشتشان به یک پشتیبانی گرم است وگرنه یک دانشجو، یک کارگر و مردم عادی که نمیتواند بلیط 300 هزار تومانی بخرد! تعزیه هم در اواخر دورهی قاجار وضعیت خوبی نداشت. تعزیه آن زمان متکی بود به شاه. تا جایی که جواهرات سلطنتی و پارچههای سلطنتی را از خزانهها میآورند در تکیه دولت و چلچراغ میآویختند و تعزیه را با شکوه اجرا میکردند. خب، چشم و همچشمیها هم شروع شد، بین تعزیهخوانها دعوا و کشمکش به وجود آمد و برخی به برخی دیگر اجازه نمیدادند که کار کنند. فسادها نمایان شدند و رشوهها گرفته شدند. درواقع همین گرفتاریهایی که در تئاتر داریم، قبلا هم در تعزیه داشتیم. الان هم همین پشت سر یکدیگر حرفزدنها را داریم. بنابراین تعزیه خودش، به وسیله آدمهایی از بین رفت که آدمهای خیلی دلسوزی نبودند؛ اینطور نبود که کسی جلویشان را بگیرد. فقط میشد تعزیه را در دهات و جاهای دورافتاده پیدا کرد وگرنه در شهرها حالت بدی پیدا کرده بود».
این کارگردان تئاتر افزود: «به هرحال بعد از قاجار، تعزیه کمکم در شهرها فراموش شد و اولین بار در دوره جدید، گروهی از روشنفکران ایرانی تئاتر تعزیه را ساختند و به جشن هنر شیراز آوردند و دوباره آن را احیاء کردند. امروز هم دارد تلاشهای زیادی برای احیای تعزیه صورت میگیرد و جشنواره برایشان برگزار میشود ولی وقتی یک چیزی از مبنا از بین برود، دیگر به شکل اولیهی آن احیاء نمیشود. امروز تعزیه با این بلندگوها و اکوها و سر و صداهای در سالنها دیگر تعزیه نیست. درواقع سالن اصلا جای تعزیه نیست!».
او اضافه کرد:«وقتی قرار است یک چیزی کار شود، باید با قدرت کار شود. الان هم اگر گروهها خوب کار کنند تاثیرگذارند. باید از تعزیه برای «ساختن» استفاده کرد. که البته بسیاری نیز از فنون آن استفاده کردند و آن را در بین مردم همگانی کردند. اما تعزیه اگر بخواهد بماند، باید در نمایش ایرانی ما جریان پیدا کند. ولی متاسفانه ما کم کار میکنیم. گروه تعزیهخوانان مخلص ما اگرچه هنوز هم هستند، اما الان تعداد آنان دارد کم میشود. خود تعزیهخوانها باید بدانند چطور کار کنند و فقط به خاطر پول کار نکنند. فقط هم تعزیه به این شکل در نیامده، در مورد مداحیها هم همینطور است، الان به شکلهای ناجوری درآمدهاند و تبدیل به صنعت شدهاند».
این مترجم آثار نمایشی در بخش دیگری از سخنان خود در مورد وضعیت تکیهها نیز اظهار کرد: «تکیهها از قدیم درواقع خانقاههایی بودند که مردم در آنجا جمع میشدند شعر میخواندند و قصه میگفتند. از دوره صفویه به بعد کمکم به تکیههایی تبدیل شدند که تماشاخانهای بود برای مردم در تماشای تعزیه. بدین صورت که دور تا دور تکیه غرفه است و تماشاگران مینشینند و تماشا میکنند و نمایش هم در وسط روی سکو اجرا میشود. اکنون در کرمان هم تکیه مدیرالملک را داریم که تقریبا به شکل خود باقی مانده است. تکیه صفه عزاخانه هم در بازار مظفری است، اما اغلب این تکیهها را، به خصوص در دوران اخیر تغییر دادهاند؛ یعنی مثلا میخواستند درستشان کنند، ولی درواقع از آن شکل اصلی خودشان خارجشان کردند و تبدیلشان کردند به فضاها و معماریهای عجیب و غریب و اضافه کردنِ الحاقاتی که تکیه را از اصل خود خارج کردهاند، در حالی که تکیهها فضاهای خیلی سادهای بودند».
وی اما خاطرنشان کرد: «باید تعزیه را به صورت موزهای حفظ کرد و آن را در جشنوارههای جهانی ارائه کرد؛ باید از این طریق نشان داد که تعزیه درواقع چگونه بوده است. همانطور که چینیها و ژاپنیها نمایشهای خود را به همین صورت حفظ کردند، البته این دیگر آن تعزیهای که همه در آن مشارکت میکنند نیست ولی خب، موزهای هست که نشان بدهیم چقدر قدرتمند است. این گنجینهای است که تئاتریها هم باید نسبت به آن آگاه باشند و آن را حفظ کنند. هنوز هم اگر خیمهشببازیها و نمایشهای روحوضی که دیگر از بین رفتهاند، دوباره زنده شوند و خوب هم کار شوند تماشاچیهای خود را دارند. این ما هستیم که باید به این قضیه ارزش بدهیم!».
گفتنی است، آقاعباسی در این نشست که با همت کانون فرهنگ و ادب دانشکده فنی و مهندسی دانشگاه شهید باهنر کرمان ترتیب داده شده بود، در ایراد سخنرانی خود، چکیدهای از تاریخ تعزیه قبل از اسلام و آیینها و اشکال مختلف این آیینها را نیز در جمع حاضرین و دانشجویان بیان کرد. وی گفت: «در مورد آیینهای تعزیه تا قبل از اسلام اطلاعات دقیقی وجود ندارد اما بسیاری از آیینهای عزاداری و رسومات آن، ذرهذره به صورت سینه به سینه تا زمانهای بعدتر منتقل شدند. تا زمانی که در یک لحظهی خاص تاریخی به هم رسیدند؛ یعنی در زمان صفویه».
وی در این خصوص گفت: «قبل از دوران صفویه تمام اعمال عزاداری به شکل مراسم آیینی اجرا میشدند؛ اما درواقع از زمان صفویه بود که تبدیل شدند به یک نمایش آیینی؛ بدینمعنی که از آن زمان بود که اعمال عزاداری شکل نمایشی به خود گرفتند که میشد تماشایشان کرد؛ و این اتفاق به تدریج در دوران زندیه به تکامل رسید تا اینکه سرانجام در عصر قاجار به اوج خود رسید».
نظر خود را بنویسید