ستاره آیینروشن ـ مدتی پیش فرصتی دست داد تا با محمدرضا علیزاده؛ مدیرکل فرهنگ شمال استان کرمان گفتوگویی داشته باشم. در قالب پرسشهایی از او، گزارشی از وضعیت فعلی نشریات استان ارایه شد که در ادامه میخوانید:
*آقای علیزاده! وضعیت فعلی مطبوعات محلی استان را از نظر کمی و کیفی و کمی چگونه ارزیابی میکنید؟
در استان کرمان از لحاظ آماری؛ براساس آخرین اطلاعاتی که ما در سامانهی جامع رسانهای کشور داریم حدود 332 نشریه وجود دارد که دارای مجوز هستند. ممکن است تعدادی مجوز هم صادر شده و هنوز پروانهی فعالیت نگرفته باشند. از این تعداد، 9 روزنامه، 109 هفتهنامه، 43 دو هفتهنامه، 47 ماهنامه، پنج دو ماهنامه، 23 فصلنامه، 10 دو فصلنامه و 76 پایگاه اطلاعرسانی داریم. این آمار البته تغییر میکند چون هیات نظارت الان منظم تشکیل جلسه میدهد و مجوزها را صادر میکند و از آن طرف هم، اعمال ماده 16 را داریم و نشریاتی که منظم منتشر نمیشوند لغو مجوز میشود. آمار بین 330 تا 340 رسانه متغیر است. در استان هم خانه مطبوعات در شمال داریم و هم در جنوب؛ و هم اداره فرهنگ و ارشاد؛ ولی در سامانه فعلا این آمار تجمیع است و آنچه که گفتم مربوط به کل استان است.
قطبهای رسانهای استان هم که بیشترین مطبوعات و نشریات را دارند؛ در رتبهی اول شهر کرمان و بعد شهرستانهای جنوبی استان و سیرجان قرار دارد که هرکدام هم ویژگی خاص خود را دارند. همچنین میشود گفت در اکثر شهرستانهای استان نشریات محلی را داریم بهجز یکی، دو شهرستان که ندارند ولی تقاضا دادند و در حال پیگیری هستیم. شاید برخی بگویند این 330 نشریه کجایند و چرا آن را نمیبینیم؟ اول اینکه بخشی از این آمار مربوط به پایگاههای اینترنتی اطلاعرسانی است و بخشی هم در شهرستانها منتشر میشوند. اکثر نشریات به نوعی فعال هستند و حالا اینکه از لحاظ کمی و کیفی وضعیت چگونه است قابل تحلیل و بررسی است.
**در این تعداد نشریه و پایگاه اینترنتی، چند نفر اشتغال دارند؟ منظورم شغل پایدار است.
برای ارایهی آمار اشتغال پایدار معیارها و ملاکهایی وجود دارد که یکی از آنها، بیمهی افراد است. ممکن است افرادی بهصوت پارهوقت با مطبوعات همکاری داشته باشند ولی بیمهشدگان تامین اجتماعی ما در رسانههای استان در حال حاضر220 نفر هستند. بر این اساس، 220 تا 250 نفر بهصورت مستمر مرتبط با کار نشریات هستند. براساس تعداد نشریات اگر بخواهیم محاسبه کنیم و برای هر نشریه دو نفر هم در نظر بگیریم، میرسیم به این عدد که 700 نفر در مطبوعات استان مشغول هستند ولی اینطور نیست و افراد زیادی پارهوقت فعالیت مطبوعاتی میکنند.
**اگر بخواهیم یک ارزیابی از فعالیت رسانههای محلی در یک دهه و یا چند دههی اخیر در استان داشته باشیم؛ دوران اوج مربوط به چه دورانی است؟
من معتقدم مطبوعات محلی استان یک روند صعودی را طی کردهاند.
**از لحاظ کمیت یا کیفیت؟
از نظر کمیت ما رو به صعود بودهایم و کرمان معمولا جزو پنج استان اول کشور از نظر تعداد رسانههای محلی است و جایگاه ویژهای در کشور دارد. از لحاظ کیفی؛ ما در دههی 70 نشریاتی بسیار مطرح در استان داشتیم البته آن زمان، تعداد نشریات اندک بود و برخی که حرفهای کار میکردند، مردم بهشدت آن را دنبال میکردند. من اکنون معتقدم از لحاظ کیفی هم کماکان ما نسبت به همان دهه، وضعیت خوبی داریم و تعداد نشریات کیفی ما نسبت به دههی 70 که نشریاتی شاخص داشتیم رو به رشد و افزایش است اما این اشکال وجود دارد که به نسبت کل نشریات، وضعیت رضایتبخشی شاید نداشته باشیم؛ وقتی 330 رسانه داریم انتظار داریم از نظر فعالیت حرفهای در سطح بالایی باشند. خود مطبوعات در حوزهی آموزش باید تلاش و خود را بروز کنند تا سطح کیفی ارتقا یابد. در مجموع بگویم که تعداد نشریات کیفی ما الان کم نیستند اما بهنسبت کل، نیاز به ارتقای کیفیت داریم. در این دوره ما روزنامهای داریم که خاستگاه آن استان اما سراسری دارد کار میکند.
قبلا هم روزنامهی سراسری داشتیم اما فقط عنوان سراسری داشت ولی از ویژگیهای این دوره وجود همین روزنامهی سراسری است؛ از همان ابتدا هم که این دوستان پیگیر مجوز روزنامه «پیامما» بودند ما تاکید داشتیم ماهیت کرمانی خود را حفظ کنند. چون نشریات وقتی در سطح ملی قرار میگیرند نه استان را میبینند و نه در استان دیده میشود؛ این مسئله، کماکان تقاضای ما هست. پراکندگی نشریات، روزنامه سراسری و تعداد نشریات کیفی جزو شاخصهای دورهی فعلی است که در دورههای قبلی کمتر بوده است.
**خیلی افراد به آمار بالای مجوزها انتقاد دارند و تاکید میکنند باید یک سرانهی مشخص تعریف و براساس آن مجوز صادر شود. وزارت فرهنگ با چه انگیزهای مدام مجوز صادر میکند؟
قانون این اجازه را نداده که چنین سرانهای را تعریف کنیم و اگر این اتفاق بیفتد در واقع راه را برای ورود کسانی که میتوانند و قصد دارند فعالیت کنند بستهایم؛ کسانی که ممکن است حرفهای هم کار کنند که اتفاقا در این سالها نیز چنین وضعیتی را داشتیم و کسانی آمدهاند که فعالیت حرفهای و خوب داشتهاند. قرار باشد باب را ببندیم امثال این نشریات را نخواهیم داشت. برخی هم که مجوز میگیرند و توانایی کافی ندارند خود به خود در این چرخه حذف میشوند؛ اعمال ماده 16 نسبت به لغو مجوز نشریاتی که انتشار منظم ندارند اقدام میکند از طرفی، وقتی مجوز به امید یارانهی دولت میگیرند نمیتوانند در عرصهی رقابت باقی بمانند و بقای آنها به این بستگی دارد که کیفی و حرفهایتر کار کنند. اگرچه
نسبت به پرداخت یارانه به مطبوعات نقد وجود دارد اما نمیشود آن را حذف کرد بلکه باید هدفمند شود. با تصمیم خوبی که معاونت محترم مطبوعاتی وزارت ارشاد گرفته؛ اکنون وقتی مجوز نشریهای صادر میشود تا سه سال یارانه به آن تعلق نمیگیرد و دیگر کسی بهامید یارانه نمیتواند مجوز بگیرد. اگر در این سه سال دوام آورد و تیم حرفهای تشکیل داد مورد حمایت وزارت ارشاد قرار میگیرد در حالیکه قبلا این سه سال، شش ماه بود. قانونی نداریم ممانعت کنیم ولی چرخه بهگونهای است که نشریات ضعیف حذف میشوند. برخی هم انتقاد میکنند که در این دو، سه سال اخیر چرا این همه مجوز صادر شده؟ باید بگویم که
در همین مدت دو، سه سال، آمار نشریات استان بین 250 تا 350 مجوز متغیر بوده و از این مرز عبور نکرده است چون یکسری نشریات غیرحرفهای حذف شده و خود به خود یک پالایش صورت گرفته است. اگر اینطور نبود و روند طبیعی طی میشد، شاید الان بیش از 500 مجوز در استان داشتیم.
**چه عواملی باعث شده که این همه متقاضی برای نشریه در استان کرمان وجود داشته باشد و به گفتهی خودتان جزو پنج استان برتر کشور در این زمینه باشیم؟
کرمان پهناورترین استان کشور است و 23 شهرستان دارد.
**اما پرجمعیتترین استان نیستیم.
بله. درست است اما همانطور اشاره کردم 23 شهرستان داریم و مثلا یک شهرستان 30 هزار نفری داریم که مجوز خواسته؛ اینگونه اتفاقاتی افتاده است. این پراکندگی باعث شده مناطق متعددی متقاضی باشند و مجوز هم صادر شده است. ضمن اینکه پیشینهی مطبوعاتی استان هم قوی است و افراد و نشریات شاخصی در استان وجود داشته؛ مثلا «استقامت» یا «بیداری» را داریم و پیشکسوتان زیادی هم در حوزهی کار مطبوعاتی داریم. به نظر من این آمار و تقاضا برای فعالیت رسانهای، یکی از شاخصهای فرهنگی بودن استان است. از طرفی استان ویژگیهای دیگری هم دارد. شخصیتهای فرهنگی و سیاسی مطرحی همیشه در کشور داشتهایم و برخی از فعالیتهای مطبوعاتی درحوزهی فرهنگی و برخی سیاسی و اجتماعی است. وجود این شخصیتها کمک کرده در استان نشریاتی داشته باشیم که تریبون افراد مختلف با دیدگاههای مختلف در استان بودهاند.
*آقای علیزاده! برای ساماندهی بازار مطبوعات، خیلی از افراد به قدرت ماده 16 دل بستهاند ولی به نظر میرسد وزارت ارشاد در اینباره طبق انتظار عمل نمیکند و برخی معتقدند وزارت ارشاد بهدلیل تبعاتی که برخی از این لغو مجوزها ممکن است داشته باشد دست به عصا حرکت میکند. نظر شما چیست؟
عرض کردم که اگر آمار این دو، سه سال را با آمار گذشته مقایسه کنید به این نتیجه میرسید که ما باید الان 500 مجوز در استان داشته باشیم ولی تعداد مجوزها 330 فقره است و این یعنی ماده 16 اعمال شده و فعال است. سال گذشته، در استان کرمان، نزدیک 40 نشریه در یک مقطعی براساس اعلام وصولی که صورت گرفته بود لغو مجوز شدند.
ولی فشارها هم بر وزارت ارشاد وجود دارد؛ بعد از اعمال ماده 16، برخی نشریات پیگیر احیای مجوز خود هستند و ما هم البته این را بد نمیدانیم چون تلنگری خورده و متوجه شده که ماده 16 جدی است. خیلی از نشریات را هم داشتیم که وقتی دیدند ماده 16 جدی است تقاضای تعلیق کردند؛ برخی هم پس از اعمال ماده 16، نتیجه را پذیرفتند. اما تجربه نشان داده نشریاتی که اعمال ماده 16 میشوند اغلب توانایی مدیریت نشریه را نداشتند؛ حالا یا به دلیل مسائل و مشکلات اقتصادی یا کمبود نیروی انسانی و یا هر دلیل دیگری. وزارت ارشاد در این زمینه تحت فشار است ولی در حوزهی مطبوعات تصمیم با هیات نظارت است که قوه قضاییه و مجلس و دیگر دستگاهها هم عضو آن هستند.
**با التهابات اقتصادی و مشکلاتی که در بازار کاغذ پیش آمد و افزایش زیاد هزینههای چاپ؛ برخی از روزنامهنگاران معتقدند از دورهی مشروطه تاکنون بدترین دوران را داشتیم. دولت با این وضعیت چه میخواهد بکند؟
در بحث مطبوعات این واقعیت وجود دارد که برای چاپ یک رسانهی مکتوب کاغذ یکی از ارکان مهم است و کاغذ هم تابع وضعیت اقتصادی و بازار است. حالا که ناگهان التهابات شدیدی ایجاد شد، کاغذ هم بهعنوان یک کالای خاص دور از این التهابات نماند و این، برای نشریات مشکلات زیادی ایجاد کرد. از طرفی نشریات ما به آگهیهای دولتی و غیردولتی وابستگی دارند و در فضای ملتهب اقتصادی آگهی کاهش پیدا کرد و در واقع، فشار چند جانبه به مطبوعات وارد شد. حالا اینکه از دوران مشروطه چنین وضعیتی نبوده قابل بررسی است. ولی این دوره هم گذراست. مطبوعاتی که دارای حداقل بنیه و ساختار قوی بودند، در این دوره که بحران ایجاد شد توانستهاند خود را حفظ کنند و توانایی نشریات ما در این سختیها مشخص شد. دولت هم بیکار ننشسته، شخص وزیر محترم و دولت پیگیر حل مشکلات هستند. این هم یک دوره از دورههای مختلف مطبوعات است که با سربلندی از آن بیرون خواهیم رفت. امیدوارم به دورانی برسیم که مطبوعات ما دیگر چنین مشکلاتی نداشته باشند و دغدغهای جز کار حرفهای نداشته باشند.
نظر خود را بنویسید