فردایکرمان ـ اسما پورزنگیآبادی: همزمان با قوّت گرفتنِ احتمال ساخت روگذر در سهراهی شرفآباد کرمان، نگرانی برخی از کارشناسان نیز شدت گرفته است.
آنطور که ایرانمنش رئیس کمیسیون عمران شورای شهر هفتۀ گذشته در صحن علنی شورا توضیح داد، این هفته تکلیف این سهراهی مشخص میشود و رای اکثریت هم بر ساختِ پلی است که در زمان شهرداری عالمزاده و فعالیت شورای پنجم کلنگزنی شد ولی ادامه نیافت.
دکتر رضا ناصری، معمار و مدرس دانشگاه که در سالهای پیش، اشتباه بودنِ زیرگذرسازی در آزادی و پلسازی در باغملی را نیز هشدار داده بود؛ در این گفتوگو، در پاسخ به پرسشهایم، توضیح میدهد که روگذرسازی در سهراهی شرفآباد نیز کاری بیفایده است و با این اقدام، تنها منابع شهر است که هدر داده میشود. او میگوید: «رقم ساخت این روگذر، برای بودجۀ نحیف شهرداری کرمان و این همه کار که در شهر بر زمین مانده، بسیار مبلغ مهم و درشتی است. چیزی هم به کرمان اضافه نمیکند».
خواندن این گفتوگو را به تصمیمسازان، تصمیمگیران و شهروندان کرمانی که پول عوارض و شهرشان در دست شهرداری امانت است پیشنهاد میکنم.
آقای دکتر، چند سالی است که شهرداری در سهراهی شرفآباد بر سر دوراهی مانده که چه باید بکند اما اکنون، نشانههایی وجود دارد که احتمال ساخت روگذر در این نقطه را قوت بخشیده است. شورا و شهرداری میگویند که از کارشناسان نظرخواهی کردهاند و نظر اکثریت بر ساخت این پل است. شما اما از مخالفان این اقدام هستید. چرا نباید در سهراهی شرفآباد روگذر ساخته شود؟
در این سوالی که پرسیدید، بهجز سهراه شرفآباد، چند نکته وجود دارد از جمله اینکه شهرداری بر سر دوراهی قرار گرفته، اساسا اینکه چنین نقطهای در شهر تبدیل به یک مسئله میشود و اینکه از کارشناسان نظرخواهی میشود و اکثر کارشناسان موافقند که روگذر ساخته شود؛ که میتوان دربارۀ همۀ این مسائل صحبت کرد. اما دربارۀ اصل پرسشتان و اینکه چرا با ساختن روگذر مخالفم؛ باید بگویم که دلیل آن کاملا روشن است. چون احداث چنین سازهای هیچ فایدهای ندارد. از نظر شهرشناختی، کرمانِ بدون این روگذر و با این روگذر خیلی فرقی با هم ندارند؛ به جز اینکه میزان زیادی از انرژی مدیریتی و بودجهای بسیار عظیم در انجام این کار اشتباه اتلاف میشود. رقم ساخت این روگذر، برای بودجۀ نحیف شهرداری کرمان و این همه کار که در شهر بر زمین مانده، بسیار مبلغ مهم و درشتی است. چیزی هم به کرمان اضافه نمیکند. از منظر شهرشناختی، شهر لایههای مختلفی دارد و این روگذر، برای شهریّت کرمان آوردهای ندارد. از جنبۀ ترافیک هم اگر به آن نگاه کنیم و حملونقل و عبور و مرور را تنها به تسریع حرکت خودروی شخصی تقلیل دهیم؛ در همین حالت هم، این روگذر فایدهای ندارد.
براساس چه دلایلی میگویید فایده ندارد؟ الان یک سهراهی در شهر داریم که در ساعاتی از روز، صفی از خودروها پشت چراغ آن ایستادهاند در حالی که انتظار کاربران این است در چنین معبری بدون توقف و روان حرکت کنند. چه دلایلی دارید که میگویید روگذر مشکل را حل نمیکند؟
دلایل کافی را کسانی باید بیاورند که میخواهند چنین بودجهای را در این نقطه هزینه کنند و روگذر بسازند که به نظر بنده، مدافعان روگذرسازی چنین دلایلی در اختیار ندارند. میگویید صف طولانی از خودرو پشت چراغ راهنما متوقف میشود؛ اول که باید اثبات شود این صف طولانی چهقدر است؟ اعداد و ارقامی اگر وجود دارد، اعلام کنند؛ براساس شواهد که چنین چیزی درست نیست. موضوع بعدی اینکه اساسا در حوزۀ ترافیک، مسئله، حذف چراغ و این صفها نیست بلکه چیزی که ما به آن نیاز داریم: ارتقای کیفیت حملونقل و جابهجایی در کرمان است. باید ابتدا روشن کنیم هدف اصلی ما از این نوع اقدامات چیست؟ هدف اصلی باید ارتقای کیفیت زندگی و زیستپذیر شدن شهر کرمان باشد که یکی از مولفههای آن، حملونقل و جابهجایی است و هدف، باید ارتقای کیفیت این مولفه باشد و اقداماتی انجام دهیم که حملونقل تسریع و ایمن و ارزان شود. اگر منظورتان از سوالی که پرسیدید این است که در این سهراهی، وقفهای در حرکت خودروها وجود دارد که با روگذر حل میشود؛ باید بگویم این وقفه مهم نیست بلکه باید از این منظر به موضوع بپردازیم: وقتی از مبدا حرکت میکنید، بین مبدا تا مقصد زمانی طول میکشد؛ اگر بتوانیم با روگذر این زمان را کاهش دهیم، پس، توانستهایم یکی از مولفههای ترافیک را ارتقا دهیم. این هم، از طریق مطالعات «مبدا ـ مقصد» حاصل میشود. اینکه در این نقطه صف خودرو تشکیل میشود، یک حرف عرفی است اما کسانی که میخواهند اینجا پل بسازند باید ثابت کنند که مثلا رانندگانی که در شرفآباد هستند، اگر این روگذر ساخته میشود، چند دقیقه از زمان سفرشان کاهش مییابد. بنده معتقدم این اتفاق با روگذر نمیافتد.
چهطور؟
با ساخت روگذر، تنها اتفاقی که میافتد این است که زمان تاخیر، از این نقطه، به چهارراهها و تقاطعهای اطراف منتقل میشود. کسی که از شرفآباد میآید، با یک سرعتی از روگذر عبور کرده و وارد بلوار جهاد میشود که تعدادی بسیار زیادی ورودی کوچهها و چهارراه در طول آن وجود دارد. این روگذر، ترافیک سهراهی شرفآباد را به چراغ راهنمای بعدی در بلوار جهاد منتقل میکند؛ مشابه همان اتفاقی که در خیابان استقلال بعد از ساخت زیرگذر آزادی رخ داد. موضوع بعدی اینکه با ساخت روگذر، سرعت حرکت خودرو بالا میرود؛ این خودروها بیوقفه، از سهراهی وارد بلوار جهاد میشوند که آنجا یک حیات اجتماعی و منازل مسکونی و مغازههای متعدد و گذر پیاده وجود دارد و ایمنی را تهدید کرده و کیفیت این حیات اجتماعی را بهشدت کاهش میدهد. برای تصمیمگیری دربارۀ ساخت روگذر نیاز به مطالعات مبدا ـ مقصد است که نشان دهد روگذر این زمان را کاهش میدهد که من معتقدم اصلا چنین مطالعاتی انجام نشده و بشود هم؛ چنین نتیجهای از آن حاصل نخواهد شد که در سهراهی شرفآباد پل بسازیم! در تمام دنیا، این پروژهها را فقط در صورتی میسازند که مطالعات مبدا ـ مقصد نشان دهد «عدد قابلتوجهی در زمان صرفهجویی میشود». ما کلا چنین مطالعاتی را حذف کردهایم و اصلا سراغ آن نمیرویم.
شما در ذکر دلایلتان، بیشتر به مسیری اشاره کردید که از شرفآباد به جهاد میرسد و میگویید که حرکت سریع و مستمر خودروها این محدوده را از حیات اجتماعی ساقط میکند. اما یکی از مسیرها در سهراهی شرفآباد، شرقی ـ غربی است که الان در ساعات اوج ترافیک، تردد در آن روان نیست. روگذر برای تسهیل عبور و مرور در این جهت از مسیر سودی ندارد؟
خدمتتان عرض کردم؛ فرض کنید اینجا چراغ قرمز حذف میشود و رانندگان بدون توقف به مسیر ادامه میدهند. اگر زمان توقف در این ترافیک را مثلا یکی، دو دقیقه فرض کنیم که آن هم تنها در ساعات کوتاهی از شبانهروز اتفاق میافتد و رانندهای دو بار پشت این چراغ بماند؛ با ساخت روگذر، در زمان تردد راننده دو دقیقه صرفهجویی میشود. حالا فرضا این راننده به میدان مشتاق یا خیابان کاظمی برای دریافت خدماتی میرود. در این صورت، در ترافیک مسیرهای چهارراه طهماسبآباد و کاظمی و ... این زمان از او پس گرفته میشود و در کل، فرقی برایش ندارد. نکتۀ اصلی این است که وقتی شهر عرصۀ تاختوتاز خودروها میشود، هرچه بیشتر این کار ادامه پیدا کند، نهایتا حرکت خودرو در شهر کُند میشود؛ چون تعداد خودرو و استفاده از آن بیشتر و بیشتر میشود. همه از این شریانی که تقاطع شرفآباد واقع شده، استفاده میکنند تا برای دریافت خدماتی به مرکز اصلی شهر برسند. این معبر، مثل انباری خودروهای سواری عمل میکند برای مرکز شهر؛ جایی که جای پارک ندارید، جایی که پشت چراغ شش، هفت بار باید بایستید، جایی که عابران پیاده در اثر تصادف کشته میشوند. مشکل اصلی ترافیک کرمان دو هزار هکتار ترافیک ساکن در بافت میانی شهر است؛ یعنی در خیابانهای خواجو و شریعتی و کاظمی و ارگ و ... که در ساعاتی از شبانهروز بسیار حرکت کند است و جابهجایی انجام نمیشود. با این وضعیت، هرچه در پیرامون پل بسازند، یک انباری برای این بافت میانی ایجاد میکنند. تاکید میکنم ساخت روگذر هیچ فایدهای برای ارتقای کیفیت حملونقل در کرمان ندارد. ضمن اینکه این ذهنیت غلط که زیرگذر و روگذر بدل از چراغ قرمز است را هم باید کنار بگذاریم که هرجا چراغ بود را با روگذر جابهجا کنیم؛ اصلا چنین تعریفی در شهرسازی و ساختهای ترافیکی نداریم و روگذر و زیرگذر به این قصد ساخته نمیشود. برخلاف آنچه که در کرمان تصور میشود، چراغ قرمز در شهر یک نعمت بزرگ است اما جاهای زیادی آن را حذف کردهایم و حالا با بحرانهای آن روبهرو هستیم. ما در شهر مشکل ترافیک داریم؛ اولین گام این است که سوال را درست بپرسیم تا به پاسخ درستی برسیم. اندیشمندان بزرگی که در کار فلسفۀ تحقیق و پژوهش هستند بسیار بر درست پرسیدن سوال تاکید دارند و میگویند درست پرسیدن سوال، 90 درصدِ یافتن پاسخ است! در کرمان اما سوالهای غلط میپرسیم و پاسخهای بسیار اشتباهی از آن میگیریم. هدف این است که کیفیت زندگی در کرمان ارتقا پیدا کند که یکی از مولفههای آن حملونقل و جابهجایی است که کیفیت آن باید ارتقا پیدا کند. باید بپرسیم برای این منظور، چه راههایی وجود دارد و کجا هزینه کنیم تا نتیجۀ بهینه و حداکثری به دست بیاوریم. آفت شهر کرمان بخشینگری است که در نتیجۀ آن مسئله اینطور طرح میشود: اینجا چراغ قرمز است با 500، 600 میلیارد تومان آن را حذف کنیم. میدانید پولی که صرف این پل میشود، عوارض چه تعداد آدم در این شهر است که به سختی آن را بهدست میآورند و به شهرداری میپردازند؟ میدانید با این پول چه کارهای عظیم مفیدی میتوانیم در شهر انجام بدهیم؟ درصد زیادی از جمعیت شهر کرمان در کوچه و خیابانها و شهرکهای خاکی زندگی میکنند و با کمی باران و برف نمیتوانند جابهجا شوند. کی میخواهیم این مشکلات را حل کنیم؟ چرا مدام بودجهها را باید صرف کارهای بیفایده بکنیم؟ همچنان تاکید میکنم که سوال درست در سهراهی شرفآباد این نیست که یک چراغ قرمز داریم؛ پل بسازیم که حذف شود. سوال درست این است که چه کنیم کیفیت حملونقل و جابهجایی در کرمان ارتقا پیدا کند.
مدافعان روگذرسازی در سهراهی شرفآباد میگویند در رینگ شهر نباید توقف داشته باشیم و خودروها روان و بیوقفه باید حرکت کنند و این تقاطع در رینگ شهر است، باید چراغش حذف شود. نهتنها این سهراهی بلکه نقاط دیگری هم وجود دارد که برای پلسازی در آن برنامه دارند. شما به کسانی که از این منظر ساخت پل در سهراهی شرفآباد را توجیه میکنند چه پاسخی دارید؟
یک معبر وجود دارد که به آن رینگ پیرامون شهر میگویند؛ پس با این تعریف، به این تقسیمبندی میرسیم: قسمتی بهنام «هستۀ اصلی» و محدودهای اطراف شهر بهنام «منطقۀ پیرامونی» داریم و این معبر رینگ پیرامونی شهر است. اما توجهتان را به این نکته جلب میکنم: وقتی چنین تعریفی از رینگ شهر داریم، بخش زیادی از شهر اعم از شهرک افضلیپور، شهرک لاله، ساختمانهایی که دادگستری ساخته، بلوار امام حسن(ع)، شهرک الغدیر و دیگر شهرکهای حوالی فرودگاه، حتی هتلپارس، شهرک مطهری، اللهآباد، ترمینال جدید، ابوذر جنوبی و مساحت و جمعیت بسیار عظیمی را پیرامونی حساب میکنیم! کجا این رینگ پیرامون شهر است؟ این چه خطکشی و تعریفی است که از رینگ شهر دادهاند؟ این معبر، یک شریان و خیابانی است که درون شهر حرکت میکند. من اصلا با عنوان رینگ پیرامونی موافق نیستم. اینجا یک شریانی درجه یک داریم؛ یعنی معبری که جابهجایی با سرعت نسبتا بالا در آن اولویت دارد و شخصیت آن این است که مثلا ماشینها با سرعت 70 تا 90 کیلومتر در آن تردد کنند و اولویت در آن با جابهجایی است؛ برخلاف دیگر معابر که اولویت با دسترسی است. میگویند در چنین معبری نباید توقف وجود داشته باشد؛ درست، اما هزار چیز دیگر هم نباید وجود داشته باشد! مثلا ورودی و خروجیهای چنین معبری باید محدود باشند. خروجی و ورودیهای غیرهمسطح به این معبر، باید 2.5 کیلومتری یکبار و همسطح هم دو کیلومتری یکبار باشد. ورودی و خروجی به چنین معبری نیز با رمپهای ایمنِ افزایش و کاهش سرعت کنترل شود. اطراف چنین معبری نباید حیات اجتماعی مثل مغازه و خانۀ مسکونی وجود داشته باشد. حالا بیایید از این منظر به این معبر نگاه کنیم. کمی جلوتر از سهراهی شرفآباد، مصالحفروشیهایی وجود دارد که وانت و کامیونها، هر 10،15 متری یکبار، عمود بر مسیر وارد معبر اصلی میشوند، درِ پارکینگ خانهها به آن باز میشود، روگذر سیدی که تمام میشود، کنار همین معبر، میبینید مردم ایستادند و دارند میوه میخرند و ... پس، حیات اجتماعی بسیار پررونقی در آن وجود دارد. این معبر را با اتوبان همت در تهران مقایسه کنید. اگر در این معبر اولویت باید با جابهجایی باشد، پس این همه خلف شخصیت چیست؟ یعنی در این معبر، از همۀ آیتمهایی که باید باشد، فقط همین یک مسئلۀ غیرهمسطحسازی باقی مانده که میخواهند انجامش بدهند؟ در چنین معبری، تقاطع غیرهمسطح استاندارد این است که دو کیلومتر فاصله داشته باشد؛ اما نزدیک به سهراهی شرفآباد و در فاصلۀ اندکی از آن، روگذر کوثر و روگذر انتهای خیابان خورشید را داریم. رمپهای این روگذری که میخواهند بسازند، با پل بعدی تداخل پیدا میکند و همۀ اینها ناامنی در تردد به وجود میآورد. پس ببینید، به دلایل مختلف میتوانید به عبث بودن ساخت روگذر در این نقطه پی ببرید. در حالی که اگر سوال درست بپرسیم، ممکن است حتی به این نتیجه برسیم که رفوژ میانی ادامه پیدا کرده و اینجا اصلا سهراهی نداشته باشیم. این را مثال زدم و تایید و ردّ آن نیاز به مطالعات دارد.
برای دفاع از چنین پروژههایی اغلب هم به طرحهای بالادستی ارجاع داده میشود. میگویند در طرح تفصیلی روگذرسازی در سهراهی شرفآباد آمده است. شما منتقد طرحهای بالادستی کرمان هم هستید. در پاسخ به این افراد چه دلایلی دارید؟
در طرح جامع کرمان این روگذر وجود ندارد، در طرح جامع حملونقل و ترافیک کرمان وجود ندارد، در طرح تفصیلی کرمان که نقشههای آن در سایت شفافیت شهرداری هست؛ تنها یک ترسیم شماتیک از آن وجود دارد که نمیتوان به استناد آن، در این نقطه پل بسازیم.
چرا؟
زمانی که قرارداد تهیۀ طرح تفصیلی کرمان را میبستند، هندسۀ معابر را از قرارداد خارج کردند چون هزینۀ قرارداد را بسیار بالا میبرد؛ بنابراین مطالعات و طراحی و ترسیم هندسی معابر شهر از آن حذف شده است. رسیدن به چنین روگذری در این نقطه و دیگر نقاط نیازمند مطالعات ترافیکی مبدا ـ مقصد و ترددشماری و آمارگیری دارد که هزینههای بسیار بالایی دارد و از قرارداد طرح تفصیلی خارج شده است. شرکتهایی که طرح تفصیلی کرمان را نوشتند هزینهای دریافت نکردند که بخواهند مطالعاتی انجام بدهند و بگویند اینجا روگذر نیاز است! تنها ترسیمی شماتیک انجام شده و این روگذر در دو قطعه از نقشههای طرحهای تفصیلی کرمان آمده است؛ در قطعۀ شرقی، به یک صورتی روگذر ترسیم شده است، در بخش غربی، روگذر به شکل دیگری ترسیم شده است. اگر این طرح برای سهراهی شرفآباد قابل استناد است که نباید چنین تناقضاتی داشته باشد. این را هم بگویم که متاسفانه، طرح تفصیلی کرمان پُر است از این نوع تناقضاتِ مربوط به هندسۀ معابر. چرا که مشاور مطالعاتی انجام نداده تا هندسۀ معابر را طراحی کند. پس، این طرح برای چنین تصمیماتی قابل استناد نیست. علاوه بر این، اساسا ما شهر کرمان را با طرح اداره نمیکنیم! یکی از شهرداران گذشتۀ کرمان به معاون وزیر راه و شهرسازی گفته که سه تا از تقاطعهای غیرهمسطح کرمان در طرح جامع نیستند و بعد گفته که باید در طرح گنجانده شوند! این، مدیریت شهر با طرحهای بالادستی است؟ طرحهای بالادستی موجود است. بررسی کنید و ببینید چند مورد از پلها و زیرگذری که ساخته شده در آن آمده است؟ اگر شهر با برنامه و طرح اداره میشود؛ پس چرا اولویتهای طرح جامع ترافیک که مواردی از جمله پایانههای درونشهری، خطوط حملونقل انبوهبر، احداث و تکمیل شبکۀ دوچرخه و ... است، اجرا نشده؟ نباید خودمان را گول بزنیم. در کرمان داریم سُرنا را از سر گشادش میزنیم در حالی که ابتدا باید ببینیم مشکل چیست؟ بعد پرسشهای درست طرح کنیم و پاسخهای مناسب را بیابیم، بعد آن را مطالعه و امکانسنجی کنیم، شرکت مشاور بگیریم که آن را طراحی کند و بعد پیمانکاری انتخاب کنیم تا آن را اجرا کنیم. در کرمان مدیران ارشد شهر با یک پیمانکار توافق میکنند که 10 تا پل بسازند. بعد میگویند حالا کجا بسازیم؟ چند تا را میسازند و بعد میمانند که چه باید بکنند؟ ...
یکی دیگر از دلایلی که مدافعان ساخت روگذر در سهراهی شرفآباد ذکر میکنند، حادثهخیز بودن این نقطه است. این هم نمیتواند غیرهمسطحسازی را توجیه کند؟
ابدا. به دلیل اینکه اطراف معابر آنجا حیات اجتماعی وجود دارد، توقف و سکته در حرکت ترافیکی که با وجود چراغ راهنما اتفاق میافتد؛ مفید و مثبت است و اگر سرعت خودرو را بالا ببریم و حرکت را مداوم کنیم؛ ایمنی عابرپیاده و حیات اجتماعی اطراف محدوده به خطر میافتد.
اما الان برخورد خودروهای سواری عبوری هم در این سهراهی زیاد اتفاق میافتد.
بله، اما دلیل اصلی این نیست که اینجا سهراهی است. در دنیا میلیونها سهراهی وجود دارد. در شهر کرمان هم سهراه و چهارراههای زیادی داریم ولی چهطور میشود که یک سهراهی در اینجا خطرناک میشود؟ مگر همه خطرناک هستند؟ باید از خودمان بپرسیم چرا وضعیت این سهراهی اینطور شده؟ که به نظر بنده، دو، سه دلیل دارد؛ ولی دلیل اصلی این است که در طراحی هندسۀ این سهراه، تمام اولویتهای دیگر از جمله ایمنی را رها کرده و فقط سعی کردیم سطح سرویس و دبی عبوری از آن را حداکثری کنیم. نتیجه شده یک سهراهی عریض که نظم کافی در آن برقرار نیست و میبینیم پشت چراغ قرمز، هشت، 9 ماشین کنار هم ایستادهاند. این سهراه باید اصلاح هندسی و ایمنی در طراحی آن لحاظ شود. یکی دیگر از مشکلات آن، روشنایی است که باید ارتقا داده شود، باید علائم اخطاردهنده و هشداردهنده افزایش داده شود، آشکارکنندههای لبههای معبر و جدارهها برجسته شود، الان آنجا اصلا خطکشی وجود ندارد، باید خطکشیهای ترافیکی دقیق و واضح و خط عابر پیاده ترسیم شود. نیاز است جدارههای آنجا مرئی و آشکار شده و حریم سهراه بسته شود. همۀ این راهکارها در علم ترافیک و شهرسازی وجود دارد که کمک میکند تمرکز راننده بر دیگر خودروها بیشتر و در نتیجه، کمتر دچار خطا شود. برای افزایش سطح ایمنی در این نقطه، راههای بسیار زیادی وجود دارد که مختصری از آن را گفتم. چرا میخواهند با چند صد میلیارد روگذر بسازند؟ میتوانند آن را به یک کارشناس درجه یک بسپارند، اصلاحاتی را انجام دهند و بازخوردی بگیرند و اگر نشد، سراغ راهحلهای بعدی بروند؛ این بهتر است تا اینکه مدام وقت تلف کنند و بعد هم تصمیم اشتباهی مثل ساخت روگذر بگیرند. این اقدامات راهحل ترافیک کرمان نیست و کیفیت زندگی را بالا نمیبرد و حملونقل و جابهجایی را تسهیل نمیکند. این همه کار در کرمان بر زمین مانده؛ تا چه زمانی میخواهیم با تکرار این سیکل اشتباه، منابع را تلف کنیم؟ هیچ شهری با جمعیت کمتر از یک میلیون نفر در دنیا مسئلۀ ترافیک ندارد که کرمان اینطور با آن درگیر شده است؛ باید به این مسائل فکر کنیم. چهطور کرمان را اینچنین در بحران ترافیک غرق کردیم و 20 سال است عمدۀ منابع را به ترافیک میدهیم ولی همچنان معضل اول کرمان است! بس است دیگر. راهی که رفتهایم غلط بوده که از آن نتیجۀ مطلوب نمیگیریم. دیگر چیزی هم از شهر نمانده است.
آنطور که رئیس کمیسیون عمران شورای شهر اعلام کرده، قرار است این هفته تصمیم نهایی را بگیرند و ظاهرا اکثریت نظرشان با روگذرسازی است. شما با این توضیحات، معتقدید این، کاری اشتباه است. آقای شعرباف در نشست خبری اعلام کرد که گروهی از متخصصان از دانشگاه تهران آمده و پروژههای ترافیکی کرمان را بررسی کرده و نظر آنها هم بر روگذرسازی در سهراهی است. با این شرایط، چهقدر احتمال میدهید که این پل ساخته شود؟
سوال من این است: چه چیزی باعث میشود که به سمت چنین تصمیمات غلطی بغلتیم؟ مجموعهای از اشتباهات کوچک است که منتج به اشتباه چند صد میلیاردی میشود. یک مسئله زدن سرنا از سر گشاد است که آن را توضیح دادم. مسئلۀ دوم اینکه شورا وقتی که در ساخت روگذر تردید دارد، برای رفع آن، راه درستی انتخاب نکرده است. میگویند از کارشناسان نظرخواهی کردهاند ولی این کارشناسان که مستقل نیستند! و معلوم است از دل چنین نظرخواهیهایی، نمیتوان به نظر واقعی دست یافت. مسائل در شهر، چند بُعدی هستند و نباید آن را تقلیل دهیم. ساخت روگذر در سهراهی شرفآباد یک مسئلۀ جامعهشناختی و بعد شهرشناختی و بعد مسئلهای شهرسازی است و کار در این سطوح باید بررسی شود. کارشناس ترافیک ابزار دست شهرساز است و محل ورودش اینجا نیست که میآییم او را طرف گفتوگو قرار میدهیم. باید تخصصها و رشتهها و حدود و ثغور وظایفشان و مرزهای آن را بشناسیم. موضوع بعدی اینکه ما با یک شرکت مشاور در کرمان کار کردیم و مثلا زیرگذر آزادی را مطالعه کرده و عدد و آمار داده و گفته این زیرگذر را بسازید به نفع است؛ آن را طراحی هم کرده، زیرگذر ساخته شده و شهردار قبلی گفته: پول آن را در دریا ریخته بودیم بهتر بود! همۀ مردم هم متوجه شدهاند فایدهای ندارد و شهردار فعلی نیز مصاحبه میدهد و میگوید که تعجب میکنم چرا چنین زیرگذری ساخته شده است!؟ پس این زیرگذر یک غلط بسیار گرانقیمت و سنگین روی دست شهر است؛ حالا مجموعهای که این کار را مطالعه و محاسبه و طراحی و تایید کرده را به جای اینکه تنبیه کنیم، همچنان با آن قرارداد میبندیم و در واقع، تشویقش هم میکنیم. همین رویکردهاست که باعث میشود اشتباهات همچنان ادامه پیدا کند. نکتۀ دیگر اینکه «مطالعات اولیه، امکانسنجی، طراحی، ساخت و نظارت بر ساخت» حوزههایی مجزا از هم هستند. ما همۀ این وظایف یا تعداد بیشتر آن را به مجموعهای واحد واگذار میکنیم. اینها اشتباهات مدیریتی است که از دل آن فاجعه بیرون میآید. نه مجموعۀ پیمانکاری و نه کس دیگری مقصر نیست. ما مقصریم که فرایندهای مدیریتی را برعکس انجام میدهیم! به این دلایل است که وقتی شورا مردد میشود هم، باز به تله میافتد. دربارۀ نقل قولی که از شهردار داشتید؛ باید بگویم که گفتن چنین چیزی عجیب است و بعید هم میدانم چنین اتفاقی افتاده باشد. ولی مشتاقم ایشان شفاف کنند که چهطور این همه کارشناس و متخصصی که در شهر کرمان زندگی میکنند و با آن عجین هستند را نادیده گرفتند و پرسش را به تهران بردهاند و مطرح کردهاند؟ همچنین از ایشان میخواهم اسامی تیم متخصصان و اینکه از چه تخصصهایی بودند را اعلام کنند و گزارشی که از این روگذر و ادلههایی که تهیه کردهاند را منتشر کنند تا ما هم بدانیم نظرشان چیست؟ مگر این دوره از شورا و شهرداری شعار شفافسازی نمیدهند؟ پس چرا اینقدر کدر رفتار میکنند. ما اصلا نمیدانیم چه اتفاقی دارد میافتد.
بنده از نظرات متخصصان کرمانی کمابیش آگاهم؛ حداقل در سطح شهرسازی، اتفاقنظر کامل وجود دارد که این روگذر هیچ فایدهای برای شهر ندارد. در سطح کارشناسان ترافیک اختلافنظر هست ولی در شهرسازی اجماع وجود دارد. این هم قابل حصول است. میتوانند از خودشان هم بپرسند. / الف
نظر خود را بنویسید