فردایکرمان ـ گروه جامعه: دکتر قطبالدين صادقي، هنرمند تئاتر و سینما و برگزیدۀ جايزۀ هنري و ادبي صبا در مراسم شانزدهمین دوره از جایزۀ افضلیپور تصریح کرد: «من اعتقاد دارم چیزی که میتواند در شرایط کنونی جلوی خیلی از نابرابریها و بیعدالتیها را بگیرد، فرهنگ و هنر است که میتواند به بهترین شکل ممکن زبان مشترک همۀ ما باشد».
این کارگردان، نویسنده و بازیگر، در بخش دیگری از سخنان خود اظهار کرد: «هویت فقط پوشیدن لباس یا دو ترانه سردادن و رقص سنتی نیست. هویت یعنی ملتی دریک سرزمین بماند و بتواند بر دشواریهای آن چیره شود، شرایط را به سود خود تغییر دهد و چیزی بر آن محیط بیافزاید و آن را کامل کند».
وی تاکید کرد: «بزرگترین نشان هویت چیره شدن بر دشواریهای محیط و جامعه است و این را جوانان ما باید یاد بگیرند. هویت درگریختن نیست. در ماندن و ساختن و تغییرات درست است».
به گزارش خبرنگار فردایکرمان، وی 4 خردادماه در مراسم شانزدهمین دوره از جایزۀ افضلیپور که در تالار وحدت دانشگاه شهید باهنر برگزار شد، گفت: «درود به روان مهندس افضلیپور و همسرشان میفرستم که الگوهای معرفتی علم و دانش در کشور هستند و راز ماندگاری آنها همین است».
ایشان خوب فهمید هبود که دانشگاه اتاق فکر جامعه است. آنچه که افقهای فکر یو علم و دانش را حفظ و نشر میدهد دانشگاه است. اینجا وجهۀ عملی بزرگی دارد که باید حفاظت شود.
وی افزود: «خودم را فرزند این سرزمین و این فرهنگ میدانم و وامدر مردم و این فرهنگ هستم و سعی کردم چیزهایی از این فرهنگ بیاموزیم و ضمن حفظ ارزشهای بنیادین، چیزی بر آن بیافزایم؛ چرا که ماندگاری بهتنهایی مهم نیست بلکه افزودن به آن هم بسیار گرانسنگ است».
وی ادامه داد: «بنده 74 نمایشنامه و 265 مقاله نوشتهام. چرا؟ راستش را بخواهید به هیچ وجه ارادی نبود. اصلا نخواستم سر کسی منت بگذارم. سالها طول کشید تا بفهمم هرکاری در زندگی انجام میدهم، قبل از هرچیز برای راضی نگه داشتن درون خودم است. من هیچ کس را بدهکار خودم نمیکنم. سال 64 که میخواستم از اروپا برگردم، شرایط جنگ و بحران بر کشور حاکم بود و خیلیها به من میگفتند که به ایران نرو، همه دارند فرار میکنند اما من میگفتم که باید بروم. باید انتخاب کنیم یا روح یا تن؟ خیلیها رفاه تن را انتخاب و فرار میکنند. به آنها احترام میگذارم ولی گاهی باید روح را انتخاب کنیم. من روحم درگیر این فرهنگ است. مالامال از اندیشهها و آنچه در سوربن آموخته بودم، میخواستم خودم را وقف چیزی کنم که به آن میاندیشیدم».
وی سپس اظهار کرد: «بنده چهار اصل به مرور پیدا کردم: اصل نخست، به دنبال نوعی نظم و معنا گشتن بود. گذشتۀ ما خیلی آشفته و بینظم و پر از گسست و انکار است. از طرفی فرهنگ و هنر دنبال این نظم و معنا گشتن بدین معناست که اول باید ایمان به خود داشته باشیم و دنبال چیزی بگردیم که به آن هویت میگویند. من کی هستم؟ چه میخواهم بگویم؟ دیگران مرا چطور میفهمند و من چطور دیگران را درک میکنم؟ این به دست نمیآید مگر اینکه دارای هویت باشیم. به معنی احترام گذاشتن به خود و شجاعت در ابراز عقیده است که من که هستم؟ بدون تعارف و هوچیگری و نان به روز خوردن. این، مشعل راه من بود و در آثارم به دنبال این بودم».
وی افزود: «از ابتدا چهار منبع عظیم پیدا کردم. آثار تغزلی و حماسی و عرفانی و کتابهای تاریخ ما بود. این منابع برایم سرچشمههایی بود برآمده از معرفت ملی و نبوغ و خلاقیت این سرزمین که میتوانست رهگشا باشد و بسیاری از آثاری که نوشتهام براساس این چهار منبع است. بعد به این نتیجه رسیدم که این تنها محتواست. پس اساس را بر تجربۀ گستردۀ اهل فن گذاشتم. هر چقدر در بیان شکلی تواناتر باشید اندیشهمندترید. ما یکی از چیزهایی که در روزگار کنونی شدیدا به آن نیاز داریم تعدد شکل و تجربیات گسترده است».
وی با بیان اینکه تجربیات گذشته عالی است ولی کافی نیست و باید چیزهای جدید بیاموزیم و مدنظر قرار دهیم، اظهار کرد: «این، اولین گام در زیباییشناسی است. زیباییشناسی ما فخر ماست. ما چیزهایی ساختیم که برخی فرهنگها هرگز نمیتوانند بسازند».
صادقی گفت: «زیباییشناسی، ما را دستکم نمیگیرد و تحقیر نمیکند».
وی سپس توضیح داد: «سومین نقطهای که به مرور دست یافتم بار روشنگری در بُعد ملی بود. احساس کردم ماهیت ما در خطر است. هجومی که تکنولوژی جدید و سیاست مسلط جهانی و اقتصاد پویای اروپا و آمریکا و اخیرا چین به ما آوردند دارد بنیانهای ما را تعضیف میکند و هویت ما و زیباییشناسی ما را عوض میکند».
این هنرمند افزود: «اینها همه از طریق سیاست و اقتصاد فعال به وجود آمده است. سیاست ما باید به همان اندازه توانا باشد که اقتصاد و فرهنگ ما. تا بتوانیم در مقابل آنها به قدرت پاسخگویی برسیم و این راه نجات است».
وی بیان کرد: «من اعتقاد دارم چیزی که میتواند در شرایط کنونی جلوی خیلی از نابرابریها و بیعدالتیها را بگیرد، فرهنگ و هنر است که میتواند به بهترین شکل ممکن زبان مشترک همۀ ما باشد».
وی ادامه داد: «عدالت امنیت رفاه و آزادی چهار شکلی است که در فرهنگ و هنر تعقیب میکنیم و به آن اعتقاد داریم؛ به رغم خوش آمدن یا بد آمدن برخی».
صادقی سپس گفت: «نکتۀ چهارمی که به مرور و طی سالیان فعالیتم به دست آوردم؛ چیزی است که اسم آن را بازگشت به خرد و انسانیت گذاشتهام. دنیا در بعد جهانی وضع بدی دارد و خشونت و تمامیتخواهی همه را دارد کلافه می.کند. باید صدای ما برای احیای خرد و انسانیت باشد. نپذیریم ملتی را نابود یا سرزمینی را اشغال کنیم. نپذیریم فرهنگهای دیگر به نابودی و انفعال برود و این در پرتو خرد و انسانیت است».
وی اضافه کرد: «نمیدانم چه توانستهام بکنم ولی در آثارم علاوه بر تدریس و مقاله، سعی کردم به این اصول پایبند باشم. گاهی موفقم و گاهی خیر».
وی همچنین گفت: «نسل جوان ما احتیاج به الگوهایی نیرومند دارد تا از این انفعال در برابر غرب و اروپا دوی کند».
وی افزود: «یکی از کارشناسان مشاور ثبت جهانی هورامان در یونسکو بودم. سرآغاز سخنم این بود: هویت فقط پوشیدن لباس یا دو ترانه سردادن و رقص سنتی نیست. هویت یعنی ملتی دریک سرزمین بماند و بتواند بر دشواریهای آن چیره شود، شرایط را به سود خود تغییر دهد و چیزی بر آن محیط بیافزاید و آن را کامل کند».
وی تصریح کرد: «بزرگترین نشان هویت چیره شدن بر دشواریهای محیط و جامعه است و این را جوانان ما باید یاد بگیرند. هویت درگریختن نیست. در ماندن و ساختن و تغییرات درست است». / الف
نظر خود را بنویسید