گروه جامعه ـ مجتبی احمدی؛ شاعر و روزنامهنگار دربارهی تعیین «روز فرهنگی کرمان» که شورای شهر در پی آن است؛ یادداشتی نوشته و در اختیار «فردایکرمان» قرار داده است که متن کامل آن را در ادامه میخوانید:
«چندی پیش بود که موضوع نامگذاری روزی بهعنوان «روز کرمان» (یا «روز فرهنگی کرمان») مطرح شد؛ خبر خوبی که با فراخوانی برای پیشنهاد تاریخ همراه بود. مدتی گذشت تا بالاخره در جلسۀ 13 آبانماه شورای شهر کرمان، اعضای این شورا تاریخهای پیشنهادشده برای تعیین «روز کرمان» را اعلام کردند. همین تاریخهای پیشنهادی، مرا بر آن داشت تا چند نکته را به عرضِ شورانشینانِ کرمانِ عزیز برسانم و بهعنوان یک شهروند که دل در گرو تاریخ و جغرافیا و فرهنگ و هنرِ این خطه دارد، دغدغههایم را با همشهریانم در میان بگذارم و سرتان را بهدرد بیاورم.
یک. و اما «روز کرمان»
هرچند که با تأخیری حدوداً 13ساله نسبت به اصفهانیها و حدوداً 10ساله نسبت به شیرازیها، ما کرمانیها تصمیم گرفتهایم که نام شهر دوستداشتنیمان را بر یکی از روزهای خوب سال بگذاریم، اما این اتفاق را باید به فال نیک گرفت که قرار است کاری مغفولمانده و فراموششده، بالاخره انجام شود. نامگذاری روزی بهعنوان «روز کرمان»، با ایدههای تازه و برنامهریزیهای سنجیده و حسابشده، حتماً میتواند بسترِ رویدادهایی ثمربخش و اثرگذار برای زادگاه ما باشد.
دو. چه تاریخی؟
در این مدت که موضوع «روز کرمان» مطرح شده، لابد خیلیها از خودشان یا دیگران پرسیدهاند که واقعاً چه تاریخی، چندمِ چه ماهی از 365 روزِ سال، خوب است که «روز کرمان» باشد؟
این، پرسش بسیار مهمی است که نباید با سهلانگاری و شتابزدگی به آن پاسخ داد.
هفت یا هشت تاریخ در پاسخ به همین پرسش، در جلسۀ شورا اعلام شده که به باورِ این کمترین، هیچکدام انتخابهای خوبی برای «روز کرمان» نیستند. چرا؟ به دلایلی که در ادامه عرض خواهم کرد.
سه. هفدهم دیماه، «روز خواجو»ست
پیشنهادی که به نظر میرسد برای تعیین «روز کرمان» بیشترین طرفدار را دارد، «هفدهم دیماه» است که زادروز «خواجوی کرمانی» است؛ شاعر بلندآوازۀ سرزمین ما در قرن هشتم.
دربارۀ این پیشنهاد، نکتۀ اول این است که «هفدهم دیماه»، از چند سال پیش بهعنوان «روز خواجوی کرمانی» مطرح شد و قرار شد مانند «روز حافظ» و «روز سعدی» و دیگران، روز شاعر همشهری ما هم به مناسبتهای تقویم کشور افزوده شود. مدیرکل فرهنگ و ارشاد استان، دوسال پیش خبر داد که: «در جلسه ۶۶۴ فرهنگ عمومی کشور، درخواست استان کرمان مبنی بر ضمیمهشدن روز ۱۷ دیماه بهعنوان روز بزرگداشت خواجوی کرمانی در تقویم عمومی کشور، مورد تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی قرار گرفت.»
این یعنی هفدهم دیماه، «روز خواجو»ست؛ پس چرا باید از قاعدۀ «دوتا یکی» استفاده کنیم و «روز خواجو» و «روز کرمان» را یکی کنیم؟!
اشکالش کجاست؟ اشکالش این است که «روز خواجو» خودش بهتنهایی ظرفیت و فرصتی است برای پرداختن به این نامدارترین چهرۀ فرهنگی تاریخ کرمان، و کارهای پرشماری که میشود به همین مناسبت انجام داد؛ از کارهایی مانند کنگرۀ خواجو که تجربهای موفق در دهۀ هفتاد بود، تا انتشار نسخههای کهن آثار گرانقدر او که در سالهای اخیر انجام شد، و هزار کار دیگر.
چه میخواهم بگویم؟ میخواهم بگویم دریغ است که با ادغامِ «روز کرمان» در «روز خواجو»، فرصتِ جداگانۀ بزرگداشتِ «نخلبندِ شاعران» کمرنگ شود. یعنی خوشتر –و بلکه درستتر- آن است که «روز خواجو»، روز خواجو باشد و «روز کرمان» هم، روز کرمان.
چهار. تاریخ تولدِ کی؟
در بین پیشنهادها، تاریخ تولد دوسه تن از چهرههای فرهنگیِ معاصر هم مطرح شده است؛ بزرگانی همچون زندهیادان «محمدابراهیم باستانی پاریزی» و «روحالله خالقی»، که روحشان شاد.
اشکال این قبیل پیشنهادها چیست؟ بگذارید یک نکته را بگویم تا شاید نیاز به توضیح بیشتر نباشد. به باور این کمترین (که تجربۀ شهرهای دیگر هم تاییدش میکند)، اساساً قرار نیست –و نیاز هم نیست- که روزِ یک شهر، حتماً همزمان با تاریخِ تولد یا وفاتِ یکی از بزرگانش باشد. این نکته، هم دربارۀ قدیمیان و متقدّمانی مثل «خواجو» صادق است و هم دربارۀ متأخران و معاصران. همۀ این بزرگواران و نام و نشانشان روی چشم ما؛ اما آنها هرکدام در ساحت فرهنگی کرمان، ظرفیت جداگانهای بهشمار میروند که باید در جای خود، آن را دید و برایش کاری کرد.
منظورم چیست؟ عرض میکنم. ما میگوییم «روز کرمان»، و یک تاریخِ چندهزارسالۀ باشکوه را در یک جغرافیای زیبای چشمنواز، مراد میکنیم که صفحهبهصفحه و وجببهوجبش، رنگِ فرهنگ دارد؛ و چنین گسترۀ گستردهای را نباید -و نمیتوان- در یکنفر خلاصه کرد. مخلص کلام اینکه «روز کرمان»، عنوانی بزرگ است و ضرورتی ندارد که با دستِ خودمان محدودش کنیم.
چند پیشنهاد دیگر، تاریخِ برخی مناسبتهای روزگار معاصر است، که آنها را هم میتوان با همین استدلال کنار گذاشت. کدام استدلال؟ همینکه نباید یک عنوانِ گسترده و فراگیر را، در چارچوبِ نامهای خاص، مناسبتهای ویژه، یا موضوعاتِ تکبعدی، محدود و محصور کرد.
پنج. اصفهانیها چه کردند؟
بعد از فراخوان هماندیشی برای نامگذاری «روز نکوداشت اصفهان»، در اردیبهشت 1384 «یکم آذرماه» به این عنوان انتخاب شد. این هم دلیل انتخاب این تاریخ در بیانیۀ اصفهانشناسان: «از آنجا که احداث باروی حفاظتی یا حصار بزرگ اصفهان بهمنظور تضمین امنیت شهر تاریخی اصفهان در دوران دیلمیان و در زمان رکنالدوله دیلمی (۲۹۲–۳۶۶ هجری قمری) صورت گرفت و برپایی این باروی امنیتی بهعنوان نقطۀ عطفی در تاریخ اصفهان شناخته میشود، یاد آن رویداد تاریخی از اینروی شایستهتر از دیگر پیشنهادهاست. همچنین، چون در آنزمان برپایی باروی بزرگ اصفهان بر بنیان زایچۀ این شهر در آذرماه (برج قوس) صورت گرفت، لذا روز یکم آذرماه هرسال (مطابق با ۲۲ نوامبر) بهعنوان روز نکوداشت اصفهان برگزیده میشود.»
البته طبیعتاً پیشنهادهای دیگری هم برای «روز اصفهان» مطرح بوده؛ ازجمله، «روز تولد شیخ بهایی» که شهرداری اصفهان بر آن اصرار داشت. همین هم به اختلافها و دودستگیهایی انجامید که گویا چندسال هم ادامه داشت، اما در نهایت، همان اولِ آذرماه «روز اصفهان» شد.
شش. شیرازیها چه کردند؟
شیرازیها که هم حافظ دارند و هم سعدی و هم دیگران را؛ اما «روز حافظ» بهجای خود، «روز سعدی» بهجای خود، و «روز شیراز» هم بهجای خود.
این همسایگانِ خونگرم ما، گویا حتی بهدنبال مناسبت دیگری هم در تاریخ قدیم و جدید شهرشان نگشتند، بلکه به وضعِ بیمثالِ شیراز در بهارِ زیبا بسنده کردند و میانۀ همین فصل را برای روز شهرشان برگزیدند.
حالا بیش از 10سال است که پس از تصویب شورای شهر شیراز و تأیید مجلس شورای اسلامی، پانزدهم اردیبهشت «روز شیراز» است.
هفت. ما کرمانیها چه کنیم؟
ما کرمانیها، خوشبختانه تجربۀ دو کلانشهر دیگر را پیش چشم داریم. میتوانیم مثل شیرازیها، بهترین ماهِ کرمان از لحاظِ حالوهوا را پیدا کنیم، تا مثلاً روز اولش «روز کرمان» باشد. این نکته را هم در نظر بگیریم که در نهایت، آنچه زبانزد میشود و در خبرها و اطلاعرسانیها و برنامهها میآید، همین عنوانِ «روز کرمان» خواهد بود و نه نام یا مناسبت دیگری.
اما شاید خالی از لطف هم نباشد که «روز کرمان» را به یک پدیده یا اثر یا یک رویداد تاریخی پیوند بزنیم. بنابراین، پیشنهاد دیگر این کمترین، «قبۀ سبز» است؛ اثری تاریخی با حدود 800سال قدمت، که بهعنوان یکی از نخستین دانشگاههای ایران شناخته میشده و یادگار حکومتِ قراختاییان بر کرمان و حضور بانو ترکانخاتون است. این مجموعه، مصداقِ «هرچه خوبان همه دارند، تو یکجا داری» بوده است و فرهنگ و هنر و دین و دانش، در آیینهاش هویداست؛ هرچند که غباری دیرسال از غفلت و جفا، بر این آیینۀ شکسته، نشسته است و شکوهِ دیرینش زیر آوارِ مهجوری، همچنان مانده است.
اگر تاریخخوانان و تاریخدانانِ ما بتوانند تاریخِ روز یا دستکم ماهِ پایانِ ساخت و تأسیسِ «قبۀ سبز» را از منابع تاریخی دربیاورند، به باور این کمترین، روزی از آن ماه میتواند انتخاب شایستهای برای «روز کرمان» باشد؛ و اگرنه، میتوان به تاریخِ ثبتش هم بسنده کرد. «قبۀ سبز» در دیماه سال ۱۳۱۰ با شمارۀ ثبت 124 در فهرست آثار ملی ایران ثبت شد؛ بر همین اساس، میتوان «یکم دیماه» را بهعنوان «روز کرمان» برگزید».
نظر خود را بنویسید