فردایکرمان ـ اسما پورزنگیآبادی: روند تخریب بافت تاریخی شهر کرمان بنا به گفتۀ امید ابراهیمی ـ مدیرعامل انجمن دیدهبانان میراث و تمدن کارمانیا همچنان ادامه دارد.
او به فردایکرمان میگوید: بافت تاریخی تقریبا بهطور کامل از بین رفته و متاسفانه در حال حاضر تنها یکسری محورها و مناطق ارزشمند داریم که میتوانیم آن را حفظ کنیم و حداقل انتظار این است که ضوابط مشخصی برای این محورها و مناطق تدوین و برای اجرای آن هم کاملا جدیت نشان داده شود تا اگر قرار است ساختوسازی در این محدودهها انجام شود، متناسب و همگون باشد.
ابراهیمی به چند نمونه اشاره میکند: در حال حاضر، قلعهدختر و قلعهاردشیر ضوابط دارند اما در حریم این قلعههای چند هزار ساله، در کوچههایی که تمام خانهها خشتی و آجری هستند نماهای مبتذل سنگ و سرامیک دارد اجرا میشود و کسی هم اعتنایی ندارد. مسئول اجرای ضوابط این قلعهها کیست؟ ناظر کیست؟ یا ساختمان چسبیده به خواجهاتابک را نمای سرامیک کردهاند و کسی برایش اهمیتی ندارد!
متن کامل اظهارات او را در ادامه میخوانید.
*شما چند سال است که بهعنوان یک فعال میراثی مسائل بافت تاریخی شهر کرمان را رصد میکنید؟
حدود 10 سال میشود که دارم مسائل بافت تاریخی شهر کرمان و برخی مناطق دیگر استان را رصد میکنم. در چند سال اخیر، تخصصیتر و با دید بازتر به آن میپردازم.
*در این یک دهه، هیچ نشانهای از بهبود شرایط بافت تاریخی شهر کرمان دیدید یا روند تخریبی ادامهدار بوده و حتی تشدید هم شده است؟
متاسفانه در 20 سال اخیر در مقایسه با عکسهای هوایی و نقشههای قدیمی، کاملا مشخص است که روند تخریب شدیدتر شده است. خانههای قدیمی و بافت تاریخی مدام در حال تخریب است و جای آن ساختوسازهای ناهمگون و نامتناسب صورت میگیرد و اقدام جدیای هم برای کاهش سرعت تخریب و حفاظت از آنچه که باقی مانده انجام نمیشود. تنها در برخی سالها شاهدیم که شعارهای حفاظت و احیای بافت تاریخی پرطمطراقتر میشود اما خروجی آن جز تخریب و نابودی بیشتر بافت تاریخی نبوده است.
*اگر بخواهیم از دورۀ اخیر مدیریت شهری ارزیابی داشته باشیم؛ در دو سال اخیر وضعیت چگونه بوده است؟
روند تخریب همچنان ادامه دارد و نسبت به گذشته تغییری نکرده است. انگار قوانین و ضوابط مربوط به میراثفرهنگی از جمله همین قانون مرمت و احیای بافتهای تاریخی در کرمان معنایی ندارند، نهادهای متولی وظایف خود را انجام نمیدهند. انگار کرمان جزو ایران نیست! طبق قانون مرمت و احیای بافتهای تاریخی باید بافت تاریخی اولویت شهرداریها و شوراهای شهر باشد اما متاسفانه ما چنین چیزی را در کرمان شاهد نیستیم. هربار هم که قصد مداخله دارند، تصمیماتی نسنجیده و غیرکارشناسی با نگاه سودآوری و درآمدزایی از این محدوده از شهر میگیرند که نتیجهاش میشود کاروانسرای طلا و جواهر کنار مسجد ملک یا سیتیسنتر ساروجپارس در حریم بازار تاریخی. یک نمونه برای اینکه ثابت شود بافت تاریخی و مسائل آن اولویت شورا و شهرداری نیست را مثال میزنم؛ پروژۀ فلکۀ مشتاق را ببینید. چندین سال است که سازهای اطراف فلکه ساختهاند که تاکنون مورد انتقاد بسیاری از کارشناسان بوده است. اما این پروژه را نیمهتمام رها کردند و حاضر نیستند لااقل آن را تکمیل کنند. ما در حال حاضر، حتی یک کوچه و یک محور در محلههای تاریخی شهر نداریم که مناسبسازی و نورپردازی شده باشد چه رسد به اینکه بخواهند به کل محدودۀ 500 هکتاری رسیدگی کنند! کرمان از شهرهایی است که شش دروازه داشته است. در شهرهای دیگر از جمله شیراز و تبریز و ... دروازههای تاریخی با همکاری متقابل میراثفرهنگی و شهرداری بازسازی شده اما در کرمان چنین اتقافاتی نمیافتد. در سالهای گذشته کارهای خوبی انجام شده؛ مثلا دو، سه کوچه را کفسازی و جدارهسازی کردند اما این اقدامات هم نیمهتمام رها شد. من فکر میکنم اگر همین چند محوری که هنوز باقی مانده را احیا نکنند در چند سال آینده باید فاتحۀ شهر کهن کرمان را خواند!
*در حال حاضر بزرگترین چالش در بافت تاریخی را چه میدانید؟
میتوان گفت بافت تاریخی تقریبا بهطور کامل از بین رفته و متاسفانه در حال حاضر تنها یکسری محورها و مناطق ارزشمند داریم که میتوانیم آن را حفظ کنیم. حداقل انتظار این است که ضوابط مشخصی برای این محورها و مناطق تدوین و برای اجرای آن هم کاملا جدیت نشان داده شود تا اگر قرار است ساختوسازی در این محدودهها انجام شود، متناسب و همگون باشد. در حال حاضر، قلعهدختر و قلعهاردشیر ضوابط دارند اما در حریم این قلعههای چند هزار ساله، در کوچههایی که تمام خانهها خشتی و آجری هستند نماهای مبتذل سنگ و سرامیک دارد اجرا میشود و کسی هم اعتنایی ندارد. مسئول اجرای ضوابط این قلعهها کیست؟ ناظر کیست؟ یا ساختمان چسبیده به خواجهاتابک را نمای سرامیک کردهاند و کسی برایش اهمیتی ندارد! در بیشتر شهرهای کشور، استفاده از نمای سنگ و آلومینیوم و شیشه و ساخت سقفهای شیروانی در بافت تاریخی ممنوع است اما در کرمان ممانعتی از اجرای این نماها و سازهها صورت نمیگیرد! یعنی نهادهای متولی بافت تاریخی در همین حد که نمای ساختمانهای جدید ناهمگون نباشد هم نمیتوانند اقدامی انجام بدهند؟ مگر چند بنای ارزشمند ثبت ملی در شهر داریم به جز قبهسبز و قلعهدختر و قلعهاردشیر؟ همین بناها را ببینید که آیا ضوابط مربوط به حریم ارتفاعی و منظر آن رعایت شده است؟ به نظر میرسد تعامل و هماهنگی بین میراثفرهنگی و شهرداری در این خصوص وجود ندارد. میگویند ضوابط داریم ولی آن را اجرا نمیکنند. یا محور زریسف که بناهای ارزشمند زیادی در آن وجود دارد را ببینید. نبش خیابان برزو آمیغی ساختمان سه طبقه ساخته شده است. یا در همین خیابان، کنار خانۀ ثبت ملی کاظمی، ساختمان چند طبقه ساخته شده است. یا کنار خانۀ امراللهی که یک بنای ارزشمند است، ساختمان چند طبقه ساخته شده است. چه کسی به این ساختوسازها مجوز میدهد؟ اگر بنا، ثبت ملی شده و حریم دارد، چرا رعایت نمیشود؟ چرا قوانین و ضوابط در بافت تاریخی کرمان اجرا نمیشود؟ طبق قانون، شهرداری وظیفه دارد برای مدیریت بافت تاریخی از افراد متخصص؛ از شهردار گرفته تا ماموران بازدید و کارشناسان استفاده کند تا هم دانش و هم شناخت و تعلقخاطر به این مناطق شهری داشته باشند. الان آیا این وضعیت برقرار است؟ اگر تعلقخاطر و آگاهی باشد، در بازار ثبت ملی قلعهمحمود چاه حفر نمیکنند! از این دست مثالها فراوان وجود دارد.
*در زمان مدیریت عالمزاده در کرمان شهرداری بافت تاریخی فعال شد. با این صحبتهایی که مطرح کردید، میخواهید بگویید بود و نبود شهرداری بافت تاریخی فرقی ندارد؟
حداقل ویژگی شهرداری بافت تاریخی این است که با شهرداری دیگر مناطق از لحاظ نیروی انسانی و بسیاری مسائل متفاوت باشد. الان پارکی که در بافت تاریخی ساخته میشود، یا ایستگاههای اتوبوس و جدارهها در بافت تاریخی کرمان با مثلا بلوار جمهوری فرق دارد؟ هیچ تفاوتی بین بافت تاریخی و بخشهای جدید شهر نمیبینید. حالا شما بگویید چه فرقی دارد شهرداری بافت تاریخی باشد یا عنوان دیگری داشته باشد؟ یکی از نیازهای جدی بافت تاریخی کرمان اجرای سختگیرانۀ ضوابط قانونی در آن است. چندین سال است که در زمینهای روبهروی تخت درگاه قلیبیگ و باغ بیرمآباد که دو اثر صفوی بسیار ارزشمند هستند و میدان بیرمآباد که یکی از ورودیهای شهر است، ساختوسازهایی در حال انجام است. بارها از شهرداری و میراثفرهنگی خواستهام که ضوابطی را برای این ساختوسازها تعریف کنند ولی هیچ اتفاقی نیفتاده است. یا خیابان گلبازخان چندین سال است که ایجاد شد؛ از همان زمان احداث میگفتند جدارهسازی و نماسازی میشود اما میبینیم که به حال خود رها شده و ساکنان این خیابان هم بسیار از این وضعیت ناراضی هستند.
*در این 10 سالی که دارید این مسائل را رصد میکنید، به دلسردی نرسیدید و یا همچنان امید به اصلاح و تغییر رویکردها و نگرشها در بافت تاریخی دارید؟
دلسردی که فایده ندارد. باید تلاش کرد تا اتفاقات هرچند کوچک رخ بدهد. مدتی پیش، در ادامۀ پیگیریهایی که انجام دادیم، شیشۀ محافظ بر روی کتیبههای سنگی در بازار قلعهمحمود نصب شد تا از تخریب آن جلوگیری شود. کار کوچکی بود اما بعد از کلی پیگیری انجام شد. همچنان امیدوار و دلگرم به اینکه اتفاقات خوبی در بافت تاریخی رخ بدهد میماند و ای کاش گوش شنوایی برای شنیدن چالشهای شهر باشد و کاری بکنند. مسئولان همانطور که به مناطق دیگر شهر توجه میکنند، باید نسبت به محورهای باقیمانده در بافت تاریخی نیز احساس مسئولیت داشته باشند. شاید ارزشافزودۀ خوبی برایشان نداشته باشد، شاید ساختوساز نکردن، برای شهرداری درآمدی نداشته باشد اما اگر این محورها و بناها حفظ شود، مثل جواهری در شهر میدرخشد و گردشگران را به سمت خود جلب میکند. با ورود گردشگران و ایجاد خانههای بومگردی و خانههای خلاق صنایعدستی شهر و محلهها زنده و برای شهرداری هم درآمدهایی ایجاد میشود. / الف
نظر خود را بنویسید