فردایکرمان ـ اسما پورزنگیآبادی: برخلاف برخی که معتقدند طرح جامع ترافیک باید تکلیف بود و نبود مترو را در کرمان مشخص کند، دکتر رضا ناصری ـ معمار، پژوهشگر و مدرس دانشگاه بر این باور است که شرایط فعلی شهر کرمان به گونهای است که میتوانیم بهطور قاطع بگوییم این گزینه مردود است.
او میگوید: مداخلات و پروژههایی که در دهههای متمادی در شهر انجام شده کرمان را به شهری تبدیل کرده که بهشدت خودرومحور است، ضمن اینکه عادات شهروندان هم براساس استفاده از خودروی شخصی شکل گرفته است. همچنین، ملزومات لازم برای حضور پیاده در شهر فراهم نیست و جمعیت کرمان هم اجازۀ راهاندازی مترو را نمیدهد. حالا وقتی این شرایط را داریم، اینکه مسئولان وقت خود را صرف مسائلی چون راهاندازی مترو میکنند باعث میشود مدام جستوجوی راهحل بنیادین و اصلی ارتقای ترافیک و تردد در شهر کرمان به کما برود و به تعویق بیفتد.
گفتوگو با او را در ادامه میخوانید.
*آقای دکتر، اواسط دهۀ نود بود که راهاندازی مترو در کرمان خیلی جدی مطرح و پیگیری شد اما مدتی بعد معلوم شد که شهر ما شرایطی دارد که نمیتواند مترو داشته باشد. بهتازگی اما استاندار مجدد خبر داده که راهاندازی مترو را دارد پیگیری میکند. آیا از آن زمان تاکنون، تغییری در شرایط کرمان ایجاد شده و میتوانیم مترو داشته باشیم؟
تغییری در شرایط ایجاد نشده و به صلاح شهر کرمان نیست به سمت این مسئله حرکت کند. دلایل مخالفت با راهاندازی مترو در کرمان همان مواردی است که سالهای گذشته گفته شده است؛ از جمله نقشۀ پراکنش و تراکم پایین جمعیت در شهر و نبود سیستم حملونقل عمومی عمدهای که جابهجایی مسافر در آن تعریف شده باشد. علاوه بر این، کرمان به شدت شهری خودرومحور است و مبلمان شهری و عادات تردد شهروندان براساس خودرو شکل گرفته و تمام پروژههایی که حداقل در سه دهۀ اخیر اجرا شده در راستای تقویت و تسریع حرکت و جابهجایی خودرو در شهر بوده است. این شرایط قابلیت تردد پیاده در شهر را که مترو یکی از ابزارهای آن محسوب میشود از کرمان گرفته است. مترو برای چنین شهری یک پروژۀ شکست میتواند باشد.
*شهرداری و برخی کارشناسان تعیینتکلیف مترو را به نتایج طرح جامع ترافیک ارجاع میدهند. انگار امیدی وجود دارد که در طرح جدید ترافیک، مترو تایید شود. فکر میکنید این اتفاق بیفتد؟
اینکه موضوع را به طرح جامع ترافیک ارجاع میدهند خیلی برایم تعجبآور است. مثل این میماند که یک ظرف را با گنجایش سه تا چهار لیتر به فردی نشان بدهیم و بپرسیم شما که کارشناس هستید بگویید گنجایش این ظرف چقدر است؟ فرد بگوید احتمالا سه یا چهار لیتر؛ اما ظرفیت دقیق را باید اندازه بگیرید. حالا همین فرد اگر بگوید گنجایش چنین ظرفی 40 لیتر یا 400 لیتر است دیگر نمیتوان گفت نظر کارشناسی داده است. ما در شهر کرمان حتی به اعداد و ارقامی که بخواهیم به راهاندازی مترو فکر کنیم نزدیک هم نیستیم که حالا بخواهیم تصمیمگیری نهایی را به آمارگیریها و بررسیها واگذار کنیم. کاملا مشهود است که کرمان شرایط لازم را برای راهاندازی مترو ندارد و نمیدانم چرا شهامت کافی دربارۀ اعلام این نظر وجود ندارد. فاصلۀ شهر کرمان با ملزوماتی که لازم است تا بتوانیم یک سیستم انبوهبر ریلی در مقیاس مترو داشته باشیم آنقدر زیاد هست که میتوانیم بهطور قاطع بگوییم این گزینه مردود است. برخیها میگویند باید صبر کنیم شاید طرح جامع ترافیک چنین پیشنهادی را بدهد؛ طرح قبلی که 20 ساله بود مترو را پیشنهاد نکرد و در مطالعات آن طرح، در پرترددترین مسیرهای مسافر در کرمان، حتی به یکدهم اعداد و ارقامی که راهاندازی مترو را توجیه میکند نرسیدند. در این سالها هم که نه جمعیت شهر تغییر کرده و نه اتفاق خاصی افتاده است، ضمن اینکه به دلیل مداخلاتی که صورت گرفته و پروژههایی که به نفع حرکت سواره انجام شده حتی برخی پارامترهای موثر دیگر هم تضعیف شدهاند. بنابراین، بهطور قطع میتوان گفت که نمیتوان در کرمان مترو احداث کرد. علاوه بر این مسائل، احداث مترو هزینههای بسیار بالایی نیاز دارد. همچنین مترو جزو سیستمهای هایتکنولوژی است و ما آن سطح از تخصص در مهندسی که چنین سیستمی نیاز دارد را در کرمان نداریم. این شرایط موجب میشود حتی اگر منابع مالی راهاندازی مترو هم تامین شود یک پروژه ورشکسته روی دستمان بماند. علاوه بر مسائل تخصصی که دربارۀ مترو وجود دارد، چنانچه با عقل سلیم هم به این موضوع فکر کنیم این سوال مطرح میشود که آیا در شهری که طی کردن مسافتها در آن در بدترین حالت به 45 دقیقه میرسد، میتوان 30 دقیقه را صرف رفتن به ایستگاه و منتظر ماندن برای قطار کرد؟ با این وضعیت مسافر هر قطار پنج دقیقهای یکبار که به ایستگاهها نمیرسد بلکه ممکن است در فاصلۀ زمانی 30 تا 45 دقیقهای حرکت کند. آیا اگر چنین سیستم انبوهبری در کرمان داشته باشیم کارآیی لازم را خواهد داشت؟ موضوع دیگری که باید به آن توجه کنیم این است که طرح چنین مباحثی باعث میشود مدام جستوجوی راهحل بنیادین و اصلی ارتقای ترافیک و تردد در شهر کرمان به کما برود و به تعویق بیفتد و این، خطر بزرگی است که ما را تهدید میکند. شهر کرمان در حال حاضر با مسائلی همچون کاهش ایمنی تردد و هدررفت زمان در جریان جابهجایی در شهر مواجه است، ضمن اینکه شیوۀ فعلی حملونقل عواقب متعددی برای شهر بهدنبال داشته از جمله اینکه شهر را از کودکان خالی کرده، آن را برای سالمندان خطرناک و برای معلولان غیرقابل استفاده کرده، زیست فرهنگی شهر و میراثفرهنگی را تهدید میکند همچنین، آلودگی هوا و آلودگی صوتی ایجاد و شهر را ناایمن کرده است. حالا در چنین شرایطی وقتی مسئولان سرگرم مسائلی مثل راهاندازی مترو میشوند جستوجوی راهحل اصلی برای حل مشکل ترافیک در کرمان به تعویق میافتد و این، مخاطرۀ اصلی است که ما را تهدید میکند. بهعبارتی دیگر، مسئولان در کرمان مشغول مسائلی از جمله مترو و خیابانکشی و احداث روگذر و زیرگذر هستند در حالی که راهحل ترافیک کرمان این اقدامات نیست و موارد دیگری است و جالب این که کسی هم دربارۀ راهحلهای اصلی از ما سوال نمیکند! استاندار محترم از دانشگاهیان در برخی موارد دعوت میکنند و از آنها میخواهند نظر تخصصی خود را اعلام کنند ولی دربارۀ مسائلی مثل ترافیک شهر انگار خودشان راهحلها را میدانند! در حالی که اینطور نیست. داریم در کرمان راه را کاملا برعکس میرویم. سوالی که باید از متخصصان پرسیده شود این است که راهحل ترافیک شهر کرمان چیست؟ و در یک چشمانداز چه باید بکنیم؟ بنده معقتدم چنین اتفاقاتی که در کرمان میافتد حاصل دو ضعف اساسی است: یکی فقدان کانسپتها، ایدهها و چارچوبهای مفهومی که وضعیت اکنون کرمان را توضیح دهد و دیگری فقدان ایدهها و چارچوبهای مفهومی که آینده را در کرمان ترسیم کند. یعنی الان نمیدانیم کرمان چیست و همچنین، نمیدانیم چه آیندهای باید برای آن ترسیم کرد؟ به جای پرداختن به این مسائل به چیزهایی چنگ میاندازیم که در دیگر شهرها دیدهایم و فکر میکنیم برای کرمان هم خوب هستند. انگیزهها حتما خیر است و ممکن است برخی دوستان را سیاستمدارانی خیرخواه بدانیم که میخواهند شهر را توسعه بدهند ولی مسیری که میروند اشتباه است.
*پس شما معتقدید پرداختن به مسائل فرعی مثل مترو حاشیههایی ایجاد میکند که مسائل اساسی شهر فراموش میشود. فرض میکنیم وعدۀ استاندار برای پیگیری مترو، یک وعدۀ سیاسی نبوده و از سر خیرخواهی و کمک به بهبود وضعیت فعلی ترافیک شهر چنین موضوعی را دنبال میکند. اگر این نگاه خوشبینانه را داشته باشیم، پیشنهاد شما برای اینکه انگیزه و خیرخواهی استاندار منتج به اتفاقات مطلوبی در شهر بشود چیست؟
شهری که مد اصلی جابهجایی در آن بر پایۀ حملونقل عمومی استوار است، مبلمان شهری و پیادهروها و همۀ ملزومات حضور پیادۀ انسان را دارد که با مدهای دیگری مثل مترو تلفیق میشوند. تا زمانی که بستر شهر را برای حضور ایمن و شاداب عابر پیاده مهیا نکنیم حملونقل عمومی مثل اتوبوس و ... بهتنهایی جواب نمیدهد. وقتی شهروند تصمیم میگیرد از سیستم حملونقل عمومی مثلا اتوبوس یا مترو یا بیآرتی استفاده کند، باید مسافتی را تا رسیدن به ایستگاه طی کند و این، نیاز به مبلمان پیاده دارد. بنابراین، فضای معماری شهر باید به نفع حضور عابرپیاده و احیای زندگی عمومی تغییر پیدا کند که چنین تغییری، گسترش حملونقل عمومی را هم در دل خود دارد. شهرهایی هستند که حملونقل در آن توسط ناوگان عمومی انجام میشود و پس از دورهای، آمار جابهجایی مسافر در آن به حدی میرسد که ناوگان موجود جواب نمیدهد؛ در چنین شرایطی است که سراغ انبوهبرهایی از جمله مترو میروند. حالا در شهری مثل کرمان که اساسا چیزی به اسم حملونقل عمومی نداریم و عدد جابهجایی مسافر از طریق ناوگان عمومی نسبت به وسایل نقلیۀ شخصی بسیار اندک است مگر میتوانیم مترو احداث کنیم؟ در شرایط فعلی یکی از اقدامات ضروری این است که این نسبت را تقویت کنیم. موضوع بعدی اینکه راهاندازی مترو در کرمان از دل ایدههایی به نام شهر آینده بیرون میآید؛ میگویند الان به مترو نیاز نداریم ولی در افق مثلا 20 ساله به آن نیاز داریم. اندیشمندان و متفکران زیادی دربارۀ این مسئله صحبت کردند که ما چیزی به اسم شهر آینده نداریم. شهری که حال ندارد، آینده ندارد. اکنونِ شهر را باید درست کنیم، روزی که به تراکم بالای جمعیت رسیدیم، همان زمان راهحلها هم پیدا خواهد شد و اقتصاد شهر و حد بالای جابهجایی مسافر در آن مسیر را به سمت احداث انبوهبر خواهد برد. نمیتوانید در شهر از الان به استقبال چیزی بروید که ممکن است هیچگاه هم اتفاق نیفتد. به جای چنین اقداماتی، باید وضع فعلی و حال شهر را درست کنیم. اگر واقعا مسئولان قصد دارند کیفیت جابهجایی و حملونقل درون شهری کرمان را بالا ببرند ابتدا این سوال را بهطور جدی مطرح کنند: چگونه میتوان کیفیت حملونقل و جابهجایی در شهر کرمان را افزایش داد؟ این سوال بنیادین باید مطرح شود و به دنبال جواب آن باشند و آن را واضح فرض نکنند و بدانند پاسخ این سوال به این موضوع گره خورده که کرمان در آینده قرار است شهری فرهنگی یا گردشگری یا دانشجویی یا صنعتی و ... باشد؟ طرح چنین سوالاتی پاسخهایی به دست میدهد که ممکن است ما را مجبور کند راهی را که در این سه دهه رفتهایم کاملا معکوس کنیم. فکر نکنند مشکل فقط این است که بودجه نداریم تا مسئلۀ ترافیک کرمان را حل کنیم. اصلا اینطور نیست. اگر دهها برابر بودجۀ فعلی هم پول باشد، با رویکرد و روشهای کنونی مسئلۀ ترافیک کرمان بحرانیتر میشود. این را علم و تجربیات یک قرن مداخلات اینچنینی در شهر میگوید. / الف
نظر خود را بنویسید