فردایکرمان ـ اسما پورزنگیآبادی: چند ماهی است که شهرداری کرمان در تمام طول رفیوژ میانی بلوار جمهوری، از فلکۀ آزادی تا فرودگاه، درختان جدید کاشته است؛ با این درختکاری که شامل گونههای متنوعی از جمله زبانگنجشک، سرو، زیتون و نخل است، پروندۀ نارونها برای همیشه بسته شد و این درختان به خاطرات شهر پیوستند.
سالیان زیادی و پس از گسترش بیشترِ آفت در بین نارونها، بر سر حفظ و حذف این گونه از درخت در بلوار جمهوری مناقشاتی در گرفته بود. قطع هر درخت از سوی شهرداری، واکنشهای زیادی بهدنبال داشت تا اینکه دست آخر، طرفداران حذف نارون پیروز شدند و حالا با رشد درختان جدید، چهرۀ تازهای از بلوار جمهوری پیش چشم شهروندان به نمایش گذاشته خواهد شد.
مهندس مهدی زنگیآبادی ـ معاون فنی سازمان سیما، منظر و فضای سبز شهری شهرداری کرمان به فردایکرمان میگوید که انتخاب گونههای جدید، تنوعی که دارند و حتی نحوۀ کاشت آن با نظر کارگروهی متشکل از متخصصان کشاورزی و حتی معماری صورت گرفته است. او البته یادآور میشود که شرایط آبی و اقلیمی، آنها را برای انتخاب درختان جدید با محدودیتهایی مواجه کرده است.
هم درختانی که تازه کاشته شدهاند و هم سایر درختان شهر به آب نیاز دارند اما شهرداری با چالش کاهش کیفیت و کمیت آب فضایسبز مواجه است. زنگیآبادی در این خصوص تصویری را ارائه میکند که بسیار نگرانکننده است؛ عمق چاهها از حدود 80 متر به 280 متر رسیده و عمرشان از 15 سال به دو سال! یعنی بهسختی آب پیدا میشود و چاهی که آب میدهد هم زود خشک میشود و میمیرد.
زنگیآبادی این نقد که شهرداری تماشاچی این وضعیت است و جز تمنا برای دریافت سهم فضایسبز از پساب پروژۀ فاضلاب کاری نمیکند را نمیپذیرد. او با اشاره به اینکه هفت سال است در حال مکاتبه و پیگیری برای تامین آب فضایسبز هستند، در پی دستور استاندار، اکنون امیدوار شده که بهزودی، از پساب پروژۀ فاضلاب 100 لیتر بر ثانیه به درختان شهر داده شود. اگرچه این آب میتواند مرگ سبزینگی کمرمق این شهر را به تعویق بیاندازد اما برای توسعۀ فضایسبز کافی نیست. همین است که زنگیآبادی تاکید دارد باید این 100 لیتر افزایش پیدا کند.
گفتوگو با او را که بر درختکاری بلوار جمهوری و چالش کمبود آب فضایسبز شهر کرمان متمرکز است در ادامه میخوانید.
*بعد از سالها انتظار، بالاخره شهرداری درختکاری رفیوژ میانی بلوار جمهوری را انجام داد. لطفا جزئیاتی از طرحی که در بلوار اجرا شده را تشریح بفرمایید. چه گونههایی کاشته شده و فرایند انتخاب این گونهها بر چه اساس بوده است؟
بلوار جمهوری یکی از بلوارها و شریانهای اصلی شهر است که پس از آفتزدگی و مرگ نارونهای رفیوژ میانی، از لحاظ بصری شرایط بسیار نابسامانی پیدا کرده بود. تاج درختان نارون از بین رفته و تنهها آفتزده بودند و شهرداری هم هربار که میخواست اقدامی دربارۀ درختان بلوار انجام دهد نگران تبعات اجتماعی آن بود و باید ملاحظاتی را در نظر میگرفت. طی سالهای گذشته، تیمارداری درختان و مبارزه با آفات و تغذیۀ گیاهان بهطور جدی انجام میشد ولی نارونها مثل دیگر شهرهای کشور دچار ضعف شدید شده بودند و امکان حفظ آن وجود نداشت. ضمن اینکه بهخاطر حفرههایی که در تنۀ نارونهای آفتزده ایجاد شده بود، احتمال سقوط درختان و ایجاد خطر برای شهروندان نیز وجود داشت. در نهایت مجبور شدیم درختانی که آفت بیشتری داشتند را حذف کنیم. در این وضعیت، در فاز اول، حذف درختان آفتزده بهصورت دورهای و طی چند سال انجام شد. در فاز دوم، آرامسازی بصری بلوار جمهوری در دستور کار قرار گرفت. بهدنبال آزمایشات و بررسیهایی که انجام شد و با اظهارنظر گروههای تخصصی که با حضور متخصصانی از دانشکده کشاورزی دانشگاه شهید باهنر در راس آنها آقای دکتر محمدینژاد و مرکز تحقیقات کشاورزی استان در راس آنها آقای دکتر نقوی تشکیل شده بود، تصمیم بر این شد که بلوار جمهوری آرامسازی و زوائد بصری آن حذف شود. در این راستا حذف برخی از گونههای گیاهی از جمله «پامپاس» که در دورههای گذشته کاشته شده بود برای اینکه تنههای زمخت و زشت نارونها نمایان نباشد در برنامۀ کاری قرار گرفت. این گیاهان آلرژیزا هم بودند؛ بدینترتیب به مرور از بلوار جمهوری حذف شدند. در مرحلۀ بعد، بسترهای کاشت که در برخی بخشها با لایههای متراکم و کوبیدهشده پوشانده شده بود، آمادهسازی شد. در این زمینه، بقایای پوسیدۀ درختان آفتزده که در خاک باقی مانده بود بهمرور و شبانه جمعآوری و در ادامه، بافت خاک را با ماسه بادی اصلاح کردیم. قرار شد در بلوار جمهوری چند گونۀ گیاهی کاشته شود تا اگر مجدد آفتی شیوع پیدا کرد، قرار نباشد همۀ درختان جمعآوری و مجدد وضعیتی که پس از آفتزدگی نارونها ایجاد شد تکرار شود. سرانجام، طرح چندکاشتی به تایید و تصویب کارگروه تخصصی متشکل از سازمان فضایسبز، دانشکده کشاورزی دانشگاه باهنر و مرکز تحقیقات کشاورزی استان رسید و در راستای اجرای آن، در فاز اول طرح، در رفیوژ میانی بلوار، از میدان پرواز تا سهراه بلوار رضوان «زبان گنجشک و زیتون» کاشته شد. از سهراه رضوان تا سهراه هوانیروز «زبان گنجشک و سرو شیراز»، از پل راهآهن در بلوار جمهوری تا پل شهیدان گمنام (چهارراه امیرکبیر) درخت «زبان گنجشک و نخل» و از این پل تا چهارراه شفا «زبان گنجشک و سرو» کاشته شد.
*اشاره کردید بقایای پوسیدۀ درختان قبلی به مرور زمان جمعآوری شد ولی در بخشهایی از رفیوژ میانی بلوار از جمله در نزدیکی فلکۀ آزادی، تنههای تنومند نارونها در خاک باقی مانده و درختان جدید در مجاورت آن کاشته شدهاند در حالی که این تنهها میتواند مجدد محل تجمع آفات شود و به درختان جدید نیز آسیب برساند. چرا این تنهها را از خاک خارج نکردید؟
تنههایی که جمعآوری شدند چون فعالیت آفت در آن بهتازگی تمام شده بود مقداری سبزینگی داشتند و چوبها تر بودند ولی در این بخش از بلوار که شما به آن اشاره کردید تنه کاملا پوسیده و گونۀ گیاهی کاملا خشک است و آفتی در آن امکان زیست ندارد. زمان دادیم تا ریشههای این تنهها سستتر و ضعیفتر شود تا خروج آن، خسارت کمتری به زیرساختهای شهری مستقر در رفیوژ میانی بلوار بزند و از آنجایی که امکان فعالیت بیولوژیکی در این تنهها صفر است، نگرانیای در این زمینه وجود ندارد. البته ما هم معتقدیم که وجود این تنهها در خاک همچنان آزاردهنده است. در برنامه داریم که چنانچه در فصل زمستان امکانپذیر باشد با پیکور یا قلمچکش این تنهها که از سطح خاک بالا هستند را حذف کنیم.
*وجود ریشههای این نارونهای قطعشده در ابتدای بلوار از سمت فلکۀ آزادی، مانع از رشد ریشۀ درختان جدید نمیشود؟ نگران نیستید با وجود تنهها و ریشهها، درختانی که کاشتید خشک بشوند؟
برای اجرای طرح جدید، تنهها را بهطور کامل خارج کردیم؛ چون ریشۀ آنها در داخل زمین فعالیت داشت البته در بسیاری موارد آفت به ریشه هم نفوذ کرده بود بنابراین، آن را خارج کردیم ولی در بخش ابتدایی بلوار از سمت آزادی هیچ اثری از حیات در تنهها وجود ندارد که نگران فعالیت مجدد آفت باشیم.
*پس این تنهها و ریشههای آن در ابتدای بلوار، مزاحمتی برای ریشۀ درختان زبانگنجشک ایجاد نمیکند. درست میگویم؟
درختان این بخش از بلوار (حدفاصل میدان آزادی تا چهارراه امام جمعه) چند سال پیش از این کاشته شده است و شاهدید که درختان آن بسیار شاداب هستند چون ریشههایی که در بستر کاشت درختان جدید وجود داشت خارج شده است و در حال حاضر درختان این بخش از بلوار وضعیت قابلقبولی دارند. طرحی که سال گذشته اجرا کردیم از چهارراه امام جمعه تا فرودگاه بود و در این مسیر، تمام تنهجوشها و بقایای درختان قبلی را تخلیه و بستر کاشت را پاکسازی کردیم.
*آقای مهندس، اشاره کردید که از پل راهآهن بعد از سهراه هوانیروز تا چهارراه امیرکبیر درخت نخل هم کاشتهاید. در حال حاضر، نخلهایی در بلوار آزادگان داریم که برگهای آن سوخته است. برخی کارشناسان معتقدند نخل گونۀ مناسبی برای شهر کرمان نیست. با این وجود، چطور ریسک کردید و مجدد نخل کاشتید؟ نگران این نیستید که نخلهای بلوار جمهوری پا نگیرند یا بعد از مدتی از بین بروند؟
یکی از عواملی که باعث شد این گونۀ گیاهی را بکاریم کیفیت منابع آبی شهر کرمان است که بسیار افت کرده است. متاسفانه آبی که شهرداری برای آبیاری فضای سبز در اختیار دارد بسیار شور شده است. در این وضعیت دست ما در انتخاب گونههای گیاهی بسته شده و حق انتخاب زیادی نداریم. در گذشته درختانی مثل سِدروس، لاوسون و اقاقیا هم در شهر کرمان کاشته میشد ولی تغییر کیفیت آب و متعاقب آن خاک، ما را در انتخاب گونههای جدید گیاهی با محدودیت مواجه کرده است. از طرفی، این نکته را هم باید مدنظر داشته باشیم که هر گونۀ گیاهی یک عمر مفید دارد. در این شرایط، باید بهجای کاشت تک گونه به کاشت چند گونه روی میآوردیم تا تجربۀ تلخ نارونهای بلوار جمهوری بعد از آفتزدگی تکرار نشود ضمن اینکه تنوع خزان هم داشته باشیم و در فصول مختلف سال، درختان سرسبز در شهر وجود داشته باشند. همانطور که پیش از این هم ذکر کردم، گونههای گیاهی که کاشته شده به تایید کارگروهی از متخصصان رسیده است. این گونه از نخل که در بلوار جمهوری کاشته شده از نوع مقاوم است اما این احتمال هم در نظر گرفته شد که واکنشها و تبعاتی داشته باشد. به هر حال ما دچار تغییر اقلیم هم هستیم. با توجه به این مسائل، در بخش کوچکی از بلوار جمهوری نخل کاشتیم تا ببینیم رفتار این گونه از نخل به شرایط آبوهوایی و محیطی چگونه است؟ و چه واکنشی نسبت به شرایط اقلیمی نشان میدهد. البته این را هم بگویم گونهای از نخل که در بلوار آزادگان کاشته شده با آنچه که در بلوار جمهوری کاشتیم فرق دارد که از نوع پیاروم پایۀ نر هستند.
*زبان گنجشک که گونۀ غالب بلوار جمهوری است همان درختی است که در بهار، گلهای بنفشرنگ و معطری دارد و در تابستان و پاییز میوههای کوچک آن کف پیادهروها میریزد؟
نه. این درختی که اشاره کردید زیتون تلخ است. دو گونه از زبانگنجشک در فضای سبز وجود دارد که یک گونۀ آن تولید بذر زیادی دارد. نمونهای از زبان گنجشک را در خیابان خواجو داریم که اگر از چند هفتۀ آینده که هوا گرمتر میشود به آنها دقت کنید تولید بذر میکنند. البته درختان زبانگنجشکی که در بلوار جمهوری کاشته شدهاند از گونۀ مناسب با بذردهی کم هستند.
*آقای مهندس، شما از تنوع کاشت درختان در بلوار جمهوری بهعنوان یک اقدام خوب دفاع کردید ولی برخی معتقدند این بلوار با توجه به پیشینۀ تاریخی و هویتی که در گذر زمان پیدا کرده نباید تنوع کاشت داشته باشد. در این خصوص، نظرات متخصصان معماری منظر میتوانست راهگشا باشد. شما از این تخصص برای انتخاب گونههای بلوار جمهوری استفاده کردهاید؟
صحبت شما کاملا درست است. بلوار جمهوری از بلوارهای نوستالوژیک شهر کرمان است و از آنجایی که حساسیت دربارۀ آن بالا بود، برای اینکه فقط نظر کارشناسان سازمان فضایسبز شهرداری ملاک عمل نباشد، کارگروه تخصصی با حضور صاحبنظران علم فضای سبز تشکیل شد که چکیدۀ آن، تیم تخصصی دانشکده کشاورزی دانشگاه شهید باهنر و مرکز تحقیقات کشاورزی است. تمام گونهها و حتی نحوۀ کاشت و چیدمان آن در این کارگروه تخصصی مورد به مورد بررسی و سپس اجرا شد. ما اهمیت وجود درختان نارون در بلوار را میدانستیم اما آفاتی که آنها را بیمار کرد هنوز در شهر فعال است بنابراین، از کاشت مجدد نارون و یا گونههای گیاهی دیگری که میتوانند میزبان این آفت باشند صرفنظر کردیم.
*براساس آنچه که گفتید، در کارگروهی که دربارۀ درختکاری بلوار جمهوری نظر داده بیشتر تخصصهای مربوط به باغبانی و کشاورزی حضور دارند و از معماران کمک نگرفتید. درست میگویم؟
کارشناسان معماری، به فراخور موضوع جلسات، از طریق دانشگاه باهنر به جلسات دعوت میشدند و نظرات آنها را میگرفتیم.
*پس معماران هم نظر دادهاند و این تنوع کشت در بلوار جمهوری را تایید کردهاند.
بله.
*این درختانی که کاشته شدهاند نیاز به آب دارند. اما مدتهاست که از سوی شهرداری اعلام میشود در تامین آب فضای سبز با مشکل مواجه شدهاید و هم کمیت و هم کیفیت آب پاسخگوی نیاز نیست. در حال حاضر، برای آبیاری درختان بلوار جمهوری و بهطور کلی شهر کرمان، با چه چالشهایی مواجه هستید؟
بارندگی در کرمان بسیار کاهش پیدا کرده است. تغییرات اقلیمی هم مزید بر علت شده و نیاز آبیای که گیاهان دارند نسبت به سالهای قبل افزایش پیدا کرده چرا که هوا گرمتر شده است. برخلاف شهرهای دیگر که برای تامین آب فضای سبز، از قنات یا رودخانۀ دائمی یا سد استفاده میکنند تنها منبع آبی که شهرداری کرمان در اختیار دارد، چاه است که در پی عدم بارندگی و کاهش آن در سالهای اخیر، جاههای جذبی شهروندان این چاههای شهرداری را تغذیه میکنند. با وجود اینکه اجرای شبکۀ فاضلاب شهری یکی از مطالبات دیرینۀ کرمانیهاست ولی این پروژه، تاثیراتی بر شبکۀ آب خام فضای سبز خواهد داشت چرا که باعث قطع ورودی آب چاههای جذبی به چاههای آب شهرداری میشود. کمبارشی و شرایط آبوهوایی باعث شده عمر چاههای شهرداری کم و عمق آن افزایش پیدا کند. از طرفی، کیفیت این آب حتی ماه به ماه در حال کاهش است. شوری (EC) آب چاههای شهرداری طی حدود 10 سال، از 3500 به 5000 رسیده است.
*یعنی به اندازۀ آب دریا شور شدهاند؟
نه. شوری آب دریا بیش از 20 هزار است ولی براساس دستهبندی فائو، منابع آبی با شوری 5000 جزو منابع آب خیلی شور قرار دارند. همین شوری آب یکی از عواملی است که دست ما را در انتخاب گونههای گیاهی بسته است. نخل یکی از درختانی است که این شوری را تحمل میکند. در مجموع باید بگویم که برای آبیاری فضای سبز شهر کرمان با چالشهای متعددی از کاهش کمیت آب و افزایش عمق چاهها گرفته تا کاهش عمر مفید چاهها و کاهش کیفیت آب آن مواجهیم. در بسیاری از مناطق شهر، آب منیزیمی شده و این شرایط اثرات منفی زیادی بر گونههای گیاهی گذاشته است.
*راهحل شهرداری هم برای حل مشکل آب فضای سبز این شده که مدام تمنا و خواهش کند تا سهم فضایسبز از پساب پروژۀ فاضلاب را بدهند. بهجز این، راهکار دیگری ندارید یا راههایی هست ولی امکان اجرای آن را ندارید؟
اجازه دهید من یک سوال از شما بپرسم؛ چاههای آبی داریم که عوامل و پارامترهای متعددی بر آن تاثیر دارد. الان آب این چاهها بسیار شور شده و طی 10 سال آینده شورتر از این هم خواهد شد. چاههایی که در گذشته در عمق 70، 80 متری آن به آب میرسیدیم الان به عمق 280 متر رسیده است. یعنی عمق آن تقریبا دو و نیم برابر افزایش پیدا کرده است، چاههایی که قبلا 15 سال آبدهی داشت، در حال حاضر عمر آن به دو سال نمیرسد و زود خشک میشوند. آیا این چاهها جزو منابع آبی پایدار به حساب میآیند یا ناپایدار؟
*مشخص است که جزو منابع پایدار به حساب نمیآیند اما آقای مهندس، ما شرایط کرمان را با اصفهان مقایسه میکنیم. این شهر هم مثل ما گرفتار کمآبی و خشکسالی و تغییر اقلیم است اما فضای سبز آن همیشه سرحال و شاداب است.
اصفهان زایندهرود را دارد و چاههای آب شهرداری عمدتا در حوالی آن قرار دارند. وقتی رهاسازی آب زایندهرود صورت میگیرد این چاهها تغذیه میشوند. با کارشناسان شهرداری اصفهان صحبت کردیم، تایید کردند که رهاسازی زایندهرود، بهدلیل بافت مناسب خاک، باعث تغذیۀ چاهها و جبران بخشی از برداشت آب میکند. این در حالی است که عمدۀ بافت خاک کرمان در عمق نسبتا کم از سطح زمین، رسی است که حرکت آب در لایهها را بسیار محدود میکند. رهاسازی و جریان زایندهرود بسیار کمک میکند تا شهرداری اصفهان تغذیۀ مصنوعی چاههای آب را انجام دهد و در تابستان و مواقع بحرانی، از این ذخیره استفاده کند.
*شهر یزد که زایندهرود ندارد. شرایط اقلیمی آن هم مشابه کرمان است. چرا فضای سبز یزد شاداب و سرحال است و مثل کرمان نابوده نشده است؟
بسیاری از شهرهای کشور از منابع آبی حاصل از پساب استفاده میکنند. اصفهان دو، سه تصفیهخانه با تولیدات خیلی بالا دارد. هر آبی که وارد میشود را تصفیه میکنند و در فضای سبز مورد استفاده قرار میدهند. پساب منبع آب پایداری برای فضایسبز شهرها است. در اصفهان علاوه بر آب چاهها، از پساب هم استفاده میکنند. در شهر مشهد هم برای تامین آب فضای سبز علاوه بر استفاده از آب سد دوستی، چاه هم دارند و از پساب نیز استفاده میکنند. یزد هم بخشی از آب موردنیاز خود را از طریق پساب تامین میکند. کرمان فعلا این آب را در اختیار ندارد. در گذشته بیش از 22 درصد از آب موردنیاز فضای سبز شهر کرمان از شبکۀ توزیع آب شرب تامین میشد. در چهار، پنج سال اخیر و با شدت گرفتن بحران کمبود آب شرب، شهرداری شبکه آب خام را توسعه داد و در حال حاضر، کمتر از یک درصد از آب فضایسبز از آب شرب تامین میشود. این اقدام که ضروری هم بود و باید انجام میشد، بخشی از منابع آبی شهرداری را کاهش داد.
*با وجود همۀ این شرایط و محدودیتها، راهحل مشخص شهرداری برای تامین آب فضای سبز چیست؟ به نظر میرسد شهرداری بیشتر تماشاچی این وضعیت است و برنامۀ خاصی برای تامین آب پایدار درختان و گلهای شهر ندارد. این انتقاد را میپذیرید؟
تامین آب موردنیاز فضایسبز طبق قانون برعهدۀ وزارت نیرو است و شرکتهای آب منطقهای و آب و فاضلاب سیاستگذاری و تامین این آب را انجام میدهند. فرض کنید منابع آبی که شهرداری در حال حاضر دارد ثابت هستند؛ که این فرض هم درست نیست چرا که به محض اینکه شبکۀ فاضلاب شهر کرمان تکمیل شود و به بهرهبرداری برسد، طی مدت شش ماه تا یک سال، اثر آن بر منابع آب شهرداری مشاهده خواهد شد و باعث خشکیدگی چاههای آب ما میشود. حالا فرض کنید این آب ثابت است، شهرداری میتوانست از سیستم آبشیرینکن استفاده کند و کیفیت آن را افزایش دهد. این موضوع را پیگیری کردیم ولی این سیستم، پسابی دارد که بهشدت برای خاک مضر است. از محیط زیست در این خصوص استعلام گرفتیم که اعلام کردند مجاز به انجام این کار نیستیم.
*یعنی شهرداری میخواست آب چاههای موجود را تصفیه کند؟
بله. میخواستیم با روش اُسمُز معکوس این آب شور را تصفیه کنیم و کیفیت آن را افزایش دهیم ولی بهدلیل پساب مضر آن، محیطزیست با این اقدام مخالفت کرد. مکاتبات زیادی انجام دادهایم و سعی کردهایم حساسیت موضوع را به اطلاع مدیران ارشد استان؛ استاندار محترم و فرماندار محترم و نمایندگان محترم مجلس برسانیم به گونهای که آقای دکتر فداکار، استاندار محترم نیز تاکید کردهاند که باید سهم شهرداری از پساب پروژۀ فاضلاب داده شود چون ایشان به شرایط بحرانی تامین آب فضای شهر واقفند. پیشنهاد بعدی شهرداری این است که از پروژۀ انتقال آب خلیجفارس و دریای عمان سهمی برای فضایسبز شهر کرمان در نظر گرفته شود. حدود هفت سال است که در حال مکاتبه و پیگیری برای تامین آب فضای سبز هستیم. به همۀ مسئولان اعلام کردهایم که شرایط بحرانی داریم و جز چاه منبع آب دیگری در اختیار ما نیست و باید کمک کنند تا بتوانیم فضایسبز شهر را حفظ کنیم و در ادامه، توسعه بدهیم.
*برای انتقال آب خلیجفارس هم موافقت شده که سهمی به شهرداری داده شود؟
بهدنبال تاکید شورای محترم شهر و دستور شهردار محترم در حال پیگیری هستیم و امیدواریم به نتیجۀ مطلوب برسیم. ما قبول داریم تامین آب شرب بر فضای سبز اولویت دارد اما با توجه به شرایط بحرانی چاههای آب شهرداری، ما هم نیاز به منبع آب پایدار داریم.
*پس آقای مهندس، مرگ و زندگی فضای سبز شهر کرمان به منابع آب پایداری مثل پساب فاضلاب وابسته است ولی فعلا خبری از تامین این آب نیست بنابراین در کوتاهمدت همچنان مشکل آب درختان و گیاهان شهر باقی است.
آقای دکتر فداکار دستور دادهاند سهم شهرداری از پساب فاضلاب داده شود و قرار است در فاز اول حدود 100 لیتر بر ثانیه از این آب به شهرداری تحویل دهند. این، برای شروع کار خوب است.
*با دستور استاندار موافقت شده است؟
فکر میکنم تا چند هفتۀ آینده این موضوع نهایی شود و بعد از هفت، هشت سال پیگیری، سهم شهرداری در پروژۀ فاضلاب لحاظ شود ولی باید مطالبۀ بیشتری داشته باشیم تا سهم شهرداری از این پساب افزایش پیدا کند چون با این 100 لیتر بر ثانیه، نهتنها مشکل حفاظت از فضایسبز بهطور کامل حل نمیشود بلکه توسعهای هم نمیتوانیم داشته باشیم. / الف
نظر خود را بنویسید