فردایکرمان - مظفر طاهری(عکاسباشی): از وقتی خبر مصوبۀ شورای شهر کرمان در رابطه با تغییر نام بهارستان هنرمندان کرمان به آرامستان فرهیختگان کرمان و افزودن اجازۀ دفن پیکر ورزشکاران و اهالی علم در آن را شنیدهام، و میبینم همین را هم از هنرمندان دریغ کردهاند، کلی حرص خوردهام. اما با توجه به پیامهای هنرمندان عزیز کرمانی در فضای مجازی، احساس میکنم تنها نیستم.
هرچند در کرمان حضور ندارم، ولی از آنجایی که از آغاز در جریان اتفاقات بهارستان هنرمندان کرمان بودهام و همیشه در همۀ اتفاقات آن حضور داشتهام، به خودم حق میدهم که حرفهای دلسوزانهام را که فکر میکنم حرف دل اکثریت قریب به اتفاق هنرمندان کرمان است را بیان کنم.
واقعیت آن است که در بیست و اندی سال پیش و در زمان زندهیاد سیدمحمود توحیدی (ارفع کرمانی) و با پشتکاری که ایشان و دیگر عزیزان دلسوز در کرمان، ازجمله استاد سیدمحمدعلی گلابزاده داشتند، توانستند در سال ۱۳۷۹ موافقت شهرداری کرمان که در آن زمان مسئولیت آن به عهدۀ مهندس سیفاللهی بود را بگیرند تا زمین فوادیه که با توجه به آرامگاه فواد کرمانی و چند تن دیگر از ادیبان کرمان، محل مناسبی برای خاکسپاری اهالی هنر و ادب کرمان بود را در اختیار هنرمندان کرمان بگذارند. یعنی انگار شهرداری آن را به صاحبان اصلیاش واگذار کرده بود. اولین کسی هم که در ماه بهمن همان سال در فوادیه که بعدا هیئت امنای آن، نام بهارستان هنرمندان کرمان را بر آن گذاشت، به خاک سپرده شد، ارفع کرمانی بود. زندهیاد ارفع طی مراسم باشکوه و عرفانی که من هم حضور داشتم و عکسهای آن را هم در اختیار دارم، تشییع و در این محل آرام گرفت.
اگر به عکسی که در انتهای همان سال یعنی سال ۱۳۷۹ انداختهام و به درختان اطراف آن و آرامگاه ارفع کرمانی که به تنهایی در گوشۀ بهارستان آرام گرفته است، بنگرید، میتوانید سالیانی را که در اختیار هنرمندان کرمان بوده است را از نظر بیاورید. و این حق هنرمندان کرمان است که حداقل بعد از ترک این دنیای فانی، قطعهای در بهارستان هنرمندان کرمان داشته باشند.
البته این اتفاق برای دیگر عزیزان هم میتواند بیفتد. کما اینکه در پایتخت قطعۀ نامآواران را داریم، و دلیلی ندارد قطعهای که صاحب دارد و سالیان سال در آن اهالی هنر آرمیدهاند را به افراد دیگری که آنان نیز قابل احترام هم هستند واگذار کنیم. این در حالی استکه البته به نظر من، این حق عزیزان ورزشکار و اهالی علم است که جایی جداگانه در اختیار داشته باشند. در حال حاضر محل فعلی بهارستان هنرمندان دیگر تقریبا کامل شده، و عاقلانه آن است که ابتدا اینجا را برای هنرمندان گسترش داده و در ادامه جایی مجزا برای ورزشکاران و فرهیختگان در نظر بگیرند.
اگر بخواهم این مصوبۀ شورای شهر کرمان را تشبیه به کاری بکنیم، دقیقا مثل این است که شهرداری مصوب کند، خانهای را که صاحب دارد و اهالی در آن ساکن هستند، بدون هیچ توافق و اطلاعی با اهالی و صاحبخانه، به اشخاصی دیگر واگذار کند، و فکر نمیکنم این کار تا به حال در هیچ کجای ایران اتفاق افتاده باشد.
به نظر من نه تنها این از اختیار شورای شهر بیرون است، بلکه کاری غیرقانونی است و شورای شهر تنها میتواند نسبت به تغییر نام گذرگاهها اقدام بکند و محلهایی را که متولی دارند نه تنها نمیتواند در اختیار دیگران قرار دهد، که تغییر نام نمیتواند بدهد.
البته مطمئن هستم دلسوزان هنر کرمان از پای ننشسته و اقدام میکنند؛ ولی امیدوارم شورای شهر کرمان هم در این اتفاق، تجدیدنظر کرده و اگر میخواهد برای کسانی کاری انجام بدهد، برای احترام به آن عزیزان، جایی خاص خودشان را اهدا بکند، نه اینکه به قول معروف از کیسۀ خلیفه ببخشد.
پایتخت؛ پنجم آذر ۱۴۰۳.
نظر خود را بنویسید