فردایکرمان ـ گروه جامعه: با اصرار شهرداری و برخی از اعضای شورای شهر کرمان بر ساخت تقاطع پل در سهراهی سیلو، نگرانیها از تبعات این تصمیم شتابزده اوج گرفته است.
در یادداشتی که در ادامه میخوانید، دکتر رضا ناصری ـ معمار و مدرس دانشگاه با ارائۀ دلایل فنی و علمی، تصریح میکند که در سهراهی سیلو نباید غیرهمسطحسازی شود. متن این یادداشت را در ادامه میخوانید.
۱. مسئلۀ ترافیک شهر کرمان دیگر مسئلۀ گرهها و نقاط نیست. جابهجای شهر با مسئله روبرو شده است. ۲۵۰۰ هکتار بافت میانی شهر به معضل ترافیک ساکن دچار شده و تمام معابرش حتی تا کوچهها در ساعات پیک از سرویس خارج شده است. معضل جای پارک به شکل وسیعی بر بخشهای عمدهای از شهر سایه انداخته و صدها نقطۀ بحرانی در شهر خلق کرده است. اگر هدف بهبود اوضاع ترافیک و تردد در شهر کرمان است و اگر بتوانید درست مسئله را ببینید دست از این حرکتهای نقطهای و اتلاف زمان و منابع میکشید. ترافیک کرمان تشنۀ راهحل است نه ساختوساز.
۲. رینگ بزرگراهی اطراف شهر و کمک آن به بهبود اوضاع ترافیک یک افسانه بیش نیست. به دو دلیل ساده: اول اینکه کسی در این رینگ کاری ندارد. همه برای دسترسی به خدمات شهری و خیابانها وارد این به اصطلاح رینگ میشوند. این بزرگراه پیرامونی مانند انباری از خودرو برای خیابانهای شهر عمل میکند. دوم اینکه این رینگ با تقویت دسترسی به حاشیهها و زمینهای دورتر از شهر، در عمل یکی از عوامل اصلی گسترش حاشیه نشینی و رشد سکونتگاههای غیررسمی است. همچنین بخشی از خدمات شهری مفر مییابند تا خود را در فواصل دورتر از بافت مسکونی سامان بدهند و به این شکل تقاضا برای سفر و طول سفر و به طبع زمان در معبر ماندن خودروها را افزایش میدهد.
۳. راهحل ترافیک شهر کرمان اقدامات نقطهای و تک ساحتی نیست. راهحلهای کلنگر میخواهد. ترافیک کرمان به هیچ رو به دست مهندسی ترافیک حل نخواهد شد. هر چند که معتقد نیستم ما در شهر کرمان به یک تکنولوژی مدیریتی ـ فنی قابلاعتماد از مهندسی ترافیک دسترسی داریم. کرمان تشنۀ بینشهای عمیق ترافیکی است و نه مهندسی ترافیک. هیچ جای جهان با روشهای مهندسی ترافیک و از آن بدتر مهندسی تردد خودروی سواری شخصی نتوانسته است مسئلۀ ترافیک را حل کند که برعکس سبب ایجاد عمیقترین بحرانها شده است.
۴. با روشها، فرایندها، کارشناسان منسوخ و متعلق به چهار دهه قبل نمیتوان حتی نمایشی از پیشرفت و توسعه ایجاد کرد. با سیستمهای تحت DOS در دوران هوش مصنوعی سرنوشتی به جز عقب ماندن و حسرت خوردن نخواهیم داشت.
۵. واقعیت مسئلۀ ترافیک شهر کرمان بالاخره خود را در شکل برخوردی سخت به همه نشان خواهد داد. با تداوم این روشها شهر کرمان در پنج سال آینده به یکی از بدترین شهرهای ایران از منظر ترافیک تبدیل خواهد شد. همین حالا هم در برخی از موارد مانند ایمنی عبورومرور، هزینههای سفر و نرخ تصادفات و جرح و فوت حاصل از تصادفات درونشهری بافاصله صدرنشین شهرهای کشور هستیم. آمار دو برابری میانگین کشوری بسیار نگرانکننده و نشانههای اولیۀ یک بحران تمامعیار است. شهر کرمان در ترافیک غرق خواهد شد و به شکلی که ممکن است غریب باشد هر چه بیشتر سازه بسازید و معبر بگسترانید، بحران سریعتر و عمیقتر دامنگیر شهر کرمان خواهد شد.
۶. همۀ شهرها اشتباه میکنند؛ اما هم از اشتباهات خود و هم از یکدیگر درس میگیرند. شهرهایی با بالاترین سطح دسترسی به خدمات مهندسی ترافیک و در اختیار داشتن بودجههای هنگفت و توان اجرای بسیار بالا مانند دبی و استانبول و لسآنجلس و حتی همین تهران جز اینکه به بدترین شهرهای جهان از منظر ترافیک و آلودگی تبدیل شوند کدام دستاورد را داشتهاند؟ در عوض شهرهایی که این روشها را کنار گذاشتند و آن راه دیگر را رفتند مانند پایتختهایی مثل اسلو، آمستردام، کپنهاگ، پاریس و... امروز مسئلۀ ترافیک ندارند و به زیستپذیرترین و دلپذیرترین شهرهای جهان تبدیل شدهاند.
۷. تمام آنچه برای کرمان مطلوب میدانیم، از شهر دوستدار کودک گرفته تا احیای بافت تاریخی، گردشگری پررونق و غیره پاشنۀ آشیل تحقق همۀ اینها تغییر رویکرد در مسئلۀ ترافیک است.
۸. عزم جهت اجرای غیرهمسطح در هر نقطهای که صفی از خودرو تشکیل شده است، چیزی جز بیبرنامگی و انفعال در مدیریت نیست. مدیریت کلنگر، آیندهنگر و سیستمی، مدیریت چشماندازها و رویکردها را جایگزین این مدیریت واکنشی کنید، شما مدیر هستید نه آتشنشان!
۹. و اما در موضوع اختصاصی سهراه سیلو، به ظن بنده برخلاف آنچه عنوان میشود این غیرهمسطح نه با دغدغۀ روانی حرکت در رینگ پیرامونی بلکه برای تسریع حرکت در محور غربی ـ شرقی جاده تهران مورد توجه قرار گرفته است و باید آن را بخشی از سه دهه اختصاص بودجهها و انرژیهای مدیریتی برای حل مسئلۀ دسترسیِ زمینهای توسعۀ جدید در بخش غربی شهر دانست. در واقع این هزینه هم همچنان جزئی از بستۀ رانتی است که بودجۀ کل شهر به زمینهای غربی میدهد و یکی از دلایل اصلی عدم رشد بخشهای مرکزی و شرقی شهر است. کرمان نیازمند پروژههای محرک برای رشد سکونت در مرکز و شرق شهر است تا از طریق ایجاد توازن، موضوع بهظاهر لاینحل ترافیک غربیـشرقی در ابتدا مهار و بهتدریج التیام بیابد.
۱۰. بررسی غیرهمسطحسازی در سهراه سیلو در قالب همین رویکرد خودرو محوری مستقر و هژمونی مهندسی و شوراهای ترافیک فعلی نشان میدهد حتی از دیدگاه فنی هم ساخت این غیرهمسطح نامناسب است. اول اینکه مطالعهای کلنگر و شبکهای که نشان بدهد این سرمایهگذاری هنگفت اولویت ترافیک و حتی شهریت شهر کرمان است در دسترس نیست. دوم اطلاعات محدودی که مشاور طرح جامع و یک مشاور دیگر در قالب نمودار و عدد منتشر کرده هر چند مبهماند و کافی نیستند اما نشان میدهد این غیرهمسطحسازی تأثیر ملموسی در بهبود اوضاع ندارد. آن تأثیر ناچیز هم تجربه و مطالعات نشان داده در یک دورۀ کوتاه زمانی جبران میشود و اوضاع به قبل باز میگردد.
سوم اینکه در محور جاده تهران با جابهجایی ترافیک و زمان انتظار به تقاطع و تقاطعهای چراغدار بعدی، در واقع در زمان سفر تفاوتی ایجاد نمیشود و تنها با جابهجایی گره روبرو خواهیم شد. چهارم، محور جاده تهران به دلیل اختلاط دو نقش شریانی و حیات اجتماعی و به دلیل عرض بسیار زیاد معبر، جزو مخاطرهانگیزترین معابر شهر کرمان برای عابر پیاده و حتی حادثهخیز برای خودروهاست. برای چنین معبری چراغقرمز یک نعمت است و با ضربانی کردن حرکت خودروها و ایجاد فواصل، مجالهایی برای دسترسیهای محلی مانند ورود و خروج به و از پارک و دسترسی به معابر محلی و همچنین عبور عابر پیاده از عرض معبر فراهم میکند. حذف چراغراهنمایی هرچند در ساعات پیک تأثیری در روانی حرکت ندارد اما در ساعات خلوت باعث ایجاد مخاطرات متعدد ایمنی میشود.
پنجم، بنا به فرض اگر مداخله در سهراه سیلو ناگزیر و ضروری باشد، آن مداخله نمیتواند احداث غیرهمسطح باشد و باید با درکار کردن خلاقیت راهحلی یافت که جامعالاطراف باشد و نه اینکه مسئلهای را حل و مشکلات بسیار دیگری ایجاد کند. این غیرهمسطحسازی برخلاف آییننامههای طراحی معابر شهری ملی و همچنین آییننامههای ملی استاندارد معابر شهری است که در واقع متضمّن ایمنی تردد و سایر لایههای شهر هستند. احداث غیرهمسطح در این فاصلهی کم از غیرهمسطح قبلی ممنوع است. احداث غیرهمسطح بر معبری که حیات مدنی پررونقی مانند جاده تهران دارد ممنوع است. نادیدهگرفتن این ضوابط اجتماعی باعث بروز مخاطرات جانی و ازبینرفتن استاندارهای ایمنی معابر است.
ششم، احتمالاً خود و شهر را چنان دستبهگریبان مشکلات میبینید که حوصلهای برای دخالتدادن مباحث جامعهشناختی و معماری را در تصمیم برای این پروژه نداشته باشید، اما باید گفت چون در نهایت همین مباحث است که سرنوشت شهرها را رقم خواهد زد. این پروژه ضربۀ دیگری به امکانداشتن مناظر شهری مناسب، معماری به اندام و انسانوار در آن محدوده است. این پروژه با قطع دسترسیها و ایجاد یک درۀ جدید در شهر، حیات اجتماعی اطراف خود را تضعیف، ارزش املاک را کاهشی خواهد کرد و زمینۀ حذف برخی گروههای اجتماعی ساکن در آن محدوده خواهد شد. تداخلهای این پروژهی غولپیکر با انواع ریزدانگیها و حیات شهری اطرافش ضربۀ دیگری به منظر عینی و سیمای ذهنی شهر کرمان است.
۱۱. ساخت غیرهمسطح برای هیچ مدیری و هیچ دورهای از شورای شهر کرمان باعث محبوبیت نزد افکار عمومی و مشروعیت سیاسی نشده است.
۱۲. تقلید از یا رقابت با شهرهای دیگر ایران در غیرهمسطحسازی در هیچ محاسبهای نمادی از توسعهیافتگی یا ارتقا برند شهری نشده و نخواهد شد. کسی برای شهری که هنوز به روشهای شهرسازی منسوج شدۀ پنج دهه قبل وفادار است کف نخواهد زد.
۱۲. در پایان سؤالی هم از مشاور طرح جامع ترافیک دارم، آقایان دکتر صفاریان و ممدوحی اگر امکان دارد یک شهر و نه بیشتر در جهان را معرفی کنند که با این قبیل پروژهها، یعنی گسترش مبلمان و تأسیسات شهر برای تسریع حرکت سواره، توانسته باشد معضل ترافیک را حل کنند. / الف
نظر خود را بنویسید