فردای کرمان ـ مسعود نورالدینی: رفسنجان، زیر سقفی از ستارههای پاییزی، شبی را به تماشا نشست که قصهها از کتاب بال گشودند و در میان شکوه دیوارهای موزه ریاستجمهوری، در دلهایی نشست که از نسلها و قشرهای گوناگون کنار هم نشسته بودند.
شامگاه جمعه 18 مهرماه، به همت فرهنگسرای مس رفسنجان، آمفیتئاتر موزه، حال و هوای دیگری داشت. آنجا تنها یک سالن نبود؛ نگارستانی بود از چهرههای آشنا و غریب. در ردیف صندلیها، میشد سکوت پر احترام روزنامهنگاران کهنهکاری را دید، میشد یاران قدیمی روحالله ابوالهادی در روزهای پر تبوتاب روابط عمومی مجتمع مس سرچشمه و همچنین شاعران، با چشمانی رؤیایی و نویسندگانی که در لابهلای هر جمله، ردپای حرفهٔ خود را جستجو میکردند را دید.
در آغاز نشست رونمایی مجموعه داستان «مغز کال شما را خریداریم»، محسن علومی، داستاننویس پیشکسوت، با نگاهی عاشقانه به زبان داستانی کتاب پرداخت و گفت: «زبان این کتاب، زبان روزنامه نیست، زبان روزمره نیست؛ زبان تصویر است، زبان حرکت است، زبان خیال است.»
او از اسطورههایی گفت که در تاروپود داستانها تنیده شدهاند، و از فضاسازیهایی که خواننده را چون پرندهای در آسمان روایتها به پرواز درمیآورد.
سپس عباس جهانگیریان، نویسنده و پژوهشگر، از ضرورت شناخت نویسندگان سخن گفت؛ از حافظ و سعدی یادکرد و از فراموشی فرهنگی گلایه کرد.
او کتاب ابوالهادی را آشنا با زبان سینما دانست و گفت: «در این داستانها، تصویر حرف میزند؛ شخصیتها جان میگیرند، مثل قابهای فیلمی که در ذهن مخاطب نقش میبندد.»
در ادامه، سید علی میرافضلی، شاعر و پژوهشگر، از عنصر غافلگیری در داستانها گفت؛ از لحظههایی که خواننده را به درنگ و تأمل وادار میکند، و از ساختارهایی که باظرافت، ذهن را به بازی میگیرند.
در پایان، روحالله ابوالهادی نویسندهی مجموعه داستان «مغز کال شما را خریداریم» از سالهای شکلگیری داستانها گفت؛ از روزهای دانشآموزی و دانشجویی، از خاطراتی که حالا در قالب واژهها پیش روی مخاطب ایستادهاند.
او گفت: «این کتاب حالا موجودی مستقل است؛ امیدوارم بتواند با خوانندگانش ارتباط بگیرد، بیواسطه، بیپیرایه.»
شب، با امضای کتاب و ثبت لبخندها به پایان رسید، اما گویی هر امضا، پیمانی تازه بود برای ادامهی این گفتوگو؛ گفتوگویی که آغازش در تاروپود داستانها بود و ادامهاش، در تاروپود زندگی این جمعِ بهیادماندنی.
نظر خود را بنویسید