اسما پورزنگیآبادی ـ «تجربهی تلخ ارگ جهاننمای اصفهان را نباید در کرمان داشته باشیم». تجربهای که خودش به چشم دیده؛ یک تصمیم اشتباه، یک سرمایهگذاری کلان و در نهایت یک شکست برای همه. بازی چند سر باخت! وقتی این هشدار را میدهد که از او خواستم تا دربارهی ساخت سیتیسنترهای مجاور بازار نظر بدهد.
دکتر علی زنگیآبادی دانشیار دانشگاه اصفهان است اما پژوهشهای زیادی از گذشته تاکنون روی بافت تاریخی شهر کرمان داشته و در کرمان، بیشتر نامش با کتاب «جغرافیا و برنامهریزی شهری کرمان» که حدود 20 سال پیش نوشته همراه است. در کشور اما بیشتر به واسطهی تلاشهایش در حوزهی گردشگری شناخته شده است. او مدیرعلمی طرح جامع گردشگری شیراز است و مدتی پیش که به کرمان آمده بود، فرصتی در اختیارم گذاشت تا از او هم دربارهی گردشگری و هم شهر کرمان و بافت تاریخی بپرسم. بخش اول گفتوگو پیش از این منتشر شده و اکنون بخش دوم از نظرتان میگذرد. او نیز همچون بسیاری دیگر از کارشناسان، نسبت به سیتیسنترهای کنار بازار تاریخی شهر کرمان هشدار میدهد.
شما روی شهر کرمان مطالعات زیادی داشتید، این شهر را میشناسید و سالهای زیادی هم در اصفهان بهسر میبرید. هر دو این شهرها تاریخی و پرقدمت هستند اما متاسفانه بافت تاریخی کرمان به وضعیت بغرنجی رسیده است؛ آقای دکتر! چرا اصفهان اصفهان ماند ولی کرمان کرمان نماند؟
اصلا در سوالتان، بهجای اصفهان، یزد را بگذارید. یزدیها برای اینکه در دنیا حرفی برای گفتن داشته باشند دست روی بافت تاریخی خود گذاشتند و موفق هم شدند. اگر خوب دقت کنید دانشگاه یزد هم در حوزهی معماری بسیار قوی است و همین، حساسیت روی بافت تاریخی را بالا برده ضمن اینکه مردم هم علاقهمندتر هستند. در کرمان اما در این چند دهه یک دوهی فترت را در بافت تاریخی شاهدیم و اتفاقات بدی در این بافت رخ داده است در حالیکه ما در این شهر بازار تاریخیای را داریم که طولانیترین راستهبازار ایران است و قدمت بالایی هم دارد. همچنین کرمان، از معدود شهرهایی است که بازار شرقیغربی و شمالجنوبی دارد و فاصلهی بین دروازههای قدیم را بازار پر میکرده و نقشههای بافت قدیم با نقشهی وضع موجود میتواند با هم همخوانی داشته باشد. برای این بافت، حدود 30 سال پیش، جهاد دانشگاهی طرحی را تهیه کرد و طرحهای دیگری هم کار شده است اما همه دید تکبعدی داشتند و تنها مقولات کالبدی را مدنظر قرار دادهاند. در حالیکه وقتی ساکنان یک بافت کوچ کنند دیگر آن بافت زنده نمیماند. مهاجرانی که جایگزین ساکنان بومی میشوند، دلسوزی کافی ندارند ضمن اینکه مهاجران افغانستانی، امکان سکونت بومیها را نیز سلب میکنند. اشتباه دیگری که در دنیا آن را کنار گذاشتهاند اما در شهرهای ما از جمله اصفهان و کرمان اتفاق میافتد این است که فکر میکنند هنر شهرسازی در ایجاد خیابان و محورهای جدید و تعريض معابر در بافت تاریخی است. خیابان فتحعلیشاهی با پیچ و قوسهایی دارد، باعث ایجاد تصادفهای بیشتر شده، خیابانهای شریعتی و امام، بازار عزیز و قلعهمحمود را از بین بردند. از طرفی، استقرار سیتیسنتر در حریم بازار تاریخی کرمان یک اشتباه بزرگ استراتژیک در برنامهریزی شهری بوده که رخ داده است. آثار تاریخی ما بهتدریج دارد از بین میرود و آثار تاریخی بینظیری مثل قلعههای دختر و اردشیر با سازههای جدیدی مثل برجهای مخابراتی و مسجد بهتدریج رو به نابودی میرود. بسیاری از فضاهای اطراف بازار کرمان را تخریب و به پارکینگ تبدیل کردهاند؛ کاری که در دنیا عکس آن رخ میدهد و تلاش میکنند ماشین را از بافت تاریخی دور کنند ولی ما هرجور شده خودرو را به محدودهی بازار دعوت میکنیم در حالیکه باید دنبال پیادهراه سازی باشیم. همهی این عوامل باعث میشود که دیگر عملا چیزی از هویت بافت تاریخی باقی نماند. هر زمان متوجهی این خطر شدیم؛ نیاز به بازآفرینی جدی داریم و این اتفاق نمیافتد مگر اینکه کار، در قالب یک طرح جدید و کاربردی و مهم صورت گیرد.
منظورتان این است که کرمان باید طرحهای جهاد دانشگاهی یا طرح شارستان را کنار بگذارد؟
دیگر تاریخ مصرف این طرحها گذشته است. میتوانند پایهی طرحهای جدید باشند. رویکرد آن طرحها خیلی فیزیکی و کالبدی است و باید براساس دانش روز، بههنگام شوند. رويکردهای شهرسازی در جهان به طور کلی متحول شده و با نظامات 30 سال قبل قابل انطباق نيست. کرمان امروز دیگر کرمان 30 سال پیش نیست و طرحی که آن زمان نوشته شده، ديگر قابل اعتنا نيست و جواب نمیدهد. ما نزدیک میدان گنجعلیخان یک بادگیر دو طبقه داشتیم امروز اما اثری از آن نیست. مدام خیابانکشی انجام دادیم و فکر کردیم شاهکار و هنر است!
این اتفاق اما در یزد نیفتاده است. در کرمان، احیاء محورهای تاریخی در دستور کار قرار نگرفته، سکونت و مباحث اجتماعی و فرهنگی مدنظر قرار نگرفته و حالا هویت بافت تاریخی کرمان بهطور جدی به مخاطره افتاده و نیاز به یک طرح بازآفرینی جدی دارد. امروز از تمام کوچه پس کوچههای بازار که عبور میکنید احساس یاس میکنید.
به ساخت سیتیسنتر مجاور بازار کرمان اشاره کردید. این دو سیتیسنتر سالهاست مسئلهی کرمان بوده اما با وجود مخالفتها، همچنان در حال اجرا هستند. به نظرتان دربارهی این پروژهها چه باید کرد؟
من به هیچوجه موافق ادامهی اجرای این پروژهها نیستم و میتوانم ساعتها در اینباره استدلال کنم و معتقدم راههایی برای برونرفت از این وضعیت وجود دارد و سوالم این است که چرا وقتی دربارهی این پروژهها خواستیم تصمیم بگیریم تحقیق نکردیم؟ الان هم هنوز فرصتی وجود دارد و میتوان تجدیدنظر کرده و طرحها را نرمالتر و از تراکم ارتفاعی آن جلوگیری کنیم. تجربهی تلخ ارگ جهاننمای اصفهان را نباید در کرمان داشته باشیم. من به شما اطمینان میدهم که این سیتیسنتر هرگز به رونق نخواهند رسید مثل ارگ جهاننمای اصفهان که قصهای پر غصه دارد. سیتیسنترها در مرکز شهر دیگر جواب نمیدهد مگر اینکه به بافت سنتی و پیادهراه سازی آن محدوده توجه شود. تجربهای شکست خورده در ارگ جهاننمای اصفهان وجود دارد که بخش اعظم آن هم تخریب شد و ما داریم در کرمان، همان راه اشتباه را میرویم. پروژه به بهرهبرداری میرسد و میبینیم ترافیک را سنگین کرده، امکانی برای پاسخگویی به این حجم از خودروها را نداریم و مرکز شهر قفل میشود. جدای از این، پدیدهای ناهنجار کنار بافت تاریخی قرار دادهایم. اشتباهات گستردهای آنجا رخ داده که باید هرچه زودتر مدیریت شود. نه با خاک یکسان شود و نه تجمع زیادی واحد تجاری باید در این محدوده اتفاق بیفتد. ارگ جهاننمای اصفهان تقریبا یک پروژهی شکست خورده است و نباید تکرارش کنیم. من ممکن است ماهی دو، سه بار در اصفهان، خرید مفصل داشته باشم ولی بعد از 10 سال از بهرهبرداری، منِ شهروند اصفهانی هیچ خریدی از این ارگ جهاننما انجام ندادم و با هرکس صحبت کردم آنها نیز همین را میگویند. واحدهای تجاری به اشغال نرسیده و 60، 70 درصد این پروژه، هنوز بعد از گذشت 10 سال هنوز به بهرهبرداری نرسیده است. مگر عمر مفید یک ساختمان چهقدر است؟ ارگ جهاننما مورد استقبال قرار نگرفته و در کرمان نیز سیتیسنتر نزديک بازار همین سرنوشت را خواهند داشت. ضمن اینکه همین امروز، میبینید پاساژهای خیابان شریعتی هم بسیار بیرونق است چون مردم عادت به خرید از مغازههای جدارهی خیابان یا قدم زدن در بازار دارند و دنبال مراکز خرید اینچنینی نیستند. این پروژهها، گردشگرخارجی را هم جذب نمیکنند. جای این پروژهها اینجا نبوده است.
البته از این نوع اشتباهات در بافت تاریخی کرمان، قبلا هم رخ داده است؛ بانکهای زیادی که اطراف بازار ساخته شده و اشکالاتی دارند. همچنین، بازار مظفری و قدمگاه را از حالت بازار سنتی خارج کردهاند با این سایبانهایی که هیچ سنخیتی با بازار کرمان و معماری بومی ندارد؛ هویت این بازار را بهعنوان یک بازار کویری از آن گرفتهاند. باید فرم سنتی بازار کرمان را احیا کنیم و اميدوارم روزی برسد که دانايیمحوری در مديريت شهری به جای سليقهمحوری بنشيند و بتوانيم هويت شهری بي نظير کشورمان را محافظت کنيم.
نظر خود را بنویسید