اسما پورزنگیآبادی ـ حالا بیش از یک هفته است که نمایشگاه سراسری صنایعدستی در کرمان تمام شده؛ غرفهداران رفتهاند و خاطرهی حضور پنج روزهی خود در کرمان را با خود بردهاند.
دربارهی برپایی نمایشگاههای صنایعدستی در کرمان سالهاست که حرف و حدیث فراوان است اما تاکنون مخالفان و موافقان نتوانستهاند از دل گفتوگوهایی کارشناسی تصمیمی درست برای آن بگیرند. امسال نیز، وقتی برای اولینبار بحث راهاندازی نمایشگاه در کارگروه گردشگری استان مطرح شد، موسوی معاون عمرانی استاندار و دبیر این کارگروه مخالفت خود را با زمان برپایی نمایشگاه اعلام کرد. دلیل او هم، همزمانی این نمایشگاه کرمان با نمایشگاه بزرگ گردشگری تهران بود. اگرچه در آن جلسه تصمیم نهایی گرفته نشد ولی مدتی بعد نمایشگاه برپا شد و درست در زمانی که تهران نمایشگاه معروف گردشگری را دایر کرده بود.
از دید عدهای، این همزمانی چندان منطقی به نظر نمیرسید اما هرجا که دربارهی آن انتقادی بود، موافقان دولتی نمایشگاه کرمان پاسخ میدادند: برگزاری نمایشگاه «صنایعدستی» منافاتی با برگزاری نمایشگاه «گردشگری» تهران ندارد. اگرچه بعد هم گفتند: امسال برای اولینبار گردشگری را نیز در کنار صنایعدستی میگذاریم تا هر دو از فرصت این نمایشگاه بهره ببرند! پس آنچه متولیان دولتی به دنبالش بودند نمایشگاه صنایعدستی و گردشگری بود. فعالان گردشگری اما دست رد به این دعوت زدند و جز چند واحد بومگردی مابقی در این نمایشگاه شرکت نکردند و این مسئله حتی از سوی برخی مسئولان نمایشگاه مورد انتقاد هم قرار گرفت. در اینباره، کاظم حسینزاده؛ مدیر نمایشگاه در بخشی از گفتوگوی خود به فردایکرمان گفت: « ما گفتیم که فعالان گردشگری در نمایشگاه شرکت کنند و تورهایی دارند را اینجا به بازدیدکنندگان ارایه و یا واحدهای بومگردی ظرفیتهای خود را معرفی کنند. نزدیک نوروز هستیم و فرصت خوبی برای ارایه بود ولی چون نمایشگاه ما با نمایشگاه گردشگری سراسری همزمان شد، خیلی استقبال نکردند و فقط چند تا از بومگردیها شرکت کردند». در آن گفتوگو، عقیل سیستانی، مسئول واحد بازرگانی اداره کل میراث فرهنگی استان کرمان هم در بخشی از سخنان خود اظهار کرد: « من نمایشگاه گردشگری تهران را دیدم و وقتی بخش خصوصی استان کرمان را با دیگر استانها مقایسه میکنم، به نظرم در کرمان هنوز به این باور نرسیدند که نمایشگاه مهمترین امکان برای معرفی خودشان است». او در بخش دیگری از سخنانش در پاسخ به این پرسش که؛ این ارایه از سوی کرمان در نمایشگاه تهران رخ داده است؟ افزود: «همین مشکلی که در نمایشگاه کرمان میبینیم در تهران هم وضعیت همینگونه است».
با هر کیفیتی که بود، هر دو نمایشگاه برگزار شد و به فاصلهی کوتاهی از جمع شدن نمایشگاهها، کارگروه گردشگری استان با حضور معاون عمرانی و مدیرکل میراثفرهنگی استان و دیگر اعضا برگزار شد و دستاندرکاران از یکدیگر برای برگزاری این دو نمایشگاه تجلیل کردند و اگرچه برخی از اعضای کارگروه در خلال بحثهایی که میشد، عملکرد اداره کل میراث استان را روی میز گذاشته و کمی از تعارفات مرسوم فاصله گرفته و انتقاداتی از جمله برگشت اعتبارات میراث کرمان را مطرح کردند اما غلامرضا فرخی؛ مدیرکل میراثفرهنگی استان به همهی انتقادات پاسخ داد و آن را رد کرد و همچنین، در این جلسه، از اینکه دو نمایشگاه را همزمان در کرمان و تهران مدیریت و برپا کردهاند بالید و دربارهی نمایشگاه صنایعدستی کرمان توضیح داد: «31 استان برای شرکت در نمایشگاه دعوت شدند و همهی استانها بهترین هنرمندان و رشتههای شاخص را به کرمان آوردند. این نمایشگاه از استقبال بسیار خوب مردم برخوردار بود».
او اینجا دیگر چیزی از برنامهشان برای حضور بخش گردشگری در کنار صنایعدستی نگفت و تنها به حضور بومگردیها اشاره و اظهار کرد: «در این نمایشگاه نکتهی قابل توجه، ایجاد غرفههای بومگردی در کنار نمایشگاه بود که برای اولینبار خود را به مردم معرفی کردند».
او بیان کرد: «خیلی از صنعتگران غیربومی بهدلیل کیفیت نمایشگاه و رضایتمندی از مسئولین استان کرمان تقدیر و تشکر کردند». فرخی افزود: «وضعیت معیشت و اقتصادی مردم نسبت به گذشته خوب نیست ولی نمایشگاه فروش خوبی داشت. ما فکر میکردیم فروش کمی داشته باشند ولی اینطور نشد. خیلی از غرفهها در یکی، دو روز اول محصولاتشان پیشخرید شد و تعطیل کردند و این، خیلی دارای اهمیت است». در همان جلسه، تورانی معاون صنایعدستی استان نیز از فروش بیش از یک میلیاردی این نمایشگاه خبر داد بیآنکه توضیح دهد این رقم را چهطور محاسبه کردهاند.
در همینحال، روایتی که شرکتکنندگان، یک روز مانده به پایان نمایشگاه داشتند متفاوت از این نتایجی است که مقامات به آن رسیدهاند. آقای محمدآقایی در غرفهی «وَرنیبافی» میان انبوهی گلیم با طرح و نقشهای خیرهکننده، تنها نشسته بود که از او پرسیدم نمایشگاه چهطور بود؟ «بازدید تقریبا خوب بوده ولی فروش خیلی کم بود. مردم نمیتوانند چیزی بخرند. کرمان همیشه بهترین نمایشگاه را داشت ولی اینبار فروش خیلی کمی داشتیم». ورنی نوعی دستبافتهی عشایری در منطقهی آذربایجان شرقی است. شباهت زیادی به گلیم شیریکیپیچ سیرجان دارد ولی دار آن نه افقی که عمودی است.
از آمدن به کرمان پشیمانم
خانم زاهدی هم در غرفهی میناکاری همدان وقتی با پرسشم مواجه میشود، بارها تاکید میکند که صدایش را به گوش مسئولین استان کرمان برسانم. نمایشگاه صنایعدستی کرمان اگرچه غرفهها را رایگان در اختیار شرکتکنندگان قرار داد ولی اسکان و اقامت را به عهدهی خود میهمانان گذاشته است و زاهدی از دردسرهایی میگوید که برای پیدا کردن یک محل اقامت مناسب در کرمان تحمل کردهاند. «شب اول در به در بودیم تا اینکه ما را به خوابگاهی به اسم (...) بردند. بسیار وضعیت بدی داشت. در منتهیالیه شهر بود. تا صبح روی تخت سرپا نشسته بودیم و فقط انتظار میکشیدم شب تمام شود. ما سه تا خانم بودیم و کرمان را هم نمیشناختیم. این خوابگاه خیلی بد بود. سرویس بهداشتی بسیار کثیفی داشت و در آشپزخانهاش گربهها جمع شده بودند! مسافت آن از محل نمایشگاه هم خیلی زیاد بود. بهسختی توانستیم برای شبهای بعدی یک مکان بهتری پیدا کنیم. برای آمدن به محل نمایشگاه اما مسیر سختی طی میکنیم. چند ایستگاه اتوبوس در برخی نقاط شهر تعیین کردهاند که باید خودمان را به آن ایستگاهها برسانیم. روز دوم که از سرویس جا ماندیم و در کرمان گم شدیم. شب ساعت هشت هم که از محل نمایشگاه به شهر برمیگردیم، دو ساعت معطل میشویم تا به ایستگاه خودمان برسیم چون باید نقطه به نقطه دیگر مسافران را پیاده کنند. من اولینبار است به کرمان آمدم و واقعا پشیمان شدم. در این شهر یعنی یک مجتمع مناسب برای برپایی نمایشگاه نیست که در این محل آن را برگزار میکنید؟ اینجا حتی برای استفاده از سرویس بهداشتی مشکل داریم. یک کانکس نزدیک غرفهها گذاشتهاند که اکثر اوقات قابل استفاده نیست. ما در نمایشگاههای شهرهای دیگر هم شرکت میکنیم و مشکلاتی که کرمان دارد را ندارند و حتی وقتی هزینهی اسکان را خودمان باید بپردازیم یک محل مشخص را در نظر میگیرند همهی ما آنجا میمانیم و هزینهاش را میپردازیم. اینجا به ما چند مکان را پیشنهاد دادند که برای اقامت انتخاب کنیم اما قیمتها مناسب نبود. چهطور میتوانیم شبی 200 هزار تومان بابت اقامت بپردازیم؟ من واقعا از آمدن به کرمان پشیمان شدم و تا جایی اطلاع دارم اکثر شرکتکنندگان هم از وضعیت اسکان ناراضی هستند». او دربارهی فروش نمایشگاه هم میگوید: «بازدید نسبتا خوب بود. البته روز جمعه در راهروهای بین غرفهها پر از جمعیت بود ولی فروش اصلا خوب نبود و کسی خرید خاصی انجام نمیدهد».
ساعت کار نمایشگاه مناسب نیست
آقای کرمی؛ مسئول غرفهی چاقوسازی زنجان هم گلایههایی را مطرح کرد. او و همراهش، برای اقامت، خانهای در شهر باغین را شبی 100 هزار تومان اجاره کردهاند تا به محل نمایشگاه نزدیک باشند. میگوید: «فروش ما در حد متوسط بود. این مکان تا شهر خیلی دور است و مردم برایشان سخت است که بیایند. کرمان تبلیغات خیلی کمی هم نسبت به دیگر شهرها انجام داده است. مردم گاهی حتی نمیدانند نمایشگاه تا چه تاریخی برپاست و تازه وقتی متوجهی برگزاری آن شدهاند که فردا تمام میشود». او از ساعت کار نمایشگاه هم گلایه دارد و میگوید: «ساعات صبح که اغلب افراد سر کار هستند و عصر هم تا بخواهند برنامهای برای نمایشگاه بریزند غروب میشود و شب هم که ساعت هشت نمایشگاه تعطیل میشود. بیشتر شهرهایی که ما میرویم نمایشگاه از ساعت مثلا سه عصر تا 11 شب است ولی کرمان طرف صبح نمایشگاه را باز میکند و بازدیدکنندهای هم نداریم».
او همچنین از اینکه دو غرفه را به چاقوسازی زنجان دادهاند گلایه دارد و میگوید: «زنجان، جاجیم، مس، چاروق و ملیلهکاری هم دارد ولی در نمایشگاه کرمان دو غرفهی چاقوسازی دایر شده که این، برای ما خوب نیست. اگر یک غرفه بودیم فروش بهتری هم میتوانستیم انجام دهیم. تاکید هم داشتهاند که مس زنجان شرکت نکند در صورتی که تولیدات مسی ما از کرمان ضخیمتر است و کارایی بیشتری هم دارد و من حدس میزنم اگر غرفهای از مس زنجان داشتیم مردم استقبال میکردند».
در مهدکودک مستقر شدیم
خانم زعیمحسینی هم غرفهای از تولیدات دستی شهرستان انار در استان کرمان را برپا کرده؛ پته، گلیم، سنگهای قیمتی تراشخورده، قلمزنی، عروسکبافی و ... این غرفه، یک روز مانده به پایان نمایشگاه، کالاهای خود را حراج کرده است! از او دربارهی دلیل این حراجی میپرسم؛ میگوید: «فردا نمایشگاه جمع میشود و برای ما که دو خانم هستیم، حمل این وسایل سخت است. حراج کردیم تا بارمان سبکتر شود». او وقتی فروش نمایشگاه کرمان را با نمایشگاهی که چند روز قبل در انار برگزار شده مقایسه میکند ابراز رضایت میکند ولی از اسکان ناراضی است و میگوید: «به ما گفتند که اسکان و غذا در نمایشگاه کرمان رایگان است ولی وقتی آمدیم گفتند هزینه باید بپردازید. ما شبها در یک مهدکودک میخوابیم و برایمان طی کردن فاصلهی شهر تا محل نمایشگاه خیلی سخت است. هربار که میآییم 25 هزار تومان کرایهی آژانس میدهیم و روزی 50 هزار تومان هزینهی این آمد و رفت است. غذا هم اینجا میتوانیم بخریم ولی یک پُرس مرغ در شهر هشت هزار تومان است اما اینجا 17 هزار تومان میفروشند. برای ما این هزینهها نمیصرفد. اینجا یک لیوان چای را دو هزار تومان باید بخریم. لااقل یک فلاسک آب جوش به غرفهداران میدادند تا چای را خودمان درست کنیم. ولی هیچ امکانی جز غرفه را ندادهاند».
کسی پارچۀ کاربافی نخرید
مصطفی خدمتی هم که به همراه همسرش غرفهی «کاربافی» سیرجان را در نمایشگاه دارند میگوید: «فروش خیلی بد بود. بازدید در حد فاجعه بود و فکر میکنم یک دلیل آن تبلیغات کم برای این نمایشگاه بوده است».
کاربافی هنری است که به گفتهی او 40 سال منسوخ شده بود ولی همسرش فرشته شکاری، این هنر را احیا میکند و آنچه که از انواع شال و مانتو و لباس در غرفهشان داشتند همه کار دست همسرش بود که فروشی چندانی هم نداشتند. او و همسرش در منزل یکی از اقوام خود در کرمان اقامت داشتند.
چاقوی راین نفروخت
آقای نادری؛ مسئول غرفهی چاقوسازی راین هم از فروش اصلا راضی نیست و میگوید: «فروش خیلی ضعیف بوده است. مردم پول ندارند و اگر بخواهند خرید کنند ترجیح میدهند چاقوی زنجان بخرند چون چاقوهای آنها ماشینی هستند و ارزانتر در میآید کار ما اما از صفر تا 100 با دست انجام میشود و همین، قیمت چاقوی ما را بالاتر میبرد. دستگاهی هم که آنها استفاده میکنند 50، 60 میلیون تومان قیمت دارد که ما توان خرید آن را نداریم. در غرفهی زنجان شما شاید بتوانید با 15 هزار تومان خریدی انجام دهید اما اینجا نه. من هر سال در نمایشگاه یخدان مویدی شرکت کردم و از آنجا راضیام ولی این نمایشگاه اصلا خوب نبود».
شیریکیپیچ بدترین وضعیت را داشت
یکی از بدترین شرایط را در این نمایشگاه غرفههای گلیم شیریکیپیچ سیرجان داشتند. ادعایی که گزارش معاون صنایعدستی استان نیز آن را تایید کرد که گفت کمترین فروش نمایشگاه مربوط به شیریکیپیچ بود. تعداد زیادی غرفه از گلیم در این نمایشگاه کنار هم دایر شده و در همه، فروشندگان معطل و بیکار نشسته بودند. آقای حیدری یکی از غرفهداران گلیم سیرجان میگوید: «در این شش روز حداقل هفت، هشت میلیون تومان باید میفروختیم ولی کل فروش ما 500 هزار تومان هم نشده است». آقای باقری؛ یکی دیگر از غرفهداران شیریکیپیچ هم میگوید: «حدود یک میلیارد تومان جنس به نمایشگاه آوردیم ولی 300، 400 هزار تومان فروختیم. قیمت محصولات طوری است که از همهی اقشار میتوانند بخرند ولی نخریدند».
فروش طبق انتظار نبود
آقای پورحاجی هم که از خراسان جنوبی برای عرضهی محصولات «ماشتهبافی» به کرمان آمده میگوید: «فروش در حد متوسط بود. نه خیلی خوب و آنطور انتظار داشتیم بود و نه خیلی بد. من البته فروش عمده هم داشتم. دربارهی وضعیت اسکان هم خیلی از شرکتکنندگان مشکل داشتند. دو، سه مهمانسرا و یک هتل به ما معرفی کردند که هرکس خواست استفاده کند». ماشتهبافی شباهتی به گلیم و جاجیم دارد.
آقای آریان هم که با غرفهی شال امیری کرمان به نمایشگاه آمده میگوید: «ما برای فروش به نمایشگاه نیامدهایم بلکه بیشتر برای معرفی شال که بعد از سالها احیا شده است شرکت کردهایم و بازدید و استقبال از نمایشگاه در حد متوسط بوده است».
خیلی اذیت شدیم
خانم داوری هم که از تهران در نمایشگاه کرمان شرکت کرده ناراضی است. او میگوید: «این نمایشگاه با آوازهای که از نمایشگاههای کرمان شنیده بودم مطابقت نداشت. اسکان را خودمان باید انجام میدادیم ولی هیچ راهنمایی به ما نکردند که کجا برویم و خیلی اذیت شدیم تا جایی مستقر شدیم. اطلاعرسانی و تبلیغات نمایشگاه هم خوب نبود. فروش بد بود و ساعت کار نمایشگاه هم اصلا مناسب نیست. صبحها تا ساعت چهار بعدازظهر که بازدیدکنندهای نداریم و دیشب هم، مشتری ما داشت خرید میکرد که چراغها را خاموش و تعطیلی را اعلام کردند. فاصلهی این محل تا شهر هم خیلی زیاد است همینقدر هم که مردم کرمان آمدند همت کردند. یکی دیگر از مشکلات ما هم قطعی مکرر کارتخوانهاست مدام باید سراغ دیگر غرفهها برویم تا پرداخت مشتری را انجام دهیم. پدرمان درآمد. واقعا فکر نمیکردم کرمان چنین نمایشگاهی میخواهد برگزار کند».
به گزارش فردایکرمان، آنطور که کاظمزاده گفت؛ در نمایشگاه سراسری صنایعدستی کرمان 160 غرفه صنایعدستی و 40 غرفه برای گردشگری تدارک دیده شده بود. اغلب صنایعدستیها پر بود اگرچه برخی از جمله پته ماهان یا حصیربافی قلعهگنج جز یک تابلوی راهنما، چیز دیگری نداشت و تعطیل بود. برخی از استانها هم به دعوت کرمان پاسخ مثبت نداده بودند.
دو سالن اصلی سایت نمایشگاهی کرمان در اختیار عرضهکنندگان صنایعدستی بود که هر غرفه فضای نسبتا بزرگی هم در اختیار داشت. سالن دیگری که قرار بود محل استقرار فعالان گردشگری استان باشد تنها میزبان تعداد کمی از 300 واحد بومگردی استان بود. کمتر از 10 غرفه. هیچیک از دفاتر مسافرتی و هتلها و راهنمایان گردشگری کرمان هم در نمایشگاه شرکت نداشتند. غرفههای این سالن مثل غرفههای صنایعدستی رایگان نبود.
نظر خود را بنویسید