گروه فرهنگوهنر - «متاسفانه در کرمان وارد یک فضای حرفهای و اخلاقی نشدهایم و ارتباطات بین فیلمسازان در حد بسیار خودمانی برقرار است. این قضیه، باعث شده است که تجربههای بسیار بدی در این حرفه داشته باشم». این مطلب را علی نفیسی، بازیگر سینما و تئاتر در پنجمین نشست پاتوق فیلم کوتاه در بیان وضعیت بازیگری و فیلمسازی در کرمان مطرح کرد.
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری فردایکرمان، او در این نشست که عصر روز سهشنبه 14 آبانماه در محل سینما شهر تماشا برگزار شده بود، از وضعیت غیرحرفهای موجود در جامعۀ سینمایی کرمان انتقاد کرد، بر آموزشهای صحیح سینمایی در استان تأکید، و در ادامه به برخی چالشهای موجود در این زمینه اشاره کرد. وی گفت:«متاسفانه ما در کرمان وارد سینمای حرفهای نشدهایم و من از این بابت تجربههای بسیار بدی، به خصوص با بازیگران فیلماولی داشتهام. مثلا من به عنوان بازیگر رفتهام تا در فیلم یک فیلمساز بازی کنم، اما متاسفانه در جریان کار متوجه میشوم که برخی اصول حرفهای را اصلا رعایت نمیکنند. البته من چنین تجربههایی را با فیلمسازان قدیمی که الان استاد من هم هستند داشتهام و رفتارهای این چنینی را از آنان هم دیدهام، مثلا میرفتم برایشان تست گریم میزدم که هزینهاش 300، 400 هزار تومان میشد، بعد یکدفعه خبر میآوردند که فیلمشان کنسل شده و بی هیچ حرفی میگفتند خب، فیلم کنسل شده! و باور کنید هنوز که هنوز است پولی بابت تست گریمم به من پرداخت نشده است!»
او افزود:«برای من اصلا پول مهم نیست. درواقع بگذارید این را روشن کنم که من به صورت شخصی خودم تصمیم میگیرم که از چه کسی پول بگیرم و از چه کسی نگیرم. اگر مثلا فردی مثل امین شجاعی به من زنگ بزند و بگوید بیا برای من مجانی کار کن من با سر میروم چون دیدهام که امین روابط انسانی را رعایت میکند و بعد از کار به من پیامک میزند که:«علی جان، خسته نباشی». اما وقتی آنطور رفتارهایی را از برخی فیلمسازان میبینم که حتی نمیگویند دستت درد نکند، ممکن است احساس کنم زحمتام دیده نمیشود. پس لطفاً اگر بازیگر میگیرید، به بازیگر به عنوان انسان نگاه کنید نه یک آچار فرانسه! چون شما قرار نیست فقط یک یا دو فیلم بسازید. ما داریم در کرمان زندگی میکنیم، بدانید که اینجا روابط انسانی بسیار مهمتر است تا تهران».
نفیسی ادامه داد:«من زمانی که در فیلم مصادره بازی میکردم نقش کوتاهی داشتم اما اصلا از آن سیستم توقع رفتار خاصی نداشتم چون هنر و صنعت خودشان است. اما احساس میکنم در این جغرافیا، نیاز دارید و نیاز داریم که روابط اخلاقی و حرفهای را در کارمان رعایت کنیم. حتی با یک پیامک ساده هم میتوان این کار را انجام داد. با یک تشکر و یا خسته نباشیدِ خیلی ساده. تازه این همۀ ماجرا نیست، گاهی در کارهایم میبینم که فیلمساز در کار منی که بازیگردان هستم دخالت میکند که البته اشکالی هم ندارد، اما اگر فضای حرفهای وجود داشت هرگز این اتفاق برای من رخ نمیداد و من میتوانستم با نشان دادن قرارداد به او بفهمانم که حق دخالت در کار من را ندارد! اما متاسفانه این فضا یک فضای خودمانی است نه حرفهای».
فیلمسازان اصول حرفهای را یاد نگرفتهاند!
کارگردان تئاتر «موجی» در همین راستا با اشاره به وضعیت آموزشگاههای سینمایی کرمان، آموزش نیروهای فیلمسازی را آموزشی کافی ندانست و تأکید کرد:«احساس میکنم در پروسۀ آموزش بچههای بازیگری این یاد نگرفتنِ اصول اخلاقی یک اشکال است. نمیخواهم بگویم بازیگران فیلم اولی اصول حرفهای و اخلاقی سینما به آنها یاد داده نشده، بلکه یاد نگرفتهاند! این آموزش دادنهای این گونه هیچ فایدهای ندارد چون کسی هم که آموزش میبیند فردا باز هم همین کارهایش را تکرار میکند. در یک فضای حرفهای، بازیگر به هیچ عنوان حق ندارد پشت مانیتور بیاید ولی در سریالی که داشتیم کار میکردیم، پدرم درآمد تا به بازیگران فهماندم که حق دخالت در طراحی صحنه و لباسشان را ندارند!»
وی در خصوص رویۀ درست آموزش بازیگر گفت:«آقایان مهندسپور و آقاعباسی اسطورههای من هستند که از آنها یاد گرفتهام. آنها در پروسۀ آموزشی که دارند میگویند که کار معلم یاد دادن چیزی نیست. و من در رزومۀ خودم (این را به نقل از مضمون از دکتر الهیقمشهای میگویم)، احساس میکنم که کار معلم ایجاد شوق است و اجازۀ خطا دادن به بازیگر. به نظر من، بازیگری را باید در جریان پروژه آموخت. میتوان در کلاس یک سری تکنیکها را یاد داد ولی درواقع پروسۀ آموزش کاری غیر از یاد دادن است. آقای قراری در یک برهۀ حساس در یکی از پروژههایش به امکان خطا داد. آن پروژه اگرچه نابود شد، اما من به عنوان بازیگر رشد پیدا کردم. بنابراین من امید دارم که بازیگران طی زمان به تجربۀ خودشان دست پیدا میکنند. در مورد فضای حرفهای هم، بلاخره کمکم وارد فضای حرفهای میشویم. بلاخره آدمهای حرفهای به این شهر میآیند».
کارگردان تئاتر « روال عادی» اضافه کرد:«البته با آموزشِ تنها هم نمیشود وارد فضای حرفهای فیلمسازی شد. باید برنامههای گستردهای برای ارائۀ فیلمها در نظر بگیریم که در سه چرخۀ عرضه و تقاضای اقتصادی باشد. اگر پول فیلمساز برنگردد، دیگر فیلم نمیسازد. باید این اتفاق رخ دهد».
در برخی از آثار هنری کرمان اندیشه وجود ندارد!
نفیسی در بخش دیگری از صحبتهای خود، یکی از کمبودهای موجود در هنر کرمان را عدم بنیان اندیشگی دانست و دراینباره تشریح کرد:«چیزی که در هنر کرمان کم داریم و این کمبود گاهی در برخی آثار احساس میشود، مسألۀ اندیشه است. در بسیاری از هنرهایمان از جمله عکس، تئاتر، نقاشی و...، هیچ بنیان اندیشگی وجود ندارد. متاسفانه در سینمای ما هم همینطور است؛ به نحوی که گاهی میبینیم طرف آمده و خواسته فقط یک فیلم بسازد! تئاترهای ما هم در کرمان با اکنونِ جامعه هیچ ارتباطی ندارند و پس از مدتی از یاد آدم میروند و دست از سرمان برمیدارند. چون اصلا آن فیلم، یا آن تئاتر به طور کلی مسألۀ منِ تماشاچی نیست! فیلمسازان ما از خودشان نمیپرسند:«برای چه میخواهم فیلم بسازم؟»، «واقعاً مشکل من چیست؟»، واقعا چه دغدغهای دارید؟ پدرتان پولدار است و یک دوربین برایتان خریده که میروید فیلم میسازید؟ این کارها و این تولیدات فقط باعث میشوند اندیشۀ خاصی پشت اثر هنری وجود نداشته باشد».
بازیگر فیلم « شیار ۱۴۳» گفت:«ای کاش خودِ من هم از ابتدای کارم با اندیشه شروع میکردم. همین الان من فیلمهایی دارم (مثل بازیام در فیلم مرادو) که خجالت میکشم کسی آنها را ببیند! چند وقت پیش هم خودم را فروختم در تئاتری که اصلا مسالۀ من نبود و حتی نمیخواهم در مورد آن حرف بزنم! اما به هرحال اندیشه و بنیان اندیشگی در آثار، مهمترین چیزی است که باید به آن بپردازیم. حتی الان شما به گالریهای نقاشیِ سطح شهر هم که بروید، میبینید نقاشیهایی که آنجا آویخته شده هم نور خوبی دارند، هم دکور خوبی و هم فضای مطبوعی. اما فقط ساختار بیرونی دارند و از ساختار متافیزیکی به دور هستند».
وی همچنین در اشاره به دیگر کمبودهای موجود در فضای فیلمسازی کرمان گفت:«از جمله کمبودهای دیگری که در سینمای کرمان وجود دارد، عدم وجود دستیار حرفهای است. شما تهران را اگر در نظر بگیرید، میبینید که طرف 15 سال است که فقط به صورت حرفهای به کار دستیاری کارگردان مشغول است و در این کار تخصص دارد! اما اینجا اگر یک دستیار عوض کنی تا دستیار جدید بیاوری، فقط باید یک مدت زمان طولانی برای او وقت بگذاری که به او بفهمانی وظیفۀ تو این است که دائماً در کنار کارگردان باشی. اما میبینی دستیارت یکدفعه کار را رها کرده و به دیوار تکیه داده و دارد موبایلش را چک میکند! اگر تمام این اصول حرفهای در آموزشگاهها یاد داده شود، کمک میکند که بسیاری از این هزینهها پایین بیاید. وقتی هزینهها پایین بیاید، با آن پولی که صرفهجویی میشود، میتوان کارهای بهتری کرد».
همه شبیه یکدیگر شدهایم!
وی همچنین خاطرنشان کرد:«یک اتفاق بد دیگری هم که دارد در سینمای کرمان رخ میدهد و خوشبختانه در فضای تئاتر این اتفاق کمرنگتر است، این است که چند سالی است همۀ کارها شبیه هم شدهاند. شما هنرهای مختلف 50 سال پیش را در نظر بگیرید، صدای مرضیه با صدای گوگوش تفاوت داشت، نثر هدایت با نثر چوبک تفاوت داشت، بازی میری با انتظامی تفاوت داشت و... اما ما در فیلمها، عکسها و سایر آثار هنریمان بسیار به هم شبیه شدهایم. بگذارید اصلا اینطور بگویم که شما وقتی ارتباطات هنرمندان گذشته را نگاه میکنید، میبینید که همیشه فیلسوف و بازیگر کنار هم نشستهاند، موسیقیدان و مجسمهساز کنار هم نشستهاند، شاعر و نقاش کنار هم نشستهاند و همینطور بگیرید تا آخر. اما متاسفانه ما الان یک مرزی بین هنرهایمان بستهایم که همۀ ما را یونیفرمپوش کرده که اصلا برای هنر کرمان خوب نیست. همین مسألۀ عدم ارتباط هم باعث وجود نداشتن اندیشه در آثار است».
در حوزۀ بازیگری کمبود داریم
این کارگردان تئاتر، در پایان سخنان خود به دو مورد از مشکلات و کمبودهای فضای بازیگری در کرمان اشاره کرد و توضیح داد:«یکی از مشکلات ما در بازیگری کرمان، عدم درک مدیوم توسط آنان است. ما بازیگرانی را در کرمان داریم که متاسفانه حرام شدند؛ آنان با کارگردانهایی کار کردهاند که تا آخر عمرشان باید همانطور کار کنند و شدهاند عروسک خیمهشببازی آنها. این خیانتهای برخی فیلمسازان است. بازیگرانی داریم که ذهن و بدن عالی دارند اما مدیوم خود را نمیشناسند. و دومین مشکل هم این است که بازیگر خانم بسیار کم داریم. به خصوص در تئاتر».
او خاطرنشان کرد:«به هرحال باید در مورد تمام این مسائل کار کرد و آدمهای درستی را برای آموزش آورد. دانستن یک مساله تا معلمی کردن آن خیلی فرق میکند. ممکن است من نویسندۀ خوبی باشم اما نتوانم ادبیات دراماتیک را آموزش دهم. متاسفانه برای آموزش کسانی را میآورند که رزومه دارند و رزومه به هیچوجه نشان اعتبار آنان نیست. چه بسا کسانی را داریم که تحصیلات آکادمیک ندارند ولی مبحث را خوب بلد هستند. اما خب، به هرحال باید درمورد این مسائل فکر کرد و در مورد آنها کاری انجام داد».
گفتنی است، سلسله نشستهای پاتوق فیلم کوتاه توسط علیرضا سهرابی و عبدالرضا میرحبیبی، پنجمین جلسۀ خود را با نمایش فیلمهای: ۲ دقیقه و ۱۶ ثانیه به کارگردانی احسان زارع (کرمان)، تناوب به کارگردانی علی خوشدونی فراهانی، در پیکر به کارگردانی مهدی آقا جانی و درخت پرتقالی به کارگردانی امیر هوشنگ معین برگزار کرد. /پ
نظر خود را بنویسید