فردایکرمان ـ سعید قرایی: مس رفسنجان و گلگهر سیرجان در حالی در پایان نیم فصل اول لیگ برتر فوتبال کشور، در ردههای هفتم و هشتم همسایهی یکدیگر در جدول مسابقات شدند که البته حال و روز متفاوتی را در پایان دور رفت رقابتهای خود تجربه میکنند.در رفسنجان، لیگ برتریهای استان هشت از خلق شگفتی خود میگویند و اینکه فراتر از تصورات و پیشبینیهای مربوط به خود نتیجه گرفتهاند اما در سیرجان پس از شروع خوب گلگهر در مسابقات که حتی به صدرنشینی این تیم هم منتج شد، تداوم نتایج ضعیف آنقدر بنیهی این تیم را سست کرد که در نهایت زلزلهی پنج ریشتری پرسپولیس در سیرجان این باشگاه را با آوار برکناری و حاشیه روبهرو کرد.
شاید اگر کسی خارج از استان کرمان وضعیت دو تیم را در میانهی جدول ببیند، اینطور تصور کند که اتفاقا حال هر دو تیم تازه لیگ برتری شده فوتبال استان کرمان باید خوب باشد و دلیلی ندارد که سیرجانیها نیز با وجود همهی تازگی ورود خود به لیگ برتر تا این حد از قرار گرفتن در میانهی جدول صورت خود را خنچ بکشند و ناله کنند.
اما زمانی که چشمان به داخل استان بیاید و از درون شهر سیرجان به گلگهر نگاه کند، وضعیت متفاوت می شود.
گلگهر با وجود همهی جذابیتهایی که در این فصل برای خود از نشاندن امیر قلعهنویی برروی نیمکت خود گرفته تا جذب بازیکنان سرشناس لیگ برتر و ساخت دو استادیوم مجهز برای لیگ برتر برای خود ایجاد کرد، اما فاکتورهایی برای خود رقم زد که پتانسیل عدم محبوبیت را برای خود در این شهر به سرعت فراهم کند.
تیمهایی از دستهی گلگهر زمانی که با رویهی این تیم در یک شهر کوچک مثل سیرجان کار خود را آغاز میکنند، باید نهایت امتیاز و بالانشینی را در جدول داشته باشند در غیر این صورت خیلی زود اخمهای مردم شهر و مقامات را برای خود درهم رفته میبینند.
قهر و سختگیری سیرجانیها برای تیم خود از زمانی آغاز شد که این تیم تصمیم گرفت به پایتختنشینی خود ادامه دهد و فقط برای بازیهای خود سیرجان را شهر خود بداند. شاید در سال اول این اغماض از سوی سیرجانیها صورت میگرفت که تیم خود را فقط در زمان مسابقات در شهر خود ببینند و یا اینکه این دوری مادی و معنوی را در فصل اول نه تنها تاب بیاورند که حتی از آن استقبال هم بکنند، اما در سالهای بعد با فروکش کردن هیجان صعود به لیگ برتر، این دوری نه تنها ارتباط عاطفی تیم و مردم شهرش را قطع میکند که به نوعی دلخوری هم میان مردم شهر و تیم شهر ایجاد میکند تا آنها سختگیرانهتر از تیم خود توقعات بزرگ داشته باشند.
به هرشکل، از نظر فنی و امکاناتی توجیهاتی کاملا قابل قبول وجود دارد که برای مثال گلگهر در تهران به جای سیرجان تمرین کند اما در مقابل، تبعات منفی آن همین میشود که سیرجانیها کمترین فرصت را برای تداوم ناکامیهای تیمشان قائل باشند و سختگیرانهتر با آن رفتار کنند درست مثل آنچه بعد از بازیهای هفته اخیر و باخت پرسپولیس رخ داد.
در این میان، شاید امیر قلعهنویی هم میتوانست برنامهریزی بهتری داشته باشد و این ارتباط را بهتر مدیریت کند که به هرشکل مشغلهی زیاد و اعتماد بهنفس فراوان بابت موفقیت، مانع برنامهریزی برای این موضوع شده بود که اثرات منفی خود را نمایان کرد.
قلعهنویی در سالهای اخیر با مشاورههایی که دریافت کرده است، از نظر رسانهای خیلی چهرهی مثبتتری را نسبت به ده سال قبل از خود ارائه میکند و کمتر تحت تاثیر احساساتش صحبت میکند تا فضای منفی علیه خود بسازد اما به هرشکل، بیان صحبتهای درشت در ژنتیک او باقی است و گاهی ناخواسته هم از دهان او در میرود درست مثل توصیفی که او در ابتدای ورودش به گلگهر از شهر سیرجان کرد و برای توجیه انتقال تمریناتش از این شهر به تهران به گونهای سیرجان را توصیف کرد که دلخوری فروخوردهای در دل مردم این شهر گذاشت تا در زمان ناکامی تیم، شدیدتر خود را بیرون بزند.
در ادامهی درگیری شدیدی که میان قلعهنویی و داوران رخ داد و کاملا به ضرر گلگهر در لیگ برتر تمام شد، سبب شد که سیرجانیها خود را مغبون این درگیری بدانند و از همین رو بود که موفقترین مربی لیگ برتر ایران در سیرجان اصلا به اوج محبوبیت خود نرسید و حتی به نوعی تقصیرات ناکامی تیم تماما به نام او نوشته شد.
شاید در خارج از سیرجان کسی توقع نداشته باشد که گلگهر در دومین فصل حضورش در لیگ برتر آسیایی شود اما در شهر سیرجان توقع به گونهای دیگر است چرا که آنها از نزدیک شاهد هزینه کردهای تیم خود هستند و طبیعی است بنا به بودجه و خرجی که در این تیم صرف میشود، کاملا توقعات بزرگ مثل صعود به باشگاههای آسیا و یا حداقل قرار گرفتن در جمع 6 تیم بالای جدول را داشته باشند. / الف
*خبرنگار ورزشی و مدیر روابط عمومی باشگاه مس
نظر خود را بنویسید