فردایکرمان - عباس تقیزاده*: هفتۀ پایانی پاییز در ایران بهعنوان هفتۀ پژوهش و فناوری نامگذاری شده است. در این هفته از پژوهشگران برتر در سطوح دانشگاهی، اداری، شهرستانی، استانی و ملی تقدیر میشود. پگاه پژوهش از پایان پاییز شروع میشود و نوروز پژوهشگران در این هفته است.
سالهای اخیر عنوان فناوری نیز به روز و هفتۀ پژوهش افزوده شده است و این دو در کنار یکدیگر قرار گرفتهاند. شک نیست که پژوهش نقش مهمی در توسعه و پیشرفت کشور دارد. امروزه، توانمندیهای پژوهشی و فناورانه از مولفههای قدرت بهویژه قدرت نرم برای هر کشوری در داخل و فضای بینالمللی به شمار میرود. در کشور ما نیز توجه به این دو مقوله افزایش یافته و راهاندازی پارکهای علم و فناوری و توسعۀ شرکتهای فناور و مجموعههای مشابه، نشانهای بر گسترش فعالیتهای پژوهشی و فناورانه است.
در این میان سئوالاتی مطرح میشود: چرا با این حجم از فعالیتهای پژوهشی و فناورانه، کسب رتبهها، ارتقا شاخصها و جهشهای پر سر و صدا تاثیر آنها در حوزههای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی چندان مشهود نیست. امروزه بخشی از کودکان دبستانی، نوجوان و جوانان دبیرستانی و دانشگاهی از خود میپرسند چرا کمتر شاهد نتایج ملموس فعالیتهای پژوهشی و فناورانه هستیم. خانوادهها سوال میکنند تاثیر این همه فعالیتها بر معیشت و رفاه ما چیست.
مثال معروف آنها این است چرا با این سطح از پیشرفت و گذرهای متوالی از مرزهای دانش، کیفیت زندگی ما اینگونه است. چرا کیفیت تولید خودرو و کالاها چندان تغییر نمیکند تا آنجا که کیسههای هوا هم باز نمیشوند. چرا باید چند سال در نوبت صدور کارت ملی بمانیم، و مواردی از این دست را مطرح میکنند.
بروز و ظهور این ابهامات و سئوالات، دلایل متعددی دارد و یکی از آنها کم ارتباطی مباحث پژوهشی و فناورانه با زندگی مردم است. این ضعف ارتباطی ریشه در ضعف اطلاعرسانی و بیان دستاوردها به زبان مردم از یکسو و تمرکز فعالیتها در حوزههای خاص و یا متوقف شدن در سطح آزمایشگاهی دارد، ضمن اینکه به پژوهشهای حوزۀ علومانسانی و اجتماعی کمتر توجه میشود.
شرایط امروز کشور در ابعاد اجتماعی و فرهنگی نشان میدهد که در گذشته به پژوهشهای علوم انسانی توجه چندانی نشده و برنامهریزیها و تصمیمگیریها کمتر مبتنی بر نتایج پژوهشی بوده است.
معمولا پژوهشگران خاطرات خوشایندی از ارائۀ برخی نتایج پژوهشهای فرهنگی و اجتماعی در جلسات مدیران و شوراهای مرتبط ندارند چراکه نتایج چندان به مذاقها خوش نمیآید. (دستکم دو مورد را در شورای فرهنگ عمومی استان شاهد بودم). بیشتر نگاهها به سمت حوزههای علوم پایه، فنی و مهندسی و پزشکی است که البته جایگاه بالایی دارند اما آنچنانکه باید به پژوهشهای حوزۀ علوم انسانی توجه نمیشود.
چند ماهی از فیلترینگ واتساپ و اینستاگرام و... میگذرد. پلتفرمهای داخلی جایگزین، با وجود آنکه از حیث فنی تقریبا مشکلی ندارند اما با اقبال شهروندان روبهرو نشدهاند. همین موضوع نشان میدهد حتی در حوزۀ اجتماعی هم نگاه فنی غلبه دارد. به عبارتی دیگر بیشتر نگاهها به سمت راه حلهای مهندسی است در حالیکه در این مثالی که زده شد ریشۀ کم اقبالی، در گرههای فنی نیست و مسئله به اعتمادسازی برمیگردد.
فناوری را میتوان به جامعه عرضه نمود تا بر حسب نیاز از آن استفاده شود. جنبۀ تجاری نیز به این موضوع کمک میکند، اما مهمتر از آن ارتقا دانش افراد جامعه، حاکم شدن نگاه علمی و منطقی و تطبیق فرهنگی است. توسعه با ورود فناوری محقق نمیشود و دانایی پیششرط آن است. ما اگر دانش فنی تولید کالایی را نداشته باشیم وابسته به شمار میرویم. با مهندسی معکوس میتوان دستگاه و ابزارهای مختلف را ساخت و فناور شد ولی اندیشهورزی به تفکر انتقادی، مردمسالاری و دید گشوده نیاز دارد.
کم و بیش روسای دانشگاهها و مدیران حوزۀ پژوهش و فناوری حتی آنها که صاحب رتبههای برتر هستند نیز از لزوم ارتباط علم، پژوهش و فناوری با زندگی مردم میگویند و از کم ارتباطی پژوهش و فناوری با جامعه گلهمندند. گاه شاهدیم حتی همسایگان برخی محیطهای دانشگاهی و پژوهشی اسم این مراکز را هم درست نمیدانند گرچه هر روز ساختمانهای شیک آنها را میبینند.
دانشگاهها و مراکز آموزش عالی که صرفا و یا بیشتر بر آموزش تکیه کنند مراکزی بیش از مدرسه نیستند. تداوم فعالیت آنها در عصر کنونی چندان منطقی نیست. برخی دانشگاهها با کاهش دانشجویان کارشناسی به سمت افزایش بیکیفیت دورههای تحصیلات تکمیلی شهریهپرداز رفتهاند که تبعات منفی آن به تدریج در حال آشکار شدن است. سازماندهی دانشگاهها و مراکز آموزش عالی دولتی، غیرانتفاعی، آزاد و وابسته به دستگاههای اجرایی و ... نیاز به عزم و ارادۀ قوی و علمی دارد که به نظر میرسد در تعارفات غیرعلمی و اعمال نظرهای سیاسی با کندی بیش از حد به پیش میرود. هنوز با کیفیسازی دانشگاهها و پژوهشگاهها فاصله داریم. نگاه کمّی و مقاومت در برابر اصلاح ساختارهای اداری زائد و حیات نباتی مراکز کم بازده و تزئینی در مجموعههای علمی و پژوهشی با همۀ انتقادها دیده میشود.
پایان پاییز و سخن از پژوهش و فناوری و تجلیل از پژوهشگرانی است که عمر خود را در راه کشف حقیقت و کاستن از مشکلات صرف کردهاند. بهترین جایزه و پاداش برای پژوهشگران، ارتباط دادن هر چه بیشتر آنها با جامعه است. اگر این دیوارهای مرئی و نامرئی فرو نریزد، پژوهشها و نتایج آنها در زمستان فراموشی بایگانی میشوند و اگر مسیر ارتباطی باز و هموار شود، نهال توسعۀ این مرز و بوم قد خواهد کشید.
به بهانۀ هفتۀ پژوهش، به پدیدهها و مسائل مختلف که روی هم تلمبار شدهاند نگاهی علمی و پژوهشی داشته باشیم تا از دل آن، راهحلهای قابل اجرا و شدنی بیرون بیاید.
*دکترای ارتباطات، پژوهشگر
نظر خود را بنویسید