فردایکرمان - رحیم بنیاسد آزاد: هفتۀ گذشته نمایشگاه گروهی عکس با عنوان «در باب زیبایی» در «گالری باطن» سیرجان افتتاح شد. نمایشگاهی که در آن عکاسان سیرجانی با ژانرهای مختلف، نگاه عکاسانهشان به زیبایی را به نمایش گذاشتند؛ حرکت مهمی که به گفتۀ خودشان بعد از سالها که هیچ فعالیتی در سیرجان نبوده اتفاق افتاده؛ و اولین بار است که گروهی عکاس با دیوار اختصاصی مجموعه عکس ارایه میدهند، ایده و پیشنهاد کار را «رسول حسینینژاد» به مناسب روز جهانی عکاسی داده و «امین ارجمند» با مجموعۀ «حفره»، «رسول حسینینژاد» با مجموعۀ «ظل السلطان به خواب شما هم میآید»، «جواد مدنی» با مجموعۀ «دریاچهی ماه» ، «ایمان فتحی» با مجموعۀ «یادگاری»، «مرتضی صالحی» با مجموعۀ «در ستایش طبیعت»، «وحید دهیادگاری» با مجموعۀ «سنگ و چوب»، «مسلم سلطان احمدی» با عکسهای پرتره و «سعید زلفی» با کمک هوش مصنوعی در نمایشگاه شرکت کردند. نمایشگاهی متفاوت که امیدوارند قدمی در دادن جریان تازه به عکاسی سیرجان بردارد؛ با این عکاسان در حاشیۀ نمایشگاه همکلام شدم تا از ارایۀ مجموعهشان و شرایط عکاسی در سیرجان بشنوم، گزارشی از این همکلامی را در ادامه میخوانید؛
دفرمه شدن پرترۀ خودم و دوستانم را ارائه دادم
«رسول حسینینژاد» که با مجموعه «ظلالسطان به خواب شما هم میآید» در این نمایشگاه شرکت کرده دربارۀ ایدۀ نمایشگاه میگوید: ویژگی ما آدمها این است که هرچه دوست داریم را به خود نزدیک میکنیم، خب ما هم دغدغه فرهنگ و هنر و عکاسی را داریم، از طرفی در سیرجان بخاطر شرایط اگر قرار است اتفاقی رخ بدهد، بچههای عکاس باید همت کنند؛ و برای اینکه این امر اجرایی شود، موضوعی با عنوان زیبایی انتخاب کردم تا عکاسان با گرایشهای مختلف در یک نمایشگاه کنار هم قرار بگیرند.
او در ادامه از دلیل انتخاب مجموعۀ «ظل السطان به خواب شما هم میآید» چنین میگوید: عوامل مختلفی برای نمایش این مجموعه در این نمایشگاه وجود دارد، از مهمترین عوامل، موضوع نمایشگاه، محیط ارائه و نوع مخاطب است.
حسینینژاد میافزاید: شکلگیری این ایده کمی پیچیده است، بصورت خلاصه دو مورد در شکلگیری این کار موثر است، یکی اینکه یک فرم مچالۀ عکس برای یک عکاس همیشه پیش میآید که عکس اوتی را مچاله کند برای دور انداختن، دوم قسمتی از شعر «کیمیا سعیدی» شاعر ( ظرف هلوی روی شومینه) بود.
از این عکاس دربارۀ نگاهش به زیبایی در این مجموعه میپرسم که میگوید: از نظر من این مجموعه در سطوح مختلف زیبایی دارد، برای مثال یک نوع زیبایی مربوط به ایدۀ کار است، دوم زیبایی که مربوط به تجربۀ هنرمند و چگونگی خلق اثر است، سوم همسنگ بودن فرم و محتوای اثر است که منجر به تولید زیبایی میشود.
حسینینژاد در استیتمنت مجموعه به درد اشاره کرده، گویی این حالت مچالۀ آدمها به نوعی شرایط حال حاضر جامعه و مناسبات آدمها با آن را بیان میکند؛ او در اینباره میگوید: بله؛ اثرات مدرنیزاسیون ساختار ناقص در حوزههای متفاوت به چشم مشاهده میشود، مثلا ما میبینیم بخاطر بیخردی و غفلت دشتها ترک میخورند و نشست میکنند، باغها خشک میشوند، آثار تاریخی فرو میریزند، فضاهای شهری متروک میشوند، ساختمانها روز به روز بیریختتر میشوند، کوهها خورده میشوند، دریاچهها خشک میشوند؛ در همۀ موارد بالا دفرمه شدن به وضوح دیده میشود، من هم سعی کردم در این پروژۀ دفرمه شدن پرترۀ خودم و دوستانم در اثر تنش را ارائه بدهم، با توجه به اینکه پرترۀ مرسوم چیزی جز دروغ ندارد.
او از ارجاعات تاریخی که در استیتمنت آورده چنین میگوید: در واقع ما همیشه درگفتگوهایمان به نقاط سرنوشت ساز تاریخ اشاره میکنیم و غصه میخوریم، این موارد که در استیمنت آمده تنها تعداد کمی از انبوهی ازاین مسائل است، که دست از سر ما بر نمیدارند و ما همیشه دنبال اولین مهره دمینو میگردیم.
این عکاس سوژههایش را از هنرمندان انتخاب کرده؛ دلیل این را که پرسیدم میگوید: اشخاصی را انتخاب کردم که خوب میشناسم، درد کشیدنشان را از نزدیک دیدهام، تمام شرایط را تحمل میکنند تا ارزش تولید کنند، دلشان همیشه برای ایران نگران است و پای درست شدن اوضاع ایستادهاند.
حسینینژاد در پایان صحبتاش از شرایط عکاسی سیرجان اینگونه میگوید: بچههای عکاس سیرجان فعال هستند، ولی ارائه بصورت نمایشگاه بندرت اتفاق میافتد، در خصوص این نمایشگاه باید بگویم تا آنجا که برای من معلوم است به نسبت، مخاطبهای نمایشگاه از کیفیت آن راضی بودند؛ و موضوعی که باید اضافه کنم این است که برگزاری نمایشگاه یک کار گروهی بود که برای خود من پر از حس خوب بود، بچهها واقعا خوب بودند، نکتۀ مهم این است که اینطور اتفاقها نمیافتد مگر اینکه اعضا از خود گذشتگی داشته باشند، متعهد باشند و قسمتی از کار را انجام بدهند، برای نمونه در این نمايشگاه «مرتضی صالحی»، «وحید دهیادگاری» و «جواد مدنی» خرید قاب و چاپ عکس را پیگیری کردند، و شخص دیگری که نام آن را میبرم «ابوالفضل عمادآبادی» مدیر «گالری باطن» است که در این رویداد کنار ما ایستاد.
باید بنای ماندگاری آثاری مثل باغ سنگی را داشته باشیم
«وحید دهیادگاری» که با سبک «فتومونتاژ» با مجموعۀ «سنگ و چوب» در نمایشگاه شرکت کرده درباره حضورش در نمایشگاه میگوید: در سیرجان همیشه به دنبال فعالیتهای گروهی بودیم و هستیم، اینکه این نمایشگاه با نگاه متفاوت و عکاسانی با سبک کار متفاوت شکل گرفته، توانسته نتیجۀ کار را مطلوب کند.
او دلیل انتخاب موضوع سنگ و چوب را برای حضور در این نمایشگاه چنین بیان میکند: در واقع سنگ و چوب تضادی بین بودن و نبودن است، سنگی که میتواند سالها بماند و چوبی که میتواند در گذر سالها از بین برود و دیگر وجود نداشته باشد.
این عکاس درختان باغ سنگی را با مکانهای رو به نابودی کنار هم گذاشته؛ از او میپرسم این نوعی اعتراض به تخریب و نابودی است که میگوید: پیرامون زندگی ما محیطهایی وجود دارد چه از لحاظ فرهنگ و هنر، تاریخ، معماری و زیست محیطی که با فراموشی و عدم توجه رو به نابودی هستند و این هشداریست بر اینکه در سالهای دور آنها را دیگر نخواهیم داشت.
او دربارۀ زیبایی در این آثار میگوید: زیبایی در واقع فضای منفی در این آثار میباشد، چرا که هرکدام از این مکانها در حالی که دارای زیبایی خاص خود میباشند و در صورتی که به آنها توجه نشود میتوانند از بین بروند.
دهیادگاری دربارۀ انتخاب باغ سنگی میگوید: طی سالها برای عکاسی به باغ سنگی زیاد میروم، تغیرات و نابودی این مکان که خود باغ سنگی هم رو به نابودیست باعث ایجاد این ایده شد؛ چرا که به روایتی خود «درویشخان اسفندیارپور» در زمان خود با هدف اعتراض و اصلاحات عرضی بنای بوجود آوردن باغ سنگی را گذاشت و در زمان حال این ما هستیم که بنای ماندگاری این آثار را باید داشته باشیم، چرا که با ادامۀ این رویه نسلهای آینده فقط سنگهای باغ را خواهند دید.
این عکاس از شرایط عکاسی سیرجان چنین میگوید: این نمایشگاه با همت و تلاش شخصی دوستان عکاس شکل گرفت و بزرگترین مشکل پیش روی ما نداشتن فضای گالری مناسب برای ارائۀ آثار هنرمندان در سیرجان است که امیدواریم با حمایت بخشهای خصوصی شهرستان این مشکل مرتفع شود.
عکسهای یادگاری حس خوب به من انتقال میدهند.
« ایمان فتحی» دیگر عکاس حاضر در این نمایشگاه است که با مجموعۀ «یادگاری» در آن شرکت کرده؛ دربارۀ حضورش در نمایشگاه میگوید: ایدۀ نمایشگاه از دوست عزیزم رسول حسینینژاد بود که مطلبی را در مورد برگزاری نمایشگاه برایم ارسال کرد که مطالعه کنم و بدلیل دسترسی کم من به اینترنت نتوانستم مطالعه کنم و در جلسۀ دورهمی از جزئیات نمایشگاه گفتیم و برایم جذاب و خوشحال کننده بود که در کنار این دوستان بتوانم در نمایشگاه حضور داشته باشم.
او دربارۀ مجموعهاش یادگاری ادامه میدهد: مجموعۀ یادگاری یکی از مجموعههایی است که خاطرات خوبی برای من داشته و از آنجایی که سوژۀ عکسها داییام است که چندین ساله که فوت کرده، من را به یاد خاطرات خوشم با دایی میاندازد و اتفاقی که آن زمان افتاد و این آثار را خلق کردم.
فتحی میافزاید: از آنجایی که من برای خلق آثارم از خوابهایم ایده میگیرم این مجموعه هم جزئی از خوابم است که آن را ثبت کردم، البته با کمی دخل و تصرفاتی که در زمان ثبت آثار بصورت اتفاقی ایجاد شد، برای مثل سوژه قرار نبود دایی باشد که در لحظه اتفاق افتاد.
او دربارۀ انتخاب باغ سنگی برای مجموعهاش چنین میگوید: من تا آن زمان هنوز از نزدیک باغ سنگی را ندیده بودم، فقط عکسهایی از آن فضای رازآلود و سورئالیسم بود که من را علاقمند کرد که برای عکاسی مجموعهام از فضای باغ سنگی استفاده کنم، چون که این باغ به خواب نزدیکتر از واقعیت است.
فتحی از نگاه زیبایی که موضوع نمایشگاه است در آثارش چنین میگوید: زیبایی یکی از مفهومهای فلسفی، پیچیده و انتزاعی است، زیبایی میتواند یکی از ویژگیهای وجودی در انسان یا ایده باشد که یک تجربۀ ادراکی از لذت یا رضایت را به وجود میآورد و اینجا زیبایی برای من عکسهای یادگاری هستند که حس خوب را به من انتقال میدهند.
فضای دریاچه نمک خاصیت دموکراتیک دارد
«جواد مدنی» دیگر عکاس نمایشگاه که با مجموعۀ «دریاچۀ ماه» در نمایشگاه شرکت کرده دربارۀ حضورش چنین میگوید: چیستی امر زیبا و خلق اثر زیبا از دغدغههای همۀ هنرمندان است، با برپایی این نمایشگاه سعی در بیان دیدگاه خود از امر زیبا به مخاطب هنر بودیم.
او با صحبت دربارۀ مجموعهاش ادامه میدهد: با توجه به تجربۀ شخصی متعدد حضور در دریاچۀ نمک، همواره متوجه نوع خاص و متفاوت ادراک حواس در این محل بودم، و همواره در پی پاسخ به این سوال بودم که یک فضای خالی و سفید در فاصلۀ نسبتا دور از شهر چگونه میتواند چنین جذب مخاطب کند، آن هم در زمانی از شبانه روز که مقدار زیادی از ادراک بینایی کاسته شده است. چه میشود که مردم میخواهند نبینند و دیده نشوند و در عینحال در دل جمعیتی ناآشنا باشند؛ پاسخ را در خاصیت دموکراتیک این فضا دیدم، فضایی که هیچ نقطهای در آن ارجحیت ندارد، حتی یک متر مربع مالکیت خصوصی ندارد، هیچ فروشگاهی ندارد، و با این همه نداشتن، برای همه از هر سن و توانایی بدنی، بستر فراغت است.
مدنی میافزاید: نوع ادراک این فضا با سایر فضاهای فراغت به دلیل کمبود نور متفاوت است، نوع درک زیبایی آن نیز متفاوت است. سایر حواس به کار میآیند، زیبایی در حین راه رفتن بر نمک اتفاق میافتد، زیبایی در حس سکوت، و آن فضای وهمآلود دریافت میشود. اما مهمترین احساس آن نوع آزادی است که در بین جمعی و دیده نمیشوی، مورد قضاوت قرار نمیگیری، و دیگران نمیتوانند حواست را پرت کنند.
این عکاس ادامه میدهد: فضایی آنچنان خالی و سفید، میتواند آبستن هر اتفاقی باشد. دیده نشدن منجر به قضاوت نشدن میشود. گستردگی زیاد آن به آرامش و جلوگیری از مزاحمتهای مرسوم در فضاهای فراغت کمک میکند. فضا از آنجهت نامعلوم است که هیچگاه نمیتوان آن را برای امری خاص اختصاص داد، بدون ویژگی خاصی است و تا ابد بدون ویژگی میماند.
مدنی دربارۀ عکاسی سیرجان نیز چنین میگوید: بیش از یک دهه است که هنر عکاسی در سیرجان، به یک رشتۀ هنری موثر تبدیل شده است، اگرچه عکاسانی با سابقۀ زیاد، آثار فاخری در این نمایشگاه داشتهاند، اما نبود گالری مناسب برای نمایش آثار، تاثیر منفی بسیاری بر این نمایشگاه و سایر نمایشگاههای مشابه گذاشته است.
از دل این پروژه عکاسی را ستایش کردم
«امین ارجمند» دیگر عکاس حاضر در نمایشگاه با مجموعۀ «حفره» است، او دربارۀ حضورش در نمایشگاه میگوید: مدت زیادی بود که ما عکاسان قدیمی در محافل مختلفی که جمع میشدیم تصمیم داشتیم کار جدی و متفاوتی نسبت به قبل انجام دهیم، چیزی که تقریبا با استانداردهای جهانی همخوان و در یک راستا باشد که هم برای خودمان یک حرکت مهم به حساب بیاید و هم الگویی برای بچههای جدیدی که میخواهند تولیدات جدید داشته باشند، باشد. به خاطر همین پیشنهاد دادیم برای اولین بار در سیرجان عکاسها دیوار اختصاصی داشته باشند و مجموعه عکس ارایه دهند و یک موضوع واحد هم داشته باشند؛ موضوعی با عنوان زیبایی که از دید هر کس زیبایی در شاخۀ عکاسیاش چه بوده، چه چیز را به وسیله و یا واسطۀ عکس دریافت کردهاند و هر کس در هر شاخهای میتواند با این موضوع مجموعه ارایه دهد؛ و جمع شدیم و حاصل این نمایشگاه شد؛ که حرکت مثبتی برای شهر و رویدادهای هنری شد و امیدوارم مخاطبین هم استفادۀ لازم را برده باشند.
او دربارۀ انتخاب مجموعهاش میگوید: پروژههای مختلفی را بالا پایین کردم و دیدم این پروژهای بود که خودم خیلی با آن همزادپنداری کردم و خیلی به من نزدیک بود، اتفاقی بود که از دلش عکاسی را ستایش کردم و عکاسی تبدیل به یک نوع مراقبه برای من شد؛ و دایما برای من تداعی میشود، و هر زمان میخواهم آرام بگیرم سمت عکاسی و تولید مجموعه میروم و خودم را یک جورایی در مجموعههایم پیاده میکنم.
ارجمند میافزاید: تصویر و مدیوم عکاسی سالهاست که به زندگی روزمره آدمی گره خورده و در هر زمان به نحوی با آن برخورد میکنیم. حال اینکه خودت عکاس باشی و اکثر اوقات با نگاه عکاسانه پیرامونت را، لحظهات را، و از همه مهمتر افکارت را بررسی میکنی؛ با داشتن ذهنی سیال از کوچکترین اتفاقات اطرافت نمیگذری و با آنها به مثابه عکس و روایت برخورد میکنی. در واقع عکاسی بهانهای میشود که به نحوی درگیریهای روحی و حسی خودت را به وسیلۀ آن ابراز کنی.
او ادامه میدهد: مجموعه عکس حفره، روایت یک رابطهایست که همچون هر رابطهای دیگر، شروعاش پر از شوق است و سرشار از تجربۀ حس ناب. همه چیز برایت پررنگ و پر کنتراست است و از این جهت احساسات در عمیقترین قسمت وجودت ثبت میشود تا دائم به آنها متصل شوی، و یادآوری مستمر را تبدیل به امری خوشایند کند. اما ادامۀ مسیر خبرهای خوشی نمیدهد و رفته رفته یاس و نا امیدی همچون صاعقهای بر میان این رابطه فرود آمده و تبدیل به نقطه عطفی پر رنگ بر حافظۀ احساسی فرد میشود. خواه ناخواه سرانجام رابطه بنبست است و به آن باید پایان داد؛ اما هراس و ترس از دست دادن همیشگی، تو را از هر اقدام جسورانهای در این جهت باز میدارد.
این عکاس میافزاید: دنبال نمادها و نشانههایی کمک کننده میگردی که راه را به تو نشان دهد. فعل عکاسی همان کُنشیست که در نقش یک هدایتگر، گرههای ذهنی و احساسی را به محصولی شفاف، دقیق و واضح تبدیل کرده و راهی که از جنس حقیقت است را پیش رویت میگذارد. به این جهت عکاسی به واسطۀ خاصیت ثبت لحظه و سندیت میتواند نقشی ارزشمند را ایفا کند.
او با اشاره به خودآگاهی که در استیتمنت از آن نام برده ادامه میدهد: آگاهی از آن جهت که به حقیقت نزدیک است و از عدم قطعیت به دور، برای من زیباترین زیباییست. در طول طی مسیر این رابطه، حفرهای که در تن ایجاد شده به عنوان زخمی ناپایان هنوز پابرجاست؛ اما دیگر در تصمیمگیری مستاصل نیستی. به واسطۀ آن حفره به عنوان ظرف، و آگاهی به عنوان مظروف آن، وزن پیدا کردی، و این خودآگاهی به عنوان یک تسکین دهنده و یک ارزش افزوده از این زخم به عنوان یک دستاورد و دارایی مهم میتوان تلقی کرد که در فریم آخر این روایت کاملا مشهود است.
نوعی تخریب و نابودی هم در عکسهای این مجموعه دیده میشود، از او که میپرسم چنین میگوید: از دیدن این تخریبها و تامل راجع به آنها درک معنا رخ میدهد و پیام این اتفاق را برای ما ارزشمندتر میکند.کار مهمی که عکاسی میکند و عکس به عنوان محصول آن دقیقا همین است. دیدنی دوباره، مکث و تاملی چند باره؛
ارجمند درباره وضعیت عکاسی سیرجان چنین میگوید: وضعیت عکاسی سیرجان نه میتوان گفت خوب است و نه بد؛ خیلی پویا نیست و از آن طرف هم خیلی سکون ندارد؛ به واسطۀ روی کار آمدن شبکههای مجازی فعالیتهای جدی کم شده، چون هر کسی تریبونی برای ارایۀ کارهای خودش دارد، کمتر به ارایۀ جدی و عمومی فکر میکند.
دیگر اینکه انتظار میرفت از سال 89 که خانۀ عکاسانه و تشکلهای دیگر در سیرجان راه افتاد بچههای جدیدی که روی کار میآیند، کار را بگیرند دست و فعالیتهایی انجام دهند که قبلا خود ما انجام میدادیم، ولی در این ده سال ندیدیم یا کمتر دیدیم؛ از بچههای نو پا که کار جدی ارایه دهند؛ حتی درخواستی هم ندادند و این ما را نگران کرد، و یکی از دلایلی که این نمایشگاه را برپا کردیم همین بود؛ که اول تلنگری باشد به خودمان که اگر عکاسیم باید فعال بود و کار کرد وکار ارایه داد و اینکه برای عکاسان جدید الگو باشیم که ببینند؛ برگزاری نمایشگاه در این شرایط که مدتها کاری در سیرجان صورت نگرفته بود خوب بود، این میتواند شروعی باشد برای خود ما و حرکتهای ادامهداری را شکل دهد.
با رویکرد مثبت به هوش مصنوعی نگاه کردم
«سعید زلفی» دیگر عکاس حاضر در نمایشگاه دربارۀ حضورش در نمایشگاه میگوید: این اتفاق توسط بچههای گالری باطن در سیرجان افتاد و با توجه به همکاری که من سر نمایشگاه قبل با آنها داشتم پیشنهاد داده شد و مشخصا رسول حسینینژاد ایدۀ اصلی نمایشگاه را داشت.
او دربارۀ مجموعهاش میگوید: سالها بود که این مجموعه را کار کرده بودم ولی به دلیل بحث حجاب نتوانسته بودم ارائه بدهم و در این بازۀ زمانی با توجه به علاقهای که به اتفاق هوش مصنوعی داشتم، تصمیم گرفتم با همکاری هوش مصنوعی و با توجه به موضوع نمایشگاه، فرصت ارائه را به این مجموعه بدهم.
این عکاس که از هوش مصنوعی در کارهایش استفاده کرده، از تاثیرش بر عکاسی چنین میگوید: شاید پیشبینی شرایط هنر بد از ظهور هوشهای مصنوعی کمی زود باشد، اما سعی کردم در یک سطح کنشگرانهای به این مقوله بپردازم؛ و با رویکرد مثبتی به آن پرداختم؛ نگاه من کاملا مثبت است و در نهایت باید اشاره کنم که هنوز شاکلۀ خود را پیدا نکرده و نیاز به طی یک روند دارد و فعلا در مرحله مشق کردن آن هستیم.
او ادامه می دهد: هنر معاصر تنها نقطهای از تاریخ است که خیلی واضح در آن به همکاری بین ذهن و جهان(سوژه و ابژه)، برای تولید زیبایی اشاره شده و میشود و شاید ماشینها و حتی جلوتر خود هوش مصنوعی این نگاه را در ما تقویت میکند.
اندوه و غمی در عکسهای زلفی دیده میشود از او که میپرسم میگوید: اندوه درون عکسها بیشتر مربوط به موضوع مجموعه که در ارتباط با «حادثه» است میباشد که در این نمایشگاه بخاطر اصل اتفاق پروسه تولید عکسها(همکاری با هوش مصنوعی در تولید زیبایی) سعی به نادیده گرفتن آن شده است.
او دربارۀ عکاسی سیرجان نیز چنین میگوید: من بیشتر در این سالها کرمان فعالیت کردم و یک مدت هم رشت بودم؛ و چند ماه پیش سیرجان نمایشگاه انفرادی داشتم، با توجه به پتانسیل و انگیزهای که در بچهها است شرایط سیرجان را بهتر و مناسبتر دیدم؛ و ما طی مدت چند ماه نمایشگاه را جمع کردیم ولی الان مدتهاست کرمان نمایشگاهی نداشتیم، شرایط آنجا را منفعلتر میبینم؛ سیرجان هم انفعال هست، ولی به نسبت بهتر است، حداقل جلساتی وجود دارد که در هفته دربارۀ عکاسی برگزار میشود و گروههایی وجود دارند که فعالیت میکنند.
وضعیت نمایشگاهی متاسفانه در سیرجان فعال نیست
«مرتضی صالحی» دیگر عکاس حاضر در نمایشگاه است که با مجموعۀ
«در ستایش طبیعت» در نمایشگاه شرکت کرده، دربارۀ حضورش در نمایشگاه میگوید: ایدۀ نمایشگاه با دوستان و مخصوصا رسول حسینینژاد بود، پیشنهاد دادند و در جلسه با دوستان صحبت شد و بعد از سالها که فعالیتی در سیرجان نبود و اتفاقی نیفتاده بود من شخصا از این پیشنهاد استقبال کردم، که اتفاق بعد ازسالها بیفتد؛ و خوشبختانه همانطور که پیشبینی میکردیم مردم هم استقبال کردند و کار آن طور که باید پیش رفت، و دلیل اصلی حضور من همین اتفاق بود.
او دربارۀ مجموعهاش چنین میگوید: من از روز اولی با دوستان جمع شدیم اولین ایدهای که به ذهنم آمد انتخاب مجموعهای انتزاعی بود؛ و تصمیم گرفتم کار را جوری انتخاب کنم که بیننده با دیدن کار سریع به اصل موضوع پی نبرد، یعنی رئال و واقع گرایانه نباشد؛ دیدی را انتخاب کردم که از دید عادی مردم دور است، عکاسی هوایی قائم به زمین از بالا انتخابم بود، که معمولا مردم چنین دیدی را نخواهند دید و دید انتزاعی را به بیننده میدهد و با دیدن عکسها به فکر فرو میرود.
صالحی میافزاید: در طبیعت یکی از جذابترین موارد وجود رنگ است، رنگها حرف اول را میزنند چه بهار، چه کوهها و دریاچهها باشند؛ عنصری از طبیعت که رنگ داشته باشد مخاطب را میتواند چندین برابر جذب کند و در دیدی که من در عکاسی از طبیعت دارم رنگها حرف اول را میزنند.
این عکاس از اینکه چگونه زیبایی را در طبیعت به تصویر میکشد و به این دید میرسد میگوید: از دید من طبیعت زیبا و فوق العاده است و ما انسانها هستیم که قدرش را نمیدانیم، من تنها کاری که میکنم از دریچۀ دوربین خودم این زیباییها را به تصویر میکشم، گاهی با دید رئال و گاهی هم انتزاعی؛ ولی سعیام بر این است همیشه طبیعت را آن جور که هست به تصویر بکشم؛ نه اینکه چیزی را به صورت مونتاژ به تصویر اضافه یا کم کنم؛ فقط زاویۀ دید و نگاهم در عکسها تغییر میکند.
او از وضعیت عکاسی در سیرجان اینگونه میگوید: عکاسی در سیرجان متاسفانه مدتی در رکود بوده و هیچ اتفاق خاصی نمیافتاد، نه نمایشگاهی و نه رویدای بود؛ وضعیت نمایشگاهی متاسفانه در سیرجان فعال نیست، مخصوصا در عکاسی؛ وجود این نمایشگاه لازم بود و میتواند عکاسان و هنرمندان را قلقلک و تکانی بدهد که به خود بیایند و باعث شود کم کم همه شروع کنند و عکاسی در سیرجان جان تازهای بگیرد.
سالها سیرجان نمایشگاه عکاسی به خود ندیده بود
«مسلم سلطان احمدی» که با عکسهای پرترهاش در نمایشگاه شرکت کرده است نیز دربارۀ حضورش در نمایشگاه میگوید: آقای رسول حسینینژاد با موضوع زیبایی من را دعوت کردند، هدف و انگیزه از عکاسی این بود که زیبایی درون آدمها را خارج از ژست و ادیت خاص به تصویر بکشم.
او از انتخاب هنرمندان شهر برای سوژۀ پرترههایش چنین میگوید: همۀ این دوستان هنرمند، خود در پی تولید زیبایی هستند و تا حدودی با زندگی هنرمندانه و افکارشان آشنا بودم و با گفتگوی صمیمانه سعی داشتم عمق شخصیت و نگاه هنرمندانه که از ایشان میشناختم را به تصویر بکشم.
او دربارۀ وضعیت عکاسی در سیرجان نیز چنین میگوید: متاسفانه اوضاع اقتصادی امروز جامعه باعث شده که هنرمندها مخصوصا عکاسان تن به تولید آثار بازاری که صرفا جهت امرار معاش بوده بدهند؛ و برای همین سالهاست که شهرستان سیرجان نمایشگاه عکاسی به خود ندیده، اما همچنان معتقدم اگر همتی باشد بستر نسبتا مساعدی برای برگزاری نمایشگاه خواهد بود.
*منتشر شده در هفتهنامه استقامت / شماره 823
عکس اصلی: محمد شاهدادی
عکس داخل گزارش: سارا توکلی
نظر خود را بنویسید