فردایکرمان - محمد لطیفکار: خیمهشببازی نوعی نمایش عروسکی است که ریشۀ بسیار قدیمی دارد و آن را منسوب به ایران میدانند. نسلهای گذشته از آن خاطره دارند، اما نسل امروز اگر هم در اینباره اطلاعاتی دارد، عمدتا در کتابها خوانده است، و هر روز نقش آن کمرنگتر میشود.
با این وجود، هنوز عدهای هستند که برای بقا، آموزش و اشاعۀ فرهنگ آن، تلاش میکنند. در کرمان چند سالی است که بازیگر هنرمند عباس خاندانی پی کار را گرفته است تا نگذارد نسل امروز، دستکم در کرمان، آن را به کلی فراموش بکند. او در ادامۀ کوششهای پیشین، سال گذشته با همکاری شهرداری کرمان، «خانه تئاتر یونیما» را راهاندازی کرد. این «خانه» در روزهای گذشته، میزبان سیاوش ستاری مدرس هنرهای نمایشی و مدیر خانهموزۀ خیمهشببازی بود، تا وی به علاقهمندان این هنر مقدمات کار را بیاموزاند.
سهشنبه ۱۴ آذرماه فرصتی دست داد تا به کارگاه او بروم و با او گپوگفتی داشته باشم. وقتی به آنجا رسیدم تعدادی از دختران هنرجو در کارگاه زیر نظر این مدرس هنرهای نمایشی مشغول عروسکسازی بودند، و او به سوالات بچهها با صدای بلند بهطوری که حرفهایش برای همه مفید باشد، پاسخ میداد. دقایقی بعد او، ادامۀ کارگاه را به دستیارانش سپرد تا چند دقیقهای باهم صحبت بکنیم.
این هنرمند با سابقه همان اول گفتوگو با «فردای کرمان» بیان کرد: «از دو سال قبل، مثل ادای یک نذر، دائما در حال سفر به جاهای مختلف ایران هستم و این هنر را بهصورت رایگان آموزش میدهم. ممکن است از هر صد نفری که آموزش میدهم یک نفر علاقهمند بشود، که همین برای من بس است!».
او با اشاره به اینکه هنر خیمهشببازی روزگاری در میان همۀ اقوام ایرانی رواج داشته و قدمت هزار ساله دارد، افزود: «هرچند اکنون همۀ سرچشمههای این هنر یعنی بزرگان آن از بین رفتهاند، اما هنوز این رشتۀ هنری کارکرد دارد و در جایجای ایران میتواند شادیآور و تاثیرگذار باشد ...».
ستاری خاطرنشان کرد: «طبیعتا این ویژگی و ظرفیت چیز کمی نیست، و باید قدر آن را بدانیم».
این مدرس هنرهای نمایشی اظهار امیدواری کرد روزگاری برسد که تمام اقوام ایرانی بار دیگر این هنر را ویژۀ خودشان داشته باشند و از جایی کپیبرداری نکنند، و بتوانند نسخۀ اصل این هنر را بازآفرینی کرده و شکل بدهند.
ستاری در پاسخ به این پرسش که هنر خیمهشببازی متعلق به ایران است یا غیرایرانی است؟ گفت: «نمیشود با قاطعیت گفت که کاملا ایرانی است، یا ویژگیهای کاملا ایرانی دارد، بلکه عروسک ما دارای ویژگیهایی کاملا ایرانی است».
وی افزود: «این هنر از خاور دور سر برآورده، و از رقصها و آیینهای آن مناطق سرچشمه میگیرد، و جادۀ ابریشم جهان را در نوردیده است».
وی خاطرنشان کرد: «نمایشهای عروسکی مناطق مختلف، با هم قرابت و پیوندهایی دارند، و بنابراین با هم شباهتهایی هم دارند، اما رسوبی از این هنر است که در سفرهای جاۀ ابریشم هرکدام شکل بومی و قومی و قبیلهای به خود گرفته است».
ستاری کارکرد این هنر را در زمانۀ کنونی هم به شدت زیاد دانست و با بیان اینکه آموزش از طریق این عروسکها میتواند بسیار جذاب باشد، گفت: «این هنر هزاران کارکرد دارد که متاسفانه ما از آن غافل بودهایم».
وی بهطور مثال گفت: «من حاضرم هر موضوعی را با کمک خیمهشببازی آموزش بدهم».
ستاری در ادامه به تولید شادمانی و سرگرم کردن از دیگر کارکردهای این هنر مردمی هم اشاره کرد.
این مدرس هنرهای نمایشی در پاسخ به این سوال که وظیفۀ نهادها را در ترویج این هنر بومی چطور ارزیابی میکنید؟؛ گفت: «قاعدتا هر نهادی که متولی فرهنگ است، از سازمان بهزیستی که مهدهای کودکها را اداره میکند، تا آموزش و پرورش، تا فرهنگ و ارشاد اسلامی، تا سازمان تبلیغات اسلامی، تا میراثفرهنگی و هرجایی که میتواند نقشی داشته باشد وظیفه دارد در این زمینه بکوشد. اما اگر کاری انجام ندادند ما میتوانیم او را محکوم کنیم که چرا کاری انجام ندادهای؟».
وی توضیح داد: «مهم این است که هر ایرانی احساس کند که باید در راه گسترش فرهنگ خودش کاری انجام بدهد».
ستاری با بیان اینکه در واقع باید فرهنگ گذشته را به یاد بیاوریم و آموزش بدهیم، گفت: «ما در زمینۀ عروسک بهشدت کشور عجیبی هستیم، این عروسکها کارکرد انتقال فرهنگ را داشتهاند، مثلا در گذشته یک پیرزن با بازی کردن عروسکها، نوهاش را آموزش میداد تا برای زندگی آینده آماده باشد».
وی خاطرنشان کرد: «اما ما به این عروسکها لگد زدیم و آنها را فراموش کردیم. ما به دنبال باربی میرویم، فرزند ما امروز اسباببازی بتمن میخرد. حال آنکه بسیاری از آیینهای ما در گذشته از طریق همین عروسکها انجام میشد، نمونهاش همین آیین بارانخواهی است که بچهها عروسک میساختند و دعا میکردند. از این نمونه ما در گذشته صدها آیین داشتهایم، اما آنها را فراموش کردهایم».
ستاری با اشاره به اینکه بسیاری از نمایشها و رقصهای عروسکی که الان در جهان اجرا میشوند و طرفدار هم دارند، آنها را از پیشنمایشهای ما گرفتهاند، افزود: «ما چرا دنبال این ریشهها نمیرویم؟ چرا همهاش از تهاجم فرهنگی حرف میزنیم اما اجازه میدهیم فرهنگ ما گم بشود؟ شما الان ببینید یک کشوری مثل آمریکا که سابقۀ زیادی هم ندارد، اکنون دارد تلاش میکند رویای آمریکایی و فرهنگ مصرفگرای خود را در سراسر دنیا ترویج کند».
وی توضیح داد: «آمریکا باربی و بتمن میسازد، و برای آنها فیلم و تئاتر میسازد، انیمیشن و عروسک میسازد؛ چون میخواهد از این راه فرهنگ خودش را مقبول جامعه بکند، یا کشوری مثل کره با ساخت سریال و فیلم فرهنگ خودش را میان جوانان ما اشاعه میدهد، اما ما از خودمان نمیپرسیم چرا تلاش نمیکنیم بچههایمان را با فرهنگ گذشتۀ خودمان آشنا بکنیم».
نظر خود را بنویسید