گروه جامعه ـ سرگذشت جادهی سنگفرش بم ـ کهورک که آن را جادهی سنگفرش فهرج هم میخوانند همانقدر نامعلوم است که سرنوشت آن.
دو سال قبل بود که پس از فرونشستن توفان شن، بخش دیگری از این جادهی سنگفرش که به گفتهی لیلا فاضل، باستانشناس؛ آخرین نسل از جادههای سنگفرش در ایران بوده است نمایان شد.
پس از آن دربارهی قدمت این جاده اظهارات مختلفی مطرح شد از جمله اینکه فرماندار فهرج مدعی شد این جاده مربوط به دورهی اشکانی است. هفتهنامه محلی استقامت اما، شهریور 96 گفتوگویی با رضا ریاحیان؛ باستانشناس داشت که او ادعای اشکانی بودن این جاده را قابل تایید ندانست. پس از مدتی اما تب و اخبار حول این جاده فروکش کرد تا اینکه هفتهی گذشته، سایت «صدایمیراث» دربارهی آن گزارشی نوشت و متذکر شد: « یک کیلومتر از جادهی سنگفرش هخامنشی مسیر فهرج ـ زاهدان در حالی به دلیل جادهکشی و عبور شبکه فیبر نوری توسط وزارت ارتباطات تخریب شده است که دفتر ثبت آثار تاریخی با تعلل در ثبت ملی جاده هخامنشی مسیر تخریب این اثر را هموار کرده است».
آنطور که این سایت گزارش داده، رضا ریاحیان باستانشناس اما در واکنش به این ادعا، توضیحی برای شبکههای مجازی نوشت: «در ارتباط با کشف یک جاده هخامنشی در فهرج کرمان به اطلاع میرساند که جاده سنگفرش فهرج- زاهدان هخامنشی نیست، بلکه میراث ایران در دورهی جدید است و حدود یک قرن قبل احداث شده است. این ادعا که در همان مسیر راههای دوران هخامنشی یا اشکانی وجود داشته میتواند درست یا نادرست باشد. اما ربطی به این جاده سنگفرش ندارد. «جاده سنگفرش فهرج» 100 درصد جزو میراث فرهنگی ماست و باید ثبت ملی و حفاظت شود و جلوی تخریب آن با احداث فیبرنوری یا هر چیز دیگر باید بهسرعت گرفته شود، اما برای حفاظت از آن نباید خبر غلط و غیرواقعی منتشر کرد».
این مباحث موجب شده تا لیلا فاضل؛ باستانشناس دورهی تاریخی که مستندنگاری جاده باستانی فهرج را برعهده داشته و آنطور که سایت «صدای میراث» خبر داده، به مدت هفت سال مطالعه منظر فرهنگی بم را هم برعهده داشته و پس از اطلاع از آشکار شدن جادهی سنگفرش فهرج برای بررسی این جاده و آثار پیرامونی آن به فهرج کرمان رفته است؛ در اینباره توضیحاتی ارایه کند.
به گزارش صدایمیراث، وی اظهار کرد: «با توجه به وجود محوطههای وسیع هخامنشی که مرحوم دکتر عدل نیز در مصاحبه خبری (تیرماه ۱۳۹۳)، به وجود این محوطهها اشاره کردهاند؛ گفت که خط سیر باستانی فهرج به سیستان مربوط به دوره هخامنشی است».
وی افزود: «جادهی سنگفرش فهرج در اثر توفان شن نمایان شد و مهندس اقبالی؛ رئیس وقت اداره راه و ترابری فهرج در بهمن ماه سال ۹۴ این جاده را شناسایی و موضوع را به میراث فرهنگی فهرج اطلاع داد. آن زمان، مستندنگاری و شناسایی آثار تاریخی منظر فرهنگی بم برعهده من بود و فهرج هم بخشی از منظر فرهنگی گسترده بم بود. بنابراین وقتی از آشکار شدن جاده سنگفرش فهرج اطلاع یافتم به این منطقه رفتم و بلافاصله کارهای مستندسازی جاده را انجام دادم و گزارش آن را نیز ظرف ۲۵ روز به پایگاه میراث جهانی بم تحویل دادم».
وی ادامه داد: «مرحوم دکتر شهریار عدل در بازدیدی که سال ۹۳ از آثار تاریخی فهرج داشت در مصاحبهای به وجود محوطههای هخامنشی در فهرج اشاره کرد و گفت با توجه به آثار موجود در فهرج، دوره هخامنشی به وضوح در این منطقه مشاهده شده است. بنده نیز پیرو صحبتهای دکتر عدل میگویم زمانی که محوطههای وسیع از یک دوره تاریخی در منطقهای مشاهده میشود به طور حتم خط سیرهایی نیز وجود دارند که در کنار نقاط فعال شهری در دوره باستان به وجود آمدهاند».
او درخصوص خط سیر باستانی فهرج و جاده سنگفرش آن نیز گفت: «نقاط فعال باستانی چه مربوط به دورهی هخامنشی و چه مربوط به دورهی پهلوی باشند مستلزم وجود راه هستند. پس وقتی در فهرج محوطههای وسیع هخامنشی داشته باشید به طور حتم خط سیر هم خواهید داشت. با توجه به یافتهها و دادههای باستانشناسی، جاده باستانی فهرج میتواند در دوره پهلوی هم بازسازی و سنگفرش شده باشد. ضمن آن که اسنادی وجود دارد که این راه در دوره ملک قاورود سلجوقی نیز بازسازی شده است. براین اساس میتوان احتمال داد که جادهی سنگفرش فهرج نیز در همان محل راه هخامنشی در دورهی پهلوی بازسازی و احیاء شده باشد».
فاضل تاکید کرد: «وجود محوطههای وسیع تاریخی و هخامنشی در فهرج میتواند دلیل محکمی باشد مبنی بر این که خط سیر فهرج متعلق به دوره هخامنشی است».
به گفتهی این باستانشناس، در دورهی باستان، جادهها براساس ساختمان طبیعی منطقه بهوجود میآمدند و جادهی فهرج نیز که مسیر ارتباطی کرمان به سیستان است میتواند از منظر مختلف طبیعی، مطالعات باستانشناسی، محوطههای تاریخی و حتی اشاراتی که در متون تاریخی آمده است در دوره هخامنشی هم وجود داشته باشد.
وی اضافه کرد: «در مورد این که راه سنگی فهرج متعلق به چه دورهای است یک سند سنگی متعلق به دورهی پهلوی در آن وجود دارد که میگوید ساخت جاده در چه دورهای انجام شده است و قدمای منطقه نیز آن را به خاطر دارند. ولی این دلیل محکمی نیست که این جاده پیشتر وجود نداشته، چون سند سلجوقی این راه ارتباطی نیز وجود دارد. مطالعات باستانشناسی و متون تاریخی نیز نشان میدهند که حتی پیش از آن که «ملک قاورود» سلجوقی راه ارتباطی فهرج و آثار مرتبط با این مسیر همچون میلهای تاریخی را بسازد راه فهرج وجود داشته است و در دوره سلجوقی دوباره احیاء و پر رونق میشود».
به گفتهی وی، مطالعات باستانشناسی و متون تاریخی مانند «ممالک و مسالک» ابن خرداد به ما ثابت میکند این خط سیر از قبل وجود داشته است. حتی آثار موجود در این منطقه همچون برخی میلهای ساخته شده ثابت میکنند که این راه در دوره ساسانی هم وجود داشته است.
مستندنگار جاده سنگفرش فهرج تاکید کرد: «جادهی باستانی فهرج از قبل وجود داشته و در دورههای بعدی حتی در دوره پهلوی هم بازسازی شده است. یک کتاب از راه و راهسازی در دوره پهلوی وجود دارد که به جادههای ساخته شده در دورهی پهلوی میپردازد. در این سند به ساخت جاده فهرج از ابتدا اشارهای نشده است و بنابراین به نظر میرسد که راه وجود داشته و در دوره پهلوی دوباره مرمت و بازسازی و احیا شده است».
لیلا فاضل افزود: «وجود کتیبه و سنگ نوشته دوره پهلوی در جاده سنگفرش فهرج نه تنها سر سوزنی از اهمیت میراثی این مسیر کم نمیکند که با توجه به این که یک سند مکتوب است اهمیت میراثی آن را چند برابر میکند و این کتیبه هم یک سند تاریخی و معتبر ملی است که همراه با جاده باید ثبت ملی شود».
او گفت: «به فرض آنکه تمامی جاده سنگفرش فهرج مربوط به دوره پهلوی هم بوده باشد، باز هم موضوع مهم آن است که این جاده آخرین نسل از جادههای سنگفرش در ایران است چون بعد از آن است که وارد سیر جادهسازی مدرن در ایران میشویم و به لحاظ سیر تحول راهسازی هم جاده سنگفرش و کتیبه آن میتواند مسئلهی مهمی باشد و باید مورد توجه قرار بگیرد».
به گفتهی این باستانشناس، چندین ماه است که پرونده ثبت ملی جاده سنگفرش فهرج ارسال شده و پس از آن متوجه شدیم که اداره راه سیستان و بلوچستان برای ساخت جاده کرمان به زاهدان هیچ استعلامی از میراث فرهنگی نکرده و اقدام به تخریب بخشی از این خط سیر کرده است.
فاضل تصریح کرد: «جادهی باستانی فهرج باید هر چه سریعتر ثبت ملی شود تا با استفاده از بندهای قانونی بتوان جلوی تخریب بیشتر این اثر مهم ملی را گرفت».
این باستانشناس درخصوص گزارش منتشر شده از خسارتهای وارد شده به جاده هخامنشی فهرج به دلیل تعلل در ثبت ملی آن افزود: «مطلب منتشر شده در سایت صدای میراث را بنده بعد از انتشار مطالعه کردم. هدف این نوشتار نیز بیشتر آگاهسازی مردم و مسئولین جهت جلوگیری از تخریب این اثر ارزشمند ملی طی فعالیتهای عمرانی و ثبت هرچه سریعتر آن برای استفاده از ضوابط موجود در رابطه با آثار ثبت ملی بود».
لیلا فاضل با اینحال اظهار کرد: «بحث درباره تعیین تاریخ دقیق قدمت جاده سنگفرش فهرج موضوعی علمی است که تحقیق دربارهی آن میتواند مدتها به طول بیانجامد و به صرف وجود یک کتیبهی سنگی از دوره پهلوی نمیتوان به این سوال پاسخ قطعی داد. بنابراین، اگرچه پیشتر در مجلات علمی در این باره بحث شده است اما بهتر است برای ادامهی بحث در مورد جاده سنگفرش در زمان دیگری به این موضوع پرداخت».
به گزارش فردایکرمان، پیش از این، در شهریورماه سال 94 هفتهنامه استقامت دربارهی این جادهی سنگفرش گزارشی نوشت که در ادامه میخوانید. «طوفان شن که فرونشست، کرمان پر شد از خبری که هیچ باستانشناسی آن را تایید نمیکرد؛ «کشف جادهای سنگفرش متعلق به دوران اشکانیان در فهرج!». این ادعا را اولینبار فرماندار فهرج مطرح کرد. پس از آن، هرکس چیزی میگفت. یکی میگفت این راه بخشی از جادهی ابریشم است و دیگری میگفت از راه ادویه مانده و سنگفرش شده. منطقه شرق استان کرمان که شامل شهرستانهای بم، نرماشیر و فهرج است از ادوار مختلف فرهنگی؛ پیش از تاریخ، تاریخی و اسلامی شواهدی را در خود حفظ کرده است. تل آتشی، محوطه بیدران و گورستان خواجهعسگر مربوط به دوران پیش از تاریخ، ارگ بم در دوران تاریخی و محوطهی دارزین، محوطهی چغوکآباد و بافت شهری بم مربوط به دوران اسلامی است. مدارک و مستنداتی که وجود دارد اثبات میکند این مناطق علاوه بر اینکه در تعاملات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی با دیگر مناطق ایران بودهاند، ارتباطاتی فرامنطقهای نیز با دنیای پیرامون خود داشتهاند و طبیعی است برای برقراری این نوع ارتباطات، ایجاد شبکهی راهها و مسیرهای ارتباطی ضرورت داشته است که یک نمونهی آشکار آن، همین جادهی سنگفرش است که با مهندسی خاصی ایجاد شده و دربارهی آن، دیدگاههای متفاوتی ارایه میشود. رضا ریاحیان، دکترای باستانشناسی دارد و بررسیهای میدانی اولیهای روی این جاده انجام داده و آنطور که او مسیر این جاده را تشریح میکند، در مییابیم این راه از نقاط مختلفی از جمله فهرج و نرماشیر و نصرتآباد عبور میکرده. از ریاحیان میپرسم که چه نامی باید برای این جاده بگذاریم؟ جادهی سنگفرش فهرج؟ بم؟ نرماشیر؟ او توضیح میدهد که نام صحیحتر برای این مسیر که شواهد موجود نیز تاییدش میکند جادهی بم ـ کهورک است.
ریاحیان سپس توضیحاتی میدهد که نشان میدهد در شرق استان کرمان از دورههای باستان تاکنون، ایجاد راههای ارتباطی دارای ارزش و اهمیت فراوان بوده است. در دوران باستان، شاخهی فرعی جادهی ابریشم از این منطقه عبور میکند و در دوران اسلامی نیز بخشی از جادهی ادویه را داریم تا میرسیم به دورانی که جادهی سنگفرش از آن باقی مانده است و ریاحیان میخواهد دربارهی آن نظرات خود را ارایه کند؛ پیش از آن اما او توضیح میدهد: «به دلیل اقلیم متفاوت و موقعیت ژئوپولیتیکی ایران، در گذشته، شاهراههای مهم جهان از این منطقه عبور میکردهاند که از جملهی آن میتوان به راه شاهی هخامنشیان و جادهی ابریشم اشاره کرد». ریاحیان با اشاره به احداث راه شاهی در دورهی هخامنشیان و به فرمان داریوش اول اظهار میکند: «راه ابریشم نیز در دوران باستان یکی از مهمترین شاهراههای بازرگانی بوده که از کشور چین شروع شده و با عبور از فلات ایران، وارد سرزمین بینالنهرین میشده و از آنجا به سمت سوریه ادامه یافته تا به بندر انطاکیه در کنار دریای مغرب (مدیترانه) میرسیده است. این جاده در داخل ایران نیز دارای شاخههای فرعی بوده که یکی از آنها از ری جدا شده و به ساحل دریای خزر وصل میشده، راه دیگری از ری به طرف جنوب رفته و از قم و کاشان میگذشته و به شهر اصفهان میرسیده و از آنجا، از راه یزد به کرمان آمده و سپس منشعب شده، به سیستان و سند و سواحل مکران میرفته است».
ریاحیان با بیان اینکه منطقهی جنوبشرق در واقع دروازهی ورود به حوزهی تمدن هند و پاکستان بوده است، میگوید: «یکی از شاخههای فرعی جادهی ابریشم از این منطقه عبور میکرده و بخشی از اقلام تجاری شرق باستان از این منطقه به آسیای صغیر، یونان و رم ارسال میشده است؛ محور ارتباطی بم ـ زاهدان که امروزه شامل شهرستانهای بم، نرماشیر و فهرج است آثاری از جمله ارگ بم، میل نادری فهرج و جادهی سنگفرش نرماشیر و فهرج را در خود جای داده که وجود این آثار نشاندهندهی قرار گیری و تاثیرگذاری این راه ارتباطی در شاخهی فرعی جادهی ابریشم است».
این باستانشناس سپس به تشریح ارتباطات بین منطقهی شرق استان کرمان با دیگر مناطق مجاور میپردازد.
او میگوید: «منطقهی شرقی استان کرمان دارای شرایط مناسب جغرافیایی و اقلیمی بوده و بر همین اساس، استقرارهایی از دوران پیش از تاریخ تا عصر حاضر که همان شهر بم کنونی است، در این منطقه شکل گرفتهاند؛ مهمترین استقرارهای پیش از تاریخ آن «تل آتشی» مربوط به دوران نوسنگی با سفال(دورهی آغازین روستانشینی) و محوطهی بیدران و گورستان خواجهعسگر متعلق به دوران مسسنگی (روستانشینی) هستند».
وی با بیان اینکه بر اساس دادههای فرهنگی به دست آمده از این استقرارها میتوان به ارتباط اجتماعی و فرهنگی آن با دیگر مناطق ایران از جمله جیرفت و شهر سوخته سیستان و تمدن هند باستان پی برد، میافزاید: «به همین دلیل وجود راه ارتباطی در این دوران در منطقه امری ضروری بهنظر میرسد».
وی بیان میکند: «در دوران تاریخی نیز این منطقه دارای جایگاه مهمی بوده و میتوان به وجود ارگ بم اشاره کرد؛ این ارگ بزرگ خشتی در دوران ساسانیان بنا شده و براساس شواهد موجود تا اواسط قرن سیزدهم هجری مسکونی بوده است».
ریاحیان اظهار میکند: «مستوفی در توصیف وضعیت راههای تجاری عصر ساسانیان مینویسد: «گسترش شبکهی ارتباطی در این عصر باعث رونق تجارت و متعاقب آن تمرکز نسبی امور اقتصادی در این شهر بوده و از این رو گروه دیگری به نام پیشهوران در بم نمودار شدهاند». با این توصیفات میتوان گفت در دوران تاریخی نیز منطقهی بم با دیگر مناطق ارتباط سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی داشته و این امر با احداث محورهای ارتباطی امکانپذیر بوده است».
این باستانشناس همچنین به محوطهی چغوکآباد که همان شهر قدیم نرماشیر بوده و میل نادری در ۱۵ کیلومتری فهرج نیز اشاره میکند و این میل را نشاندهندهی وجود محور ارتباطی در منطقه میداند و تصریح میکند: «براساس آثار بهجامانده از دوران اسلامی در منطقه و همچنین توصیفات جغرافینویسان میتوان گفت که بم در مسیر یکی از مهمترین شاهراههای ارتباطی جهان باستان قرار داشته و تمدنهای غربی را به سرزمینهای شرقی مانند سیستان، هندوستان و چین ارتباط میداده و در بعضی منابع از این مسیر به عنوان جاده ادویه نام بردهاند».
وی با بیان اینکه اوج رونق این منطقه مربوط به دوران اسلامی بوده و ارتباطاتی با شهر زرنج سیستان (زاهدان کهنه) داشته است، اظهار میکند: «وجود بازار بم با انواع اقلام تجاری دلیل این مدعاست».
ریاحیان اذعان میکند: «بدیهی است که این ارتباطات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی نیاز به محور ارتباطی مناسب و امن دارد و به همین منظور بوده که راههای متعددی در آن دورانها احداث میشده اما اغلب مالرو بوده و هیچ نام و نشانی از آن روی زمین باقی نمانده است».
وی سپس اظهار میکند: «مسیر ارتباطی امروزی بم ـ زاهدان همواره از جایگاه ویژهای برخوردار بوده و در دوران پهلوی نیز این منطقه گذرگاه ارتباطی غرب به شرق و همچنین برای تثبیت مرزهای سیاسی نیاز به ایجاد راه ارتباطی داشته است».
این باستانشناس وجود جادهی سنگفرش بین شهر بم تا زاهدان در این دوره را دلیلی بر اهمیت این منطقه در نحوهی ارتباط با دیگر مناطق میداند.
او در ادامه، در خصوص جادهی سنگفرش یاد شده توضیح میدهد: «حدود ۱۵ کیلومتری بعد از میل نادری به طرف زاهدان مابین باند رفت و برگشت آسفالتهی بم ـ زاهدان آثار جادهای سنگفرش وجود دارد. طول آثار قابل مشاهده این جاده حدود ۲۲ کیلومتر تا پاسگاه انتظامی شورگز است. همچنین قسمتهایی از آن نیز مابین نخلستان شهر نرماشیر به طول حدود یکونیم کیلومتر نمایان است». ریاحیان ادامه میدهد: «آنچه از بررسی میدانی بهدست میآید میتوان گفت به احتمال زیاد این جاده از ارگ بم و یا قسمتهایی از شهر بم به سمت شهر زاهدان امروزی ادامه داشته و از مکانهای نرماشیر، فهرج و نصرتآباد عبور میکرده است». او اظهار میکند: «عرض این جاده بین چهار تا پنج متر بوده و در فواصل معینی حدود ۸۰۰ متر تا یک کیلومتری، حدود یکونیم متر به عرض جاده اضافه میشود».
وی احتمال میدهد که اضافه شدن این عرض، به منظور ایجاد پارکینگ در حاشیهی جاده بوده است و میگوید: «این جاده احتمالا دوطرفه بوده و در زمانهایی که دو وسیلهی نقلیه در مکانهایی به هم میرسیدهاند، از این فضاهای کنار جاده برای توقف یک وسیله نقلیه و حرکت دیگری استفاده میشده است».
ریاحیان ادامه میدهد: «حد میانی این جاده کمی حالت برآمدگی دارد و قسمتهای چرخ وسیلهی نقلیه کمی حالت فرورفتگی دارد. مصالح بهکار رفته در این جاده، لاشه و تکه سنگهای بدون ملات و به صورت خشکهچین بوده که نوع رایج جادهسازی در مناطق کویری ایران است. باتوجه به شرایط بستر زمین این جاده، مسیر آن در بعضی قسمتها تغییراتی به دلیل وجود آبراهههای فصلی پیدا کرده
است».
وی خاطرنشان میکند: «در کنار پاسگاه انتظامی شورهگز بنای سنگ یادبودی مربوط به احداث جادهی سنگفرش نیز وجود دارد. روی این سنگ یادبود مسیر جاده (بم تا کهورک) و سال احداث آن ۱۳۲۰-۱۳۲۱ هجری شمسی حک شده است».
به گفتهی این باستانشناس اما، آنچه که تاکنون از این جاده نمایان شده احتمالا بخش کوچکی از مسیر طولانیای است که بم را به کهورک میرسانده است.
او میگوید: «باید نقشههای این مسیر را از دستگاه متولی آن در اختیار گرفت و بررسیهای بیشتری انجام داد تا بتوان ادامهی این جادهی سنگفرش را نیز شناسایی و مستندسازی کرد».
ریاحیان تاکید میکند که این جاده باید ثبت ملی بشود. او اظهار میکند: «این جاده باید بهعنوان یک جاذبهی گردشگری در منطقهی بم مورد توجه قرار گیرد».
نظر خود را بنویسید