فردایکرمان ـ دکتر رضا ناصری*: «این یادداشت همانطور که از عنوانش قابل پیشبینی است، دربارۀ ساخت غیرهمسطحی دیگر در کرمان و بر سهراهی شرفآباد است، حدودا همزمان با تصمیم مدیریت شهری به این ساختوساز نوشته شده است و سه بخش دارد. در بخش اول مخاطبم مسؤلان شهر هستند، بخش دوم پرسشی از مشاور طرح جدید ترافیک شهر کرمان دارم و اما در بخش مهمتر رو در روی بخشی از شهروندان عادی دارم که حدس میزنم مخاطب یا لااقل علاقمند به این بحثها باشند.
به مسئولان شهر کرمان نهیب ميزنم که از خواب بیدار شوند پیش از آن که مسئله به بحرانی فلجکننده تبدیل شود. مشکل ترافیک کرمان، آمارهای نگران کنندۀ تصادفات، ایمنی پایین تردد، مرگ و جرح عابران، بحران جای پارک، ترافیک ساکن و فلجکننده و سراسری در ۲۰۰۰ هکتار از بافت میانی شهر و ... مشکل عرض معابر و چراغهای قرمز نیست که با این قبیل اقدامات بخشی و نقطهای بتوانید بر آن غلبه کنید. من با زبان علم و تحقیق و به پشتوانۀ صدها پژوهش در اقصی نقاط عالم با شما سخن میگویم: ساختن امثال این روگذر نهتنها باعث بهبود وضعیت ترافیک شهر نمیشود بلکه خود این قبیل اقدامات دلیل اصلی رشد فزایندۀ معضل ترافیک در شهر کرمان است. ساختن روگذر و احداث اتوبان دستاوردی برای شما نیست، دستاورد، حل معضل ترافیک و بهبود وضعیت تردد در شهر کرمان است که دو دهه است در آن ناتوانید و هر چه بیشتر خرج کردید و هر چه بیشتر ساختید، وضعیت بدتر شد که بهتر نشد.
خیالتان را راحت کنم هیچ شهری در هیچ جای جهان با روشهای مهندسی ترافیک در مدیریت سوارهها نتوانسته مشکل ترافیک را حل کند و حتی برعکس شهرها هر چه بیشتر و قدرتمندتر به مهندسی تردد سوارهها پرداختهاند، هر چه بیشتر برای ساختن اتوبانها و تقاطعهای غیرهمسطح هزینه کردهاند امروز بیشتر و عمیقتر با مسئلۀ ترافیک درگیر هستند. ما به جای مهندسی ترافیک نیازمند بینش ترافیکی هستیم. به جای مهندسی، پارتیالیزم و اقدام نقطهای نیازمند درک جامع شهر هستیم و تا تغییر و گسترش معابر سواره را متوقف نکنیم کرمان وارد مسیر توسعه نخواهد شد.
پرسش از مشاور طرح جامع ترافیک
از مشاور طرح جامع ترافیک جدید میخواهم توضیح بدهد و برای ما هم تشریح کند که پس از مطالعۀ شهر کرمان دربارۀ ترافیک این شهر چه دریافته است؟ شهر کرمان به لحاظ ترافیکی چگونه شهری است؟ مسئلۀ ترافیک شهر کرمان چیست؟ ترافیک کرمان از کدام نوع است؟ چرا طرح قبلی که هنوز تاریخی از آن نگذشته است کنار گذاشته شد؟ چرا لازم آمد تا طرح جدیدی داشته باشیم؟ چطور قرار است این طرح جدید مسائل طرح قبلی را نداشته باشد و چه کردهاید تا به سرنوشت آن مبتلا نشود؟ همچنین توضیح بدهند که با کدام مبانی مشغول تهیۀ طرح ترافیک کرمان هستند؟ چه چشماندازی را دنبال میکنند و طرح آنها چگونه قرار است سرعت، کیفیت و ایمنی تردد را در کرمان ارتقا بدهد؟
و اما سوالی که در این زمان بیشتر از همه لازم داریم بدانیم این است که برمبنای این مقدمات چطور به عنوان اولین اقدام در قالب طرح جدید روگذر سهراهی شرفآباد انتخاب شده است؟ براساس کدام اولویتبندی و کدام مطالعات هزینهـ فایده این اقدام گرانقیمت تبدیل به اولویت اول طرح جدید شده است؟ هزینه کردن این چند صد میلیارد تومان چگونه قرار است به ترافیک شهر کرمان کمک کند؟ اگر مدعا تصمیمگیری برمبنای کار علمی است لطفا به زبان علم تشریح کنید این روگذر از دل چه فرایندی به عنوان اولویت شهر کرمان استخراج شده است؟
هشدار تکاندهنده
بخش سوم و سخن با مخاطبانم از میان شهروندان. با شما سخن میگویم از دو جهت: یک این که دیگر به شنیده شدن حرفها و تذکرها توسط مسئولان امیدی نیست و اتفاقا مسئله را نیازمند مطالعۀ جامعهشناسی میبینم. جامعهشناسان باید به ما بگویند که علیرغم انبوه هشدارها، عمیقتر شدن روزانۀ مشکلات شهر و با وجود تغییر مداوم افراد در کرسیهای تصمیمگیری، چرا مداوم در بر یک پاشنه میچرخد و مدام شاهد تکرار یک سری اشتباه مشابه هستیم. از اینها که بگذریم و فارغ از هر تصمیم و اقدامی که مسئولان میکنند، موضوعات شهری میتوانند محلی برای تفکر و تعمق باشند و به خوراکی برای کار فکری تبدیل شوند و چه رفتاری از این مدنیتر؟
کرمانیهای عزیز! متاسفانه معضل ترافیک در کرمان طی یک دورۀ کوتاه و احیانا تا پنج سال آینده تبدیل به بحرانی فراگیر و فلجکننده برای شهر کرمان خواهد شد. شاید احساس کنید همین حالا هم شرایط نامطلوب است اما خبر بد این است که تازه در حال سپری روزهای خوبمان هستیم. ممکن است این بحران به افزایش جمعیت و افزایش خودروها نسبت داده شود ـ همانطور که تا به حال از افراد غیرعلمی و مجلسگرمکنهای مهمانیهای شبانه تا مسئولان شهر همگام با هم مدام اینطور تحلیل کردهاند ـ در حالی که شما ساکن یک شهر ۷۰۰ هزار نفری هستید و هیچ شهری در جهان با این جمعیت اساسا مشکلی به نام معضل ترافیک ندارد و در حالی که ضریب مالکیت خودروی شخصی کرمانیها از عموم شهرهای توسعهیافته کمتر است.
پس اگر بحران ترافیکی که دارد از راه میرسد حاصل این دو نیست، به چه چیز ربط دارد و چطور ایجاد شده است؟ پاسخ یک جمله است: این بحران ترافیک خودساخته و حاصل حاکم کردن طرحهای ترافیک، مشاوران، مهندسان و شوراهای ترافیک بر سرنوشت شهر است. این بحرانی خودساخته است و با صرف گرانترین هزینهها و تحمیل عمیقترین جراحتها بر پیکر شهریتِ شهر ایجاد شده است.
خبر بد این است که این بحران عمیق خواهد شد به این دلیل روشن که مدیریت شهری کرمان هیچ ایدهای به جز تکرار روشهای شکستخوردۀ قدیمی برای حل بحران ترافیک ندارد و به زودی کرمان به صدر لیست بدترین شهرها از منظر ترافیک خواهد رسید ـ این یک پیشبینی تخصصی است ـ و این بحران بر تمام ابعاد شهر به خصوص اقتصاد و زیستپذیری اثر منفی خواهد گذاشت.
شهروندان گرامی در فرصتی دیگر مفصل در باب چرایی بحران ترافیک کرمان و راهحلهای آن با شما سخن میگویم اما فعلا قصد دارم در مورد روگذر سهراهی شرفآباد صحبت کنم. ساخت روگذر شرفآباد در واقع اتلاف منابع است و هرچند به نظر میرسد به صورت نقطهای به سرعت انجام سفرها از طریق حذف زمان تاخیر در مکث پشت چراغ قرمز کمک میکند، اما در واقع این طور نمیشود و برعکس ساخت این روگذر از چند طریق باعث تشدید معضل ترافیک و کندی بیشتر در زمان انجام سفر خواهد شد. اول اینکه انرژی و هزینهای که برای ساخت این روگذر اتلاف میشود فرصت توسعۀ حملونقل عمومی، اصلاح امکانات شهر برای تشویق و ترغیب شهروندان به زیست بدون خودرو، فراهم کردن امکان انجام سفرهای درون شهری بدون خودروی سواری شخصی و گسترش شهر مجازی به منظور کاستن از سفرهای فیزیکی را به تعویق میاندازد. دوم اینکه هر چه معابر شهری برای حضور و تردد خودروهای سواری شهری بیشتر تجهیز و توسعه داده شود، خود به خود امکان زیستن در آن شهر بدون استفاده از خودروی سواری شخصی محدود و محدودتر میشود تا جایی که حتی تا سر کوچه را هم دیگر نمیتوانید بدون خودرو بروید. سوم اینکه بزرگراهها و رینگهای سوارۀ اطراف شهر در واقع به عنوان انباری خودرو برای خیابانهای مرکز شهر عمل میکنند و هر چه توسعه بیابند در نهایت ما مراکز شهری و خیابانهایی بحرانیتر خواهیم داشت. در واقع تمام خودروهایی که در کمربندیها و بزرگراهها حضور پیدا میکنند کاری آنجا ندارند و فقط برای رسیدن به مراکز خدماتی مرکز شهر از آنها عبور میکنند. کمربندیها یکی از اصلیترین عوامل گسترش حاشیهنشینی و رواج سکونتگاههای غیررسمی هستند.
چهارم اینکه زمان تاخیر حذف شده از طریق حذف این چراغ قرمز با افزوده شدن بر زمان تاخیر در تقاطعها و معابر دیگر جبران خواهد شد و شما در حالی که از ترمز نزدن در این تقاطع مسرور هستید در نهایت سریعتر به مقصد خود نمیرسید و صدها میلیارد از مالیاتهایی را که به سختی پرداخت کردهاید صرف یک رضایت آنی و زودگذر شده است.
پنجم اینکه اثر تسریع ایجاد شده از طریق ساخت این روگذر پس از مدت زمانی به دلیل افزوده شدن بر حجم ترددهای سواره از بین خواهد رفت. برای شاهد مثال توجه شما را به روگذر چهارراه امیرکبیر جلب میکنم که ساخته شد تا توقف پشت چراغ قرمز را حذف کند اما از پاییز پارسال در ساعات اوج تردد تاخیر عبور از آن محدوده تفاوت معناداری با زمانی که روگذر ساخته نشده بود ندارد. بماند که در کل، ساخت روگذر شرفآباد به دلیل نزدیکی به تقاطعهای مجاور، غیراستاندارد و مغایر با آییننامههای ملی است.
در یک نگاه تاریخیتر از اساس باز شدن این سهراهی به سمت شرفآباد را برای شهر کرمان مخرب ارزیابی میکنم. این اقدام و برخی تصمیمات دیگر باعث شد بخش قابل توجهی از سرمایهگذاری در توسعۀ فضای تجاری و خدماتی شهر کرمان به جای جایگیری در بافت شهری کرمان و نوسازی و احیای اقتصادی خیابانهای کمرونقتر به زمینهای خالی مابین شرفآباد و کرمان منتقل شود.
ساختوسازهای شهری در واقع نوعی سیاستورزی عمومی هستند که بر سرنوشت همگان تاثیر میگذارد و آیندۀ یک شهر را رقم میزند. تعریض معابر و ساخت غیرهمسطح در هر نقطهای که خودروها تجمع میکنند در واقع وادادگی و انفعال محض است و توان دیدن نتایج جنبی و اتفاقا مهمتر را از مدیریت میگیرد. تسهیل تردد به سمت شرفآباد زمینهساز خروج سرمایه و ارزشافزودۀ سکونت جمعی کرمانیها به خارج از شهر اصلی است. این در واقع رانتی است که از جیب همه به زمینهای آن منطقه داده میشود، باعث رونق و افزایش تقاضا برای آنها میشود و بر حجم ترددها در آن نقطه میافزاید و حتی همان مشکل ادعایی ترافیک هم تعمیق میشود، شهر اصلی فرصت رونق را از دست میدهد، افت میکند و زیر هجوم خودروی ساکنان حاشیهها روز به روز برای سکونت ناکارآمدتر میشود.
با تمام این اوصاف اما همچنان امیدوارم که روگذر شرفآباد هرگز ساخته نشود و منابعش لااقل به مشابه دو سال اخیر صرف خرید اتوبوس و اصلاح پیادهروها شود».
*معمار، پژوهشگر و مدرس دانشگاه
نظر خود را بنویسید